header photo

رزم پیگیر « فرقه دمکرات آذربایجان » در دهه هشتم خود همچنان ادامه دارد

رزم پیگیر « فرقه دمکرات آذربایجان » در دهه هشتم خود همچنان ادامه دارد

( بخش دوم )

دکتر محمد حسین یحیایی

قدم های اولیه و سازماندهی فرقه به سرعت پیش رفت، پیشه وری که برای نمایندگی در مجلس 14 همه مناطق آذربایجان را گشته و با مردم از نزدیک دیدار کرده بود و با مسائل و مشکلات آنان آشنایی کامل داشت، به این نتیجه رسیده بود که مرکز نشینان به فکر این مردم محروم و ستمدیده نیستند و با نوشته های خود در روزنامه « آژیر » آن را گوشزد می کرد ولی جواب قانع کننده ای دریافت نمی کرد و نشست هایی هم با شخصیت های سیاسی و ادبی آذربایجان در دفتر روزنامه برگزار می کرد، از سوی دیگر زمینه های عینی جنبش هم بقدری نمایان بود که آن را به زبان می آورد و می گفت: جنبش آذربایجان را پیشه وری بوجود نیآورده، این جنبش منعکس کننده خواسته ها  و آرزوی خلق است، پیشه وری و همرزمانش بعنوان طرفداران و مدافعین حقوق خلق و خواهان خوشبختی آنان نمی توانستند، نظاره گر این نهضت باشند.

مجلس ملی در 21 آذر 1324 تشکیل دولت ملی را به پیشه وری پیشنهاد و با پذیرش آن از سوی پیشه وری مقدمات تشکیل هیئت دولت به سرپرستی پیشه وری مبارز دیرینه آذربایجان آغاز شد، پیشه وری، سلام اله جاوید را به وزارت کشور، کاویان را به وزارت جنگ، بی ریا را بعنوان وزیر آموزش و پرورش و افراد دیگری را در مقام وزارت پست و تلگراف، دارایی، دادگستری، بهداشت و بازرگانی به مجلس ملی معرفی کرد و رای اعتماد گرفت، در ترکیب هیئت دولت کسی را بعنوان وزیر امور خارجه انتخاب نکرد که نشانگر دولت محلی و خود مختاری برای پیشبردخواسته های مردم منطقه بود ، در این میان مجلس ملی « فریدون ابراهیمی » حقوقدان جوان و پژوهشگر کنجکاو آذربایجان را که در کنفرانس صلح پاریس شرکت کرده بود بعنوان دادستان آذربایجان و « زین العابدین قیامی » را به ریاست دیوان تمیز انتخاب کرد، در پی آن پیشه وری برنامه دولت خود را که در راستای بیانیه 12 شهریور و کنگره ملی تهیه شده بود تشریح کرد که مورد تشویق مردم قرار گرفت.

