آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

انسان و طبیعت

پرتو افشانی هسته ای – محدوده های آلودگی و پی آمدهای آن

در دوره معاصر پیشرفت جامعه ی بشری انسان نه تنها مقیاس فعالیت تولیدی غیر اصولی خود را درک می کند بلکه هر روز نقش و وابستگی خود را نسبت به وضع محیط زیست هم درک می نماید و به مسئولیت خطیر خود در آلودگی محیط زیست پی می برد. با نهایت تاسف باید گوشزد نمود که این مسئله به طور همه جانبه و با احساس مسئولیت جدی هنوز به طور جامع مطرح نمی گردد. انسان در اکثر موارد از این مسئله سوء استفاده می کند و اگر منافعش مطرح گردد در آن صورت برای یک مدت کوتاه  این مسائل را مطرح می کند. امروز با وجود تلاش های جدی بنیادهای زیست محیطی، محافل علمی بین المللی، رسانه های گروهی مسئله محافظت از محیط زیست در برنامه های ملی – منطقه ای و بین المللی جای خود را نگرفته و از حقوقی، بررسی کامل نگردیده است.

در اوایل قرن بیست و یکم بشریت وارد مرحله ی جدیدی از پیشرفت خود می گردد و آن نوئوسفر(NOOSEFER) می باشد. در این دوره در استفاده از منابع طبیعی و امکانات موجود محیط زیست باید با احیاط کامل عمل کرده، توازن تولید و اقتصاد ملی را رعایت نماید. فعالیت انسانی در این دوره از تکامل باید بر اساس رعایت اصل همزیستی با طبعیت، با عناصر طبیعی، درک قانونمندی فرآیند های طبیعی و غیره انجام گیرد. در شرایط کنونی تکامل خود بشر باید به روابط خصمانه ی خود با “بیوژئوسنوز”، جمعیت های گیاهی و غیره خاتمه داده روابط دوستانه و حسنه با آنها بر قرار نموده همزیستی صلح آمیز با آنها داشته باشد.

توسعه ی سریع علم و صنعت به خصوص در کشورهای پیشرفته، رشد فزاینده ی نیروهای مولده لزوم هدایت آنها را در آینده به مجراهای اکولوژیکی به پیش می کشد. امروز دیگر تولید محصولات هرچه بیشتر و در آمد فزاینده به هر قیمتی نمی تواند ملاک تأمین اقتصاد کشوری یا جمعیتی باشد و فعالیت های تولیدی در تمام کشورها باید در محافل، کمیسیونهای اکولوژیکی بررسی گردیده پاسپورت اکولوژیکی صادر شود و این مسئله باید در قوانین کشوری منعکس گردد. امروز وقت آن رسیده که برنامه های سازندگی و فعالیت های بنیادی کشورها و جمعیت ها  بر اساس وضع موجود و حاکم در محیط زیست و بیوسفر تنظیم گردد و در واقع این فعالیت ها پایه های اکولوژیکی داشته باشد.  

با در نظر گرفتن وجود روابط متقابل بین انسان و محیط عقل و درک انسانی در درجه ی اول متوجه سیستمانیزه کردن تأثیر فعالیت آنتروپوژن خود بر طبیعت و محیط گردیده و سعی می نماید که تدابیر بنیادی برای سلامتی و محافظت محیط زیست به عمل آورد. تحقق این تدابیر در درجه ی اول برای بقای نوع بشر و همه ی موجودات زنده که در محیط زیستمان محیط که انسان با آن به مبادله ی انرژی مشغول می باشد نقش مهمی خواهد داشت.

