آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

70 سالگی

فرقه دمکرات آذربایجان

قسمتی از سخنان سید جعفر پیشه وری پیرامون تشکیل حکومت خودمختار آذربایجان

اگر مشروطه خواهان قهرمان ما به این نکته توجه می کردند و اغفال نمی شدند، اکنون آذربایجان و یا  شاید کل ایران یکی از کشورهای بسیار آزاد و بسیار دموکراتیک جهان بود و این فقر و فلاکت و گرسنگی و بدبختی دامنگیر ما نمی گشت.

یکی از بزرگترین آرزوهای ما باسواد شدن عموم خلق است. یک خلق با سواد و تندرست در برابر ستم و فشار سر خم نمی کند. باید جوانان مان را با این روحیه تربیت کنیم: اگر می خواهی افتخار و شرف بدست آوری، به خلق خدمت کن. این را همه باید بدانند و مزه افتخار ناشی از این کار را بچشند. ما می توانیم از تاریخ خیلی حرف بزنیم. گذشته ما سرشار از افتخار است. ولی این کافی نیست. افتخار و شرف را باید خودمان با دستان خود بچنگ آوریم. سخن حکیمانه سعدی باید درس عبرتی برای ما باشد: میراث پدر خواهی علم پدر آموز، کاین مال پدر خرج توان کرد به ده رو ز .

ما نمی توانیم تلاش های پدران خود را سرمایه خودمان قرار دهیم و خرج کنیم تا تمام شود. به جای آن باید از شجاعت، رشادت و فداکاری آن ها تقلید کنیم، راه آن ها را دنبال کنیم و مانند آن ها خود به افتخار و شرف  نائل شویم

.

نگاهی به زندگی سیاسی سید جعفر پیشه‌وری

صدر فرقه دمکرات آذربایجان

سید جعفر پیشه وری سیاستمدار، روزنامه نگار و مبارزی خستگی ناپذیر بود که از عنفوان جوانی مبارزه خود را بر علیه ظلم و استبداد شروع وتا آخر عمر در این راه وفا دار ماند. در کارنامه مبارزاتی او می توان از جمله به نکات زیر اشاره کرد:

از بنیان گذاران حزب عدالت در باکو، سردبیر روزنامه دوزبانه آذربایجانی ـ فارسی حریت، گرداننده اصلی روزنامه حقیقت، سردبیر روزنامه کمونیست که در رشت منتشر می شد، موسس و گرداننده اصلی روزنامه آژیر در تهران و همچنین از موسسین حزب کمونیست ایران، کمیسر امور خارجه جمهوری شورایی گیلان، موسس فرقه دمکرات آذربایجان ، صدر فرقه دمکرات آذربایجان و نهایت نخست وزیر حکومت خود مختار آذربایجان اشاره کرد. او در سال 1272 شمسی در روستای زاویه خلخال متولد شد. پس از تحصیلات ابتدایی در پی در گیری پدرش با خوانین که منجر به ترک وطن و مهاجرت به باکو شدند. وی در باکو هم زمان با کار وتلاش به تحصیلات خود ادامه داد. او در مدرسه اتحاد ایرانیان به شغل معلمی پرداخت و هم زمان در دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق ادامه تحصیل داد.

پس از انقلاب اکتبر فعالیت مطبوعاتی خود را با نوشتن مقاله در نشریه آچیق سوز (سخنان بی پرده) ارگان حزب مساوات شروع کرد. سپس با روزنامه “آذربایجان جزء لاینفک ایران” ارگان حزب دموکرات ایران شعبه باکو ادامه داد. در پی حوادث اسفند 1296 و افزایش فعالیت های سیاسی بین کارگران باکو به حزب عدالت پیوست. ودر نشریه حریت ارگان حزب عدالت و دیگر نشریات چپ باکو مقالت زیادی منتشر کرد. در سال 1298 در کنفرانس عمومی حزب عدالت به عضویت کمیته مرکزی آن انتخاب شد. در سال 1299 همراه با دیگر اعضای حزب عدالت فعالیت گسترده ای را در گیلان به همراه میرزا کوچک خان شروع کرد. او در کنگره خلق های خاور در باکو به عنوان نماینده ایران حضور پیدا کرد.

در اوایل تیرماه 1299 حزب عدالت طی یک کنگره نام خود را به حزب کمونیست ایران تغییر داد. پیشه وری در این کنگره به عضویت کمکیته مرکزی انتخاب شد. پس از شکست نهضت جنگل ایران را ترک کرد. او در باکو به فعالیت سیاسی ادمه داد ودر روزنامه زارع(اکینجی) شروع به نوشتن کرد و سپس به به هیئت تحریریه روزنامه حقیقت آرگان اتحادیه کارگران ایران که از مهمترین نشریات زمان خود بود پیوست. در پی تشکیل دومین کنگره حزب کمونیست ایران برای فعالیت سیاسی به ایران برگشت. او در کنگره به دبیر کمیته مرکزی و مسئول تشکیلات تهران بر گزیده شد. در سال 1309 به همراه تعدادی از اعضای کمیته مرکزی دستگیر و زندانی شد. در اواخر سال 1318 محاکمه و به اتهام «قبول فرقه اشتراکی و تبلیغ آن» به ده سال انفرادی و تادیبی محکوم شد. پس از گذراندن ده سال محکومیت به کاشان تبعید شد. پس از سقوط رضا شاه در سال 1320 پیشه وری فعالیت سیاسی خود را در عرصه گسترده تری آغاز کرد. او از اعضاء موسس حزب توده ایران در دهم مهرماه 1320 بود و در تدوین اولین مرامنامه حزب نقش داشت. پس از مدتی مبادرت به انتشار روزنامه آزیر با گرایش چپ کرد. اولین شماره این روزنامه در اول خرداد 1322 انتشار یافت. در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده اول تبریز انتخاب شد. ولی در 23 تیرماه 1323 اعتبارنامه وی علیرغم حمایت نیروهای ملی و آزادیخواه با مخالفت نیروهای ارتجاعی و نمایندگان بزرگ مالکان روبرو و رد شد. پیشه وری هنگام رد اعتبارنامه اش با صراحت تمام گفت: «من به این سادگیها دست بردار نیستم و خیلی زود حساب مرتجعین مارک دار را خواهم رسید»

