که “خانه خدا” آفرید . !
نابغه ایی که بیش از 600 اثر معماری در نقاط مختلف جهان طراحی نمود , که بیشترین آن اجرا گردید . کمونیستی وفا دار به اید ه های انسانی در کارو زندگی تا آخرین روزهای حیاتش به فعالیت های حرفه ای و خلاقا نه اش پرداخت.
” اسکار نیمایر” که از وی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین چهرههای فرهنگی برزیل در سده بیستم یاد میکنند . گرچه کارش را تحت تاثیربزرگترین معمارجهانی” لو کوربوزیه “آغاز کرد , اما بعد ها راه های دیگری را آزمود . وچنان فراتر از مرزهای کشور خود بر معماری مدرن تاثیر گذاشت که آثارش بخشی جداییناپذیر از میراث فرهنگی ومعماری سده بیستم بهشمار آمد. طرح شهرسازی” برازیلیا “و ساختمانهای آن، که نیمایر به عنوان یکی از طراحان اصلی در آن مشارکت فعال داشت، حدودا 30 سال پس از اجرا در سال 1987 توسط سازمان یونسکو به عنوان یکی از دستآوردهای مهم در زمینه طراحی شهری و معماری در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید؛ افتخاری که کمتر معماری در زمان حیات خود آن را تجربه می کند. وی با حرکت روی منحنی ها استیل معماری نوین را بنیان نهاد . با استفاده از مصالح آهن وپولاد و بتن وشیشه , چون مومی دردست ,بناهای اعظیمی را آفرید که دراندام پرپیچ وخم و قوسهای آسمانی پا درزمین داشت و الهام گیرطبیعتی بود که درآن کشوربا تمام وجود آنرا لمس میکرد. سرآغازجدال ایده های نومعماری برای ذهنی بود که در عصرخویش به آن می پرداخت و خلاقیت اش رهروی شاگردانش درجهان میگردید .اسکار نیمایر میگوید من همچنان از دو خط اصلی دفاع می کـنم:
اول: آن هنر معماری را که، برای تحقـق خلاقیت خود در جستجوی شیوه های نوین معماری است.
دوم: امکانات نامحدود کار با بتون آرمه وجود دارد. چرا نباید در جهت یافتن راههای دیگری برای ساختن مروارید جدیدی بود؟ .زاویه ها و خطوط راست و سخت و انحنا ناپذیر که توسط دست انسان ساخته می شوند مرا مجذوب نمی کنند. آنچه مرا جذب میکند ، قوس هایی آزاد و با احساسی هستند که من در کوه ها، در مسیر رود ها و در اندام زن مورد علاقه ام یافته ام بسیاری از ساختمان های من را باید سیاسی و یا یادمانهای شهری به شمار آورد اما شاید بعضی از آنها بتواند به مردم عادی، این مردم بی قدرت، احساس لذت را منتقل کرد. این همان کاری است که ازدست معمارها بر می آید.درباره کار کرد این نابغه معماری که عمر طولانی را سپری نموده و تا آخرین لحظا ت زندگی به کاروخلاقیت مشغول بوده است . نوشته های بسیاری بازبانهای مختلف از طرف سیاستمداران , احزاب چپ و متخصصان معروف معماری ایرانی وغیر ایرانی از داخل وخارج در سایتها, و ویکی پی دیا ,دیده می شود. گفتگو و مصاحبه و کتابهای مانده از وی باتحلیلهای متفاوت در دیدگاهای تخصصی همه گی از وصف خط انقلابی وی بیان می کنند.
