آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

بحران اوکراین

در” اوکراین”  !

 کودتای اوکراین با نطفه امتناع ازپیوستن به اتحادیه اروپا بسته شد . رئیس جمهوراوکراین  یا نو کوویچ در آخرین لحظه  درنشست بروکسل بر اساس محاسبات اقتصادی.بسمت همکاری با روسیه رفت .  .باید اضافه نمود حزب کمونیست اوکراین  تحقیقاتی  را که توسط اقتصاد دانان و آکادمیسیان اوکراینی صورت گرفته بود بارها به رئیس جمهور توصیه نمود . به عدم امضاء قرار داد بروکسل انجامید و الیگارشی طرفدار  غرب را سخت عصبانی نمود .و نبرد سختی میان دو جناح از یک طبقه بهره کش  الیگارشی  بورژووازی درگرفت . الیگارشی طرفدار غرب  که پس از فروپاشی شوروی و شرکت آنها در اغتشاشات” میدانی” و انتخاباتی بنام “انقلاب نارنجی” تجربه اندوخته بود. با سازمان یافته ترین نیروهای ناسیونالیست و راست گرای افراطی به میدان آمد . دولتمداران آمریکا و اروپا با حمایت آشکار مالی وتبلیغاتی که هزینه روزانه اغتشاش آنها درمیدان کیف 800 هزار یوردر روز برآورد گردید و بودجه 5 میلیارد دلاری که گویا تحت عنوان گسترش دمکراسی در اوکراین  در نظرگرفته شده بود , نیروهای  سازمان یافته ورزمنده راستگرای افراطی را که در آغاز با تظاهرات مسالمت آمیز وارد میدان شده بودند به جنگ خیابانی کشاند.و  غرب  آتش بیاراین معرکه گردید.

الیگارشی یانوکوویچ در مقابل الیگارشی طرفدارغرب تا آخرین لحظات به مماشات وسیاست دوگانه دست زد .مسئله رفراندوم که توسط حزب کمونیست اوکراین از ماه ها قبل با امضاء 3.5 میلیون نفربه تائیدرسیده بود ,توسط رئیس جمهور رد گردید.

رئیس جمهور گام به گام در مقابل خواسته های راستگرایان عقب نشینی نموده تا جائی که گویا دو جناح به توافقاتی, رسیدند اما راستگرایان قرار داد توافق را عملی نساخته و “میدان ” را ترک ننمودند و به ادامه  تخریب واشغال مکانهای دولتی پرداختند.و در جو فاشیستی دفا تر حزب کمونیست و حزب مناطق یانوکوویچ رافاشیستها در مرکزاشغال وتخریب نمودند.

 جنگ روانی تبلیغاتی رسانه های غربی, با بزرگ نمایی و دورغ پراکنی در سطح جهان از رخ دادهای اوکراین بوجود آوردند.واگر از  طرف دیگربنگریم, ضعف تبلیغاتی رسانه های بیطرف مشغول بودن روسیه در المپیک جهانی 2014توجه وصرف نیروی عظیمی که روسیه برای عملیات ضد تخریبی آمریکائی بکار برده بود,باعث گردید که راستگرایان با استفاده از این موقعیت مناسب مسئولان اروپائی وآمریکائی بایکدگر ملاقاتهای پی درپی در این مورد نمایند.  وشرکت مستقیم آنها درمیدان ومذاکره با مخالفین ایجاد جو ترور توسط تیر اندازان حرفه ایی و آموزش دیده توسط ماموران ویژه پرورش یافته   که بعدها در رسانه ها بشکل وسیعی افشاء گردید.

محدود کردن  فعالیت پلیس در مقابل  اشغالگران واغتشاگران مسلح به اسلحه گرم و چماقهای آهنین وچوبی همراه کوکتل مولو تف بنظررسید عمدی در کاراست ویا زیر تبلیغات جادویی غرب قرار گرفته اند.اگر آمریکا واروپا در اعتراضات وال استریت شبانه با پلیس ضد شورش چا درها را جمع نمود و دسته دسته گروه ها را با دسبند به ماشین های مخصوص کشید و طبق قوانین ایا لات متحده آمریکا و اروپا به افرادی که مرتکب سازمان دهی تخریب بودنند تا حدود 10 سال به حبس محکوم کرد . در اوکراین تقاضای آزادی برای مخربین و مجرمین دادنند و پس از آزادی در سفارت آمریکا در آلمان بانوی فساد مالی یولیا تموشنکو مجسمه طلا دریافت کرد.

