header photo

خصوصی‌سازی مشکل عمده کارگران آذرآب است

خصوصی‌سازی مشکل عمده کارگران آذرآب است

وقتی اسم آذرآب می‌آید، شما باید تقریباً اکثر صنایع پالایشگاهی، نیروگاهی، فولادی و کارخانجات قند و نیشکر و سیمان را لیست کنید و ممکن نیست تمام آن را بنویسید. لیست زیرساخت‌های تولید شده به دست کارگران آذرآب بلند بالاتر از آن است که توقفش را بتوان به این سادگی‌ها دید و دَم بر نیاورد.

زمانی بویلرها و توربین‌های عظیم‌الجثه توسط کارگران آذرآبی روانه می‌شد تا بر سینه جاده‌‌ها به پالایشگاه‌های «پارس جنوبی» و «الحَْص» و «بانیاس» سوریه و «المسیب» عراق برسد؛ آذرآب اراک روزی سهامدار عمده شرکت احداث کارخانه سیمان در ایالت گوملِ «بلاروس» بود، اکنون اما زمانه تغییر کرده است. اکنون دیگر خبر از دردِ دل آذرآبی‌ها را باید از دستگاه‌های خاموشی سراغ گرفت؛ که صدای سکوت ممتد را به خاطر سپرده و سفره‌های خالی کارگران را در عمق سینه لمس کرده است.

زمانی کارگر آذرآبی بودن در سراسر اراک افتخار بود، می‌گفتند «طرف نانش در روغن است» و یک آرامش نسبی در زندگی‌اش حاکم شده است.

خاطراتِ شکوه و روشنی یک کارخانه

وقتی اسم آذرآب می‌آید، شما باید تقریباً اکثر صنایع پالایشگاهی، نیروگاهی، فولادی و کارخانجات قند و نیشکر و سیمان را لیست کنید و ممکن نیست تمام آن را بنویسید. لیست زیرساخت‌های تولید شده به دست کارگران آذرآب بلند بالاتر از آن است که توقفش را بتوان به این سادگی‌ها دید و دَم بر نیاورد. به قول یکی از کارگران؛ همانگونه که سرنوشت تولید را ما آذرآبی‌ها در این کارخانه رقم می‌زدیم و رونق را به این کارخانه می‌آوردیم؛ حالا ما در مورد سرنوشت آتی آن حرف می‌زنیم.

آذرآب از سال ۶۴ به عنوان یک شرکت‌ پیمانکاری تاسیس شد و به طور رسمی از سال ۶۸ آغاز به کار کرد. این شرکت پیمانکاری در زمینی به مساحت ۳۳ هکتار قرار دارد و سطح زیربنای کارگاه‌های اصلی آن متجاوز از ۷۰۰۰۰ مترمربع و کل کارگاه‌های مسقف جمعاً ۱۱۰۰۰۰ متر مربع را تشکیل می‌دهند. در طول این مدت چندین و چند پروژه ملی و خارجی به سرانجام رسانده است. یکی از پروژه‌های مهم آذرآب احداث کارخانه سیمان در کشور بلاروس در منطقه گومل بوده که طبق قرارداد منعقد شده بین دولت بلاروس و آذرآب، میزان سرمایه مورد نیاز برای احداث این کارخانه مبلغ ۱۸۵ میلیون یورو پیش‌بینی شد و ظرفیت روزانه کارخانه ۳۳۰۰ تن و ظرفیت سالیانه آن یک میلیون تن بود. شرکت صنایع آذرآب ۸۷.۷ درصد سهام این شرکت و باقی آن را دو شرکت بلاروسی در اختیار داشتند. آذرآب افتخارات دیگری هم دارد. کارگران در ساخت بخشی از تجهیزات پالایشگاه «الحَمْص» و نیروگاه و پالایشگاه «بانیاس» سوریه و نیز قطعات مورد نیاز برای بازسازی بویلرهای پالایشگاه «المسیب» عراق و ساخت کارخانه سیمان در این کشور نقش داشته‌اند. در شرایط جنگی نیز آذرآب برای مهمات‌سازی خدمات می‌داد. ساخت «زیردریایی» توسط ابرصنعت آذراب یکی از نقاط عطف این کارخانه بود. حتی نمونه‌هایی از پوکه‌هایی که آن زمان ساخته شد، هنوز در دفتر مدیریت این شرکت موجود است. آذرآب همچنین در زمینه انتقال فناوری با شرکت‌های IHI ژاپن، گادلیوس ژاپن GKK (آلستوم)، شرکتJSW ژاپن، فاسترویلر اسپانیا (FW)، شرکت VOITH اتریش و در زمینه قرارداد فنی در همکاری با هاربین چین HEC، مشارکت داشته است.