در راستای تحقق بخشیدن به این تدابیر درجه ی اول باید به تجمع عناصر بیوژن (تمام فورمهای ازت از جملهNo2  NH4, No3, فسفر,Fe,p2o5  Sio2. ) که اساس ترکیب بیوسفر را تشکیل می دهند دقت نماییم این عناصر داری فعالیت بیولوژیکی بوده و در نتیجه استعداد غیر عادی تجمع در واقع از چرخش بیولوژیکی مواد محیط زنده جدا شده نهایتأ یک محیط مسموم کننده و منطقه غیر زنده ایجاد می نماید. به عمل آمدن مقدار زیادی Co2 اکسید کننده ها، هیدریتهای ازت دراتمسفر و همچنین وجود هیدراتهای کربنی «پرنده» در مجموع بسیار مسموم کننده بوده و باعث تخریب محیط زیست و زندگی می گردد. در این بین استعمال با هدف ترکیبات کلر (CL) مواد آلی و فسفر مواد آلی از طرف انسان ها در پروسه ی تولید فشار توکسیکوژن (مسمومیت) را برای خود آنها به مراتب ازدیاد می دهد. در بین تمام آلوده کنندگان آلودگی رادیواکتیویته پرتوافشانی هسته ای محیط زیست بیش از همه ایجاد فلاکت و بدیختی می نماید. در اینجا به جا خواهد بود که درباره ی نقش به خصوص این آلوده کنندگان که سرطانزا بوده ومسئله ساز برای بشریت می باشد توضیح داده شود. رادیونوکلیدها عبارتند از ایزوتویهای غیر ثابت بعضی عناصر شیمیایی که تجزیه گردیده و در این حالت تعداد زیادی انرژی پرتوافشان از خود خارج کرده به محیط زیست می فرستند تاثیر آلی این انرژی در روی ارگانیزم زنده اختصاصی است. به طوری که می دانیم بعضی عناصر شیمیایی غیر از الکترونهای عادی و ثبت ایزوتویهای با خواص رادیوآکتیو نیز دارا می باشند. هسته ی عناصری از پروتونها (P) و نیترونها (n) تشکیل می گردد. باید در نظر داشت که مقدار پروتونها و نیترونها یکسان نیستند. برای مثال در طبعیت چندین ایزوتوب پتاس موجود است. K3919, K4019,K419 در هنگام رآکسیونهای شیمیایی با ساختمان و بافت پوسته ی الکترونها در رابطه مستقیم می باشد. انواع مختلف آتمهای یک عنصری که دارای پرتوی هسته ای یکسان بوده ولی وزنهای مختلفی دارند ایزوتوپ خوانده می شوند. برای مثال کلر طبیعی از ٧٥ درصد ایزوتوپ با تعداد توده ای ٣٥، ٦/٢٤ درصد ایزوتوب با تعداد توده ی ٣٧ می باشد و این در حالی است که وزن محیط آتمی کلر ٤٥٣/٣٥ است. این وضع در مورد عنصر رادیوم (Ra) HL ٤+ Ra ٢٢٢= Ra ٢٢٦ نیز وفق می دهد که نشانگر خرد شدن ذرات این عنصر می باشد که دارای خواص پرتو افشانی هسته ای است در نتیجه این پروسه رادون و هلیوم به عمل می آید این ذرات دارای خواص رادیوآکتیو می باشند. بدین ترتیب پرتوافشانی هسته ای عبارت است از تغییر شکل بدون نظم (خردشدن) هسته آتم بعضی عناصر اورانیوم (u)، توریوم (Th)، رادیوم (Ra) و غیره می باشد که در نتیجه شماره اتم و تعداد توده ی آنها تغییر می نماید. این عناصر، عناصر باخواص رادیوآکتیویته را دارند یعنی عناصری که فقط از ایزوتویهای رادیو آکتیویته تشکیل شده اند. مواد پرتوافشان با سرعت معین و دقیقی به ذرات تقسیم می شوند و این سرعت در مدت تقسیم و خردشدن نصف اتم اندازه گیری می گردد. تقسیم ذرات و خردشدن آنها تابع یک قانونمندی بوده در تسریع یا محدود شدن آن هیچگونه عواملی تأثیر ندارند و این همان خطری است که امروز مناطق آلوده را تهدید می کند. مسئله بر این است که بعضی ذرات پرتوافشان دوره ی پرتوافشانی دراز مدت (تا ١٠ هزار سال بیشتر) دارند. ما امروز قادر نیستیم تاثیری در محدود کردن سرعت این پرتوافشانی داشته باشیم. البته تدابیر غیر فعال کردن (Dezaktiration) ذرات موجود می باشد که آن هم تعیین کننده نیست. اگر عنصر رادیوم را در یک ظرف یا قوطی سربی که دارای سوراخ کوچکی باشد قرار دهیم به وسیله ی جهت های مخصوص شاهد خروج اشعه و یا پرتوافشانی شدید خواهیم بود که در میدان مغناطیسی تقسیم می گردد. اشعه هایی که به طرف شمال منحرف می شوند اشعه های آلفا (a) اشعه هایی که به سوی جنوب متوجه می شوند بتا (B) و اشعه هایی که در میدان مغناطیسی منحرف نمی شوند تا (Y) نامیده می شوند و آنها محتوای الکتریکی ندارند. جالب است که اشعه آلفا (a) عبارت از ذرات با محتوای الکتریکی مثبت بوده و با سرعت ٢٠ هزار کیلومتر در ثانیه در حرکت است. اشعه بتا (B) عبارت است از ذرات با محتوای الکتریکی منفی و سرعتش نزدیک به سرعت نور است. اشعه گاما عبارت است از امواج کوتاه شعاع الکترومغناطیسی می باشد. این اشعه شبیه به اشعه رؤنیکر بوده ولی سرعت انرژی اش از سرعت انرژی و اشعه رونتکن زیادتر می باشد. هر سه نوع این اشعه ها دارای خواص یونیزاسیون بوده و قادرند تا عمق مواد مختلف داخل گردیده و سلول های زنده ارگانیزم و هوا را از هم بپاشند. در حین شعاع پراکنی هسته ای اشعه های a، B، Y بیش از سایرین فعال بوده و در اسرع وقت به محیط زیست و محتویات آن داخل می گردد. این اشعه ها به خصوص به ارگانیزم انسان و حیوان داخل گردیده و به تخریب سلول ها مشغول می گردند. در این بین فعالیت اشعه گاما (Y) بیش از سایرین می باشد و در درجه اول هموگلوبین خون را تجزیه و نابود می کند. در شرایط عادی پروتئین (هموگلوبین) دارای الکترون با بار خنثی می باشد ولی اگر اشعه (Y) داخل آن می گردد الکترونهای هموگلوبین دارای بار منفی می شوند که نتیجه خروج پروتون می باشد و در این صورت هموگلوبین خون قادر نیست اکسیژن را از ریه ی ارگانیسم گرفته به سلول های مغز و قلب برساند. جالب است که هموگلوبینهای با بار منفی در شرایط عادی قادرند پرتون هموگلوبینهای اطراف را هم خارج کرده فعالیت آنها را فلج نماید. بدین ترتیب (با در نظر گرفتن میزان اشعه پراکنی) اشعه هسته ای به طور زنجیروار و پی گیر هموگلوبین های خون را از بین برده فعالیت ارگانیسم را فلج کرده و باعث نابودی آن می گردد. از نقطه ی نظر اکولوژیکی اشعه پراکنی هسته ای یک عامل بسیار خطرناک آبیوتیک (Abiotik) می باشد. در اینجا باید در نظر گرفت که پراکنی هسته ای در میزان اوپتیمال و یا کمتر از آن باشد تأثیر مثبتی در ردوکس پتانسیل (REDOUX POTENCİEL) ارگانیسم و سوخت و ساز سلول های سیستم تنفس هورمونال آن ها می گذارد. امروز کاملأ مشخص گردیده که اشعه های تخریب کننده دارای ٣ منبع اساسی می باشد.