اعتراضاتی که به بیش از سه ماه توسط تعدادی از جوانان در میدان استقلال کیف  طول کشید و با خصارات مالی وتلفات جانی همراه بود .بیش از 100 کشته وصدها زخمی بجای کذاشت . کمتر از یک درصداز کل جمعیت رادر برداشت . گروه های بسیاری از اتحادیه های روشنفکری وکارگری درمیدان شرکت نداشتند. گروه نئو فاشیستی با ریشه باندرا با  آتش بازی و در اولین قدمهای سرنگونی مجسمه لنین و تخریب بنای یاد بود سربازان ارتش سرخ  و ترور در میدان توسط اجیران تک تیر انداز و اشغال  اماکن دولتی و اداری و پاسگاه پلیس ومصادره اسلحه ها و گروگانگیری پلیس وتهدید مقامات دولتی به استعفاء انجام گرفت .با زیر پا گذاشتن تمام موازین دمکراسی با ,بازیهای فریبانه” دیپلماسی ” علیه رئیس جمهور برای بنام حل بحران  تدارک کودتا را فراهم کردنند. دولت قانونی که با رای اکثریت مردم در انتخابات 2010 برراستگرایا ن برتری جست و تا سال 2015 قانونی بود .از لحاظ ماهیت طبقاتی فرق چندان اساسی با الیگارشی طرف داران غربی نداشت حتی مدت مدیدی علاقه خود را بغرب نشان داده بود اما د ر آخرین لحظه محاصبات اقتصادی به اتحادیه اروپا و سازمان پیمان  اتلانتیک شمالی ناتونه پیوست  علت کودتای طرفداران غرب راباید دراین سرکشی و امتناع از امضاء جستجو کرد . و سر انجام راست ترین نظریه پردازان بورژوازی کودتا را انقلاب نام گذاری کردنند  وحتی در این میان “چپ ” وراست ایرانی هم به حمایت از این خط فکری به تبلیغ  پرداختند. روسیه را هم وزن غرب قرار دادند وهمچون. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا  :اقدام ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه را در استقرار نیروهای نظامی در اوکراین با هدف حفاظت از شهروندان روس مانند اقدامات هیلتر برای حفاظت از آلمانهای مقیم خارج نامید”.

غرب و امریکا پس از شکستن دیوار برلین گسترش رایش چهارم را در سر می پرورانند وبدنبال شکستن دیوار دیگری در اوکراین هستند. کشورهای اروپائی وامریکا خود در بحران اقتصادی بسر می برند و برای رفع بحران این بار به اوکراین چنگ انداخته ا ند در ضمن اینکه تجاوز وتحریک به کشورهای دیگر را فراموش نکرده اند . تهدید آمریکا و 8 کشور اروپا ئی برای تحریم روسیه, به اعتقادبسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، اگربه جنگ سرد جدیدی باروسیه به

انجامد، آمریکا بازنده خواهد بود .استرا تژی .تلاش نیروهای صلح دوست جهانی مهار جنگ طلبی امپریالیسم آمریکا است.

روسیه  پس از دیپلماسی موفق در جلوگیری از یکه تازی آمریکا  در راه اندازی جنگ وتجاوز به سوریه  وپس از گذراندن بازیهای موفقیت آمیز المپیک وحفظ امنیت و گذران موج بمب گذاری در مسکو وسپس ولگاگراد که  درالمپیک نیزاحتمال تخریب پیش بینی می شد .روسیه رابر آن میداشت که در موضع دفاع برآید,وهمچنین در مورد حریم  کشوری خود در اوکراین مصمم است . و بزبان دیگر”….اکنون در چرخهٔ ویرانگر رودررویی میان قدرت‌های «ناتو»- که می‌کوشند فدراسیون روسیه را محاصره کنند- و دولت روسیه- که در برابر زوالِ اقتدار و نفوذش بر منطقه‌یی که به‌طورِسنتی در کنترلش بوده است مقاومت می‌کند-“نقل ازنامه مردم شماره 941″حزب توده ایران”25 فوریه 2014

 نظریه پردازان روسی به خوبی آگاه اند .عقب نشینی وامتیازدادن به امپریالیسم  در قبال اوکراین فاجعه ای است جبران نا پذیرتقویت تک قطبی ویکه تازی و تجاوز آشکارآمریکا به حقوق دیگر خلقها است.و باید گفت که پوتین , یلتسین مست  نیست . والیگارشی پوتین بخوبی میداند  که با صدور زورو پیاده کردن نیروی های طالبانی و فاشیستی و ترور نا امنی نمی توان سرمایه را به جریان انداخت سرمایه نیاز به آرامش دارد . فقط ازمغز بیمار جناحهای جنگ طلب قرن گذشته جنگ جهانی اول و دوم ویتنام , عراق و افغانستا ن و…. چنین افکاری پرورش می یابد. میتوان گفت که در میان نیروهای مترقی ضد جنگ  حزب کمونیست روسیه وجود دارد که یکی از بزرگترین تاثیر گذاران درراه صلح جهانی است.