کارگران آذرآب بخشی از بویلرها، مخازن تحت فشار، دیگ بخار و تجهیزات پالایشگاه‌های نفت چابهار، مارون، پارس جنوبی، کاویان، بندرامام، خارک، پتروشیمی لرستان، مهاباد، ایلام و کرمانشاه و بویلرهای پروژه‌های کنگان، بیدبلند، سیمان تهران و سیمان همدان و… را ساخته‌اند. آذرآب در ساخت تجهیزات برای تولید بنزین یورو ۴ که در پروژه ستاره خلیج فارس تولید می‌شود، درخشیده است. پالایشگاه پتروشیمی‌ای در ایران سراغ ندارید که آذرآب بویلرها و مخزن‌های تحت فشارش را نساخته باشد. کارخانه سیمانی در ایران سراغ ندارید که آذرآب بویلرهای آن را نساخته باشد و آذرآبی‌ها حتی در پروژه‌های نیروگاهی کرخه و کارون نیز نقش داشتند. حتی رکورد زمانی هم زده‌اند. وقتی که برای ساخت تجهیزات پالایشگاهی با یک شرکت کره‌ای، رقابت می‌کردند، زودتر پروژه را تحویل دادند. اینجا است که معنای واقعی اعتراض کارگر آذرآبی مشخص می‌شود؛ کارگر صنعتِ صنایع ایران!

به گفته کارگران آذرآب؛ صنعتی نیست که ما کارگران آذرآب خشت اولش را نگذاشته باشیم؛ آن زمان‌ شرکت در کم‌رونق‌ترین دوران، حداقل ۵ پروژه اجرایی داشت و ۵ تا ۶ پروژه‌اش نیز در دست بررسی بودند. حالا اما تمام کارِ حدود ۱۷۰۰ کارگر آذرآبی ۷۰۰ تن پروژه پالایشگاه اصفهان است، در حالیکه که ما آذرآبی‌ها ظرفیت ماهیانه ۱۱۰۰ تن را داشتیم.

آنها می‌گویند: کارگرانی هستند که با وجود سال‌ها کار در آذرآب، با وجود نقش داشتن در همه این پروژه‌های سرافرازانه، هنوز مستأجر هستند. هنوز سقف بالای سرشان را با دلهره تامین می‌کنند.

مسئله آنجا روشن‌تر می‌شود که مطابق تحلیل داده‌هایی که توسط احسان سلطانی، اقتصاددان انتشار یافته، پروژه‌های پالایشگاهی و پتروشیمی در سالی که گذشت و اوج مشکلات اقتصادی و بحران‌های تولید در کشور به صورت میانگین ۱۲۵ درصد نیز نرخ افزایش سود اسمی را نسبت به سال گذشته تجربه کرده است. پتروشیمی خارک طی ۹ ماهه سال ۹۷ نسبت به سال قبل آن نرخ افزایش سود حقیقی ۱۹۳ درصد داشته است. زیرساخت پتروشیمی خارک را آذرابی‌ها ساختند اما اکنون خودشان حال و روز خوبی ندارند. با این شرایطِ سودآوری صنایع پتروشیمی، پالایشگاهی و فولادی اما کارگر آذرآبی باید بیکاری‌ را تجربه کند.

سرانجامِ تلخ؛ در ازای یک عمر زحمت

خصوصی‌سازی مشکل عمده کارگران این شرکت است و طومار اخیری که کارگران آذرآبی امضا کردند، عدم ثبات مدیریت و بلاتکلیفی وضعیت سهامداری شرکت را مشکل عمده دانسته و می‌گوید: «آذرآب را به دولت واگذار کنید

شرکت کارگزاری بانک کشاورزی به وکالت از مجموعه بانک کشاورزی مدیریت حدود ۳۰ درصد از سهام شرکت صنایع آذرآب را در دست دارد اما جالب اینجا است که بارها این سهامدار عمده اعلام کرده که تمایلی به ادامه مالکیت شرکت ندارد و حسین خزلی خرازی، مدیرعامل شرکت کارگزاری بانک کشاورزی در سال ۹۶ نیز طی مصاحبه‌ای گفته بود که «اداره کردن آذرآب کار کارگزاری نیست

