header photo

گوشه هایی از تاریخ معاصر ایران­­­­

گوشه هایی از تاریخ معاصر ایران­­­­

رسول مهربان

جنبش دموکراتیک آذربایجان و دولت انقلابی پیشه وری/ بخش پنجم

 متن كامل اختيارات كميسيون سه جانبه مأمور رسيدگي به امور ايران دول بريتانياي كبير و اتحاد جماهير شوروي و ايالات متحده ي آمريكا با تشكيل كميسيون سه گانه براي رسيدگي به مسايل ايران موافقت حاصل كرده و اين موافقت را به دولت ايران جهت موافقت نظر آن دولت ابلاغ ميدارد. مقررات موافقتنامه بـه قـرار ذيل است:

1ـ کميسيون نامبرده براي شروع به امر بايد اين موضوع را مدنظر قراردهد كه در طي مـدت اقامـت قشـون متفقـين در ايـران تشكيلات اقتصادي ايران و تشكيلات اداري دولتي دچار اختلال گرديده و اشكالاتي فيمابين دولت مركزي و اهـالي بعضـي از ايالات رخ داده است. سه دولت نامبرده تصديق مينمايند كه ممكن است مسئوليت اين وضعيت تا حدي متوجـه آنـان باشـد و بنابراين بايد سعي نمايند كه با دولت ايران در تجديد استقرار اوضاع عادي به نحوي كه مورد رضايت كليـه ي عناصـر مختلفـه اهالي مملكت باشد و نيز در حفظ روابط دوستانه با ساير ممالك مساعدت نمايند.

2- از لحاظ رفع بيم و نگراني دولت ايران و موجبات اصطكاك بين المللي، كميسيون بايد نسبت به اين موضوع كه در تخليـه ي قواي متفقين از ايران حتي الامكان تسريع شود رسيدگي نمايد و توصيه هاي مقتضي به دولت بنمايد.

 3- كميسيون بايد مراتب ذيل را درنظر قراردهد: الف- تعهدي را كه بريتانياي كبير و روسيه سويت در ضمن پيمان مورخه ي ژانويه 1942 دائر به رعايت استقلال سياسي و حـق حاكميت و تماميت ارضي ايران نموده اند. ب- اعلاميه ي صادره در طي كنفرانس تهران راجع به ايران از طرف روزولت رئيس جمهور و ژنراليسم استالين و چرچيل.

4- ازلحاظ حل وفصل اشكالات موجوده بين دولت مركزي ايران و بعضي از ايالات كشور، كميسيون در تأسـيس انجمـن هـاي ايالتي و ولايتي طبق مقررات قانون مشروطيت ايران به آن دولت مشورت داده و كمك خواهدنمود.

5- توصيه هاي كميسيون (كه قبل از پيشنهاد به دولت ايران بايد مورد تصويب سه دولت واقع شود.) بايد شامل كليـه ي كشـور ايران به انضمام آذربايجان بوده باشد.

 6- قوانين موجود كه مقررات مربوط به مشروطيت را (درباب انجمن هاي ايالتي و ولايتي) تشريح و تفصيل مي نمايد بايد مأخـذ  و مبدا قرارگيرد. لكن كميسيون اصلاحاتي را كه مخصوصاً در قسمت انتخابـات انجمـن هـاي محلـي و اختيـارات و وظـايف انجمن هاي مزبور و طريقه ي مربوط به تدارك وجوه جهت آن انجمن ها به نظر لازم ميرسد توصيه خواهدنمود.

7- كميسيون نيز توصيه هايي در استقلال زبانهاي اقليت از قبيل عربي، تركي، كُردي به طور آزاد جهت تعليم و منظورهاي ديگر خواهدنمود.

 8- كميسيون با دولت ايران و نمايندگان كليه ي عناصر مختلفه ي مهم اهالي در طريقه ي تنظيم توصيه هاي خود با تماس نزديـك مشاوره خواهدنمود.

 9- سه دولت نامبرده مساعي كامل خود را به كار خواهندبرد كه دولت ايران را متقاعد سازند كه توصيه هـايي را كـه از طـرف كميسيون به عمل ميآيد به صورت قانوني درآورده و آنها را به موقع اجرا بگذارند.

 10- كميسيون هيچ نوع توصيه اي نخواهدنمود كه باعث تضعيف وحدت اساسي دولت ايران گردد.