 فرا خوان ده ها حزب کارگری وکمونیستی  وبیانیه های جدا گانه  احزاب و سازمانهای سیاسی از جمله حزب توده ایران و تحلیل  محققان وکارشناسان ومتخصصان استراتژیک نظامی بی طرف درارتباط با اوضاع اوکراین تاکیدی در راستای گسترش  نرمهای ضد دمکراتیک و کودتای خزنده با دخالت آشکار اروپا و آمریکا در اوکراین است . 

 پیروان موضع نه روسی نه غربی همچون آقای: خالد الحروب که در” الحيات” نوشت: درفاصله بين «‌امپرياليسم آمريكا» و «امپرياليسم روسيه» بايد كجا ايستاد؟ بهترين پاسخ اين است: مستقل و با فاصله گرفتن از هردو امپریالیسم  ! تحلیل گر  می نویسد :

“در برابر امپرياليسم آمريكا، مي شد از مرجعيت ارزش ها مانند گسترش دموكراسي و آزادي سود برد و در برابر سياست هاي آمريكائی ايستاد اما در برابر امپرياليسم شوروي يا چين يا روسيه دوران پوتين هيچ مرجعيتي وجود ندارد تا بتوان بر آن توافق كرد. از اين رو چنين امپرياليسمي ابعاد مخوفي به خود مي گيرد زيرا خالي از ايدئولوژي و به شدت قوم گراست كه يك رهبر با گرايش هاي شووينيستي آن را به پيش مي برد……..

روسيه امروز، يعني روسيه دوران پوتين گرفتار همان قوميت گرايي جنون آميز است كه مي خواهد گذشته هاي افتخار آميز خود را احيا كند. براي همين است كه پوتين شعار «روسيه برتر از همه» ‌را سر مي دهد و معتقد است تمام سياست هاي داخلي و خارجي كشور را بايد بر اين اصل بنا كرد, قيصر كرملين مي خواهد دوران شكوه گذشته را بازسازي كند از اين رو بر اراضي متعلق به نژاد اسلاو انگشت مي گذارد و جمهوري هاي سابق را مي خواهد مطيع خود سازد..

هركس طرفدار اين نوع شووينيسم است بايد تكليف خود را روشن كند. روسيه كشور بزرگ و ثروتمندي است كه نيازي به اين گونه تفكرات خطرناك ندارد. قوميت گرايي شووينيستي الگوي مناسبي براي پيروي از آن نيست زيرا  ابتدا خود را قرباني مي سازد و بعد ديگران را. اين درسي است كه تاكنون بارها تاريخ آن را تكرار كرده است “. منبع : الحیات ترجمه  شفقا 

فدراسیون  آنارشیست ها هم چنین میگوید:

آنارشیستها ی انترناسیونالیست با فراموشی عمد ی تضاد اصلی صحنه  نبرد  که مقابله با تجاوزگری جهانی قدرت های بزرگ سرمایه داری غرب و آمریکا در رویداهای اوکراین است بیاد سرمایه داری روسیه افتاده اند. وبا شعار