1- اشعه های فضایی که به سطح زمین می رسند، ٢- اشعه پراکنی عناصر رادیوآکتیو که در ترکیب پوسته ی زمین می باشند (خاک سنگ های مادر، آب اقیانوسها، آبهای زیر زمینی و غیره) ٣ – اشعه پراکنی هسته ای که با رادیونوکلیدهای ارگانیسم انسانها و احشام در رابطه می باشد. تمام تیپ های اشعه پراکنی که در بالا بدانها اشاره شد جمعأ اساس اشعه پراکنی رادیوآکتیویته طبیعی را تشکیل می دهند. در شرایط معاصر جوامع بشری فشار تمام عیار رادیاسیون در روی انسان از دو سوم فعالیت فوق اشعه پراکنی رادیوآکتیو طبیعی و یک سوم      منابع اشعه پراکنی آنتروپوژن تشکیل می گردد. در اینجا باید تذکر داد که اساس اشعه پراکنی رادیوآکتیویته طبیعی در مناطق مختلف کره ی زمین متغیر بوده (ماکسیموم – مینیموم) و موجودات زنده ی این مناطق در دوره ی تکامل خود با محیط رادیوآکتیویته خود سازگاری پیدا کرده اند و اگر فون (اساس) اشعه پراکنی هسته ای طبیعی بر اثر تأثیر اشعه پراکنی مصنوعی ازدیاد یابد در آن صورت زندگی موجودات زنده به خطر خواهد انداخت. در وضع کنونی بیوسفر، در شرایط ازدیاد فزاینده فضولات از جمله ضایعات و مواد سرطانزا که به طور نا منظم و بدون درک پی آمدهای آن بیوسفر انداخته می شود به آسانی به تمام نقاط کره ی زمین رسوخ پیدا کرده باعث تجمع و لوکالیزه شدن مواد رادیوآکتیویته گردیده به عامل اساسی آلوده کننده به بیوسفر در مقیاس جهانی تبدیل می گردد. اشعه پراکنی هسته ای مصنوعی که نتیجه ی فعالیت آنتروپوژن انسانها است در درجه ی زائیده ی آزمایشات سلاح های اتمی، حوادث تخریبی در نیروگاه های اتمی و همچنین خنک شدن رآکتورهای اتمی این نیروگاهها، دفن مواد زائد اتمی، استثمار معادن اورانیوم همچنین استفاده از جهازهای اتمی در طب (معالجه با اشعه و غیره) می باشد.