11- اولين انتخابات ايالتي و ولايتي بايد تحت نظر كميسيون انجام گيرد.1

٢ -سقوط کابينه ي حكيمي و مقدمات تشكيل کابينه ي جبهه مؤتلفه احزاب باقوام السلطنه

مقاومت خلق آذربايجان و افشاي طرح استعماري كميسيون سه جانبه كه در قالب كلمات فريبنـده تهيـه شـده بـود، خشم و هيجان شديد و رسواكننده اي عليه حكيم الملك و سياست شوروي ستيزي هيئت حاكمه ي ايران، ايجاد كرد و كابينه ي حكيم الملك با همه ي پشت هم اندازي هاي سـيد ضـياالدين و متـولي هـاي مجلـس 14 در نگهـداري آن، نتوانست دوام بياورد و آقاي حكيمي رجل قلابي مشروطه با بدنامي ساقط شد و جنبش آذربايجان و اتحـاد و يـك پارچگي نيروهاي كارگري و ملي و افشاگري هاي روزنامه نگاران «جبهـه ي آزادي» محـيط نامسـاعدي عليـه مشـي و رويه ي سياسي ضد شوروي هيئت حاكمه ايجاد كرد، و به ناچار و براي اولين بـارپس از 24 سـال دوران سياسـت ضد شوروي در ايران كه از سالهاي سلطنت رضاخاني تا آخرين روزهاي كابينه ي حكيم الملك ادامه داشت، بخـش قابل توجه ي از هيئت حاكمه ي ايران برنامه دوستي و مسالمت با همسايه شمالي را پذيرفتند و قوام السـلطنه پـس از چهارسال دوران وحشت و ترور و حكومت نظامي مستمر در پايتخت و حملات و يورش هاي هار باندهاي سياه و ارتجاعي سيدضيا و سرلشگر ارفع به حزب تـودة ايـران و نيروهـاي انقلابـي تعهـدات صـريح و مؤكـد و منجـزي درباره ي آزادي احزاب و لغو حكومت نظامي و آزادي اجتماعات و روزنامـه هـا و دوسـتي و صـميميت بـا اتحـاد جماهير شوروي و رفع اختلاف از طريق مذاكره با مردم آذربايجان به گردن گرفت. اين خود گام بسيار بزرگي بـود براي آزاديخواهان و عقب نشيني خفت باري براي ارتجاع. آنها كه حزب تودة ايران را در حمايت مشـروط از چنـين دولتي كه اين همه تعهدات صريح درباره ي آزادي احزاب و لغو سانسور و برچيـدن حكومـت نظـامي و دوركـردن سياست شوم جنگ سرد و گرم عليه شوروي و نهضت آذربايجان به گردن گرفته بود، سرزنش ميكننـد و بحـث را تا حد اتهام خيانت و سازشكاري گسترش ميدهند يا جاهل و بي اطلاع از حوادث سياسي زمانند و يـا مغـرض و عنود و لجوجند.

 اعلاميه دولت درباره ي لغو حكومت نظامي و آزادي احزاب

 به استحضار عموم ميرسانم كه مقـررات حكومـت نظـامي نسـبت بـه اجتماعـات و احـزاب از روز دوشـنبه 22 بهمـن مـاه موقوف الاجرا است. ليكن قسمت مربوط به مطبوعات تا اعلاميه ي ثانوي به قوت خود باقي است. - احمد قوام نخست وزير قوام السلطنه در مجلس اظهار ميدارد: «به جاي اينكه بگوييم در آتيه چه خواهيم كرد، بهتر است در اسرع اوقات نشان دهيم چه كرده و چه خدماتي به انجام رسانيده ايم. اينجانب حتي قبل از تشكيل كابينـه تمنيـات فـوري ملـت ايـران از قبيـل آزادي اجتماعات و عزل مأمورين متجاوز و تأديب محتكرين و تنزل نرخ اجناس را موردنظر قرارداده، تصميماتي گرفته و احكام صادر كرده ام و در آتيه نيز با كمال شدت و بيرحمي، مرتكبين اختلاس و ارتشاء را تعقيب و در هر مقام و هـر كسـوت باشـند، بـه مجازات رسانيده، به احدي اجازه ي شفاعت نخواهم داد. اميدوارم به ياري خداوند متعال و پشتيباني ملـت ايـران موفـق شـوم دوستي و مؤدت تزلزل ناپذيري كه بين ملت ايران و ملل اتحاد جماهيرشوروي موجود است روي پايه ي شرافت و احترام متقابله تثبيت نموده و موجبات مزيد نزديكي و يگانگي دو ملت دوست و متحد را فراهم سازم. انشااالله بـا رفـع هرگونـه سـوءتفاهم و تثبيت مناسبات مؤدت آميز بين دو ملت صفحه ي جديدي در مناسبات دو كشور آغاز گرديده و در سايه ي اين دوستي و مـؤدت روزافزون ملت ايران موفق به آسايش و اصلاحات و ترقيات مهمه گردد».2