“جنگ علیه جنگ، یک قطره خون برای ملتشان نباید داد” وارد کارزار تبلیغاتی گردیده اند . دراین بیانیه  می نویسند که.
“سرمایه داری روسی می خواهد اقتدار را به دولت اکرائین بازگرداند تا بتواند مقاصد توسعه طلبانه ی درازمدت خود را در کریمه و شرق اکرائین عملی نماید چرا که در آن جا دارای منافع اقتصادی، مالی و سیاسی فراوانی است. 
رژیم روسیه که در آستانه ی بحران اقتصادی دیگری است می خواهد با دمیدن بر آتش ملی گرایی روسی افکار عمومی را از مسائل اجتماعی – سیاسی که در فقر، دستمزدها و حقوق بازنشستگی پایین تبلور می یابد، منحرف کند. وضعیت تأمین اجتماعی، آموزش و خدمات اجتماعی در روسیه وخامت بار است. روسیه بار دیگر بر شیپور ملی گرایی می دمد تا بتواند حکومت مستبد خود را بر پایه های محافظه کارانه، ارتجاعی و سرکوبگر بازسازی کند. 
بحران شدید اقتصادی و سیاسی در اکرائین به کشمکش بین دسته های الیگارشی «کهن» و «نوین» دامن زد. الیگارشی کهن توانست با استفاده از نیروهای شبه نظامی راست و ملی گرای افراطی ضربه ای در کیف وارد آورد. نخبگان سیاسی کریمه و شرق اوکراین قصد ندارند قدرت و مالکیت را با کیف تقسیم کنند و دست به دامن دولت روسیه شده اند. هر دو طرف به ترتیب به ملی گرایی غلیظ اکرائینی و روسی متوسل شده اند. درگیری های مسلحانه و خون ریزی ها آغاز شده اند. قدرت های غربی نیز از منافع خود دفاع می کنند و اهداف و دخالت هایشان می تواند به نزاعی فراروید که آتش جنگ جهانی سوم را روشن کند. 

قدرت های دو سوی نزاع مانند گذشته از ما مردم عادی، دستمزدبگیران، بیکاران، دانشجویان، بازنشستگان و … خواهند خواست که برای منافعشان بجنگیم. این قدرت ها دوباره می خواهند ما را با لالایی های ملی گرایانه بخوابانند تا روبه روی یکدیگر قرار بگیریم. «ملت» های ایشان ربطی به ما ندارند. نفع ما جای دیگری است: ما باید چگونه در نظم ظالمانه و سرکوبگرانه ای که این قدرت ها تحمیل کرده اند ادامه ی حیات دهیم؟ 
ما دیگر با لالایی های ملی گرایانه به خواب نخواهیم نرفت. دولت ها و پرچم ها و «ملت» های ایشان را به دیار عدم بفرستیم. جنگ ایشان جنگ ما نیست. ما با خونمان کاخ هایشان، حساب های بانکیشان و صندلی های اتورتیه اشان را آبیاری نخواهیم کرد. اگر آقایان می خواهند در مسکو، کیف، لویو، خارکف، دونتسک و سیمفروپول جنگ راه بیاندازند،
یگانه راه چاره ی ما مقاومت علیه جنگشان با هر وسیله ای است kras  –  و این هم نظریه گروه های واحد روس انجمن بین المللی زحمتکشان انترناسیونالیست های اکرائین، روسیه، مولداوی، اسرائیل، لیتوانی، رومانی و لهستان 
فدراسیون آنارشیست مولداوی فدراسیون سوسیالیست های انقلابی (اکرائین) 
فدراسیون آنارشیست فرانسوی زبان (فرانسه، بلژیک، سوئیس) انترناسیونال فدراسیون های آنارشیست 

اخبار روز: سه‌شنبه  ۱٣ اسفند ۱٣۹۲ ….آنارشیستها از همان روزهای نخست اوجگیری بحران در اوکراین، همصدا و دوشادوش نیروهای راست افراطی در ساقط کردن دولت آن کشورایفای نقش کردند، هنگامی که با دخالت روسیه امکان کنترل  فراهم شد و نقشه کشورهای امپریالیستی با مشکل مواجه گردید . این سرخهای بیشتر از سرخ ” فریاد صلح ” سرداده اند؟  مدافع  مردم فقیر اوکراین شدند گویا حزب کمونیست اوکراین هم درسازش با الیگا رشی  روس نشست؟.جالب این جاست که لبه تیز این فراخوان برعلیه روسیه است و نه ” مداخله گران” دیگر.وحال آنکه پیترو سمینکودر نامه سر گشاده خود چنین موضوع را مطرح مینماید: 

نامه سرکشاده پیتروسمینکو رهبر حزب کمونیست اوکراین :

غرب علناً و به طور مصمم در مسائل داخلی کشور ما دخالت کرد،و اقدامات نیروهای راست را که تغییر جدی در وضعیت ژئوپولیتیکی اروپا و جهان و مخالف همبستگی روحی، فرهنگی و اقتصادی صدها ساله خلق‌های اوکرائین با روسیه و دیگر خلق‌های برادر اتحاد جماهیر شوروی سابق هستند،را مورد پشتیبانی قرارداد. اوکرائین تحت قیمومیت ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، ناتو، صندوق‌بین‌المللی پول و کنسرنهای فراملیتی قرار خواهد گرفت.