. اسکارنیمایرکه نام کامل وی اسکار ریبروآلمئید سوارس بود, در 15 دسامبر سال 1907 میلادی در شهر” ریو دوژانیرو” برزیل زاده شد. با رفتن به مدرسه، و با پرسه زدنها دروان جوانی را گذراند. سال 1928در سن 21 سالگی ازدواج کرد و صاحب یک فرزند شد . اما آنطور که در کتاب خاطراتش، «منحنیهای زمان» شرح داده است. سرانجام به مدرسه هنرهای زیبای” ریو دو ژانیرو” رفت و به تحصیل معماری پرداخت.و درهمین شهر درسال 1934 از مدرسه هنرهای زیبا” ریو دو ژانیرو” درجه مهندسی معماری دریافت نمود. کارش را در چاپخانه پدرش آغاز کرد .وازطرفی دیگربا عشقی که به رشته اش داشت . با سماجت وکار مجانی در دفتر معماری” لوسیو کوستا “، معمار وشهر ساز نامدار برزیلی مشغول رشته تخصصی خود شد. به این ترتیب سنگ بنای جهانی شدن خویش را بنا نهاد. زمانی که کوستا در دهه 30 میلادی به عنوان سرپرست طراحی ساختمانی جدید برای وزارت آموزش و بهداشت منصوب شد. او برای اینکار تعدادی از معماران جوان را به کار گماشت و از “لوکوربوزیه “، پیشگام معمار مدرن «بینالمللی»، نیز به عنوان مشاور طرح دعوت به همکاری نمود. نیمایر این بار نیز با سماجت کوستا را مجاب ساخت تا او را هم در گروه طراحی جای دهد. از خلال مشارکت در این طرح بود که نیمایر فرصت کار کردن با “لوکوربوزیه ” را یافت. اما اصل قضیه دراین است که , اسکار جوان با ابتکار توانست تغییرات مهمی در طرح” لوکوربوزیه” معمار بزرگ جهانی ایجاد کند واین باعث گردید. سرفصل مهمی در سبک «مدرنیسم برزیلی» گردد.
برازیلیا، نقطه عطف آفرینش
برازیلیا، پایتختی که از هیچ آفریده شد، جزو مشهورترین طرهای شهرسازی و معماری در سده بیستم است. ”یونسکو“، این شهر را درحکم میراث جهانی شناخته است. معماران اصلی این طرح” لوسیو کوستا”، به عنوان شهرساز، و” اسکار نیمایر”، به عنوان معمار ساختمانها بودند. اصول شهرسازی مدرن که در سده بیستم توسط “لوکوربوزیه” تدوین شده بود، هرگز فرصتی نیافته بود تا در چنین مقیاسی طرح بزرگی به آزمون گذاشته شود. فکر ساختن یک پایتخت جدید که در سال 1956 ( 1335 خورشیدی ) در حقیقت ایده ،“جوسیلینو کوبیتسچک“، رئیس جمهوری ترقیخواه برزیل، بود که تصمیم گرفت پایتخت کشور را از “ریودوژانیرو“، واقع در ساحل اقیانوس اطلس، به فلات مرکزی کشور منتقل کند تا توسعه اقتصادی کشور را متعادل سا زد اواز نیمایر که دوستش بود،. شخصاً خواست که در این کار مشارکت، نظارت و طراحی کند. نیمایر علاوه بر نظارت , خود نیز برخی از ساختمانهای شهر را طراحی نمود .که جزو مشهورترین آثار او به شمار میآیند. اقامتگاه ریاست جمهوری، خانه نمایندگان، کنگره ملی برزیل و کاتدرال یا کلیسای جامع برازیلیا ساختمانهای مهمی هستند که توسط خود نیمایر در این شهر جدید طراحی شدند و اکنون از نمونههای مهم معماری سده بیستم به شمار میآیند.
طرح شهرسازی” برازیلیا” و ساختمانهای اعجابآور با حجمهای عظیمش، هم مانند مسکو و دیگر شهرهای بزرگ , قطعاً یک معماری فوتوریستی را به نمایش میگذارد .برای فوتوریستها ماشین، هواپیما و شهرهای صنعتی نشانههای بسیار مهمی بودند چراکه آنها پیروزی انسان بر طبیعت را نشان میدادند.و این نوع معماری هم قرار است اشارهای به آینده و توسعه برزیل باشد.