 در مقابل اين سياست صريح و روشن، همه ي احزاب و شخصيت هاي ملي ناچار به تأييد شـدند و فضـاي سياسـي ايران اميدبخش شد و تنها حوادث آينده و جريان زندگي ميتوانست، سوءنيت قوام السلطنه را ثابـت كنـد. هرچنـد نشانه هايي وجود داشت كه مولود سوابق سياست قوام السلطنه در اولين كابينه ي بعد از شهريور 20 بود و دوسـتي و هماهنگي وي با سياست استعماري نوين آمريكا را در سايه و روشن نشان ميداد، اما به هرحـال قـوام السـلطنه كـه نماينده ي بخشي از هيئت حاكمه ي ايران بود، به دشمني و مخالفت با دربار معـروف بـود. و ايـن زمـان دربـار بـه رهبري سيد ضياءالدين در مركز همه ي توطئه هاي ضد ملي و ضـد آزادي و شـوروي سـتيزي قرارداشـت. همـه ي نمايندگان طرفدار سيد ضياء عليه قوام السلطنه جبهه گيري كرده بودند و شخصيت سياسي ديگري كه قادر به تشكيل كابينه با موضعگيري سياسي به نفع آزادي احزاب و اجتماعات و جرايد و دوستي با اتحاد جماهيرشـوروي و ابـراز مسالمت و حسن نيت و حل اختلاف از طريق مذاكره با مردم آذربايجان باشـد، وجـود نداشـت و يـا پـا بـه ميـدان نمي گذاشت و دكتر محمد مصدق كه نماينده ي گروهي از ملي گرايان بود، آنقدر در اتخاذ مواضع سياسـي دودلـي، ضعف، اعوجاج سياسي و بي نظمي نشان ميداد كه جز مخالف خواني و كلي گويي و به نعل و بـه مـيخ زدن كـاري ارائه نمي داد و موتمن الملك پيرنيا كه با 51 رأي مجلسيان نامزد نخست وزيري شد، جز بـرج عـاج نشـيني و جنـت مكاني ابوالملگي و ابراز عنايات ليبرالي براي دموكراسي و آزادي و ضعف مفرط جسماني و روحي چيزي در چنته نداشت. در نتيجه كابينه قوام السلطنه با عضويت افراد زير به قدرت رسيد:

 وزارت دارايي- بيات (سهام السلطان نخست وزير سابق و نماينده ي دولت حكيمي در مذاكرات با رهبري جنبش آذربايجان.)

وزير راه- سرلشگر فيروز(عضو كابينه ي حكيمي كه در مخالفت با كميسيون سه جانبه از كابينه ي حكيمي بيرون آمد.)

 وزرات دادگستري- انوشيراوان سپهبدي

 وزارت پيشه و هنر- احمد علي سپهر

 وزارت بهداري- دكتر اقبال

وزارت پست و تلگراف و تلفن- سهام الدين غفاري

 وزارت فرهنگ- ملك الشعراء بهار

كفالت وزارت كشاورزي- شمس الدين امير علايي

 معاونت پارلماني- مظفر فيروز

 وزرات جنگ- سپهبد امير احمدي

و چون قوام السلطنه براي مذاكره مستقيم با دولت شوروي عازم مسكو بود، در غياب خود سهام السلطان بيات را بـه نيابت نخست وزيري تعيين كرد.

 اين كابينه توانست در همان روزهاي اول عليرغم مخالفت هاي شديد باند سيد ضياء و سرلشگر ارفع، روزنامه هاي توقيف شده را آزاد كند.