اقدامات رادیکالهای راست علیه یانوکوویچ  نیروهای نئونازی و میراث ایدئولوژیکی متجاوزین نازی را از نو حیات بخشید. این اقدامات توسط موج هیستری ضدکمونیستی خطرناکی همراهی می‌شود. یادگارهای ملی، مجسمه‌های لنین و قهرمانان جنگ بزرگ میهنی ویران می‌گردد، اوباش و مزدوران به موسسات حزب ما در کیف و  سایر شهرها حمله می‌برند و علیه کمونیست‌ها ترور فیزیکی و اخلاقی اعمال می‌دارند و خواستار ممنوع کردن فعالیت‌های حزب کمونیست در اوکرائین می‌شوند.

تمام این شواهد نشان می‌دهد که نیروهائی که قدرت را به دست گرفته‌اند، می‌توانند در جهت سرکوب نه‌تنها کنشگران و کادرهای

حزبی، بلکه همین‌طور علیه کمونیست های ساده دست به انجام اقدامات غیرقانونی بزنند. “

بیانیه های ده ها حزب کارگری وکمونیستی جهان در رابطه با دخالت اروپاوآمریکا دراوکراین:

“امریکا واتحادیه اروپا را در رابطه با دخالت رسوای آن ها در مسائل داخلی اکرایین ، در رابطه با حمایت مستقیمی که برای گروه های مسلح فاشیست فراهم کردند وفراهم می کنند ، در رابطه با حمایت توسعه طلبی تاریخی علیه پی آمد جنگ جهانی دوم ،در رابطه با تبدیل سیاست کمونیست ستیزی به سیاست رسمی خود ونیز بزک کردن گروه های فاشیست ، ایدئولوژی وفعالیت جنایتکارانه آن ها ، ترویج تفرقه مردم اکرایین با تعقیب برنامه ریزی شده به زیان اکرایینی های روس زبان را محکوم می کنند .

تاکید می کنند که موضع نیروهای اپورتونیست که این توهم را که “اتحادیه اروپای” بهتردیگری ، موافقت نامه همکاری بهتردیگری بین اتحادیه اروپا واکرایین می تواند وجود داشته باشد می پراکنند خطرناک است. اتحادیه اروپا مانند هر اتحادیه  سرمایه داری بین کشوری  اتحادی غارتگر است که منشی عمیقا ارتجاعی دارد و نمی تواند به طرف دار مردم تبدیل شود ، و علیه حقوق  زحمتکش ها وخلق ها عمل می کند وعمل خواهد کرد  .

یادآوری می کنند که تحول ها در اکرایین به دخالت های اتحادیه اروپا وامریکا متصل هستند ، پی آمد رقابت سبعانه این قدرت ها با روسیه برای کنترل بازار ها ، مواد اولیه وشبکه های حمل ونقل کشور هستند. “

حزب کمونیست آلبانی , تریبون دموکراتیک ترقی خواه بحرین  ,حزب کارگران بلژیک , حزب کمونیست کانادا ,حزب کمونیست در دانمارک ,حزب کمونیست متحد کرجستان, حزب کمونیست متحد کرجستان ,حزب کمونیست یونان ,حزب کمونیست اردن, حزب کمونیست مکزیک ,حزب کمونیست نروژ ,حزب کمونیست لهستان, حزب کمونیست  پرتقال ,حزب کمونیست فدراسیون روسیه ,حزب کارگران کمونیست روسیه, حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی, حزب کمونیست نوین یوگسلاوی, حزب کمونیست سوئد, حزب کمونیست ترکیه ,اتحادیه کمونیست های اکرایین ,حزب کارگر استرالیا ,قطب احیا کمونیستی در فرانسه باضافه احزاب کشورهای شوروی سابق بلاروس , تاجیکستان و……..وبیانیه های جداگانه احزاب دیگر حزب توده ایران وحزب کمونیست بریتانیاو…..

تعداد زیادی از سیاستمداران غرب بر این نکته تأکید می کنند که رفراندوم روز 16 ماه مارس 2014در باره الحاق کریمه به فدراسیون روسیه غیرقانونی است ، زیرا برگزاری آن با قانون اساسی اوکراین و حقوق بین المللی در تضاد است

آنگل مرکل، صدر اعظم آلمان در تماس تلفنی با ولادیمیر پوتین از این موضوع صحبت کرد. سیاستمداران دیگر غرب از جمله باراک اوباما ، رئیس جمهور آمریکا نیز قبلا نظر مشابهی ابراز کرده بودند. اما آمریکا و آلمان و یک سری از کشورهای دیگر مخالفتی با اعلام استقلال یکجانبه کوزوو در سال 2008 میلادی نشان ندادند.

