header photo

تداوم سیاست‌زدایی در دانشگاه ها

تداوم سیاست‌زدایی در دانشگاه ها

لیلا پاپلی

باستان شناس معاصر

امسال روز دانشجو در حالی برگزار می‌شود که شاهد سرعت‌گیری روند غیرسیاسی و تهی کردن دانشگاه از رسالت خود هستیم. این روند یک مقدمه تاریخی دارد که به سال‌ها پیش باز‌می‌گردد و به ویژه در دو دولت گذشته و البته در دولت دهم سرعت بیشتری گرفت و تلاش بسیاری شد که دانشگاه از رسالت خود دور و از معنا تهی شود.

آمار بالای بازنشستگی‌های اجباری اساتید، بورسیه‌های غیرقانونی، دانشجوهای ستاره‌دار در سال‌های گذشته نشان از چنین روند تخریب و سیاست‌زدایی از دانشگاه است. هدف این روند و مکانیسم سیاست‌زدایی، زدودن و از بین بردن فضای گفت و گو و امکان دیالوگ از فضای دانشگاه بود.

کارل‌یاسپرس درکتاب ایده دانشگاه می‌گوید که دانشگاه محل دیالوگ است، یعنی دانشگاه در عین این‌که باید به تولید علم بپردازد، اما افراد در آن اجازه و فضای گفت‌و‌گو و تشکیل گفتمان را داشته باشند. یعنی دانشگاهیان باید و بتوانند انتقاد کنند و به چالش بکشند؛ چراکه در غیر این صورت دیگر دانشگاه نخواهد بود.

موضوع این جاست که گروه‌هایی که به دنبال عدم امکان گفت‌و‌گوی دانشگاهیان با یکدیگر هستند، سعی دارند با شکل ندادن امکان ایجاد دیالوگ دانشگاه را غیرسیاسی کنند و این غیرسیاسی کردن یعنی دانشگاه را از کارکرد انداختن و تهی کردن. یکی از راه های بستن دیالوگ فشار به دانشجویان بستن تریبون های دانشجویی و تحت فشار قرار دادن دانشجویان است. این فرایند چنانچه گفتم از سال ها پیش آغاز شده و به نظر می رسد در این دوره هم کمابیش ادامه پیدا کرده است.

اگرچه در سال های اول دولت فعلی تلاش بر این بود که برخی از اساتید و دانشجویان رانده شده به دانشگاه بازگردانده شوند، اما در کلیت امر به نظر می رسد همان روند پیشین ادامه پیدا کرده است و همچنین دانشگاه نتوانسته است وارد فضای دیالوگ شود,

یکی دیگر از بارزترین شیوه‌های سیاست‌زدایی از دانشگاه‌ها به ویژه دشمنی با رشته های علوم انسانی و علوم اجتماعی است. همگان آگاهند که علوم انسانی در جایی می ایستد که در مقابل ساختارهای قدرت است، یعنی علوم انسانی با نقد کردن و به چالش کشیدن می تواند به بهبود ساختارهای قدرت کمک کند و اتفاقا ساختارهای قدرت در تمام دنیا از علوم انسانی و علوم انسانی خوانده ها استفاده می کنند که آن ها با نشان دادن نقاط ضعف موجود بتوانند یاری گر ساختار باشند؛ اما متاسفانه در کشور ما روند قرارگیری علوم انسانی در مقابل علوم پایه و مهندسی روز به روز شدت بیشتری می گیرد و این روش با تبلیغ نخبه و نخبه گی و دادن امکانات مادی و معنوی که صرفا هدف و قصد آن تحسین عقل ابزارنگر علوم محض است، آغاز شده است و به این شکل تصویری که از سیستم دانشگاهی در حال ارائه است تصویر یک دانشگاه علمی ناب است.

اتفاقا فیخته در کتاب رسالت دانشگاه بر این نکته تاکید دارد که این دانشمند علوم انسانی است که می تواند پایه های علم را در سرزمینی بنیان گذاری کند، در غیر این صورت علمی فرای اخلاق خواهیم داشت وعلمی که فارغ از اخلاق باشد چیزی است که ما امروزه مشاهده می‌کنیم.

Go Back

Comment