بانک کشاورزی با ۳۰ درصد سهام و شیرالی با ۱۱ درصد سهام، از سهامداران عمده آذرآب هستند که بخش عمده‌ای از هیئت مدیره شرکت را تعیین می‌کنند. حال کار به جایی رسیده است که طبق آنچه در سامانه اطلاع‌رسانی ناشران آمده، بیشتر اعضای هیئت مدیره آذرآب استعفا دادند و آذرآب عملاً مدیریتی نداشت اما چندی بعد از اعتراضات اخیر کارگران (سال ۹۸) طبق توصیه‌ها، نمایندگان خود را به هیئت مدیره بازگرداندند.

به گفته یکی از کارگران؛ در مدتی که تعدادی از اعضای هیئت مدیره در استعفا بودند، اعمال ضمانت‌نامه‌ها و بستن قراردادها عملاً دچار مشکل شده بود و همین بی‌توجهی‌ها باعث ایجاد مشکل برای شرکت شده بود. بی‌توجهی سازمان صنعت معدن و تجارت، سازمان خصوصی‌سازی و مسئولان استانی به این مسئله عملاً باعث فروپاشی آذرآب شد.

بعد از اعتراضات کارگران در سال ۹۶ مدیرعامل آذرآب بازداشت شد که به گفته رئیس کل دادگستری مرکزی «دریافت وجوهی در قالب وام که از این وام‌ها در جای دیگری غیر از شرکت بهره‌برداری کرده» و «عدم اجرای مصوبات شورای تامین از سوی مدیرعامل شرکت و اخلال در امر نظام اقتصادی کشور و ایجاد بی‌نظمی و اخلال در نظم عمومی که منجر به درگیری بین کارگران و نیروی انتظامی و موجب ضرب و جرح کارگران این شرکت شد»، دلیل این بازداشت بوده است. اگرچه همان زمان عبدالستار پرنا، طی مصاحبه‌ای با بورس پرس گفته بود: «مدیرعامل هیچ گناهی مرتکب نشده و جرمی ندارد ولی به دلیل دریافت تسهیلات ۵۰ میلیارد تومانی که تمام آن در شرکت هزینه شده و همچنین به علت فشار برای برگزاری مجمع در اراک و اعلام نقش فریبرز پرنا در اغتشاشات اخیر اراک و عدم پرداخت حقوق معوقه، دستگیر و روانه زندان شده است.» از مهر ماه ۹۶ تا مهر ۹۷ که دوباره کارگران آذرآب به خیابان آمدند، هنوز وضعیت این پرونده مشخص نشده است و بانک کشاورزی نیز طبق اعلام خزلی سهام برادران پرنا را نیز به دلایل مالی، مصادره کرده است. مدیرعامل آذرآب تغییر کرد اما سایه مشکلات از سرِ این بزرگترین صنعت کشور، رخت بر نبست.

حتی تسهیلاتی که بعد از اعتراضات سال ۹۶ آذرآب تخصیص یافته بود، محقق نشد. محمود زمانی‌قمی، استاندار پیشین مرکزی در خصوص محقق نشدن تسهیلات گفته بود: سال گذشته ۵۰ میلیارد تومان وام برای شرکت آذرآب جهت تولید و انجام قراردادها به تصویب رسید، اما در زمان پرداخت به دلیل وجود چک‌های برگشتی، معوقات و بدهی‌های مالیاتی و بیمه‌ای شرکت پرداخت وام توسط دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور با مانع مواجه شد. البته کارگران می‌گویند؛ تا الان هم بخشی از این تسهیلات اختصاص محقق نشده است. تا اعتراضات می‌خوابد، وعده‌ها هم فراموش می‌شوند.