و این در حالی است که نمی توان فرقی بین کوزوو و کریمه پیدا کرد، البته به استثنای این نکته که کریمه قصد دارد به قلمرو کشور دیگری بپیوندد و کوزوو به عنوان مثال به آلبانی ملحق نشد.

شایان ذکر است که در مورد کوزوو ، نه فقط ایده اعلام استقلال آن بلکه شخصیت افرادی که برای به استقلال رسیدن آن تلاش کردند، سوالات زیادی برانگیخت. ابتدا تروریست ها که دستان آنها تا آرنج غرق در خون مردم بیگناه بود ، آلبانی های کوزوو و کشور آنها را رهبری می کردند. با وجود این، 108 از 193 کشور – اعضای سازمان ملل استقلال کوزوو را برسمیت شناختند. دادگاه بین المللی سازمان ملل مشروعیت استقلال کوزوو را برسمیت شناخت. اینکار به این دلیل انجام شد که در مواردی حق ملل برای تعیین سرنوشت خود بر اصل غیر قابل قبول بودن نقض مرزهای کشوری غلبه می کند.

در این رابطه ادعای اینکه تمایل کریمه برای جدا شدن از اوکراین در تضاد با حقوق بین المللی است عجیب به نظر می رسد.والری وانین حقوق دان بین المللی در این باره گفت: « هر ملتی در شرایطی که در اراضی کشور دولتی وجود نداشته باشد که که از منافع تمام اقوام ساکن در آن دفاع کند ، حق دارد به تعیین سرنوشت خود دست بزند و این امر در تضاد زیادی با آن موازین و حقوق فوق الذکر قرار نمی گیرد. همانا در چنین موردی مطابق با اسناد حقوقی سازمان ملل ملتها از حق تعیین سرنوشت خود تا استقلال کامل برخوردار می شوند.

اما اگر همه چیز چنین است، پس چرا آنچه برای کوزوو خوب است برای کریمه بد می شود؟ پاسخ آشکار و روشن است: غرب همیشه از استاندارد دوگانه استفاده می کند. مقامات اوکراین با نقض تمام موافقت های دو جانبه شهروندان فدراسیون روسیه را به خاک اوکراین راه نمی دهند و عملا مانع از همکاری مرزی بین دو کشور شده اند.

اما سیاستمداران غربی ، مدافعان حقوق بشر و رسانه های گروهی و مطبوعات ترجیح می دهند سکوت اختیار کنند. وزارت امور خارجه روسیه می پرسد: پس دمکراسی که دائم در باره آن حرف می زنند کجاست؟

مصاحبه وئدیویی گنادی زوگانف صدر بزرگتری حزب کمونیست ونماینده فراکسیون دومای دولتی روسیه :

ما باید برای حفظ امنیت کریمه ونظم در غرب اوکراین تلاش خودرا بنمائیم. گنادی زیوگانف حمایت خود را در باره رجوع “ولادیمر پوتین” برای استفاده از نیروها ی مسلح جهت حفظ آرامش در اوکراین اعلان نمود.

وی چنین اشاره نمود که اوکراین دارای ۵ نیروگاه هسته ائی و۳۰۰۰ صنایع تولیدی خطرناک می باشد. و این در زمانی است که باند “پیت لیو روی” و “ماخ نو”  کسانی که در حال حاضر درتلاش از بین بردن زبان مادری مناطق مختلف اوکراین میباشند. و در خیابانها در گردش و بوجود آوردن هرج ومرج میباشند. ما نگران پیچیدگی وعمیق تر شدن اوضاع اوکراین هستیم. کریمه برای ماجای مقدس به حساب می آید حتی پدر من  جز کسانی بود که اولین بار در دفاع از “اودسا و سواستوپول” درجنگ جهانی دوم شرکت و در انتها سواستوپل شدیدا زخمی و کشته شد. من هرسال به کریمه مسافرت میکنم و با نثار گل به این مکان مقدس به قهرمانان جنگی سر تعظیم فرود میاورم. ما باید با تمام وجود تلاش نمائیم که در کریمه امنیت و نظم برای شهروندان حاکم گردد. اتفاقات در شهر کیف قهرمان که علیه مردم و مادران روس ما افتاده است بی گمان زیر سرکردگی نیروهای ویژه ایالات متحده آمریکا و دیپلماتهای غربی دسیسه چینی شده است. نقص و زیر پا گذاشتن موازین انسانی و حقوقی که قبلا مورد توافق طرفین بوده است و هم اکنون در کریمه بمنظور بدست گرفتن حاکمیت دست به بهم زدن نظم منطقه خود مختارهستند، باعث میگردد که ما کاملا اوضاع را درک نموده و با سادگی از کنار این موضوع نه گذشته و به حرکت لازم دست زنیم.

