header photo

خواست گروهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز:

خواست گروهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز:

پور حسینی در زمینه ابهامات خصوصی سازی پاسخگو باشد

گروهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز، با عنوان بسیج دانشگاهی، در پی اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و کارگران فولاد اهواز، که بیشتر سیاست های خیانت بار خصوصی سازی روشن شده است. نامه ای خطاب به رئیس کل سازمان خصوصی سازی نوشته اند و از او خواسته اند به تبریز بیایید و پاسخگوی اقدامات و تبعات خصوصی سازی در این استان باشد. در قسمتی از این نامه می خوانیم:  

متاسفانه سازمان خصوصی سازی علیرغم وظیفه خود که مردمی سازی صنایع در جهت پیشرفت و رشد هرچه بیشتر آنها است، با خصوصی سازی های کارشناسی نشده (اگر نگوییم خیانت بار) و با جلو انداختن اصل ۴۴ و ... اقدامات نامسئولانه بسیاری را انجام داده است، اقداماتی که تقریبا میتوان گفت هیچ یک از آنها در جهت رضایت صنعت و قشر کارگر نبوده و نیست و در این زمینه افرادی عزم خود را جزم کردهاند تا نارضایتی عمومی را در سطوح کارگری افزایش دهند، نارضایتی هایی که اگر از حد خود خارج شود، متاسفانه قشر مستضعف جامعه را از انقلاب خسته کرده و آنان را به وسط میدان می آورد، که در گذشته نیز نمونه-هایی از آن را شاهد بودیم که کارگران عزیز و زحمتکش صنایع مختلف با دغدغه هایی کاملا بر حق، اعتراضاتی داشتند که متاسفانه گاها به خشونت کشیده شده و با این عزیزان برخورد های امنیتی صورت گرفتهاست.

