آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

بدرود رفیق حسین

طبقه کارگر ایران یکی دیگر از رزمندگان پر شور و فداکار خود را از دست داد

رفیق حسین نعمتی دبیر انجمن همبستگی سندیکاها و شوراهای کارگری تهران و حومه در سحرگاه روز دوشنبه 24 فروردین در شهر اسن آلمان پس از یک دوره بیماری طاقت فرسا چشم از جهان بست. فقدان حسین نعمتی ضربه جبران ناپذیری به مبارزات طبقه کارگر ایران و جنبش سندیکایی کشور است.

حسین نعمتی تمام عمر خود را بدون هیچگونه توقع و چشم داشتی صرف مبارزه برای رهایی کارگران و زحمتکشان کرد. او از اواخر سال 1359 پس از مرگ ولی الله مظاهری دبیر وقت انجمن همبستگی این وظیفه خطیر را به عهده گرفت. انجمن همبستگی که پس از انقلاب تازه پا گرفته بود به همت و پشت کار او و دیگر یارانش به یک تشکیلات با نفوذ و قدرتمندی تبدیل گردید

انجمن همبستگی که پس از انقلاب بهمن 1357با تعدادی محدود ازسندیکا شکل گرفته بود، علیرغم تمام فشارها و مشکلاتی که عوامل ضد انقلاب برایش ایجاد می کردند، بسرعت گسترش پیداکرد. دهها سندیکا و شورای های کارگری از جمله: نفت تهران، دخانیات، استارلایت، شهرداری ها، شرکت واحد، تاکسیرانان، چاپخانه ها، کتابفروشی ها، برق تهران، فلزکاران، درودگران، گروههای ساختمانی، هنرمندان، کفاشان، خیاطان، نقاشان، نانوایی ها، بافنده سوزنی و … را در برگرفت. انجمن همبستگی به فعالان کارگری در دیگر شهرها و استانهای کشور یاری رساند تا تشکلهای صنفی سندیکایی خود را تشکیل دهند.

در کارنامه انجمن همبستگی به دبیری رفیق نعمتی چاپ دهها جزوه و کتاب جهت آگاهی رساندن به کارگران و آشنا کردن آنان با حقوقشان، برگزاری مستقل روز جهانی کارگر، مبارزه سخت کوشانه اش با پیش نویس قانون کار ارتجاعی توکلی، شرکت در هیئت حل اختلاف وزارت کار برای دفاع از حقوق کارگران، شرکت فعال در جبهه های جنگ و تشکیل کمیته ای برای یاری رساندن کمک های مالی به رزمندگان را می توان نام برد.

پس از یورش 1362 ددمنشانه رژیم به حزب توده ایران و دیگر سازمان های مدافع طبقه کارگر، انجمن هبستگی و دیگر سندیکاها و شوراهای کارگری مستقل نیز مورد یورش قرار گرفتند. رفیق نعمتی سه سال مخفیانه در کشور ماند. او علیرغم خطر دستگیری پیوند خود را با فعالان کارگری قطع نکرد. صبورانه به آنها یاری می رساند و جهت ادامه کار مبارزات کارگری راهنمایی های لازم را انجام میداد.

وی در سال 1365 ناچار کشور را ترک کرد. در مهاجرت نیز فعالانه در صفوف حزب توده ایران برای رهایی طبقه کارگر از استثمار به مبارزه ادامه داد. در زمانی که ناچار خانه نشین شده بود و از بیماری رنج می برد. دوستان و رفقایی که به او متوسل می شدند و از ناملایمت های مهاجرت گله مند بودند به صبر و شکیبایی دعوت می کرد.

یادش گرامی و راهش پرتوان باد.

Facebook
Telegram
Twitter
Email