پیشه وری برنامه دولت خود را در 20 ماده خلاصه کرده بود که با شناساندن مختاریت داخلی آذربایجان به جهان شروع می شد، در مواد بعدی به توسعه اقتصادی و عمرانی، تنظیم بودجه ملی، تشکیل قشون ملی با شرکت گروه های فدایی متشکل از نیرو های مردمی و داوطلب، آموزش به زبان مادری بطور اجباری و رایگان، رسمیت بخشیدن به زبان آذربایجانی ( ترکی )، تاسیس دانشگاه، تنظیم لایحه قانونی برای رفع اختلاف بین مالک و دهقان، تقسیم اراضی خالصه و املاک مصادره ای که صاحبان آنها آذربایجان را ترک کرده بودند، تنظیم جامع قانون کار، احترام به آزادی عقیده و بیان، قبول حقوق مساوی برای همه آنهایی ( کرد، ارمنی، آسوری و... ) که در آذربایجان زندگی می کنند و مشارکت زنان در انتخابات اشاره کرد که برنامه به اتفاق آراء مورد قبول واقع شد و به تصویب رسید. در این میان هیئتی متشکل از حقوقدانان جهت تدوین قانون اساسی به سرپرستی پیشه وری انتخاب شد و به دنبال آن فرماندهی لشگر 3 آذربایجان « سرتیپ درخشانی » در 22 آذرماه بعد از مذاکره با رهبری فرقه پادگان تبریز را خلع سلاح و سلاح های موجود را به فرقه تحویل داد، از آن پس حاکمیت فرقه بر آذربایجان برقرار شد و در مدت کوتاهی بخش مهمی از برنامه فرقه به اجرا درآمد. ( خلاصه شده و بر گرفته از روزنامه آذربایجان شماره های 78 و80 ، به تاریخ 22 و 27 آذرماه 1324 ).اجرای این برنامه موجی از شادی و خود باوری را در آذربایجان بوجود آورد، شادی و هیجان آنچنان در جامعه گسترش یافت که قابل تصور نبود. خبر تشکیل دولت پیشه وری و حکومت ملی به سرعت در سرتاسر ایران به گردش درآمد، حکومت مرکزی و حامیان مرتجع آن با نگرانی و ترس به فکر فرو رفتند، برخی از روشنفکر نماها به تخریب، تحریف و تحقیر ادامه دادند و بار دیگر نوشتند که زبان ترکی تحمیلی از سوی « مغول های وحشی » است که باید هرکه زود تر از بین برود و برخی دیگر فریاد برآوردند که فرقه می خواهد آذربایجان را از ایران جدا کند و تبلیغات مسموم دیگری که هر روز ابعاد وسیعتری بخود می گرفت، پیشه وری در جواب نوشت: ما زبان مادری خود را با شیر مادر و هوای روح بخش میهنمان فراگفته ایم، آنهایی که به زبان ما توهین و تحمیلی می دانند، دشمنان قسم خورده ما هستند... روشنفکران تهران باید درک کنند که آذری ( ترکی ) یک لهجه گذرا نیست، بلکه زبانی خالص با ریشه های عمیق مردمی است... وظیفه ماست که آن را پرورش دهیم، نوسازی کنیم، افسونگریهایش را اشکار سازیم. ( پیشه وری، سخنی با روشنفکران فارس )

با آغاز کار حکومت ملی در آذربایجان کارشکنی، تحریم و فشار های اقتصادی و سیاسی مرکز فزونی گرفت، پول های نقد بانک ها قفل و به مرکز انتقال یافت، بعلت کاهش قیمت ها در آذربایجان انتقال مواد غذایی از آذربایجان به مناطق دیگر به سرعت افزایش یافت ولی پول آن به آذربایجان برنگشت، در این میان از ورود قند و چای و سیگار به آذربایجان جلوگیری کردند. از آن رو در چند ماه پیش رو آذربایجان را گرفتار کمبود مواد غذایی و افزایش شدید قیمت ها نمود، پیشه وری برای پیشگیری از بحران به تدابیر سختگیرانه دست زد که خوشآیند تجار و بازاری ها نبود، در نتیجه ناخشنودی بین بازار و حکومت ملی افزایش یافت. ولی اصلاحات اجتماعی و عمرانی فرقه بدون وقفه در حال اجرا بود. اصلاحات ارضی و تقسیم زمین ادامه یافت و شش هفتم از محصول به نسق داران اختصاص یافت، زنان در انتخابات شرکت کردند، تنبیه بدنی در مدارس قدغن شد، شوراهایی برای نظارت بر عملکرد بخشداران، شهرداران و ادارات دولتی تشکیل شد، فروشگاه های دولتی برای تثبیت قیمت ها افتتاح و مالیات بر مواد غذایی کاهش یافت، فعالیت های فرهنگی، رادیویی و انتشاراتی به سرعت گسترش یافت، نام شخصیت های برجسته مشروطه مانند ستار خان و باقرخان زینت بخش خیابان ها شد و کنسول بریتانیا در تبریز در گزارش خود نوشت: با یک سفر کوتاه به آذربایجان متوجه شدم که این حکومت محلی هوشیارتر، کارآمد تر و قویتر از حکومت پیشین فارس ها ظاهر شده است... در پشت عبارات پردازیهای تبلیغاتی و شعار های آنان، وجود اشتیاق و میهن پرستی محلی راستین را احساس می کنم ( به نقل از ایران بین دو انقلاب، یرواند آبراهامیان، ترجمه احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی، نشر نی ص 504 ) پیشرفت های سریع فرقه در منطقه و تشکیل گروه های فدایی برای حفاظت از دستآورد های نهضت، تهران را گرفتار ترس و وحشت کرد در نتیجه راه مذاکره را با حکومت ملی در پیش گرفتند تا فرصت لازم را برای حمله به آذربایجان فراهم کنند و از مشاورت نظامیان آمریکایی و بریتانیایی هم بهره مند شوند.

