آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

اعتراضات مردم علیه گرانی و وضعیت بد اقتصادی

حرکت اعتراضی به وضعیت موجود گرچه سالهاست به اشکال گوناگون بویژه از طرف کارگران، معلمان ودانشجویان صورت گرفته است. اما اخیرا شکل گسترده تری و عمومی تری به خود گرفته است. این  اعتراضات از پنجشنبه ۷ دی‌ ماه در مشهد آغاز شد و در روز جمعه به شهرهای مختلف دیگر در سراسر ایران رسید؛ اصفهان، کرج، اهواز، رشت، ساری، قزوین، کرمانشاه و تهران یک ‌پارچه با شعارهایی که تا «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنه ای» هم کشیده شده است و همچنان ادامه دارد. در برخی از شهرها مثل مشهد و کرمانشاه برخورد نیروهای انتظامی با مردم به خشونت هم کشیده شد و خبرها حاکی از بازداشت بسیاری از معترضان است

کاهش سریع و از بین رفتن قدرت خرید مردم، نبود تولید و اشتغال و آمار بالای بیکاری بزرگترین دلیل این این اعتراضات می باشد. از طرفی کارگران و زحمتکشان، کارمندان و حتی پرسنل نظامی ـ انتظامی حقوق‌شان را نمی‌گیرند یا مستمری‌ بازنشستگی‌ را با تاخیر دریافت می‌کنند. از سوی دیگر هزینه‌ها رو به افزایش است ودستمزدها متناسب با رشد سریع هزینه‌ها نیست. «جنبش گرسنگان» نامی است که شبکه های اجتماعی به آن نام نهاده اند.

خواست معترضین تغییر وضعیت موجود و سر وسامان دادن به اوضاع بد کشور است. و این مسئله به امروز بر نمی گردد. سالهاست که بخش نا راضی جامعه مخصوصا کارگران، زحمتکشان، زنان، دانشجویان و خلق های کشورمان به هر نحوی خواسته اند، حاکمان را متوجه این مسئله بکنند. اما کو گوش شنوایی.  با گذشت زمان، توده های مردم به این نتیجه رسیده اند و میدانند که پس از چهل سال از عمر جمهوری اسلامی، این رژیم نخواسته است به خواسته های آنان توجه کند. برای آنها سیر فقیر شدن اکثریت جامعه از سویی و ثروت اندوزی حلقه های نزدیک به حاکمان و فساد های نجوی از سویی دیگر چشم انداز آینده کشور را تیره و تار کرده است.

حکومت و دولت جمهوری اسلامی پاسخ کوتاه‌مدتی برای این مشکلات ندارند. وضعیت آشفته اقتصادی که از زمان احمدی‌نژاد شتاب فزاینده گرفت و شرایط را به جایی رساند که راهی جز «سرکوب» معترضین نداشت. اما با پولی که میان مردم ریخت توانست توهم عدالت خواهی ایجاد کند. اما دولت کنونی این ابزار را هم در اختیار ندارد. حتی نتوانسته سرمایه‌گذاری را که قول داده بود طی ۱۰۰ روز به انجام برساند و به بازار کار رونق ببخشد. برای همین برای مقابله با نارضایتی و خیزش مردم راهی جز سرکوب ندارد

رضا علیجانی، روزنامه‌نگار و کنش‌گر سیاسی معتقد است اگر جمهوری اسلامی اراده بهبود شرایط اقتصادی را داشته باشد، توان آن را ندارد. او می نویسد: «چندی پیش سپاه پاسداران اعلام کرد که برای مقابله با سرقت و اراذل می‌خواهد امنیت شهرها را در اختیار بگیرد که نقاب دروغ و فریب‌کارانه‌ای بود. آن‌ها هم بر اساس تحلیل‌های امنیتی سیاسی پیش‌بینی کرده‌اند که نارضایتی‌های اقتصادی ممکن است به شورش‌های اقتصادی منجر شود. ساختار نظام خودش را برای سرکوب و برخورد بیشتر آماده می‌کند و حتی می خواهد  از این وضعیت بهره‌برداری سیاسی هم بکند.

به باور علیجانی اگرچه در گذشته نارضایتی‌های اقتصادی همواره با شورش‌ها و اعتصاباتی روبه‌رو بوده است اما تمرکز روی گرانی و بیکاری و به شکل زنجیره‌ای، نوع جدیدی از اعتراضات اقتصادی مردمی است که بستر اجتماعی آن کاملا مهیاست. خصوصا که «مردم از شرایط اقتصادی ناراضی هستند و بودجه‌ پیشنهادی دولت هم آن‌ها را عصبانی‌تر کرده است..»

