اکثر زنان وسازمانهای آنان دارای خواستهای مشترک واحدی میباشند.آنها در راه صلح وعلیه جنگ هسته ای,برای بدست آوردن کار,حقوق برابر در مقابل کار برابر در راه ایجاد موسسات تخصصی مورد استفاده همگان برای کودکانی که به سن تحصیلی نرسیده اند,مرخصی با استفاده از حقوق و دستمزد بهنگام بارداری یا بهنگام پرستاری از کودکان بیمار و بخصوص در کشورمان ایران استفاده برابر از تحصیل و ورزش وازدواج تک همسری و حقوق فرزند خوانده گی حق بیمه زنان خانه دار و حق بیمه طلاق وحق شهادت برابر-آزادی در حجاب –خروج آزادانه به خارج از کشور-حق حضانت ازفرزندان حق طلاق-ممانعت از ختنه زنان-آزادی سقط جنین ودهها نا برابری دیگر که یکی از مهمترین آنها نا برابری حقوق” زنان در کار” بخصوص زنان کارگر میباشد .جنبش زنان وکارگری اتفاق نظر دارند که اوضاع وخیم و تورم اقتصادی حاکم در کنار تبعیض های جنسیتی ونابرابری حقوق زنان,وضعیت سخت ودشواری را برای زنان وبخصوص زنان کارگر پدید آورده که بیش از پیش زندگی آنها را تهدید مینماید,زنان کارگر بار سنگین داشتن شغلی با کمترین حقوق و بدون هیچ مزایائی را بهمراه درد و رنج و خشونت و آزار های جنسی را بدوش میکشند.یکی از مسائل حقوقی واجبی که در سال 2013در ایران مطرح شد ,حق فرزند خواندگی واجازه ازدواج با وی میباشد در باره این لایحه نقدی از یک حقوقدان و پژوهشگر دینی وفقهی که با “دو چه بله “داشته مبذور میدارم
آقای اولیائی فرد”نقض هدف” را اشکال حقوقی در این قانون میداند ومیگوید هدف از این رابطه ایجاد علاقه پدر و فرزندیست وهدف این لایحه نیز حمایت از این نوع رابطه است,حال آنکه به نظر او این تبصره هدف پدر و فرزندی ولایحه حمایت از کودکان بی سر پرست هردو را مخدوش میکند.
نکته بعدی مورد امناد اولیائی فرد اشکالی است که در اجرای این قانون وجود دارد و در واقع هیچ نقشی برای فرزند و فرزند خوانده قائل نیست ….
این بی قانونی ها که از دهه اول انقلاب همراه با دستگیری های تعداد زیادی از فرزندان خلق وکشتار هزارن مبارز شروع شد ,در دهه دوم انقلاب به اتحاد وشکل گیری نیروهای مردمی وبخصوص زنان انجامید,در این برهه زنان دست به تشکل های ضد جنگ وضد اعدا م زدند,از آن جمله میتوان تشکل “مادران پارک لاله “و”کمپین صلح “وکانون وکلای زن را در این میان نام برد که “نسرین ستوده “حقوق دان و وکیل شماری از زنان فعال باز داشت شده میباشد.
