header photo

کار پایه

کار پایه فرقه دمکرات آذربایجان

فرقه دمکرات آذربایجان بمثابه مبتکر تلاش گر ایجاد جمهوری فدرال در ایران آنهم در دوران سیاه ستم شاهی درک و شناخت عمیق خود از اوضاع بسیار پچیده و بغرنج کشور و در دورانی که مبارزه مردم ایران در راه آزادیهای اجتماعی مراحل خود ویژه ای را از سر می گذارد و با توجه به مبارزه خلقهای ساکن ایران در راه تامین حقوق ملی خود، بار دیگر کار پایه خود را در معرض قضاوت همه گان قرار داده و برای ایجاد وحدت و مبارزه مشترک در راه آزادیهای دمکراتیک و ملی حول و محور حداقل نقاط مشترک یعنی

١- تامین حقوق ملی خلقهای ساکن در ایران در چارچوب یک ایران آزاد، مستقل.

٢- تامین آزاد اندیشه، مذهب سخن و تشکل

٣- تامین آزادی احزاب، سازمانها و گروههای سیاسی و صنفی با هر دیدگاه فکری و فلسفی.

٤- تامین حاکمیت ملی ایران بر پایه اتحاد داو طلبانه خلقهای ساکن در ایران و در پی این استقرار روابط دوستانه، برابر و عادلانه با کشورهای همسایه و جهان قرار داده آمادگی خود را برای همکاری و مساعدت و اشتراک مساعی جهت ایجاد وحدت و مبارزه مشترک در راه اهداف یاد شده اعلام میدارد و آماده گفتگو مذاکره در این رابطه است!

کار پایه حاضر تحلیلی است از رویدهای مهم بین المللی و تأثیر این رویدادها بر تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای مختلف بویژه ایران.

آلمان هیتلری که اروپا را به میدان جنگ خونین مبدل ساخته بود، در هم کوبیده شد و ملل اروپا توانستند دولتهای آزاد و دمکراتیک بوجود بیاورند بدین ترتیب بشریت پا به مرحله جدیدی گذاشت. تمامی ملتها از حق تعیین سر نوشت بر خوردار شدند و مطابق با خواستهای سیاسی و اجتماعی خود در صدد بر پایی دولتهای ملی خود بر آمدند.

بعد از پایان جنگ دولتهای پیروز به دو اردوگاه نقسیم شدند. بدین ترتیب هنوز مرکب معاهده پوتسدام خشک نشده بود که تضاد آشتی ناپذیری میان اردوگاه شرق و غرب نمایان گردید و آثار این تضاد پیش از سایر مناطق در خاورمیانه ظاهر شد.

در سالهایی که جنگ جهانی دوم بشدت ادامه داشت ایران از سوی قوای متفقین اشغال گردید و به مناطق نفوذی آنها تقسیم شد. در چنین شرایطی مردم آذربایجان بپا خاست و با استفاده از حقوقی که در منشور آتلانتیک و اساسنامه کنفرانس موسسین سازمان ملل متحد برای تشکیل حکومت و دولتهای ملی بر آن صحه گذاشته شده بود، در آذربایجان یک حکومت خود مختار ملی و دمکراتیک را برپا نمود.

اما تضاد میان دول غالب که به گره کوری مبدل شده بود، مانع از ادامه حیات حکومت ملی آذربایجان گردید. انگلستان چون گذاشته می خواست ایران را تحت نفوذ سنتی خود داشته باشد و ایالات متحده آمریکا نیز که در جریان جنگ نیز و وارد ایران کرده بود، می کوشید به هر قیمتی که شده دایره نفوذ خود را در ایران گسترش دهد در چنین اوضاع و احوالی بود که آذربایجان از حق تعیین سرنوشت خود محروم گردید.

دولت ایران به مدت ٣٢ سال به عامل دست نشانده آمریکا در خاورمیانه شد. اما ملل ساکن در ایران و بویژه مردم انقلابی آذربایجان در ٢٩ بهمن سال ١٣٥٦ با قیام خود ستون فقرات رژیم شاه را در هم شکستند، همه مردم ایران یکپارچه بپا خاستند و در ٢٢ بهمن سال ١٣٥٧ با پیروزی انقلاب به سیستم شاهنشاهی در ایران پایان داده شد و ایران از چنگ آمریکا رهایی یافت. در ایران، نظام جمهوری اسلامی بوجود آمد و حقوق ملل غیر فارس تا حدودی به رسمیت شناخته شد. در مواد ١٥ و ١٩ قانون اساسی جمهوری اسلامی برخی از حقوق ملل غیر فارس مورد تایید قرار گرفت.