یکی از نخستین کارهایی که ” اسکار نیمایر” شخصاً طراحی آن را بر عهده داشت و باعث پیشرفت و شهرتش دربرزیل بود. مجموعهای در کنار دریاچه ( یا آبگیر مصنوعی پامپولیا)
که , شامل کلیسا، باشگاه ورزشی گلف و قایقرانی، رستوران و کازینو است. در طراحی این مجموعه” اسکار نیمایر” آرام , آرام از سبک خشک” لوکوربوزیه” فاصله گرفت و قوسها و انحناها را در کار خود وارد کرد و فرمهای آزاد را بیش از پیش به کار گرفت..
کلیسای کوچک سن فرانسیس آسیزی در کنار آبگیر پامپولیا، یکی از اقدامات انقلابی نیمایر بود. ساختن چهار قوس بزرگ” سهمی” یا “شلجمی”شکل با استفاده از بتن پیشتنیده و به کارگیری فرمهای آزاد در ساخت این کلیسا، در زمان خود بدون تردید یک جسارت و نوآوری بود. پذیرش این کلیسای مدرن برای اسقفهای کاتولیک، به دلیل نوع معماری و همچنین نقاشیهای دیواریاش، ناممکن بود و آنها تا سالها از تقدیس و تبرک کردن این ساختمان به عنوان کلیسا خودداری میکردند. در حقیقت در طرح این کلیسا بود که نیمایر خود را از برخی قید و بندهای معماری “کارکردگرا” آزاد کرد.
(کارکردگراییبه سبک معماریای گفته میشود که عملکرد ساختمان یا طرح معماری بیشتر از دیدگاههایی دیگر مانند زیبایی- اقلیم مد نظر طراح میباشدو.
” سهمی” در ریاضیات مکان هندسی نقاطی از صفحه است , که از یک خط واز یک نقطه هم فاصله هستند. این منحنی که” شلمجی” هم نامیده می شود یکی از مقاطع مخروتی می باشد. زیراز تقاطع یک صفحه ویک مخروط می تواند بوجود آید).
یکی از کارهای ماندگارنیمایر طراحی ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک است. کارمشترک بالوکوربوز معمار سوئیسی، که با این طرح شهرتی جهانی یافت. نیمایر پس از جنگ جهانی دوم زمانی که شهرت وی در سطح جهان در حال اوج گرفتن بود، از او برای پیوستن به پروژه طراحی ساختمان سازمان ملل در نیویورک دعوت شد. اگرچه در ابتدا طرح شخص نیمایر برای ساختمان سازمان ملل تصویب شده بود، اما در نهایت طرحی که ترکیبی است از طراحی او و” لوکوربوزیه” مورد توافق قرار گرفت و ساخته شد. در این طرح ساختمانهای دبیرخانه، مجمع عمومی، تالار اجتماعات و کتابخانه جدا از یکدیگر قرار دارند. بلندترین ساختمان مجموعه، ساختمان 39 طبقهای دبیرخانه است که دفتر دبیرکل سازمان ملل در طبقه 38 آن قرار دارد. معماری ساختمان به سبک مشهور به «سبک بینالمللی» است؛ سبکی که خصوصیات اصلی آن تأکید بر حجم، تعادل در طرح و دوری جستن از تزئینات در معماری است. نیمایر معتقد بود زیبایی حاصل ” استقرار صحیح ساختمانها در فضاست “.
نیمایر آثار معروفی را در سطح جهانی با الهام از منحنی ها طراحی کرد که از جمله آنها می توان به مقر “حزب کمونیست فرانسه در پاریس”، مسجد،و مرکز مدنی و دانشگاه الجزیره در الجزایر، خانه فرهنگ هاوره فرانسه، دانشگاه قسطنطنیه الجزایر، ساختمان انتشارات موندادوری میلان ایتالیا، مجلس امریکای لاتین در شهر سائوپائولوی برزیل، مرکز توسعه جهانی زبان پرتغالی در لیسبون پرتغال و مرکز فرهنگی بین المللی آولیس اسپانیا اشاره کرد..
اسکار نیمایر در سال 1945 عضوحزب کمونیست برزیل شد.او میگفت من از یک خانواده کاتولیک متعـصب برخاسته ام (در منزل ما، عکس پاپ رم از دیوار آویخته است). اما، من در سنین جوانی، به علل بی عدالتیها و نابرابریهای اجتماعی پی بردم وبه صفوف سازمان«نجات سرخ» پیوستم و پس از آن به عضویت حزب کمونیست برزیل درآمدم واین، گام درستی بود..و “همه انسانهای خوبی که در زندکی دیده ام کمونیست بودند.”