به نظر رضا علیجانی سوق دادن اعتراض‌های مردمی علیه شخص روحانی و دولت، آن‌هم در مشهد که پایگاه ابراهیم رییسی است «مشکوک» می‌نماید: «البته در تاریخ هم دیده‌ایم که وقتی شاه دولتی را نمی‌پسندید به همراه دربار و ساواک آتشی روشن می‌کرد تا ناتوانی دولت را نمایش دهد. اما کلید خوردن این مساله در مشهد کبریت کشیدن مخالفان دولت بر انباری است که ربطی به کبریت‌کشندگان و دولت ندارد. این انبار باروت است که اعتراض‌های به حق مردم را به شرایط بغرنج اقتصادی نشان می‌دهد و بیانگر ناتوانی کل حکومت است. اگر آقای خامنه‌ای می‌گوید افرادی که ده سال امکانات دولت در اختیارشان بود باید پاسخگو باشند یکی از مصادیق خودش و بیت قدرت است. کسانی که سه دهه تمامی قدرت را در اختیار داشتند باید پاسخگوی اعتراضات اقتصادی باشند

رضا علیجانی معتقد است که اگر اعتراضات اقتصادی ادامه پیدا کند هدف مشخص‌تر خواهد شد، «همان‌طور که در جنبش سبز پس از موضعگیری آیت‌الله خامنه‌ای، شعار “رای من کو؟ ” به “مرگ بر دیکتاتور” تبدیل شد، اعتراضات اقتصادی هم می‌تواند همین مسیر را دنبال کند. جمهوری اسلامی، دولت و بخش غیرانتخابی و ولایی تنها با تغییر در سیاست خارجی می‌توانند پاسخ مردم را بدهند. حسن روحانی در دولت اول گفت که تا حالا اقتصاد برای سیاست سوبسید داده و حالا باید سیاست سوبسید بدهد. اما آیا آیت‌الله خامنه‌ای حاضر است به خاطر وضعیت اقتصادی مردم سوبسید سیاسی بدهد و از شعارهایی که همه دنیا و منطقه را علیه ایران تحریک می‌کند دست بردارد؟ اگر این اعتراضات با تحریکات بسیج هم اتفاق افتاده باشد به تدریج بازی به سمتی می‌رود که توپ به زمین بیت رهبری و سیاست‌های خارجی خامنه‌ای برسد».

اما آقای علیجانی به این نکته اشاره نمی کند که نتیجه موجود، حاصل گردش به راست جمهوری اسلامی و پیش گرفتن سیاست اقتصادی نئولیبرالیستی است که سردمدار آن شخص خامنه ایست. این اوست که با سرکوب همه نیروهای سیاسی عدالت خواه و آزادی طلب راه را برای رشد عوامل غارتگر جامعه  هموار کرد. آقای خامنه ای در طول عمر زمامداریش،هر صدای مخالف را در گلو خفه کرده و میدان را در اختیار غارتگران و دزدان قرار داده است. در عین حال عوام فریبانه تلاش کرده خود را در نقش اپوزیسیون و دلسوز مردم قرار دهد. او در تمام این سالها از کسانی حمایت کرده است که بر علیه مردم و ضد خواست مردم عمل می کرده اند و در مقابل حتی افرادی را که می حواستند در چارچوب نظام کاری برای مردم انجام دهند، مورد شماتت قرار داد، آنها را بی بصیرت و عامل بیگانه خطاب کرد. به زندانشان کشاند. تا سرحد مرگ مورد شکنجه و آزارشان قرار داد و برخی از رهبران آنها را در حصر خانگی طولانی مدت نگهداشته است. او در تمام سالها تلاش کرده است تا از قدرت ارگان های انتخابی بکاهد و به قدرت ارکانهای انتصابی تحت فرمان خود بیفزاید. امروز هم تلاش می کند، خیزش مردم جان به لب رسیده را در این مسیر قرار دهد و برای یکدست کردن حاکمیت از آن سوء استفاده کند. اما چقدر در این راه موفق باشد به آینده و سطح جنبش اعتراضی مردم بستگی دارد.

Facebook
Telegram
Twitter
Email