آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

پنج ویژگی افراد روان پریش و خودشیفته‌

دکتر بهروز جوانمرد؛ عضو هیات علمی‌دانشگاه آزاد اسلامی در نوشتاری با عنوان پنج ویژگی افراد روان پریش و خودشیفته‌ در روزنامه قانون نوشت؛ یکی از انواع اختلال شخصیت در جوامع در حال توسعه که با آسیب مهاجرت از شهرهای دیگر به پایتخت برای تحصیل و فرصت‌های شغلی بهتر درگیر است، خودشیفتگی شهروندان است که به دلیل توفیق در کسب مدرک و ثروت ، شهرت و مقام دچار این اختلال می‌شوند. در خودشیفتگی فرد، دارای یک حس خودباوری بیش از حد بوده و شیفته قدرت و تحکم است و نسبت به دیگران بی علاقه می‌شود و خواستار توجه دیگران بوده و احساس می‌کند که سزاوار توجه ویژه است .انسان‌های خودشیفته به طور معمول از آزار روانی دیگران لذت می‌برند، این بدجنسی در آن‌ها ناشی از حرمان دوران طفولیت و نوجوانی است که اگر متوجه خطر آن نباشیم می‌توانند برای همبستگی و وجدان جمعی جامعه بسیار خطرناک باشند.

مهم جلوه‌دادن خود و تحقیر دیگران

فرد خودشیفته، خصوصیاتش ترکیبی از خودمحوربینی و خودبزرگ بینی و در مرکز توجه قرار گرفتن است. این باعث می‌شود که فرد خودشیفته، خود را مرکز ثقل دنیا ببیند و معایب و محاسن دنیا را بر اساس منافع و مضار خود بسنجد و از هیچ فرصتی برای مهم جلوه دادن خود و تحقیر و سوءاستفاده از دیگران دریغ نمی‌کند. او می‌تواند یک مردم آزار روانی باشد که به صورت غیرارادی از اذیت و رنج دیگران لذت می‌برد. او هیچ ترحمی‌ندارد و دچار نوعی بی‌عاطفگی اخلاقی است. این نوع شخصیت با خونسردی تمام، فریبکار ماهری است که حقیقتا از رفتار مزورانه‌اش در مقابل دیگران لذت می‌برد. در بیرون از منزل فردی ظاهرالصلاح و در زندگی خصوصی یک بزهکار بالقوه با افکار شیطانی است.

تکرار دروغ

همه ما ممکن است گاهی برای سرگرمی‌و شیطنت‌های کوچک، دروغ بدون منفعت بگوییم ولی خو شیفته ها، حرف‌های‌شان مثل یک برنامه نوشته شده و تنظیم شده است. آن‌ها دروغ های‌شان را بدون اینکه حتی متوجه باشند بارها تکرار می‌کنند چون با هر انسانی که برای‌شان جالب است این روش را تکرار می‌کنند و گاهی نمی‌دانند با هر کدام تا چه حد پیش رفته‌اند.

نسبت به فرد مورد نظرشان کنجکاو نیستند. افراد خودشیفته یا دیگرآزار روانی که دوست دارند انسان ها را تحقیر و اذیت کنند چنان در حس و نیت خود متمرکز هستند که فقط به انگیزه‌های خودشان می‌اندیشند. گاهی و به سرعت چندین سوال پشت سر هم از افرادی که قرار است جذب خود کنند می‌پرسند ولی اهمیت چندانی برای پاسخ‌ها قائل نیستند و هنوز پاسخ مخاطب‌شان تمام نشده سوال دیگری مطرح می‌کنند چرا که بیشتر از همه به دنبال یافتن نقاط ضعف شخصیتی در آن‌ها هستند.

درخواست‌های زیادی دارند. افرادخودشیفته و دیگرآزار روانی مدام درخواست های پر توقع ایجاد می‌کنند. اولا به خاطر اینکه هدف اصلی‌شان سواستفاده است، ثانیا به خاطر اینکه خود را مُحقِ خدمتی که می‌خواهند می‌دانند و ثالثا واکنش افراد برای رسیدگی به درخواست شان، یک قدم دیگر است برای تسریع حس صمیمیتی که می‌خواهند ایجاد کنند. حس پیوند و اتحاد که فرصت نزدیک شدن و استفاده بیشتر از اعتمادشان را برای خود ایجاد می‌کنند.

ادعاهای عجیب منفی یا مثبت درباره شخصیت افراد مورد هدف‌شان ابراز می‌کنند. مثلا در یک جمع ناگهان در خصوص هارمونی انتخاب رنگ لباس مخاطب خود یا میمیک صورت او یا نحوه آرایش وی تملق می‌کنند، درصورتی که ­­­­­فرد مورد طعمه قرار گرفته هیچ صمیمیتی با فرد خودشیفته نداشته است.

نیت اول‌شان این است که با تعریف و تمجید ها، افراد طعمه را از سایرین جدا سازند و حس بدی درباره دیگران برای شان ایجاد کنند. توصیف ناگواری که به هر حال به ضرر خودشان خواهد بود چون مسخره کردن افراد خانواد­ه‌شان یا جمع دوستان‌شان، در نهایت استهزا کردن موقعیت همان فرد است.