در سئوال اینکه شما، کمونیست، هستید و کلیسای جامع “ترنو ونتسا”، یکی از زیباترین و بهترین بناهای کلیسای برزیل را آفریدید و کلیسا های دیگر با اهمیت از طرحهای شما محسوب می شود. اعتقادات مارکسیستی شما، چگونه با مکانهای دین سا لاری سازگاری دارد ؟ نیمایر در پاسخ می گوید “اعتقادات مارکسیستی من امروز محکم تر و عـمیق تراز هر زمانی است. کمونیسم را با قهرمانیهای خلقهای روسیه در مقابل فاشیسم بخوبی درک می کـنم و از آن الهام می گـیرم. البته که، من این باورهای سیاسی- ایدئولوژیک خود را در تضاد باهنر معماری ام در ساختن معابد نمی بینم. من به خدا ایمان ندارم، ولی، به مؤمنان احترام می گذارم.” … ”ما خیلی زود فهمیدیم که باید چیزهایی را تغییر دهیم. و گذرگاه این تغییر، حزب کمونیست بود. من به حزب پیوستم و با وجود همه فراز و نشیبهایی که زندگی تحمیل کرده است، عضو آن باقی ماندم.“ و از جمله این نشیبها، پیگرد و تبعید بود، که تنها عزمم را برای مبارزه در راه عدالت اجتماعی راسختر کرد”. تعهد او با فروریختن سوسیالیسم شوروی خدشهدار نشد، و او، در سال 1992، و در شرایط دشوارِ جهانی پس از سقوط سوسیالیسم در اتحاد شوروی و کشورهای اروپای شرقی، در برابر کوششهای انحلالطلبانه بهمنظور پایان دادن به فعالیت“حزب کمونیست برزیل“، مقاومت کرد و به پاسِ این کوشش، به مقام “صدر حزب کمونیست برزیل“ انتخاب شد.
تعلق سیاسی” اسکار نیمایر” به کمونیسم باعث شد که پس از کودتای نظامی 1964 ( 1343خورشیدی) بدفتر های وی حمله بردند و کارهای اورا متوقف ساختند او در سال 1966 مجبور به ترک کشور شد و دفتر کارش را در پاریس تأسیس نمود. در این سالها او پروژههایش را در فرانسه و کشورهای دیگر طراحی میکرد و میساخت.” دفتر مرکزی حزب کمونیست فرانسه” نیز جزو کارهای او در این دوران است. او همچنین مرکز نمایشگاههای بینالمللی شهر طرابلس در لبنان را نیز طراحی کرد، اما آغاز جنگهای داخلی لبنان باعث شد تا این پروژه نیمهکاره رها شود
با پایان دیکتاتوری نظامی در سال 1985، نیمایر پس از بازگشت به کشورش دوباره به خلق آثار معماری پرداخت. مجموعهی «یادمان آمریکای لاتین» در سائوپولو جزو کارهای مهمی است که پس از بازگشت به کشور ساخت. کار مشهور دیگرش، موزه هنرهای معاصر در شهر نیتروی برزیل می باشد, که روی صخرهای بلند و رو به خلیج واقع شده. ساختمان با گنبد برافراشته و راه مارپیچی که از روی صخره به آن میرسد، مانند یک سفینه فضایی یا به قول خود” نیمایر مانند گلی است که بر فراز آبها معلق است”. در سال 1988 نیمایر جایزه معماری پریتزکر” در معماری را به دست آورد.این جایزه در حد نوبل است.”
(جایزه معماری پریتزکر جایزه ای است که هر ساله توسط بنیاد “هات”, برای بزرگداشت به یک معمار زنده داده میشود که آثارش ترکیبی از استعداد, بینش معماری و تعهد است. کسی که با آثارش توانسته جامعه بشری را به سوی پیشرفت هدایت کند و محیط زندگی افراد را با هنر معماری زینت دهد.