باید خاطر نشان کرد که در جنبش های مترقی همیشه نیروهائی وجود دارند که میکوشند جنبشهای توده ای از جمله جنبش زنان را متوقف سازند ,این جنبش هم از برون وهم از درون مورد حمله قرار میگیرد .علیه مبارزان صلح و برابری تحریکاتی سازمان داده میشود,ودر یک سلسله از کشور های سرمایه داری از جمله میهنمان ایران به نسبت تحکیم نیروها شیوه های مبارزه دشمنان آنها هرچه ظریف تر وخشن تر میگردد.در جنبش زنان در راه صلح وبرابری حقوق معمولا کلمه متراد ف با موضع ضد ایدئولوژیکی چپ اهمیت حائزی را داراست. اگر ما میخواهیم جنبش موئثر باشد ,مقابله با کسانیکه میکوشند به وحدت ما زنان وارد آورند حائز اهمیت است.از اینجا چنین نتیجه میشود که گسترده ترین وحدت نیروها بدون مقابله با دروغ,تحریف وجعلیاتی که بمنظور منحرف ساختن ما وایجاد پراکندگی در صفوف ما شایع میکنند بدست نخواهد آمد.طبق آمار وارقام سازمان ملل متحد زنان یعنی اکثریت ساکنان سیاره ما ,فقط نزدیک به یک سوم سکنه روی زمین را که از لحاظ اقتصادی فعال هستند تشکیل میدهند.هنوز هم در بسیاری از کشورها و همچنین کشورمان ایران تحصیل کردن ویا فقط با سواد شدن,پیدا کردن کار واستفاده از نعمتهای ترقی وپیشرفت اجتماعی اقتصادی برای زنان دشوار تر از مردان است.زنان وکودکان نخستین قربانیان بیدفاع هر گونه در گیری وهر اقدام تجاوزکارانه ای میباشند.سنگین ترین بار پی آمد های سیاست غارت و چپاول امپریالیستی یا توسعه طلبانه-استثمار واستعمارو…..بدوش آنان است.
بهمین سبب است که فعالیت گسترده زنان علیه نا برابری وجنگ با اشتراک توده ای ونمایندگان آنان در پروسه های مبارزات آزادیبخش ملی ,مبارزه برای دفاع از حقوق اقتصادی-سیاسی واجتماعی خویش وتوجه به رفاه وآسایش کودکان وحفظ حقوق مادران ارتباط نزدیکی دارد. یکی از مهمترین وظایف جنبش ماهمبستگی با کسانی است که با امپریالیسم نو وانواع تبعیض مبارزه میکنند .در این کشور ها طیف بزرگ بیکاران را زنان تشکیل میدهند.تبعیض در مزد کار برای زنان برای انحصارها ی سرمایه داری,سالانه دهها میلیارد سود ومنفعت در بر دارد.در اینگونه کشور ها وهمچنین در کشور ما ایران تعداد اندکی از زنان در ارگانهای رسمی ودستگاههای دولتی واداره امور اقتصادی شرکت داده شده اند در این شرایط است که زنان زحمتکش با قاطعیت هرچه بیشتری علیه استثمار ,بیداد وستم اجتماعی ونقض حقوق خود مبارزه میکنند:آنهادر اعتصابها شرکت میجویند در تظاهرات اشتراک میورزند ودر اتحادیه های کارگری فعالانه کار میکنند.تشکل و سازماندهی دارند ,صرف نظر از تفاوتهای ایدولوژیکی به شکل یکپارچه در بدست آوردن خواستهای مشترکشان به فعالیت مشغول میشوند,در کشورمان ایران”کمپین مادران صلح-مادران پارک لاله –فعالان اجتماعی وهمچنین کانونهای وکلای زن وخیلی از مواررد دیگر را میتوان نمونه هائی از این قبیل فعالیتها نامید زنانی از قبیل “مریم فیروزها شیرین عبادی ها نسرین ستوده ها شهلا فرجاد ها”وصدها زن مبارز وفعال اجتماعی دیگر در این مبارزات پا بعرصه کار زار گذاشته ومیگذارند ,وبا شجاعت وپایداری حتی تا مجلس شورا اسلامی پا مینهند ,تا شاید از نا برابری ها بکاهند ودر جبهه متحد مردمی پیوند نا گسستنی خود را صیقل میدهند .تا حقوق خود و مردم خویش را باز گیرند,حقوقی که در حکومت بیداد روز بروز عرصه را بر آنها تنگتر نموده ,اما نتوانسته مانع مبارزات پیگیرآنها گردد.این زنان آگاه همدوش مردان زحمتکش و روشنفکر جامعه گام مینهد تا بر دشمنان جاهل ونا مردمی پایانی همیشگی دهند.زیرا این پیروزی است که آنها را به سر منشاء آزادی وبرابری های دیگر خواهد رساند.