در حدود ٣٠ درصد اشعه ای که به ارگانیزم جانداران می رسد از این منبع تأمین می گردد. بدین ترتیب در شرایط معاصر در طبیعت اشعه پراکنی هسته ای طبیعی، آلودگی مصنوعی اشعه پراکنی موجود است که در رابطه با میزان آن در ارگانیزم جانداران یک تغییرات (ترانسفورماسیون) و جابه جایی بدون بر گشت ایجاد می نماید که در نتیجه ی آن روند فرآینده های با منشاء آنتوژنز و فیلوژنز که در دوره ی تکامل شکل گرفته تغییر داده به تخریب ارگانیزم می انجامد در رابطه با این مسئله امروز دانشمندان، محققین، دست اندرکاران زیست محیط، بهداشت، آکولوژیکی باید برای خاکهای با خواص ژنتیکی مختلف آبهای طبیعی و محیط فضایی در واقع برای محیطی که انسان باید در آنجا به طور مسالمت آمیز با طبیعت زندگی نماید جداول اکولوژیکی و بهداشتی که نشان دهنده ی میزان اوپتیمال اشعه پراکنی است تنظیم کرده رهنمودها و توصیه های پیشگیرانه از پی آمدهای آن ارائه نمایند.

در اینجا به جا است که مشخصات محیط طبیعی را در رابطه با آلودگی رادیوآکتیویته بررسی نماییم. در بین بنیادهای ترکیبی بیوسفر اتمسفر نقش بسیار حساس دارد. معین گردیده که آلودگی هسته ای در اتمسفر به طورکلی در وضع آئروزولی می باشد که در نتیجه بعضی حوادث جوی به خصوص حرارتی در شرایط معین تحت تأثیر قوه ی گراوتاسیون (gravitation) بر روی خاک، پوشش گیاهی و منابع آبی می نشیند. امروز برای عناصر با خواص رادیوآکتیویته سزیوم (CS)، توریوم (Th)، اورانیوم (u)، پکوتونیوم (Pu)، رادیوم (Ra) مقادیر اوپتویوم در اتمسفر معین نگردیده. در کشورهای سوسیالیستی سابق اوپتویوم عنصر سترونسیوم (Szgo) در اتمسفرمعین گردیده بود. نهادهای زیست محیطی و نهداشتی مواظفند که جدول عناصر رادیوآکتیو در اتمسفر را تنظیم و مقدار اوپتیوم آنها را معین نمایند در غیر صورت هیچگونه تدابیر پیشگیری از پیامدهای احتمالی نمی تواند تحقق یابد. بر طبق تحقیقات اولیه انجام شده در بعضی نقاط ایران در اتمسفر عناصری مانند ٩٠ Sz  و ١٣٧- Cs و توریوم (Th)، پتاسیوم K غیره موجود می باشد که منشاء آلودگی هسته ای است.