در بهمن ماه سال 1324 « قوام السلطنه » جایگزین دولت حکیمی شد تا باب مذاکره با حکومت ملی آذربایجان را باز کند، هرچند حکومت ملی آذربایجان و خود پیشه وری نسبت به عملکرد قوام بی اعتنا بودند ولی درخواست مذاکره را که از سوی قوام پیشنهاد شده بود پذیرفتند و هیئتی به سرپرستی پیشه وری به تهران رفتند.در مسیر راه زحمتکشان آذربایجان فریاد می کردند که « هشیار باشید، اشتباه نکنید! آزادی ما به حرکت صحیح شما بستگی دارد این شعار ها به شدت هیئت مذاکره کننده را تحت تاثیر قرار داد، مذاکره طولانی شد و قوام ابلاغیه ای 7 ماده ای را مبنای مذاکره قرار داد مذاکرات در 2 اردیبهشت 1325 آغاز شد و هیئت آذربایجانی 33 خواسته خود را تقدیم دولت مرکزی کردند، نشست هیئت با مرکز و مذاکرات طولانی و نفس گیر به بن بست رسید و هیئت آذربایجان بدون توافق به تبریز برگشتند و در پی آن اقدامات دولت بر فشار اقتصادی به حکومت ملی آذربایجان افزایش یافت، در نتیجه برخورد  فرقه با حکومت مرکزی تند تر شد و سخنرانی های پیشه وری و دیگر اعضای فرقه نسبت به عملکرد حکومت مرکزی رنگ و بوی خصمانه تری گرفت.

حکومت مرکزی و شخص قوام حاضر به پایان مذاکره با حکومت ملی نبود، 2 هفته بعد هیئتی را به سرپرستی مظفر فیروز معاون نخست وزیر به تبریز فرستاد و توافقنامه ای در 23 خرداد 1325 بین مظفر فیروز و پیشه وری به امضاء رسید بر اساس این توافق:

_ دولت مرکزی « نهضت دمکراتیک آذربایجان » را به رسمیت می شناسد.

_ انجمن های ایالتی و ولایتی در آذربایجان و دیگر نقاط کشور تشکیل می شود.

_ استاندار و روسای ادارات با پیشنهد انجمن ایالتی و با حکم دولت مرکزی تعیین می شود.

_انجمن ملی آذربایجان بعنوان انجمن ایالتی پذیرفته و شناخته می شود.

_75 درصد از مالیات جمع آوری شده در آذربایجان به خود آذربایجان اختصاص داده می شود.

_ 25 درصد در درآمد های گمرکی به دانشگاه تبریز اختصاص می یابد.

_ راه آهن میانه – تبریز با هزینه دولت مرکزی ساخته و ارتباط برقرار می شود.

_ سازمان فدائیان به ژاندارمری تبدیل و نام « نگهبان » بخود می گیرد ( ژاندارمری براساس وظیفه و ساختار باید در امر وزارت کشور قرار گیرد ولی در زمان رضا شاه بطور غیر قانونی به ارتش وابسته شد )

_تقسیم اراضی خالصه ادامه می یابد و لایحه قانونی آن در مجلس 15 به تصویب می رسد.

_دولت مرکزی تعهد می کند که برای انتخاب زنان و دمکراتیزه کردن انتخابات لایحه ای را با دو فوریت به مجلس 15 تقدیم کند.

_تشکیل شورای اداری آذربایجان مرکب از استاندار، روسای ادارات و هیئت رئیسه انجمن آذربایجان صورت گیرد.
_ تدریس در 5 کلاس ابتدایی به زبان آذربایجانی ( ترکی ) و در سایر مقاطع فارسی و ترکی پیش برود.

_ زبان فارسی و ترکی هر دو به رسمیت شناخته شود.

_ تا تصویب لایحه انتخابات انجمن شهر، انجمن کنونی بکا خود ادامه می دهد، و برخی از موارد دیگر که مورد اختلاف و نیازمند بحث طولانی تر بود مانند تعیین فرماندهان قشون و... به آینده موکول شد

آنچه در این توافقنامه برجسته است، شناسایی نهضت آذربایجان و تعهد دولت مرکزی برای تهیه لوایح دمکراتیک مانند شرکت زنان در انتخابات و اجرای تقسیم اراضی خالصه است که سال ها بعد محمد رضا پهلوی آن را دستآورد خود نشان داد و اجرای آن را انقلاب سفید نامید... ادامه دارد

Go Back

Comment