برنده این جایزه هر ساله در بهار انتخاب و معرفی شده و طی مراسمی جوایز وی اهدا میشوند.
(اولین برنده زن جایزه پریتزکر معماری, “زاها حدید”, معمار انگلیسی عراقی الاصل بود.
همچنین جوانترین برنده این جایزه” ریایو نی شیزیوا “با 44 سال سن بود.) “اسکار نیمایر “جوایز دیگری را نیز دریافت نمود از جمله
جایزه لنین در سال 1963، جایزه بنیتو خوارز در سال1964، جایزه ژولیت کوری در سال1965، سال 1989 یاد بود آمریکای لاتین درسائولو را طراحی کرد. جایزه ولیعهد اسپانیا موسوم به پرینسیپه استوریاس در رشته هنر در سال1990 میلادی را دریافت نمود .1991 پروژه موزه هنرهای معاصر در نیتروی، در ریو دِو ژانیرو را طراحی کرد.1994موزه انسان و سپهر او در برازیلیا، و برج اِمبراتل در ریو دِ ژانیرور را طراحی کرد.1995 بنای یادبود بمناسبت صدسالگی بلو هوریزونته را ساخت. ۱۹۹۸: مدال طلای مؤسسه معماری بریتانیا را دریافت کرد. 2001 پروژه بنای ضمیمه هتل قصر کوپاکابانا در” ریو دِو ژانیرو”، موزه فیلم در نیتروی را طراحی
کرد. با ورود به سده بیست و یکم، و در حالی که نیمایر به آستانه نود سالگی رسیده بود، همچنان دفتر و استودیوی طراحی خود را در شهر “ریو دو ژانیرو” اداره میکرد. موزه اسکار نیمایر یا «موزه جدید» در سال2002 ساخته و افتتاح شد. او این پروژه را در سن 95 سالگی طراحی کرد.
2003 ستاره های تالار سخنرانی ایبیراپوئرا را ساخت. 2004 در تالار بادبود میجی در توکیو نشان سلطنتی پرائمیوم را دریافت کرد. ژانویه 2005یک طرح معماری را به محل موزه نشانهای بنیاد پرنس آسوتریا و به هیأت امنای آن بنیاد هدیه میکند.
2007 صد ساله شد دولت برزیل سال 2007 (1386)را به مناسبت صد سالگی این چهره ملی سال” اسکار نیمایر” نامید.
و نشانها و القابی، از آنجمله نشان دوستی دولت روسیه را دریافت کرد. 2008نمایشگاه «صدسالگی نیمایر» به کشورهای بسیاری در اروپا و آمریکای جنوبی در صفر بود.واین سال از مجسمه ای که به کوبا هدیه کرده است در دانشگاه علوم کامپیوتری پرده برداری میشود. وپروژه بندر موسیقی برای پارک یورکویزا در روساریو آرژانتین را درهمین سال طراحی میکند. برج تلویزیونی برازیلیا، که آخرین کارهای نیمایر بود در سال 2012 در این شهر ساخته شد.سالهای که وی دائما با بیمارستا ن سرکار داشت.
نیمایر در فعالیت های اجتماعی و سیاسی برای یاری به محرومان تلاش می کرد. او گفته بود که همیشه در تلاش است که معماری را به خدمت مردم زحمتکش در آورد و به زندگی آنها اندکی نشاط و شادی وارد کند. .نمونه سال1996 طرح یادبود الدورادو را اجرا نمود و آنرا به جنبش دهقانان بیزمین تقدیم کرد.