ایران کشور کثیرالملله ای است. شمار ملل غیر فارس نسبت به شمار اهالی کلی ایران به بیش از پنجاه درصد می رسد.

در حال حاضر حق تعیین سرنوشت که برای نخستین بار توسط فرقه دمکرات آذربایجان عملی شده بود، در دستور روز ملل غیر فارس قارار گرفته است.

گلوبالیزم و در هم تنیدگی اقتصادی در جهان سرعت بیشتری به خود میگیرد و این در هم تنیدگی سیاسی، اجتماعی مقیاس و سیعتری پیدا می کند. امروز دیگر به زبان آوردن حکومت خودمختار جرم نابخشودنی محسوب نمی شود. در برخی از کشورهای کثیرالملله شرق دول فدراتیو بوجود آمده و در دیگر کشورهای اونیتار کثیرالملله از آن جمله در ایران تشکیل دولت فدرال به یک موضوع اصلی مبدل شده است. فرقه دمکرات آذربایجان که خود بانی و تشکیل دهنده دولت فدرال در ایران می باشد با تکیه بر تجربه ٦٠ ساله کارپایه جدید خود را منتشر می سازد.

ماده ای اول و دوم بیانیه ١٢ شهریور ١٣٢٤ سیاست فرقه دمکرات آذربایجان را چنین بیان می کند.

« ١- ضمن حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، باید به موازات آن برای خلق آذربایجان آزادی داخلی و خودمختاری مدنی داده شود که بتواند در راه احیای فرهنگ خود و آبادانی آذربایجان و هم سو با حفظ قوانین عادلانه کلی مملکت سرنوشت خود را تعیین کند.»

« ٢- برای اجرای همین منظور بالفور انتخاب انجمن های ایالتی و ولایتی بر گزار و شروع به کار خواهد کرد».

بدین ترتیب نمونه ساتراپها (در تاریخ باستان) مملکت محروسه (در تاریخ معاصر) را می توان به مثابه نمونه هایی از دولت فدرال بحساب آورد. ایران کشور کثیرالملله ای است و ملل ساکن در آن به زبانهای گوناگونی گفت و شنود می کنند و بطور مشترک به آفرینش تاریخ و فرهنگ مشترک موفق گردیده اند. اما این سنت در قرن بیستم از سوی رضاخان بصورت خشنی نقض شد و ایران به یک کشور توتالیتار و اونیتار تبدیل شد. زبان و توسعه فرهنگی اقوام ملی غیر فارس ممنوع شد و زبان فارسی، زبان رسمی کشور گردیدد. در سال ١٣١٤ رضاخان طی فرمانی استفاده از کلمه « پرسیا» را ممنوع کرد و از آن به بعد کلمه «ایران» در مکاتبات مورد استفاده قرار گرفت.

در سطوح مختلف تحصیلی زبان و ادبیات فارسی رسما تدریس شد امروز نیز تدریس می شود. در زمان رضاخان از ملل غیر فارس به عنوان مللی که ریشه ایرانی دارند نام برده می شد و در درباره زبان تورکی نظریاتی از این قبیل که این زبان از خارج وارد آذربایجان شده و یا یکی از لهجه های زبان فارسی است یاد میشد. بانیان این «تحقیقات علمی» در حقیقت چیزی جز دیدگاههای نادرست و مغرضانه بیان نداشته اند. چرا که در رد این تحریفها تاریخ نویسان، زبان شناسان و باستان شناسان بی طرف آثار علمی حجیمی را به رشته تحریر در آورده اند.

همانطوری که اشاره شد ملل ساکن ایران طی قرون و اعصار صاحب این اراضی بوده و مرزهای این کشور را به اتفاق هم حراست کرده اند.

تاریخ گذشته و حال ملل ساکن ایران همچنین پیدایش جریانهای مترقی در جهان طلب می کند که حاکمیت های دمکراسی سیاسی را نهادینه کنند و زمینه مشارکت همه ملل را در حیات سیاسی کشورشان فراهم آورند. از همین روست که امروز تشکیل دولت فدرال در ایران به یک مسنله مبرم روز مبدل شده است.

فرقه دمکرات آذربایجان اجرای نخستین و ابتدایی ترین مفاد میثاق سازمان ملل متحد در خصوص حقوق بشر را، حق طبیعی و قانونی مردم آذربایجان دانسته، خواهان احیا این حقوق در آذربایجان می باشد و مبارزه در راه دستیابی به این حقوق را وظیفه ملی می داند.