این دو شخصیت ناراحت، کنایه‌های منفی یا لقب‌هایی را به افراد می‌چسبانند که به طور ناگهانی، هویت‌شان را دستخوش توهم کند. نظام تشخیص‌شان را به هم بزنند. آن‌ها مثل قدم‌های قبلی به فکر این هستند که از آن‌ها فردی وابسته و ذلیل و کم خود باور، نسبت به خودشان بسازند.

تشخیص این دونوع انسان زیاد آسان نیست. بسیاری از اوقات، انسان‌هایی که به دام‌شان می‌افتند در وضعیت قوی روحی و شخصیتی نیستند و توجهی را که کسب می‌کنند، لازم دارند. اما این نکته را باید به خاطر سپرد که مهم‌ترین ویژگی این دو نوع شخصیت مضر، نداشتن احساس ترحم و همدردی واقعی نسبت به افرادی است که سعی می‌کنند به سوی خود بکشانند.

خودمحوربینی فرد را نسبت به خود و دیگران کورمی‌کند

بشر از همان ابتدا یاد گرفت که با استفاده از سه خصلت منفی یعنی خودشیفتگی،فریبکاری و بی‌وجدانی می‌تواند به منبع غذایی بیشتر، به تولیدمثل بیشتر و احترام و جاگرفتن در سلسله مراتب مهم تر دست یابد. این‌ها سه جنبه تاریک شخصیتی آدم‌های بد موفق (از نظر شهرت، مقام، موقعیت و ثروت) است که در روانشناسی مدرن به آن The DarkTriad می‌گویند. در این نوشتار پنج نشانه رفتاری فرد خودشیفته از منظر روانشناسی مورد بحث قرار گرفت. دیدیم که فرد خودشیفته می‌تواند همزمان دیگر آزار هم باشد. او چند خصیصه مهم دارد؛ یکی خودمحوربینی و خودبزرگ‌بینی است؛ یعنی خود را مرکز ثقل دنیا و خوبی و بدی می‌بیند. این تمایلات خودخواهانه است که سبب می‌شود او همه چیز را در خودش جمع ‌ و همه چیز را بر اساس خود و منافعش ارزیابی کند. یعنی معیار ارزیابی او، شخصیت خودش است نه افراد دیگر، پس فردی که خود محوربینی دارد، شخصی است که ناتوان از جمع نظرات و افکار دیگران است. چنین فردی به محض اینکه دچار محرومیت می‌شود، متمایل است که از طریق خشم و عصبانیت و قهرکردن به آن حالت محرومیت پاسخ دهد. به عبارت دیگر، متغیر خودمحوربینی در اشخاص خودشیفته، به آن‌ها اجازه می‌دهد که نسبت به واکنشی که نسبت به اوست بی‌تفاوت باشد و همزمان وی را متقاعد می‌کند که عمل ارتکابی او مشروع و پذیرفته شده است.

کمک کنیم که فرد خودکم‌بین نقاب از چهره‌اش بردارد

پس خودمحوربینی فرد را نسبت به خود و دیگران کور می‌کند. خصیصه دوم فرد خودشیفته، بی‌تفاوتی و بی اعتنایی عاطفی است که سبب می‌شود فرد خودشیفته هیچ نوع احساس همدلی و ترحم نسبت به دیگران نداشته باشد. بنابراین نسبت به سرنوشت دیگران بی‌اعتنا ست. چنین فردی از شنیدن خبر ایجاد مشکل در زندگی دیگران احساس خاصی به او راه نمی‌یابد.(اگر نگوییم خوشحال می‌شود) و از آنجا که از حرمان‌های سرشتی و تربیتی رنج می‌برد تعهدی نسبت به شهروندان جامعه‌اش ندارد. این بدجنسی در آن‌ها ناشی از ناکامروایی ها و سرخوردگی‌های دوران طفولیت و نوجوانی است که اگر متوجه خطر آن نباشیم می‌تواند برای همبستگی و وجدان جمعی جامعه بسیار خطرناک باشد.خصیصه سوم فرد خودشیفته این است که خودش را قدرتمند می‌بیند ولی مُصر است که بقیه ضعیف و شکننده هستند. خصیصه چهارم اینکه او باید به طور متناوبی از موفقیت ها و توانایی‌هایش سخن بگوید؛ این خودنمایی‌ها، تذکر مداومی است که به خودشان می‌دهند تا از بار سنگین خودکم‌بینی‌شان کاسته شود و البته به طور پیوسته یادآوری می‌کنند که آدم‌های خاکی‌ای هستند. خصیصه پنجم اینکه دائما از ناقص و نامرتب بودن و بی‌نظمی اوضاع پیرامون خود شکایت می‌کنند .فرد خودشیفته اصرار دارد به دیگران بقبولاند که سطح توقع و استانداردش در همه موارد بالا ست و تحمل نارسایی و عدم برنامه‌ریزی را ندارد. چون خودش همیشه به موقع کارهایش را کامل و عالی انجام می دهد. او در حقیقت، هزینه غرور و حس برتری اش را با ایجاد حس تحقیر در دیگران به دست می آورد…

Facebook
Telegram
Twitter
Email