یکی از بنیادهای اساسی طبیعت هیدروسفر باشد. امروز معین گردیده که هیدروسفر یکی از کانالهای اساسی نقل و انتقال و تجمع (در رسوبات) مواد رادیوآکتیو در سیستم «آب، خاک، گیاه و انسان» به شمار می رود. مواد رادیوآکتیو موجود در اتمسفر در درجه ی اول در آب حل شده و به خاک منتقل می گردد و از همین راه هم آبهای زیرزمینی آشامیدنی را آلوده نماید. در حال حاضر در جهان جداول تصدیق شده به منظور ارزیابی درجه ی آلودگی منابع آبی از نظر اکولوژیکی موجود نمی باشد ولی در بعضی کشورها حدود امنیت رادیولوژیکی وجود دارد که در آن میزان اوپتوم رادیونوکلیدها در اکوسیستم های آبی نشان داده شده. این محدوده ها نشانگر نسبت محدوده ی مقدار مواد رادیوآکتیویته سالانه به حجم آب می باشد که به وسیله ی آب و ارگانیزم انسان و یا ارگانهای بدن در مدت سال داخل می شود. مقدار معین شده ی عناصر رادیوآکتیو خطرناک مانند استرونسیوم ٩٠، سزیوم – ١٣٧ در منابع آبی که به مدت زیادی در آب مانده و فعالی می نمایند ١٠/٤٠ K/L (برای استخوان) و ١٠   ٥/٦ – ٥/١ L /K (برای تمام بدن) می باشد. این محدوده ها برای مؤسسات طبی و بهداشتی معین گردیده و دارای ارزش تخمینی می باشند. لازم به تذکر مخصوص می باشد که عناصر رادیوآکتیو در تحرک بوده در ارگانیزم در تمام موجودات و آبزیان تجمع یافته تغییر شکل می دهند و به چرخش بیولوژیکی مواد می پیوندند. در مخازن آبی (شیرین) و مجراهای آبی عناصر و مواد رادیوآکتیو در رسوبات ته نشین می شوند. آنها همچنین در ارگانیزم گیاهان آبی هم انباشته می شوند. یک قسمت کوچکی از مواد رادیوآکتیو به طور برابر در آب حل می شوند که از نقطه نظری تئوری و تجربی یک قانونمندی مهمی به شمار می رود. مسئله در این است که در رسوبات ته نشین مخازن آبی مقدار زیادی کلرنوئیدها، مواد رسی موجود می باشند که دارای استعداد بسیار زیادی در جذب مواد رادیوآکتیو می باشند. در بعضی موارد فرآیند جذب مواد رادیوآکتیو به قدری دامنه دار است که آب این مخازن نسبتأ «تمیز» بوده به خواستها و نرمهای بهداشتی جوابگو می باشد. البته باید تذکر داده شود که امنیت رادیولوژیکی مخازن آبی که به وسیله ی در وضع کنونی بیوسفر، در شرایط ازدیاد فزاینده فضولات از جمله ضایعات و مواد سرطانزا که به طور نا منظم و بدون درک پی آمدهای آن به بیوسفر انداخته می شود به آسانی به تمام نقاط کره ی زمین رسوخ پیدا کرده باعث تجمع و لوکالیزه شدن مواد رادیوآکتیویته گردیده به عامل اساسی آلوده کننده به بیوسفر در مقیاس جهانی تبدیل می گردد. اشعه پراکنی هسته ای مصنوعی که نتیجه ی فعالیت آنتروپوژن انسانها است در درجه ی اول زائیده ی آزمایشات سلاح های اتمی، حوادث تخریبی در نیروگاههای اتمی و همچنین استفاده از جهازهای اتمی در طب (معالجه با اشعه و غیره) می باشد.

در حدود ٣٠ درصد اشعه که به اورگانیزم جانداران می رسد از این منبع تأمین می گردد. بدین ترتیب در شرایط معاصر در طبیعت اشعه پراکنی هسته ای طبیعی، آلودگی مصنوعی اشعه پراکنی موجود است که در رابطه با میزان آن در ارگانیزم جانداران یک تغییرات (ترانسفرماسیون) و جابه جایی بدون برگشت ایجاد می نماید که در نتیجه ی آن روند فرآیندهای با منشاء آنتوژنز و فیلوژنز که در دوره ی تکامل شکل گرفته تغییر داده به تخریب ارگانیزم می انجامد در رابطه با این مسئله امروز دانشمندان، محققین، دست اندرکاران زیست محیطی، بهداشت، آکولوژیکی باید برای خاکهای با خواص ژنتیکی مختلف آبهای طبیعی و محیط فضایی در واقع برای محیطی که انسان باید در آنجا به طور مسالمت آمیز با طبیعت زندگی نماید جداول اکولوژیکی و بهداشتی که نشان دهنده ی میزان اوپتیمال اشعه پراکنی است تنظیم کرده رهنمودها و توصیه های پیشگیرانه از پی آمدهای آن ارائه نمایند.

