مردم این پیروزی را جشن گرفتند.
با راهیابی تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی جشن و شادی سراسر کشور را فراگرفت. پیروزی مقتدرانه تیم ملی فوتبال ایران بر تیم ملی کره جنوبی که یکی از پر قدرت ترین تیم های آسیایی است، همه را شگفت زده ومردم کشور را غرق شور و شادی کرد. خبرگزاری ها گزارش دادند که در اغلب شهرها وروستاهای کشور مردم بویژه جوانان به رقص و پایکوبی پرداختند. جشن سراسری به خاطر پیروزی تیم ملی فوتبال، در واقع مکمل جشن پیروزی مردم در انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد بود. این گفته ظریف و معنادار بلافاصله در میان مردم نقل شد که: “پاس روحانی را قوچان نژاد گل کرد”. این ظرافت طبع نشان از زیرکی مردم برای پیشبرد امر مبارزه با استفاده از هر پدیده و اهرم سیاسی واجتماعی می باشد. اصولا عرصه ورزش در کشور ما نیز مانند دیگر عرصه های سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی بیمار و آلوده به اغراض سیاسی و و در چنبره باندها است. طبعا این امر مهم از دید مردم پنهان نیست. به همین خاطر این بی توجهی و سوء استفاده مسئولان حکومتی از ورزش بارها مورد اعتراض جوانان کشور در میادین ورزشی واقع شده است. گروه گرایی، باندبازی، دلالی، دخالت های نا بجا دستگاههای دولتی ـ امنیتی و ناکارآمدی مدیران نا لایق و فاقد تخصص لازم و عدم تخصیص بودجه کافی بخصوص برای شهرها و روستاهای دور افتاده کشور از جمله مشکلات عدیده جامعه ورزشی ماست که لطمات جبران نا پذیری به آن وارد کرده است. ماحصل و عملکرد سیاست های غلط در امور اجتماعی از جمله ورزش ناهنجاری هایی مانند اعتیاد، خمودگی و افسردگی و رویکرد به بزه کاری در میان جوانان و حتی کودکان را در پی داشته و دارد. شدت و حدت این بلیه اجتماعی در حدی است که صفحات روزنامه ها و جراید مجاز کشور را نیز در بر گرفته است. هشدار و اعتراض جامعه شناسان و کارشناسان به مقامات ذیربط با بی توجهی آنان روبرو شده است. بی توجهی مقامات رژیم به سلامتی جامعه نگرانی عمیقی در بین خانواده ها بوجود آورده است. نا گفته نماند آنچه بعنوان سرمایه های ملی و معنوی ورزش ایران وجود دارد که گاها در عرصه جهانی خود را نشان می دهد. نتیجه کوشش و تلاش جوانان غیور کشور و حمایت پیشکسوتان و دلسوزان این عرصه می باشد نه مقامات دولتی.
طبعا دولت هایی که به سلامتی روحی و روانی مردم کشورشان می اندیشند. شرایط و امکانات لازم را برای تغذیه سالم، بهداشت و امکانات ورزشی همگانی ایجاد می کنند. نمونه واقعی چنین توجه و برنامه ریزی ها فقط میتوان در نظام های سوسیالیستی جستجو کرد. با نگاهی به تاریخ کشورهای سوسیالیستی، از جمله اتحاد جماهیر شوروی، آلمان شرقی، کوبا و چین و … متوجه این امر مهم می شویم. در این کشورها امکانات ورزشی در اختیار همگان قرار داشت. همه مردم از کوچک تا بزرگ، امکانات رایگان و هم فراقت استفاده از ورزش را دارا بودند. بی جهت نبود که ناهنجاری های اجتماعی در میان جوانان این کشورها بسیار پایین و میادین جهانی ورزش مانند المپیک را از آن خود کرده بودند. بر عکس در نظام های سرمایه داری عرصه ورزش از اختیار همگان خارج و به خواص اختصاص داده می شود. در جهان سرمایه داری ورزش بعنوان کالایی ویترینی و محلی برای سوءاستفاده های کلان مورد توجه است و باندها و مافیای جهانی از قبل ورزش سودهای میلیاردی به جیب می زنند. توجه به ورزش حرفه ای که رسانه های غربی شب و روز مبلغ آن هستند، یعنی امکانات ورزشی از دست رسی همگان خارج و در اختیار تعداد خاصی قرار بگیرد.
در ورزش ایران همانطور که اشاره شد دست های آلوده ای وجود دارد که امکان همگانی و شکوفایی آن را سد کرده است. نیروهای نظامی ـ امنیتی همانطور که در پهنه سیاست و اقتصاد مانع رشد و پیشرفت کشور شده اند. در عرصه ورزش نیز سد بزرگی ایجاد کرده اند. همزمانی جشن و شادی مردم در انتخابات ریاست جمهوری و راهیابی تیم فوتبال ملی ایران به جام جهانی را باید به فال نیک گرفت. شاید ورزش ایران هم زمان با دیگر عرصه های سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی کشور مفری برای برون رفت از وضعیت فلاکت باری که دچار آن است، پیدا کند.