 كلوپ مركزي حزب تودة ايران كه مدت 5 ماه در تصرف سربازان فرمانداري نظامي تهران بود، درميان غرولند و مخالفت و كارشكني افسران فرمانداري نظامي پس گرفته شد و نامه ي مردم در شـماره ي 42 مورخه ي 24 بهمن 1324 خبر آن را به شرح زير منتشر كرد:

 «و با اينكه طبق اعلاميه ي رسـمي دولـت از روز 22 بهمـن كليه ي احزاب و اجتماعات آزادي عمل يافته اند درست 5 ماه قبل، سرتيپ اعتماد مقدم فرماندار نظامي تهران، بنا به دستور ارفع رئيس ستاد ارتش و مقامات غير مسئول از ضعف و ناتواني صدرالاشراف نخست وزير مرتجـع و بـي ليافـت اسـتفاده كـرده بـه تحريك سيد ضياء و باند ارتجاعي مجلس شبانه بدون هيچگونه دليل با عده ي زيادي سرباز مسلح كلوپ مركـزي حـزب تـودة ايران و اتحاديه كارگران و ساير مؤسسات حزبـي و كـارگري را اشـغال نمودنـد، لـيكن متأسـفانه در نتيجـه ي يـك سلسـله اشكالتراشي ها فرماندار نظامي به استناد اينكه هنوز وزير جنگ!! به او رسماً اعلاميه نخست وزير را ابلاغ نكرده است و معـاذيري از اين قبيل يك روز ديگر آزادي رسمي و قانوني ما را سلب نمود و بالاخره پس از يك سلسله اقدامات روز گذشته نماينـدگان شهرباني، فرمانداري نظامي، ژاندارمري، دادستان تهران از خانه هاي غصـب شـده رفـع يـد نمودنـد، صـدرها، سـيد ضـياءها، طاهري ها،ارفع ها، و اعتماد مقدم ها مي آيند و ميروند ليكن ملت ايران، توده زحمتكش و عظيم ايـن كشـور همچـون صـخره ي بزرگ در مقابل امواج خروشان حوادث بر جاي استوار خواهد ماند.

 اعلام سياست صلح و آشتي با اتحاد شوروي و ادامه ي مذاكره با هيئت ملـي آذربايجـان و تـأمين آزادي و فعاليـت سياسي براي احزاب كارگري و مترقي وزمزمه ي توقيـف دشـتي و سـيد ضـياء و ارفـع و دكتـر طـاهري از طـرف قوام السلطنه، جز پاسخ موافقت و تأييد جواب ديگري نداشت و از موفقيت به دست آمده كه نتيجـه ي چهـار سـال مبارزه ي مستمر و خونين و سخت و افشاگري هاي وسيع و مبارزات دموكراتيك حزب تودة ايران و «جبهه ي آزادي» عليـه ارتجـاع و طرفـداران فاشيسـم هيتلـري و شوونيسـم بـود، مـي بايسـت در تثبيـت و اسـتمرار و تحكـيم آن دست آوردها، استفاده كرد. و هيچ راه ديگري وجود نداشت و تا كنون نيز منفي بافان و سفسطه گـران سياسـي امثـال خليل ملكي و مائويست ها و روشنفكران ليبرالي كه در اين زمينه عليه حزب تودة ايران مقاله ها و كتابها نوشـته انـد، هيچ راه و طريقه اي ديگر براي نتيجه گيري از موفقيـت بـه دسـت آمـده پيشـنهاد نكردنـد. حقيقـت ايـن اسـت كـه مي بايست به طريقي علني و از موضع قدرت آموزش سياسي و كار تشكيلاتي را در جامعه اي كه 80 درصـد آن در فقر و فاقه و بيسوادي مطلق گرفتار بودند، گسترش داد و چنين كاري در جامعه ي آن روز ايران كه گرفتار سيسـتم ارباب- رعيتي و زير تسلط خوانين و رؤساي ايلات بود و علماي درباري و وعاظ السلاطين، همراه يك گروه فعال از تحصيل كردگان، امثال دكتر متين دفتري به خدمت ارتجاع كمر بسته بودند و نيروي كارگري و پرولتـري مجتمـع در كارگاه ها، اندك و كم مايه بود، محتاج به جانفشاني و همت و از خودگذشتگي و استفاده از موقعيـت هـا بـود و ايجاد يك جبهه ي واحد براي غلبه بر چنين محيط اجتماعي و ديو و ددهـاي سياسـي امپرياليسـم كهنـه كـار و مكـار انگليس و امپرياليسم تازه نفس و خوش خط وخال و آراسته به دموكراسي آمريكايي كـه شـيفتگان بسـيار داشـت، از مهمترين و فوريترين نيازها بود. به همين جهت حزب تودة ايران به آن توجه عميق كـرد و از موقعيـت و امكـان سياسي موجود حداكثر استفاده را كرد و همه مدارا و تحمل حـزب تـودة ايـران نسـبت بـه 75 روز اول حكومـت قوام السلطنه ناشي از همين علت و ضرورت بود و نه اپورتونيسم و يا عدم درك مسايل سياسي ايران.3