توضیح سازمانهای مترقی دیگر : تحولات خشونت بار اوکراین در ماههای گذشته، جبهۀ تازه ای در تخاصمات جهانی را باز کرد. در مقابل جبهه متحدی از اروپا و آمریکا، این بار روسیه در سوی دیگر این نبرد قرار گرفته است. همه شواهد نشان می دهند که این تحولات بی ارتباط با تحولاتی که در سالهای گذشته به نفع روسیه واقع شده اند نیستند. ماندن بشار اسد در سوریه و فرار اسنودن به روسیه، پیروزیهای دیپلماتیک مهمی برای روسیه به حساب می آمدند. با تحولات اوکراین، اکنون روسیه هر چه بیشتر در موقعیت تدافعی قرار می گیرد. تحریم بازیهای المپیک سوچی از سوی رؤسای جمهور برخی کشورهای غربی نشان می دهد که این جدال برخی خطوط دیپلماتیک را نیز پشت سر گذاشته است. سخنرانی شدیداللحن برژینسکی در کنفرانس امنیتی مونیخ که در آن تقریبا بی پرده روسیه را تهدید به افتادن به ورطۀ جنگ داخلی نموده بود، حکایت از جدیت عزم غرب در تغییر ژئوپلیتیک جهانی داشت. ماریک استرینگ در مقالۀ خود ارزیابی هایی از میدانهای بعدی نبرد را ارائه می دهد. او به نقض مفاد پیمان هلسینکی از جانب روسیه اشاره می کند و “فراموش می کند” تمام موارد نقض پیمان بین روسیه و ناتو مبنی بر عدم گسترش ناتو به کشورهای همجوار روسیه را نیز ذکر کند. او از حملۀ بعدی روسیه حرف می زند، اما در حقیقت نوشته وی طرحهائی برای حملۀ بعدی غرب را به

میان می کشد. 

فروپاشی شوروی و انحلال پیمان ورشو ظاهرا به نظر می رسید که دیگر پیمان ناتو ضرورت وجودی نداشته باشد. اما تمام سیاست ها ی ناتو تا کنون خلاف چنین انتطاری بوده است. بالا بردن دایمی بودجه نظامی ، وارد کردن کشورهای جدید به این پیمان از جمله کشورهای سابق کمپ سوسیالیستی ، مداخله نظامی در سراسر جهان نشان می دهد که ناتو اهداف تجاوزگرانه خود را با تمام جدیت دنبال می کند. اکنون ناتو بازوی نظامی گسترش سرمایه داری نولیبرال جهانی شده است. فقط در چارچوب چنین سیاستی است که حوادث مهم در کشورهای جداگانه را می توان فهمید. در بحران اکراین ،جرقه بحران با امتناع یا نوکونویچ رئیس جمهور اکراین در برابر پیوستن به اروپای واحد نولیبرال زده شد.

جمع بندی : در جو تبلیغاتی که در رابطه به اوکراین بوجود آمد . نمی توان افرادی را سرزنش کرد که تحت تاثیر رسانه های غربی  ,روسیه را به عنوان یک قدرت بزرگ تهاجمی و توسعه طلب تصور می کنند که آماده است تا درهر فرصت به فتح کشورهای همسایه دست زند.وازاین جهت دوغ ودوشاب برایشان یکی است. 

“مطبوعات غربیً ناآرامی‌های اعتراضی بر ضدِ دولت ویکتور یانوکویج را در  حکم رستاخیزِ ارزش‌های دمکراتیک اروپایی در برابر رژیم فاسد هوادار کرملین نشان می دهند. واقعیت- با توجه به رقابت‌های سیاسی‌جغرافیایی میان روسیه و اتحادیه اروپا، و همچنین فقر گسترده توده‌ها پس از فروپاشی اتحاد شوروی- بسیار پیچیده‌تر از این است”. نامه مردم شماره 942.