و میگفت ” سازندگی باید منعکس کـننده عقـیده و عمل در جهت مخالفـت با روابط غیر هومانیستی برعلیه انسان و در سمت مخالفـت با بی عدالتیهای اجتماعی باشد.” و” فعالیت در عرصه فرهنگی، باید رابطه تـنگاتـنگی با تلاش در جهت بلوغ انسان و ساختن دنیای عادلانه و همبسته در شرایط بهبود کیفی آگاهی ها باشد. این مسئله ای است که، من نگران آن هستم. فارغ التحصیلان مؤسسات آموزش عالی کشور من، بدون اینکه درک درستی از مشکلات زندگی داشته باشند، آنجا را ترک می کـنند. ما به متخصصانی که، اطلاعات آنها فقط به رشته تخصصی خود مربوط می شود، نیاز نداریم. ضروری است،که جوانان باید به مبارزه برای جهانی بهتر و عادلانه تر تربیت شوند. در این باره، من در کتاب خود، تحت عنوان « انسان و زندگی» که، بزودی چاپ خواهد شد، مفصل توضیح داده ام.”
“آنیتا”، همسر این نابغه برزیلی هنر معماری، که 75 سال با او زندگی کرد، در سال 2004 درگذشت. دختر این زن و شوهر به نام “آنّا ماریا“، اوایل سال 2012میلادی در سن 82 سالگی درگذشت. از “اُسکار نیمایِر“ پنج نوه، سیزده نتیجه، و هفت نبیره به جامانده است .ازجمله” لوسیا کابیرا ” همسر دوم که درسن 99سالگی درسال 2006 با وی ازدواج کرد.
“اسکارنیمایر”شخصیتی است ,که آخرین روزهای زندگی اش تا اوایل سال2012، در دفتر کارش که به ساحل ”کوپاکابانا“ی ریودوژانیرو مشرف بود، روی پروژههای جدید کار میکرد، و میزبان جلسههای هفتگی بحثهای سیاسی با دوستانی بود که به دیدنش میآمدند. حتی در بیمارستان هم مهندسان به دیدنش می رفتند که تا درباره طرحهای در دست اجرا با اومشورت کنند.دیدار دائمی نوه هاو نبیره ها وعشقی که بوی می ورزیدند نشانه بار انسانی بود که تا لحاظ آخر شمع وجودش گرما دهنده باز مانده گانش بود.درنهایت این مشعل نوگرای انقلابی که ده روزمانده بود به 105 امین سالگردش ,درتاریخ چهارشنبه ,5 دسامبرسال 2012 در ساعت بیست یک و55 دقیقه جای خویش را به شاگردانش به ارث گذاشت. وی را به کاخی سپردند که خود طراح آن بود. “دیلما روسف ” رئیس جمهور برزیل در کنار کاخ , با افتخار با کف زدنها و با تجلیل نیمایر را انقلابی بزرگ و استاد معماری نوین توصیف نمود.باید اضافه نمود , این پایان آغازی است, برای بازمانده گان راه وی , در جهان آرمانی وخلاقیت معماری . زیرارسانه های جهانی نوشتند.
” اسکار نیمایر یک کمونیست وفادار تا آخر عمر، دوست نزدیک فیدل کاسترو که در مخالفت با دیکتاتوری نظامی 21 ساله برزیل، کشورش را ترک کرد، بی خدایی بود که طراحی” کلیسای جامع برازیلییا” با معماری منحصر به فرد را در کارنامه خود دارد..”. او نه تنها چهره برزیل معاصر را ترسیم , بلکه جلوه معماری را در مهمترین مکان های دنیا دگرگون کرد.”. او معماری را به گردش آزاد رنگ و نور و فضا نزدیک نمود و حتی بناهای سنتی را با نگاهی تازه و بدیع بازساخت. بطور مثال در کلیسای جامع” برازیلیا “، درون کلیسا به جای فضای گرفته و تیره و تار قدیم، فضایی پر روح، زنده و جاندار آفرید.که در آن رنگ و نور به پرواز در آمده است. ودرواقع خود خالقی بود که با آفرینش منحنی هاو قوسها ” خانه خدا” آفرید . او معتقد بود که در سطوح صاف و تیز حس و نشانی غیر انسانی وجود دارد. به نظر او سطوح ملایم، خمیده و ظریف به طبع و ذوق انسان نزدیک تر است. وی در مقاله ای می گوید که پیکر انسان برای ما آشناترین و طبیعی ترین فرم خارجی است. در بدن آدم هیچ زاویه ای نیست، همه اندام ها با نرمی و پیچ و خم های ظریف به هم گره خورده اند.
م . چابکی