... بحران بوجود آمده درصنایع قند هفت تپه، هپکو، آذرآب، کشت و صنعت مغان (که البته خوشبختانه برگردانده شد)، ماشین سازی تبریز و دهها یا شاید صدها مورد دیگر، همه و همه ماحصل اقدامات ابهام برانگیز سازمان خصوصی سازی است که وقتی از نزدیک با صاحبان صنایع و دست اندرکاران آن صحبت میشود، یکی از مهمترین دلایل نابودی این صنایع را خصوصی سازی غیراصولی و کارشناسی نشده میدانند و سازمان خصوصی سازی و گاها شخص شما را در نابودی این صنایع دخیل میدانند. جالب این است که در برخی موارد پیش آمده است که خود جنابعالی به گونه ای حرف زده اید که انگار همه اینها جزو اموال و املاک شخصی شماست، برای مثال در گفتگویی که در یکی از شبکه-های صدا و سیما داشتید، مرتبا از لفظ فروختم استفاده کرده اید!!!
یکی از تاسف بارترین اتفاقاتی که در سطح استان آذربایجان شرقی رخ داده است، روند نابود سازی ماشین سازی تبریز است که قطعا دانشجویان نمیتوانند در برابر این خیانت سکوت کنند و مرگ تدریجی این صنعت را تماشا کنند.
مجموعه  ماشین سازی تبریز به دلیل اینکه زمین های مرغوبی در شهر تبریز دارد، از گذشته توجه عده ی زیادی را به سمت خود جلب کرده و چشم طمع بسیاری به دنبال آن بوده است. یکی از بزرگترین دلایل اینکه دلسوزان نظام و کشور و استان نگران آینده این مجموعه بوده اند و هستند نیز به همین دلیل است تا این صنعت عظیم و استراتژیک به خاطر طمع عده ای برای به دست آوردن سود بیشتر از بین نرود.
جای بسی تعجب و تاسف دارد که مجموعه ای که روزگاری امکان راه اندازی خط تولید در برخی کشورهای آُسیایی را داشت، اکنون حتی نمی تواند خط تولید فعلی خود را با بازده حداکثر داشته باشد. صنعتی که زمانی محصولات آن رقیب بزرگی برای ابزار آلات تراز جهانی از جمله محصولات تولیدی کشور آلمان محسوب میشد، اکنون تولیداتش تقریبا به مرز صفر رسیده است. مجموعه ای که زمانی پشتوانه صنایع بزرگ نظامی، پزشکی، نفت، پتروشیمی و... بود، الآن در تامین مایحتاج خود نیز ناتوان است.
اسفند ماه سال گذشته همزمان با اعتراضات کارگران ماشین سازی تبریز، در بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سهند نسبت به اقدامات صورت گرفته برای واگذاری این صنعت عظیم نگران و مشکوک شدیم و تحقیقاتی را در رابطه با این موضوع آغاز کردیم که در طی این تحقیقات با مسائل به شدت تاسف باری در زمینه خصوصی سازی برخود کردیم که همانا لحظه به لحظه ما را به سمت این فرض و احتمال که شاید سازمان خصوصی سازی خواسته یا ناخواسته در حال ایجاد نارضایتی در قشر کارگری است، سوق میداد. همچنین سازمان خصوصی سازی در برخورد با ماشین سازی تبریز قریب به ۱۵ سال این مجموعه را عملا در یک خود تحریمی و سوء مدیریت فرو برده است که از نتایج آن میتوان به کاهش شدید تعداد شاغلین از بیش از ۱۰۰۰ نفر به حدود ۳۰۰ نفر، کاهش درآمد و همچنین به کاهش محصولات تولیدی به حدی که اکنون تقریبا به صفر رسیده است، اشاره کرد و این برای صنعتی که به گفته متخصصان، با امکانات فعلی امکان اشتغالزایی برای بیش از ۱۰۰۰۰ نفر را دارد یک افتضاح و فاجعه بزرگ میباشد.
ابهامات بسیاری در زمینه اقدامات صورت گرفته در این ۱۵ سال وجود دارد و در این مقال نمی گنجد، اما چند نقطه ابهام انگیز در این پرونده را خدمتتان عرض میکنیم. یکی از پررنگترین نقاط مبهم پرونده ماشین سازی واگذاری آن به شخصی به نام قربانعلی فرخ زاد است. واگذاریای که یک شبه و در سکوت خبری مطلق اتفاق افتاد و حتی نمایندگان استان نیز از آن با خبر نبودند، آقای پوری حسینی به راستی ماحصل و نتیجه ی این واگذاری بی سر و صدا چه شد؟
همان باریکه آبی هم که از ماشین سازی روانه بازار میشد بعد از این واگذاری قطع شده و در شهریورماه سال جاری خریدار این صنعت عظیم به دلیل فساد مالی دستگیر شد. سازمان خصوصی سازی نیز در پاسخ به ابهامات و سوالات موجود در این زمینه که چرا این صنعت مهم به چنین شخصی واگذار شده است، با بیان اینکه این مجموعه به صندوق بازنشستگی فولاد واگذار شده و این سازمان به وکالت صندوق این صنعت را به فروش رسانیده و طبق همین مقوله اصل اهلیت دیگر مورد بررسی قرار نگرفته است، از زیر بار مسئولیت و پاسخگویی شانه خالی میکند. حال آنکه مدیرعامل موسسه ی صندوق بازنشستگان فولاد به موجب مرقومه۹۵ /۱۲۹۱۶۱۳۴مورخ ۲۶/۰۵/۱۳۹۵ هیچگونه حق مالکیتی برای این موسسه درمورد ماشین سازی برای خود قائل نیست.
در بحث قیمت گذاری این کارخانه نیز ابهامات بسیار عجیب و گوناگونی وجود دارد. به صورتی که طبق آخرین ارزیابی در شهریور ماه ۱۳۹۴ ارزش این صنعت معادل ۵۹۹۴۴۱۹۰۰۰۰۰۰ ریال بوده که ۸۸ درصد آن مربوط به زمین و ساختمانهای آن میباشد و فقط ۸۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال بابت ماشین آلات این شرکت در نظر گرفته شده است. همچنین این شرکت قبل از واگذاری حدود ۳۰ نوع ماشین افزار تولید می نمود که تولید تمام آنها تحت لیسانس و مجوز کشورهایی همچون آلمان ، چکسلواکی و تایوان صورت می گرفت که اگر بخواهیم دوباره چنین کارخانه ای که طی ۴۸ سال گذشته نمونه آن نه در کشور و نه در کشورهای همسایه ایجاد نشده است، باید میلیونها دلار صرف خرید این لیسانس ها و مجوزها شود که قیمت آنان در آخرین قیمت گذاری لحاظ نشده است. از طرفی دیگر قیمت ماشین آلات منحصر به فرد این کارخانه از قیمت کارشناسی شده در سال ۹۴ بسیار بیشتر است که فقط یک نمونه ی آن دستگاه سنگ مدل والدریج است که به تنهایی بیش از ۶۰ درصد بهای ارزیابی شده درمورد ماشین آلات را شامل میشود.
ابهام بعدی درمورد املاک این شرکت که به مساحت ۸۳۵۰۰ متر مربع در یکی از بهترین و گرانبهاترین منطقه ی تبریز یعنی ائل گلی واقع شده است، می باشد که در سال ۹۴ به بهای ۳۲۶۸۴۰۶۰۰۰۰۰۰ ریال قیمت گذاری شده است. اولا این املاک بدون تجدید ارزیابی در سال ۹۷ واگذار گردیده و ثانیا آنچه بالفعل قابلیت نقدینگی را دارد به خریدار تحویل داده شده و بهای آن به طور اقساطی در ۵ سال آینده دریافت خواهد شد.
آینده متصور برای این شرکت با عنایت به ناآشنایی و عدم آگاهی کامل شخصی که این صنعت به او واگذار شده نسبت به این زمینه  خطیر تولیدی و همچنین توجه به این نکته که شخص مذکور طی مصاحبه ای با روزنامه اظهار داشته اند که میزان تحصیلات ایشان در حد ششم ابتدایی است، چیزی بهتر از آنچه برای مجموعه های صنعتی هپکو، آذرآب و نیشکر هفت تپه اتفاق افتاده، نخواهد بود.

لازم به یاد آوری است، نویسندگان این نامه  با دلسوزی به بخشی از خیانت هایی که در حق این کشور و زحمتکشان و سرمایه های ملی شده است، اشاره کرده اند. اما آگاهانه و یا از روی بی اطلاعی به عمق فاجعه، یعنی عدول از اهداف انقلاب و پذیرش سیاست های نئولیبرالی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول که بیش از سی سال قبل با حکم حکومتی ولی فقیه (بطور مشخص وارونه کردن اصل 44 قانون اساسی) آغاز شد و کشور را به نابودی کشاند. توجه ای ندارند. پورحسینی ها مجریان سیاست های از پیش تعیین شده اند. دانشجویان باید ریشه ای تر به اوضاع نا بسامان کشور و عواملی که باعث فاجعه کنونی شده اند، توجه داشته باشند.

 

 

 

 

Go Back

Comment