آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

پیامدهای جنگ جهانی دوم

در ماه مه 1945 با بر افراشته شدن پرچم اتحاد جماهیر شوروی  به علامت پیروزی  در بالای ساختمان رایشتاک  (مجلس)  در شهر برلین، مارش پایان جنگ جهانی دوم به صدا در آمد. مردم سراسر جهان به خاطر شکست یکی از خونخوارترین دشمنان بشریت به رقص و پایکوبی پرداختند. بسیاری از کشورهای جهان به خاطر شرایط ایجاد شده از شکست فاشیسم بر حکومت های استعماری و استبدادی فایق آمدند. تعدادی از این کشورها سیستم سوسیالیستی برای پیشرفت و ترقی بر گزیدند. در ایران دیکتاتوری رضا شاه فرو پاشید. و شرایط نسبتا دمکراتیکی در کشور بوجود آمد. فعالیت  احزاب و سازمان های سیاسی و اتحادیه های کارگری و دهقانی گسترش یافت.  مبارزه برای استقلال کشور ورشه کن کردن پایه های استعمار در دستور احزاب ملی و مترقی قرار گرفت. مبارزه برای ملی شدن نفت اوج چنین مبارزه ای را نشان میداد.

سرمایه داری غرب به رهبری امپریالیسم آمریکا با پایان جنگ که به شکست آلمان منجر شد بر این باور بود که  می تواند به راحتی سیطره خود را در سراسر دنیا گسترش دهد. بخصوص که به کشور نوبنیاد اتحاد جماهیر شوروی خسارات جانی و مالی وحشتناکی تحمیل شده و سالیان درازی وقت لازم است تا این خسارات جبران شود. اما کشور شوراها  به همت و اراده توده های مردمی از زیر خروارها خسارات انسانی و مادی جنگ قد علم کرد و به سرعت غیر قابل تصوری راه سازندگی و پیشرفت را پیش گرفت. طولی نکشید که به یک ابر قدرت جهانی تبدیل گردید و عرصه را بر یکه تازی سرمایه داری جهانی تنگ کرد.

امپریالیسم آمریکا که تا آن زمان تلاش می کرد چهره دمکراتیکی از خود به نمایش بگذارد، پس از پایان جنگ جهانی و اوج گیری جنبش های رهایی بخش در کنار رشد و پیشرفت کشورهای سوسیالیستی چاره ای جز آن نداشت تا چهره واقعی خود را نشان داده و سرکوب جنبش های آزادیبخش و مبارزه همه جانبه با کشورهای سوسیالیستی و دمکراتیک را در دستور کار قرار دهد. سازماندهی دهها کودتای خونین و حمایت بی دریغ از حکومت های مستبد و ارتجاعی و تحمیل جنگ سرد  که به میلیتاریزه کردن جهان انجامید از جمله دکترین آمریکا پس از خاتمه جنگ دوم جهانی بود. آمریکا در کشورما کودتای ننگین 28 مرداد 1332 را رهبری کرد. جنبش مردمی خلق های ایران را سرکوب و هزاران تن از بهترین فرزندان انقلابی کشور را به خاک و خون کشید و ایران را به جولانگاه مشاورین نظامی و سیاسی خود تبدیل کرد و بر سرنوشت و ثروت کشور ما مستولی شد.

اکنون 69 سال از پایان جنگ جهانی دوم می گذرد. با گذشت زمان ابعاد بیشتری از جنایات و اهداف مسببین جنگ افشاء شده است.  با گذشت نزدیک به هفتاد سال از شکست فاشیسم، افکار عمومی جهان  به شدت نگران ظهور دوباره آن می باشد. این نگرانی از آنجا بیشتر قوت می گیرد که  حضور بی پرده این نیروها در جنگ های تحمیل شده به کشورهای خاورمیانه دیده می شود.  در جنگ داخلی اوکرائین فاشیست ها با پرچم مستقل خود به میدان آمدند و از حمایت غرب بخصوص دولت آلمان برخوردار بودند.

با نگاهی گذرا به تلفات و خسارات جنگ جهانی دوم می توان ابعاد نگرانی مردم صلح طلب جهان را از بروز جنگی دیگر که میتواند ویرانگرتر و غیر قابل پیش بینی باشد، متصور شد.  در نتیجه جنگ جهانی دوم بیش از 27 میلیون مردم کشور شوراها جان خود را از دست دادند. یعنی روزانه 18 هزار نفر. 50 در صد قربانیان جنگ بر اثر بمباران ها و خارج از مناطق جنگی بودند.  باید بر این ارقام 3 میلیون از اهالی شوروی را اضافه کرد که در ارودگاههای آلمان به ویژه در اتق های گاز جان خود را از دست دادند.  در بلاروس یک میلیون و هشتصد هزار نفر کشته شدند. تنها در شهر لنینگراد یک میلیون قربان 900 روز محاصره گشتند.  در لهستان ارتش نازی 5 میلیون قربانی گرفت. یعنی 16 درصد اهالی این کشور.  12 میلیون انسان در طول جنگ در چین، ایران، اندونزی، هند، هندوستان و .. بر اثر قحطی جان خود را از دست دادند. کل رقم جانباختگان جنگ جهانی دوم را رقمی نزدیک به 70 میلیون نفر تخمین زده اند. بر این ارقام باید ویرانی هزاران شهر و دهها هزار روستا و ساختارهای صنعتی و زیر بنایی کشورهای در گیر جنگ بخصوص کشور اتحاد جماهیر شوروی را افزود.

Facebook
Telegram
Twitter
Email

بخش مربوط به مسئله ملی از کتاب: انقلاب ایران سال‌های  1978-1979/ آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی دارای نشان پرچم سرخ کار، انستیتوی خاورشناسی/ ترجمه. رحیم کاکایی

بخش شکل‌گیری ارگانهای قانون اساسی حکومت بازتاب مسئله ملی در قانون اساسی یکی از مسائل حاد سیاسی- اجتماعی که رهبری

ادامه مطلب