همانگونه که ذکر شد پرسه جهانی شدن در حال وسعت گرفتن و عمیق شدن است. مللی که از حقوق تشکیل دولت ملی محروم بوده اند، اینک حق تعیین سرنوشت توجه زیادی مبذول می دارند و برای تشکیل دولت ملی مبارزه می کنند. در طی ٢٠ سال گذشته در جهان و بویژه در نقشه سیاسی آسیا تغییرات وسیعی در این راستا صورت گرفته است. این تغییرات در اتحاد شوروی سابق و اروپای شرقی نیز موجب پیدایش دولتهای مستقل گردید. در افغانستان و عراق حق تعیین سرنوشت در سیمای دولت فدرال تجسم می یابد. هند و آلمان از نمونه های کلاسیک دولت فدرال هستند.

در قانون اساسی که در سال ١٢٨٥ و ١٣٥٨ (١٩٠٦و ١٩٧٩) به تصویت رسیده است بیان شده است که اداره کشور از سوی انجمنها و شوراها صورت می گیرد. فرقه دمکرات آذربایجان، حکومت ملی آذربایجان (١٣٢٣- ١٣٢٥) را بر اساس مفاد نخستین قانون اساسی (١٩٠٦)  کشور در مورد انجمن ها تشکیل داده بود.

در اصل ٩٠ این قانون آمده است، در تمام ممالک محروسه کار انجمن های ایالتی و ولایتی بر اساس نظامنامه ویژه ای تنظیم می گردد و قوانین اساسی آن انجمن ها به قرار زیر است.

اصل ٩١- اعضای انجمن های ایالتی و ولایتی مطابق نظامنامه انجمن های ایالتی و ولایتی بلاواسطه از سوی اهالی انتخاب می شود. اصل ٩٢- دخل و خرج ایالات و ولایات بواسطه انجمن های ایالتی معین می گردد. در ماده ٧ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اداره کشور توسط شوراها صورت می گیرد. مجلس شورای ملی، شورای ایالتی، شورای ولایتی، شهر، محل، بخش و ده و دیگر شوراها و تصمیمات اداری و ارگانهای اداره کنند کشور و تصویب کننده قوانین می باشند. بدین ترتیب تشکیل دولت فدرال در ایران از ریشه تاریخی بر خوردار است. در دولت فدرال قوه مقننه، مجریه و قضایه به شرح زیر است؛

١- مجلس شورای فدرال؛ بودجه تعیین شده از سوی دولت فدرال را مورد تصویت قرار می دهد. میزان سهم دولت فدرال و حکومتهای خودمختار ملی را بطور جداگانه مورد بر رسی و تصویب قرار می دهد. تصویب قوانین عمومی در سطح دولت فدرال نیز در اختیار مجلس شورای فدرال است. این قوانین از سوی مورد اجرا در می آید.

٢-   ایالات خودمختار! تشکیل ایالات خودمختار ملی بر اساس نرمهای قانونی صورت می گیرد و این حکومتها بصورت حکومت ملی ایالات (ارگانهای اداری) به فعالیت خود ادامه می دهد. در ولایات، بخش ها، روستاها نیز ارگانهای اداری تشکیل می شود.

٣- شورای ملی؛

بر اساس مواد قانون اساسی، در ایالات خودمختار (ارگانهای اداری محلی از پایین به بالا از روستا تا ایالت) شوراهای ملی بوجود می آید. همه این شوراها به مثابه ارگانهای ناظر فعالیت می کنند. جمع آوری مالیات به عهده حکومتهای خودمختار ملی واگذار می شود.

در حکومتهای خودمختار ملی ایالات، تحصیل به دو زبان صورت می گیرد. زبان رسمی دولت و زبان ملی در ادارات ایالات خودمختار بکار برده می شود.

٤- تقسیمات اداری؛

 دولت فدرال برای سهولت کار انجمن ها در حیطه خود تقسیمات اداری جدیدی را بوجود می آورد. ایالات خودمختار بر اساس ترکیب ملی اهالی بوجود می آید.

فرقه دمکرات آذربایجان با انتشار این کارپایه وحدت ملل ساکن در ایران، در هم تنیدگی اقتصادی و همکاری اجتماعی و فرهنگی بین آنها، تمامیت اراضی و در نهایت توسعه فرهنگ ملی ملتها و بالا رفتن رفاه ساکنین کشور را امری مهم و اساسی می داند.

ما اعتقاد راسخ داریم که در ایران آزادیهای دمکراتیک بر قرار خواهد شد و ملل ساکن در آن به حقوق ملی خود دست خواهند یافت و همه مشکلات و پیچ و خم در این راه از پیش پا بر داشته خواهد شد.

فرقه دمکرات آذربایجان

١٣٨٧

Go Back

Comments for this post have been disabled.