در اینجا به جا است که مشخصات محیط طبیعی را در رابطه با آلودگی رادیوآکتیویته بررسی نماییم. در بین بنیادهای ترکیبی بیوسفر اتمسفر نقش بسیار حساس دارد. معین گردیده که آلودگی هسته ای در آتمسفر به طور کلی در وضع آئروزولی می باشد که در نتیجه بعضی حوادث جوی به خصوص حرراتی در شرایط معین تحت تأثیر قوه ی گراوتاسیون (gravitation) بر روی خاک، پوشش گیاهی و منابع آبی می نشیند. امروز برای عناصر با خواص رادیوآکتیویته سزیوم (CS)، توریوم (Th)، اورانیوم (u)، یکوتونیوم (Pu)، رادیوم (Ra) مقادیر اوپتیوم در آتمسفر معین نگردیده. در کشورهای سوسیالیستی سابق اوپتویوم عنصر سترونسیوم (Szgo) در آتمسفر در حدود K/L  معین گردیده بود. نهادهای وقت به محیط زیست و محتویات آن داخل می گردد. این اشعه به خصوص به ارگانیزم انسان و حیوان داخل گردیده و به تخریب سلول ها مشغول می گردند. در این بین فعالیت اشعه گاما (y) بیش از سایرین می باشد و در درجه اول هموگلوبین خون را تجزیه و نابود می کند. در شرایط عادی پروتئین (هموگلوبین) دارای الکترون با بار خنثی می باشد. ولی اگر اشعه(y)  داخل آن می گردد الکترونهای هموگلوبین دارای بار منفی می شوند که نتیجه خروج پروتون می باشد و در این صورت هموگلوبین خون قادر نیست اکسیژن را از ریه ی ارگانیسم گرفته به سلول های مغز و قلب برساند. جالب است که هموگلوبینهای با بار منفی در شرایط عادی قادرند پرتون هموگلوبینهای اطراف را هم خارج کرده فعالیت آنها را فلج نماید. بدین ترتیب (با در نظر گرفتن میزان اشعه پراکنی) اشعه هسته ای به طور زنجیروار و بی گیر هموگلوبین های خون را از بین برده فعالیت ارگانیسم را فلج کرده و باعث نابودی آن می گردد. از نقطه ی نظر اکولوژیکی اشعه پراکنی هسته ای یک عامل بسیار خطرناک آبیوتیک (Abiotik) می باشد. در اینجا باید در نظر گرفت که اشعه پراکنی هسته ای در میزان اوپتیمال و یا کمتر از آن باشد تأثیر مثبتی در ردوکس پتانسیل (REDOU POTENCİEL) ارگانیسم و سوخت و ساز سلول های سیستم تنفسی هورمونال آن ها می گذارد. امروز کاملأ مشخص گردیده که اشعه های تخریب کننده دارای ٣ اساسی می باشد.

١- اشعه های فضایی که به سطح زمین می رسند، ٢- اشعه پراکنی عناصر رادیوآکتیو که در ترکیب پوسته ی زمین می باشند (خاک، سنگ های مادر، آب اقیانوسها، آبهای زیرزمینی و غیره) ٣- اشعه پراکنی هسته ای که با رادیونوکلیدهای ارگانیسم انسانها و احشام در رابطه می باشد. تمام تیپ های اشعه پراکنی که در بالا بدانها اشاره شد جمعأ اساس اشعه پراکنی رادیوآکتیویته طبیعی تشکیل می دهند. در شرایط معاصر جوامع بشری فشار تمام عیار رادیاسیون در روی انسان از دو سوم  فعالیت فون اشعه پراکنی رادیوآکتیو طبیعی و یک سوم    منابع اشعه پراکنی آنتروپوژن تشکیل می گردد. در اینجا باید تذکر داد که اساسش اشعه پراکنی رادیوآکتیویته طبیعی در مناطق مختلف کره ی زمین متغیر بوده (ماکسیموم – مینیموم) و موجودات زنده ی این مناطق در دوره ی تکامل خود با محیط رادیوآکتیویته خود سازگاری پیدا کرده اند و اگر فون (اساس) اشعه پراکنی هسته ای طبیعی بر اثر تأثیر اشعه پراکنی مصنوعی ازدیاد یابد در آن صورت زندگی موجودات زنده را به خطر خواهد انداخت.

 رادیونوگلیدها آلوده گردیده اند هر قدر هم جذب آنها به وسیله ی مواد رسی زیاد باشد باز هم نسبی باید تلقی گردد و این بدین معنی است که پتانسیل بیولوژیکی آب قادر نیست که بیش از حد ممکن اشعه هسته ای را در خود تجمع دهد. تأثیر در فرآیند چرخش بیولوژیکی موجودات زنده قادرند به مقدار زیادی مواد رادیوآکتیو را در ارگانیزم خود تجمع دهند که برای زندگیشان خطرناک خواهد بود و همین خطر برای کسانی که از محصولات آبزیان استفاده می کنند نیز موجود می باشد.