اروپا وآمریکا , روسیه را به عنوان نفوذ در اوکراین محکوم میکنند . اما دخالت آشکار خود را در امور داخلی به فراموشی می سپارد . اگروزیر امورخارجه  پو تین در جنبش اعتراضی در آمریکا, انگلستان , و آلمان شرکت می کرد و برای مخالفان سخنرانی می نمود چه پیش می آمد .؟

اروپا و آمریکا در سرنگونی  یانکوویچ  یکه تازانی بودند که پس از پیروزی کودتا به تصور اینکه بایک تهدید از جانب “اوباما “, “پوتین “را به عقب نشینی وا می دارند . ولی پوتین  یلتسین مست کاخ کرملین نیست الیگارشی روسیه نیزدر دوران گارباچف زندگی نمی کنند . نیروها ی مترقی و کمونیستها ی روسیه نیز دوران فروپاشی را سپری کرده اند وبصورت قدرتی تاثیر گذار عمل می کنند .  خواب خیال امپریالیسم درکریمه هم چون سوریه به شکست نزدیک است . تهدید ناوگانهای آمریکا در دریای سیا ه و پایگاههای هوائی در لهستان  که تهدیدی است جدی برای کشورمستقل بلاروس هم مرز با لهستان و اوکراین نمی توان ساده گرفت . طرف دیگرنیروی نظامی روسیه را نمی توان  با عراق و افغانستان و لبیی وغیره مقایسه کرد. روسیه خود ابر قدرتی است که از حمایت  قدرت های بزرگ جهانی چون چین و هند وکشورهای چون کوبا,و ونزولا.و.کشورهای (اسن گ ) بلاروس , قزاقستان و کشورهای بلوک های ضد امپریالیست آمریکا لاتین و  …………نیزبرخوردار است.

روسیه کشوری است کاملا سرمایه داری .ولی با کشورهای امپریالیستی تفاوتی دارد.در اوکراین همانطوری که شاهدش بوده ایم وهستیم . روسیه در موضع تدافعی دررقابت سیاسی جغرافیایی با غرب قرار گرفت .مخدوش کردن تضادهای اصلی جهانی با امپریالیسم و جا بجاکردن آن باروسیه .کم بها دادن کودتای راستگرایان تقویت فاشیسم درحاکمیت اوکراین است.در آخرین گفتگوی رهبر حزب کمونیست اوکراین آمده است . اوکراین حاکمیت سیاسی خود را از دست داده است .امروزمشکلات سیاسی در اوکراین حل و فصل نمی شود . در خارج توسط آمریکا , اروپا ,فدراسیون روسیه در خارج حل می شود.و درباره اتحادیه گمرکی  وی گفت:   تمام جهان امروز برای تولید انرژی مبارزه می کنند . اوکراین دارای منابع انرژی است ؟ بله جائی که اروپا پای خود را برای محصولات ما میخواهد باز  کند , من به شما مستقیم می گویم هرگز نباید چنین شود . بدون هیچ توهمی .ماشین سازی ما با60% محصولات آماده اگر  وارد اتحادیه گمرکی گردد و آن چیزییست که اتفاق خواهد افتاد, بنفع ما  واقتصاد اوکراین است . که من عمیقا به آن اعتقاد دارم . 

  برگرفته از سایت حزب کمونیست اوکراین 12/03/2014 اما ایگور کارینکو  رهبر حزب کمونیست بلاروس  در مقابل سئوال خبر نگار پراواد چنین پاسخ می دهد: 

 مصاحبه پراودا“: لوکاشنکو در جلسه اتحاد دولت‌های مردمی“(س.ن.گ)،

 که در شهر مینسک برگزار شده بود گفت که، بلاروس استقلال خود را بدون همکاری نزدیک با کشورهای مستقل مردمی نمی‌تواند به‌تصور آوردکارپنکو: بله ما بدون همکاری با این جمهوری‌ها نمی‌توانیم استقلال و رفاه را برای مردم بیاوریم، و به چنین رویکرد اصولی‌ای همکاری با این جمهوری‌ها مادام که از سوی روسیه حمایت می‌شود، به آن ادامه خواهیم داد و حتی برای ایجاد روابطی تنگاتنگ‌ تر هم حاضر خواهیم بود

م . چا بکی  03/12/ 2014

Facebook
Telegram
Twitter
Email

از کتاب: انقلاب ایران سالهای 1978-1979 .آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی دارای نشان پرچم سرخ کار انستیتوی شرق شناسی/ ترجمه- رحیم کاکایی

گرفته شده از فیسبوک رحیم کاکایی بخشی از فصل چهارده/سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مناسبات اقتصادی خارجی جمهوری اسلامی ایران

ادامه مطلب