در ترکیه به شکست انجامید!
جنبش رهایی بخش کردها در ترکیه با وادار ساختن دولت اردوغان به عقب نشینی و آغاز مذاکرات مستقیم با حزب کارگران کردستان و رهبر زندانی آن، و با پیام نوروزی عبدالله اوجلان وارد مرحله جدیدی گردید. دولت ترکیه در سالهای گذشته تلاش مستمری برای یافتن مخاطب دیگری غیر از حزب کارگران کردستان، اوجلان و حتی حزب قانونی “آشتی و دمکراسی” انجام داد. اردوغان بارها اعلام داشته بود که هیچوقت به اصطلاح با تروریستها و کسانی که از آنها حمایت می کنند پشت میز مذاکره نخواهد نشست. اما جنبش نیرومند کردهای ترکیه به رهبری حزب کارگران کردستان که از سازماندهی، پتانسیل و نیروی عظیمی بر خوردار است عملا این امکان را به دولت ترکیه نداد و خود ابتکار عمل را بدست گرفت.
کردها در ترکیه همچون دیگربخش های کردستان، بیش از دو سده است که برای حق تعیین سرنوشت خویش مبارزه می کنند. در گذشته جنبش های نیرومند کردها در ترکیه، از جمله جنبش شیخ عبیدالله در سال 1880، قیام شیخ سعید درسال 1925، قیام آگری یا آرارات در 1927، قیام درسیم در سال 1931 … از طرف ارتجاع داخلی و همکاریهای تعیین کننده امپریالیسم انگلیس و دیگر کشورهای ارتجاعی منطقه در خون خفه گردید.
اگر به تاریخچه مختصر جنبش کنونی مراجعه کنیم، باید گفت، که در پایان دسامبر 1978 دولت ترکیه در 13 استان کشور به مدت 2 ماه حالت فوق العاده اعلام کرد. حالت فوق العاده غیر از استانبول و آنکارا، تنها آن مناطقی را در بر می گرفت که اکثریت ساکنین آن کرد بودند. بنا به گفته نخست وزیر بلنت اجویت ترورو حملات مسلحانه در برخی نواحی تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور را تهدید می کند.
در مارس 1979 بر اساس بخشنامه فرمانداری نظامی بسیاری از نشریات چپ و نشریات به زبان کردی ممنوع گردیدند. در نیمه اول آوریل 1979 رئیس ستاد ارتش ترکیه وارد عراق شد و مذاکراتی در مورد هماهنگی عملیات مشترک در جهت سرکوب جنبش کردها انجام داد.
26 آوریل 1979 دولت ترکیه در 6 استان کرد نشین دیگر ـ آدایامان، دیار بکر، حکاری، ماردین،سییرت و تونجله حالت فوق العاده اعلام کرد. رژیم ارتجاعی در مناطق شرقی و جنوب شرقی ترکیه تحت عنوان «مبارزه با تجزیه طلبی» تحریکاتی را به منظور ایجاد درگیری میان جمعیت ترک و کردهای علوی دامن زد. ماموران سازمان آمریکا «سیا» که در ترکیه عضو ناتو زیر پوشش کارکنان سفارت آمریکا فعالیت می کردند با همین هدف وارد منطقه شدند. امپریالیسم آمریکا، ارتجاع ترکیه را تشویق کرد، که در نواحی مرزی با ایران و عراق و سوریه وضعیت فوق العاده اعلام کند. این امر دخالتهای خرابکارانه امپریالیسم را در امور داخلی کشورهای منطقه تسهیل می کرد و ترکیه را به ابزار اجرایی آن تبدیل می کرد.
اما با وجود تمام موانع، جنبش ملی ـ دمکراتیک کردستان ترکیه در پایان دهه 70 و آغاز دهه 80 ابعاد گسترده ای یافت. بر این زمینه و این ایام حزب کارگران کردستان شکل گرفت و موجودیت خود را اعلام کرد. این سازمان سیاسی در سال 1982 به دلیل خفقان شدید و عدم امکان مبارزه علنی، به مبارزه مخفی و مسلحانه روی آورد. و می توان گفت که از همین لحظه رهبری جنبش ملی ـ دمکراتیک کردهای ترکیه در تسلط این سازمان قرار گرفت. در سال1999 با دستگیری اوجلان و تحویل دادن او به ترکیه مرحله جدیدی آغاز شد. دولت بلنت اجویت گمان می برد که با دستگیری اوجلان می تواند اراده این جنبش را به زانو در آورد. اما بزودی روشن شد که نتیجه کاملا چیز دیگری است. اگر تا قبل از این حادثه بخش بزرگی از کردهای ترکیه این مبارزه را جنگ بین دولت و حزب کارگران کردستان می دانستند، پس از این حادثه، این جنگ در مقیاس کامل به جنگ دولت و مردم کرد تبدیل شد. و می توان گفت که از همین لحظه شکل مسلحانه مبارزه به هدف اصلی خود، یعنی کشاندن توده های وسیع مردم به میدان مبارزه رسیده بود. ادامه مبارزه مسلحانه از طرف رژیم ترکیه تحمیل گردید و در این روند ثابت شد که با دستگیری اوجلان نه تنها چیزی تغییر نکرده، بلکه همین حادثه باعث شد که این جنبش هم در عرصه داخلی و هم در عرصه بین المللی نیرومند تر جلوه کند، تا جاییکه بالاخره در نوروز 2013 به بار نشست و می رود که بنیاد ترکیه معاصر به مثابه دولت و ایدئولوژی بوجود آورنده «انقلاب ملی» در سالهای 1923 ـ 1919 یعنی ناسیونالیسم کمالیستی را، که کماکان به عنوان ایدئولوژی رسمی دولت باقی است، در هم شکند.
از هم اکنون اوضاع در جامعه ترکیه بشدت در حال تغییر است. دولت گامهای جدی را با توافق با رهبری سیاسی، جنبش کردستان بر داشته است. شورای ریش سفیدان که قرار است گامهای اساسی را در این راستا بردارد، سریع تشکیل گردید و هم اکنون در شهرهای کرد نشین با مردم و مقامات این خطه در حال تبادل نظر هستند. شورای اروپا رسما حزب کارگران کردستان را از لیست «تروریست» بر داشت. مذاکرات بطور فشرده برای تغییر قانون اساسی در قندیل، ایمرالی و اربیل در جریان است.
البته پر واضع است که با توجه به تحولات در منطقه و در خود ترکیه این تغییرات اجتناب ناپذیر است. با مراجعه به تاریخچه جنبش های کرد در تمامی بخش های کردستان به وضوح می توان دید که دلیل اصلی ناکامی آنها نا مساعد بودن شرایط خارجی بوده است. اما اکنون این وضعیت به نفع جنبش کردها تغییر کرده است. وضعیت کردستان عراق، وضعیت سوریه و بخش کرد نشین آن، و استراتژی کشورهای قدرتمند جهانی در منطقه، در این سرانجام بی تاثیر نبوده است. البته نماینده ناسیونالیستهای ترک یعنی حزب حرکت ملی این شکست را نپذیرفته و مراسم نوروز دیاربکر را سرآغاز تجزیه ترکیه می داند و در صدد است با این روند مبارزه کند. ولی آنچه کاملا واضح است، این است که پروسه آغاز شده، شاید با پیچ و خم های بسیار و متععد، ولی نهایتا به پایان مطلوب که در بر گیرنده منافع دو ملت برادر کرد و ترک خواهد بود، می انجامد