حالا اوضاع مدیریتی آذرآب به جایی رسیده که کمتر از ظرفیت موجودش پروژه دارد، کارخانه‌ای که حدود ۵ تا ۶ سال قبل حدود ۳ هزار پرسنل داشت، اکنون تعداد کارگرانش کاهش یافته است. طبق بند سوم ماده ۱۶ اصل ۴۴، بخش خصوصی موظف است؛ تعداد کارکنان هر شرکت قابل واگذاری را در سند واگذاری ثبت و این شرط را در شرایط واگذاری بگنجاند که مدیران شرکت‌های واگذار شده تا پنج سال حق کاهش تعداد کارکنان خویش را ندارند. شرکتی که طبق سامانه اطلاع‌رسانی ناشران، ۶۴۹ پرسنل عملیاتی و ۱۱۱۵ پرسنل غیرعملیاتی داشته، در سال ۹۷ پرسنل عملیاتی‌اش به ۶۰۸ نفر و پرسنل غیرعملیاتی‌اش به ۱۱۲۳ رسیده است.

کارگران آذرآب اکنون دستمزدهای مرداد و شهریور ماه را دریافت نکرده‌اند. از ابتدای سال نیز دستمزد چند ماه‌شان با تاخیر به حسابشان واریز می‌شد. درحالی کارفرما و مسئولان در خصوص پرداخت دستمزد و مزایای کارگران طفره می‌روند که این دستمزد درصد ناچیزی از هزینه‌های تولیدشان را شامل می‌شود. در سال ۹۶ که طبق اسناد اطلاعات و صورت‌های مالی تلفیقی منتهی به اسفند ۹۷، موجود در کدال هزینه‌های تولید ۱۷۰.۵۶ میلیارد تومان بود، ۵۸.۲ میلیارد تومان اختصاص به هزینه دستمزد و حقوق داشته است که ذیل جدول هزینه‌های سربار (over head) جای گرفته است؛ طبق این ارقام هزینه دستمزد کارگران ۳۴ درصد هزینه‌های تولید بوده است. در سال ۹۷ نیز که هزینه‌های تولید در آذرآب ۲۸۷.۳۱ بوده است، ۸۳.۵ میلیارد تومان هزینه حقوق و دستمزد شده است که ۲۹ درصد هزینه‌های تولید را نشان می‌دهد. البته خود جای سوال دارد که شرکتی که در سال ۹۷ بالغ بر ۱۷۳۱ پرسنل عملیاتی و غیرعملیاتی داشته چطور ۸۳.۵ میلیارد تومان دستمزد پرداخته است. درحالیکه حتی اگر به همه این پرسنل ماهیانه ۱۰ میلیون تومان نیز دستمزد و مزایا می‌پرداختند، رقم ۱۷.۳ میلیارد تومان می‌شد. آنهم وقتی در سال ۹۷ درآمد محقق شده شرکت رقم ۳۶۱.۷۶ میلیارد تومان بوده است.

این اختلاف فاحش از کجا است و این دستمزد به چه کسانی تعلق گرفته است؟ همین ارقام به تنهایی نشانگر جایگاه کارگر در تولید از نگاه کسانی است که این پرداخت‌ها را انجام داده‌اند؛ کمترین سهم در درآمدهای محقق شده از آنِ کارگران است. در واقع گزارش فوق را باید به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول کارگرانی که نقش اصلی را در ساخت غول‌های زیرساختی صنایع پتروشیمی، پالایشگاهی و نیروگاهی داشته‌اند، اکنون نگران پایین آمدن ظرفیت کارخانه‌اند، بخش دوم کارگرانی که جایگاه‌شان در اعداد و ارقام اضطراب و نگرانی از بابت امنیت شغلی است و دستمزدی که درصد ناچیزی از هزینه‌های تولید درآمد محقق شده آذرآب را شامل می‌شود.

خیابان‌های اراک، میدان باغ ملی، ریل راه آهن شمال به جنوب می‌توانست تماشاگر بویلرهای غول پیکری باشد که زمانی برای جابه‌جایی آنها پل‌ عابرپیاده هم از جا کنده می‌شد؛ همین خیابان‌ها شهادت داده‌اند. کارگران متخصص ساعت‌ها پای هر کدام از این بویلرها و تجهیزات پالایشگاهی عرق ریختند تا در قلب نفت‌خیزترین کشور خاورمیانه ثروت و نعمت تولید شود. اما آیا حق کارگر آذرآبی این بود؟ آیا حق آذرآبی بود که خیابانش تماشاگر صحنه‌های ناخوش‌آیندی باشد؟ پس حق، کدام است؛ درد، چیست و پایان خوش، چه طعمی دارد؟

گزارش: مریم وحیدیان

ایلنا

Go Back

Comment