سید جعفر پیشه وری در سال 1324 به تبریز رفت و با تنی چند از فعالان سیاسی، روزنامه نگاران و معتمدین محلی با انتشار بیانیه دوازده شهریور فرقه دمکرات آذربایجان تاسیس کرد. تاسیس فرقه دمکرات آذربایجان با حمایت گسترده سراسری مردم آذربایجان و دیگر خلقهای ایران و نیروهای انقلابی و آزادیخواه روبرو شد. تشکیلات حزب توده ایران با بیش از شصت هزار عضو به فرقه دمکرات آذربایجان پیوست. پس از انتشار بیانیه دوازدهم شهریور که از جمله خواهان اختیارات گسترده ترمحلی از لحاظ اداری، تدریس زبان مادری در مدارس در کنار زبان فارسی و اصلاحات ارضی و اقتصادی و فرهنگی، اصلاحات اداری و برای حقوق زنان با مردان شده بود. در سراسر آذربایجان گردهمایی های وسیعی برای حمایت از مفاد بیانیه تشکیل شد. در این گردهمایی ها مردم نمایندگان خود را برای کنگره خلق آذربایجان انتخاب و راهی تبریز کردند. در 30 آبان اولین کنگره خلق آذربایجان تشکیل شد. با تشکیل مجلس ملی آذربایجان، دولت ملی آذربایجان با نخست وزیری سید جعفر پیشه وری در 21 آذرماه 1324 آغاز به کار کرد.

«ایران باید یک دولت مستقل ملی به تمام معنا داشته باشد و سعی بکند طایفه بازی و ایل بازی را از بین ببرد. تمام افراد ملت را در زیر یک بیرق و یک قانون تمرکز بدهد. هر کسی بر خلاف این رفتار بکند خائن است. مردان میهن پرست هرگز به تضعیف کشور خود اقدام نمی‌کنند و هیچ وقت راضی نمی‌شوند بر خلاف قوانین کشور خود رفتار نموده و هم میهنان خود را آزار بدهند و مرکزیت کشور خود را متزلزل سازند. مردان شرافتمند از بالای سر کشور خود با بیگانگان رابطه نمی‌زنند. در خطرناک ترین موقع‌ها علیه دولت مرکزی بر نمی‌خیزند و برای احقاق حقوق مشروع یا ادعاهای نامشروع خود از راه دزدی و غارتگری و شورش و بلوا اقدام نمی‌کنند. ارتجاع بین‌المللی از وحدت ایران خوشش نمی‌آید و سعی می‌کند در پیکر ایران دولت‌های کوچک به وجود بیاورد».

ما همیشه گفته‌ایم و اکنون نیز صریحاً می‌گوییم: ما به‌طور جدی به ایران و تمامیت ارضی آن علاقه‌مند ایم. اگر از طرفی خدشه‌ای به آن وارد شود شاید جدّی‌تر و فداکارانه‌تر از ساکنان ایالت‌های دیگر ایران – برای جلوگیری از آن [خدشه] اقدام خواهیم کرد. با این حال هرگز حاضر نیستیم از دفاع از ملّت، زبان و آداب و رسوم و خصوصیت‌مان به شرط آن‌که کشورمان یعنی ایران را خدشه‌دار نکند- صرف‌نظر کنیم. این‌جا چیزی که مغایر با قانون و حقّ حاکمیت خلق‌های ایران باشد وجود ندارد. برعکس اگر ما خود را با دست خودمان اداره کنیم، چه بسا این امر بتواند به تکامل و تعالی ایران رشد بیش‌تری دهد. نهضت ملی ما دیگر از چارچوب ملّی خارج شده و مقام پیشاهنگی جنبش دموکراتیک ایران را احراز کرده‌است. اکنون دیگر عموم مردم ایران شروع به درک این موضوع و معنای حقیقی آن کرده‌اند. گفتگوهای آغاز شده در تهران موجب روشن شدن ابهامات و سوءتفاهماتی گشته که دشمنان ما به طرق و بهانه‌های گوناگون ایجاد کرده‌اند. این گفتگوها حسن تفاهمی اساسی میان خلق آذربایجان و ایرانیان بیرون از آذربایجان به وجود آورده‌است. این حسن تفاهمات علی‌رغم تلاش‌های مذبوحانهٔ مرتجعین داخلی و خارجی، روز به روز عمق می‌یابد و نتایج مثبتی می‌دهد.

Facebook
Telegram
Twitter
Email

از کتاب: انقلاب ایران سالهای 1978-1979 .آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی دارای نشان پرچم سرخ کار انستیتوی شرق شناسی/ ترجمه- رحیم کاکایی

گرفته شده از فیسبوک رحیم کاکایی بخشی از فصل چهارده/سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مناسبات اقتصادی خارجی جمهوری اسلامی ایران

ادامه مطلب