header photo

یادِ صفرخان قهرمانی وغمِ رفتنِ علی اشرف درویشان!

یادِ صفرخان قهرمانی وغمِ رفتنِ علی اشرف درویشان!

نوزدهم آبان امسال، مصادف بود با پانزدهمین سالگرد سفرابدی صفرخان قهرمانی،اسطوره جاودانه زندان های رژیم شاهنشاهی درا یران
وچهارم آبان ماه امسال، یعنی درست پانزده روزمانده به پانزدهمین سالگرد صفرخان قهرمانی، انسان شریف وبرگوار دیگری چشم برجهان بست وما را ترک کرد. انسانی بی پیرایه،افتاده و مهربان که نام گرامیش، همواره دردل های مردم زحمتکش و آزاد اندیش ما ماندگار خواهد بود وعطریادش درباغ زندگی همواره جاری خواهد ماند
علی اشرف درویشیان، یاردیرین، هم بند وهم اندیشه صفرخان، نویسنده مهربان وغم خوارمردم، نیزمارا ترک کرد.
اگرچه نام صفرخان قهرمانی، همچون نلسون ماندلا، برای بسیاری از مردم ایران و جهان، نامِ آشنائی است، نام علی اشرف درویشان نیز، همچون یار و هم سنگر دیرینش صمد بهرنگی، خالق " ماهی سیاه کوچولو"، در میان مردم کتاب خوان ایران، وهم چنین درمیان بخشی از روشنفکران مترقی واهل کتاب جهان، نامِ نا آشنائی نیست
حداقل یکی دونسل ازجوانان دیروزایران، یعنی دختران وپسران پا به سن گذاشته امروز که آسیباب روزگار، دست نوازش برموهای سیاه دیروزشان کشیده، با قصه ها، داستان ها ودیگرآثار قلمی علی اشرف درویشان به روی زندگی خندیده، گریسته وآموخته اند.
علی اشرف درویشان که زاده 1320 در کرمانشاه بود، چند سال پایانی عمرش را به علت سکته مغزی، دربستر بیماری گذراند، آثار داستانی و پژوهشی ارزشمند و ماندگاری ازخود به یادگر گذاشت که می توان از مجموعه داستان های : " از این ولایت"، " آبشوران "، " فصل نان " "همراه داستان های بابام"، " گل طلا و کلاش قرمز"، " روزنامه دیواری مدرسه ما" ، " کی برمیگردی داداش" ، " رنگینه"، "سلول 18"، " ابرسیاه هزارچشم" ، " داستان های محبوب من" ، "آتش درکتابخانه بچه ها "، "چون و چرا"، " درشتی"، " قصه های آن سال ها"، " یادمان صمد بهرنگی"، کتاب رمان - خاطره چهار جلدی " سال های ابری" ، مجموعه بیست جلدی فرهنگ افسانه های ایرانی با همکاری آقای رضا خندان مهابادی، "واژه نامه گویش کرمانشاهی"، " افسا نه ها و متل های کردی" و سرانجام گفتگو، تدوین و تنظیم زندگینامه سرشارازرزم و رنجِ اسطوره مقاومت زندان های ایران، یعنی صفر قهرمانی، که تحت عنوان «خاطرات صفرخان» درسال 1378 توسط نشر چشمه درایران به چاپ رسید
البته این را هم باید گفت که کتاب خاطرات صفرخان به همت علی اشرف درویشان، دومین کتابی بود که با عنوان خاطرات صفرخان قهرمانی به زیور چپ آراسته می شد
کتاب اول با نام « لحظاتی اززندگی صفر قهرمانیان ( 32 سال زندگی و شکنجه...) » توسط آقای بهروزحقی درسال 1372 در شهر کلن آلمان به چاپ رسید
من که میدانستم بهروز، در تدارک نوشتن زندگی نامه صفرخان است، ازصمیم دل شاد بودم. خود صفرخان نیزبسیارخوشحال بود که بالاخره داستان زندگی پررنج وشکنجش به رشته تحریر در می آ ید و به صورت کتاب چاپ می شود
مدتی پس ازچاپ کتاب بهروز، روزی من برای پرسش در مورد مسئله ای، به خانه صفر خان در تهران تلفن کردم، صحبت مان که تمام شد، قبل ازخداحافظی، با این تصورکه صفرخان حتمن ازچاپ کناب خاطراتش درآلمان خوشحال است، خواستم به او تبریک بگویم، اما تا صحبت به کتاب و بهروز رسید، احساس کردم لحن خان کاملن تغییر کرد.اوبا لحنی تند وناراضی حرف مرا قطع کرد وگفت
«... چی؟... چی میگی...کدوم کتاب ؟...اون مال من نیست. مال خود بهروزه... مال خودشو نوشته...»
چند سالی ازاین ماجرا گذاشت تا اینکه در سال 1378 به همت و پشتکار علی اشرف درویشیان کتاب « "خاطرات صفرخان" ( صفر قهرمانیان) سی و دوسال مقاومت در زندان های شاه در گفتگو با علی اشرف درویشیان» از چاپ در آمد. شادی خان حدی نداشت. هروقت که صحبت از کتاب خاطراتش می شد، می گفت : « درویشیانین اللری آغریماسین» وشادی ورضایت و امتنان در صدایش موج میزد.
اکنون، نه صفرخان مانده است و نه درویشان، هردورفته اند.هردو به ابدیت پیوسته اند. اماعطر یادشان درهوا پر است. نام و یاد هردو گرامی باد.
بهروز مطلب زاده جمعه 19 آبان 1396

Go Back

Comment