البته باید در نظر گرفت که در مخازن آبی آلوده به مواد پر توزا بیش از همه عناصر خطرناک استرونسیوم (٩٠Sz) و سزیوم –  ١٣٧(١٣٧Cs) تجمع می یابند که دوره ی پرتوافشانی ذراتشان هزار سال می باشد و خودشان بسیار مسموم کننده هستند. مواد رادیوآکتیو که به ارگانیزم آبزیان راه می یابند به منبع دائمی پرتوافشانی تبدیل می شوند. این پروسه بیشتر در مواردی رخ می دهند که مواد در سلول های معینی تجمع می یابند و به طور لوکال به پرتوافشانی می پردازند و بدین ترتیب سلول هایی را که در نزدیکی خود دارند زیر ضربه می گیرند. در بعضی موارد در شرایطی مقدار مواد پرتوزا کم بوده ولی پرتوافشانی به طور دائم انجام می گیرد. سلول های ارگانها و ارگانیزم شدیدأ زیر ضربه قرار گرفته مورد تغییرات موتاژن واقع می شوند. باید تذکر داد که نتایج و ثمره ی منفی رادیولوژیکی می تواند در شرایطی هم رخ دهد که ارگانیزم آلوده مقدار کمی انرژی ببلعد. در شرایط تاثیر دائمی رادیوآکتیو مخازن و منابع آبی آبزیان اکوسیستم های آبی به خصوص ماهی ها برای مصرف خطرناک خواهند بود که این خود باعث ترک ماهیگیری خواهد شد زیرا ماهی ها و سایر محصولات آبی برای مصرف انسان و حیوان خطرناک خواهند بود. در شرایط تأثیر دائمی مواد پرتوزا احتمال از بین رفتن نوع های آبزیان زیاد می باشد در عوض نوع هایی به وجود خواهند آمد تحت تأثیر مواد پرتوزا مورد تغییرات موتاژن قرار گرفته اند. این مسئله باعث تغییرات در ساختار بیولوژیکی منابع آبی بوده که منجر به تغییرات بنیادی روابط بیولوژیکی خواهد شد و این هم به نوبه ی خود باعث تغییر فرآیند هیدروبیولوژیکی می گردد که در تشکیل کیفیت آب و محصول دهی منابع آبی تأثیر بسیار منفی خواهد گذاشت.

در تشکیل فون (اساسی، زمیر، رادیوآکتیویته طبیعی پداسفر (PEDACFER) نقش به سزایی دارد. وضع طبیعی پرتوافشانی خاک با با وجود عناصری مانند (٤٠-  Th,K,     Ra Ae,) رادیوم، آرسنیوم، توریوم و پتاس ٤٠ تعیین می گردد.