حزب تودة ايران و همه ي محافل ملي و احزاب كوچك ناسيوناليست مترقي، مانند حزب ايران، حزب ميهن، حزب جنگل، و روشنفكران و شخصيت هاي منفرد ملي از حسن رابطه با دولت شوروي و تصميم قوام اسـتقبال كردنـد و اعلاميه مشترك دولت هاي ايران و شوروي پس از پايان مسافرت قوام به مسكو نمـي توانسـت جـز ايـن پـيآمـدي داشته باشد. متن اعلاميه چنين بود:

 مذاكراتي كه از طرف نخست وزير ايران در مسكو با اوليا دولت اتحاد جماهيرشوروي سوسياليستي آغاز و در تهران پس از ورود سفير كبير شوروي ادامه يافت در تاريخ پانزدهم فروردين ماه 1325 مطابق با چهارم آوريـل 1946 بـه نتيجه ي ذيل رسيد و در كليه ي مسايل موافقت كامل حاصل گرديد:

1ـ قسمت هاي ارتش سرخ كه از تاريخ 24 مارس 1946 يعني يكشنبه چهارم فروردين 1325 تخليه ي خاك ايران را شروع كرده و در ظرف يك ماه و نيم تمام خاك ايران را تخليه مينمايد.

2ـ قرارداد ايجاد شركت مختلط نفت ايران و شوروي و شرايط آن از تاريخ 24 مارس تا انقضاء مدت 7 ماه براي تصـويب بـه مجلس پانزدهم پيشنهاد خواهد شد.*

3ـ راجع به آذربايجان چون امر داخلي ايران است، ترتيب مسالمت آميزي براي اجراي اصلاحات بر طبق قـوانين موجـود و بـا روح خيرخواهي نسبت به اهالي آذربايجان بين دولت و اهالي آذربايجان داده خواهد شد.

 نخست وزير دولت شاهنشاهي ايران ـ احمد قوام

سفير كبير دولت اتحاد جماهيرشوروي سوسياليستي- سادچيكوف

*  *  *  *  *

1-نقل از سياست موازنه ي منفي، جلد دوم، ص ص 239 و 240

2ـ صورت مذاكرات مجلس 14 ،جلسه ي 14 ،جلسه ي 186 ،مورخ 18 بهمن 1324

3ـ اين حقيقت و واقعيت تلخ بايد نوشته شود كه عده ي قابل توجه ي از علما و وعاظ با دربار و مراكز قدرت وابسته به انگلستان روابط صميمانه اي داشتند و در مواقع لزوم به نفع استعمار به ميدان مي آمدند.اما اكثريت قريب به اتفاق روحانيون نافذالكلمه ي تهران و شهرستان ها و حوزه هاي به اصطلاح علميه نسبت به استبداد سياسي مسلط بر جامعه و فقر و استيصال مردم در نظام ارباب – رعيتي بي توجه بودند و در موعظه هاي مذهبي،آن فقر و فاقه و سلطه ي حكومت هاي سركوبگر و مستبد را به مشيت الهي توجيه ميكردند و مردم را به صبر و انتظار دعوت و اصلاح امور را به ظهور حضرت وليعصر عجله االله حوالت مي دادند و به خاموشي و سكوت تاييدآميز حاكميت استبدادي ادامه ميدادند و عمري را به تقدس مابي زاهدانه سپري مي كردند.

 

Go Back

Comment