این عناصر در خاک به طور دائم تغییر شکل داده و خانواده های عناصر پرتوافشان و ایزوتوپها را که دوره ی پرتوافشانی شان مختلف می باشد به عمل می آورند. در خاک به مقدار کمی هم ١٤- C موجود می باشد. ولی در بعضی معادن فلزی مقدار آن زیاد می باشد. کمترین میزان پرتوافشانی طبیعی در تمام نقاط جهان مشاهده می گردد و عناصر طبیعی پرتوافشان در تمام سنگ های مادر، خاکها و منابع آبی موجود می باشد. تجمع عناصر پرتوافشان طبیعی در خاک با مقدار آنها در سنگ های مادر در رابطه ی مستقیم می باشد. در خاکهایی که بر روی سنگ های اسیدی تشکیل گردیده اند عناصر پرتوافشان و ایزتوپهای آنها زیادتر از خاکهایی است که بر روی سنگ های اساسی تشکیل گردیده اند. خاکهای با بافت سنگین و رسی هم عناصر پرتوزا و ایزوتوپهای آنها نسبت به خاکهای با بافت سبک زیادتر می باشد در خاکهای آللوویال (ALLUVİAL) و ترانس آللوویال (TZANS ALLUVİAL) مقدار توریوم به مراتب بیشتر از رادیوم، در خاکهای آکومولیاتیو (AKKOUMOULYATİV) مقدار رادیوم زیادتر از سایر عناصر می باشد. میانگین مقدار اورانیوم (u) در خاک ١٠- ١، توریوم (Th) ١٠- ٦، ردیوم (Ra) ١٠- ٨، پتاس ١٠x ٣- ٤٠ درصد می باشد. فون (زمین) مصنوعی پرتوافشانی در خاک در درجه ی اول با آزمایشات و انفجارات آتمی و هسته ای، مواد زائد آتمی و فضولات کارخانه های آتمی مربوط می باشد.  بر اثر این فعالیت آنتروپوژن در خاک مواد و عناصر پرتوافشان و ایزوتوپهای به عمل می آید که در فون (زمین) طبیعی پرتوافشانی  مشاهده نمی گردند. در شرایط آنتروپوژن عناصر با خواص رادیوآکتیو به خاک داخل می شوند که دارای عمر بسی طولانی هستند. آنها عبارتند از سزیوم (١٣٧- Cs)، روتنیئوم (١٠٦- Ru)، استرونسیوم (٩٠S)، منگنز (٤٥ Mn-) و غیره. در بین این عناصر خطرناک ترین آنها ٩٠- Sz ١٣٧ – Cs می باشند که از طرف خاک به طور فشرده جذب می گردند. این عناصر از طرف سیستم ریشه ی گیاهان هم به خوبی جذب گردیده و به سیستم غذایی انسان دست می یابند. این عناصر با کلسیم و پتاسیم روابط بسیار نزدیکی دارند و در ارگانیزم همدیگر را عوض می نمایند. پرتوافشانی هر دو عنصر دارای دوره ی نسبتأ طولانی بوده انرژی پرتوافشانی آنها بسیار زیاد می باشد. مقدار آسترونسیوم و سزیوم در خاکهای با مقدار دخول آنها به خاک از اتمسفر با خواص خود ایزوتوپها و به طور کلی با عوامل خاکسازی در رابطه می باشند. مقدار این عناصر، درجه ی تثبیت آنها در خاک با فورم آنها (محلول در آب، تبادل یونی، دیرحل شونده) و همچنین با خواص خاک در رابطه مستقیم هستند. ریشه ی گیاهان کشاورزی که در خاکهای آلوده با عناصر پرتوافشان مصنوعی کاشته شدند مواد پرتوزا را از خاک جذب کرده و در محصولات گیاهی تجمع می دهند. البته به وسیله تدابیر مخصوص امکان جلوگیری از جذب بیش از حد این عناصر به وسیله گیاهان موجود می باشد. پژوهش های دانشمندان شوروی سابق نشان داد که به استرونسیوم بیش از سزیوم از طرف ریشه ی گیاهان جذب می گردد. گیاهانی که بیشتر به کلسیم احتیاج دارند به مقدار زیادی استرونسیوم – ٩٠ جذب می کنند. استرونسیوم – ٩٠ بیش از سایر عناصر از طرف گیاهان خانواده ی لگومینوز و کمتر از همه از طرف گندمیان جذب می گردد. گیاهانی که با پتاس دوست هستند مانند سیب زمینی، چغندرقند و غیره بیشتر سزیوم – ١٣٧ جذب مینمایند. مصرف کود و آهک در خاکهای پودزولی و اسیدی از جذب استرونسیوم ٩٠ جلوگیری می نماید. مصرف کود پتاس و فسفات در مزارع پروسه ی جذب سزیوم – ١٣٧ از طرف گیاه را محدود می نماید. یکی از مسائلی که پرتوافشانی هسته ای ایجاد می نمایند موتاژ نیز می باشد. عناصر پرتوزا عامل مهم موتوژن به شمار می روند. با در نظر گرفتن وسعت آلودگی هسته ای در مقیاس جهانی- منطقه ای – ملی و پی آمدهای فلاکتبار وجود آن در زندگی بشری، دانشمندان جهان به تحقیق تأثیر آلودگی در ژن فوند انسان مشغول  گردیدند. امروز لزوم پیش فرض راه های تشکیل نئوسفر (دائره ادراک انسانی) که باژن فوند کره ی زمین مشروط می گردد بیشتر احساس می شود. در سالهای اخیر در محافل علمی جهان معین گردیده که حتی تحت تأثیر کمترین میزان پرتوافشانی هسته ای فرآیند موتاسیون به شدت افزایش می یابد و اکثر آنها انحرافات ارثی و بیماری ها را به عمل می آوردند که نتایج فلاکتباری برای نسلهای آینده خواهد داشت. وظایف دانشمندان و محققین در شرایط معاصر نه تنها عبارت از آن است که زندگی را در کره ای زمین نگهدارند بلکه آنها موظفند زندگی نسل های آینده را هم از گزند موتاسیون های مضر، تأثیر آنها را در ارثیت نسل ها حفظ نمایند.

پروفسور دکتر بهروز شکوری 

Facebook
Telegram
Twitter
Email

بخش مربوط به مسئله ملی از کتاب: انقلاب ایران سال‌های  1978-1979/ آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی دارای نشان پرچم سرخ کار، انستیتوی خاورشناسی/ ترجمه. رحیم کاکایی

بخش شکل‌گیری ارگانهای قانون اساسی حکومت بازتاب مسئله ملی در قانون اساسی یکی از مسائل حاد سیاسی- اجتماعی که رهبری

ادامه مطلب