آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

جایگاه پیشه وری در عرصه ادبیات

ما تا امروز پیشه وری را یک چهره سیاسی دیده ایم تا یک ادیب .

نزدیک به هفتاد سال از بنیانگذاری فرقه دمکرات آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری می گذرد. در عالم سیاست، پیشه وری چهره شناخته ای در کشور و عرصه جهانی می باشد. با گذشت هفتاد سال از جنبش 21 آذر و قریب به 68 سال از مرگ وی، هنوز هر ساله صدها مقاله تحقیقی و تاریخی، توسط محققان، منتقدان، تاریخ نگاران و سیاستمداران در مورد شخصیت او و تاثیر جنبش 21 آذر چاپ و منتشر می شود. اما تاکنون چهره ادبی او کمتر شناخته شده است…

متاسفانه چهره ادبی پیشه وری تا قبل از انتشار رمان هایش (نادره و مهین بانو) در تاریکی قرار داشت. البته هنوز هم چیز ی که درخور وی باشد ارائه نشده است . جا دارد که نویسندگان و منتقدان در این راستا نسبت به این مهم بیشتر توجه و اهمیت دهند تا شخصیت کاملتری از پیشه وری برای نسل جوان ارائه گردد.

استاد محمود مصور رحمانی از اقوام سید جعفر پیشه وری و ناشر رمانهای (نادره و مهین بانو) وی در این باره چنین می گويد:

پيشه وری داستان نويسي را به صورت تفننی در زندان قصر انجام داده است. وی در طول ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۸ که در زندان بود، رمان های “نادره”، “مهين بانو”، دو داستان بلند و مجموعه ای داستان کوتاه نوشته است. رمان “نادره” کم و بيش رمانی است مملو از احساسات انسان دوستانه است. اين يک رمان انتقادی- اجتماعی است که فساد موجود در جامعه آن روز ايران را از جهات گوناگون شامل فحشا، رشوه خواری، ظلم، و ددخويی سرمايه های بازاری و سنتی مورد انتقاد قرار می دهد. موضوع اصلی داستان سرنوشت نادره و زنان ديگری چون کلثوم و ايران است که در يک نظام نابسامان اجتماعی قربانی ستم هايی از قبيل ازدواج های اجباری و صيغه شدن ها و به سربردن با مردان نادلخواه می شوند و گاه به دام روسپيگری می افتند. اين تمی است که در داستان های آن روزگار بشدت مطرح بوده است.

و ادامه میدهد: رمان های پيشه وری از ديدگاه ديگری قابل بررسی است. کار او از اين حيث جالب است که نگاه يک سياستگر تند مزاج و يک کمونيست دو آتشه را منعکس می کند. تيپی که از پيش از انقلاب مشروطه و از زمان تشکيل گروه سوسيال دمکرات های تبريز تا سال های ۱۳۲۰ نمونه فراوانی در ايران داشته ولی آثار زيادی در شناخت آنها نوشته نشده است. اين سياستگر در رمانش می کوشد جامعه اش را از نگاه های سنتی خالی کند و به دنيای امروز پيوند بزند. با ظلم و حقه بازی و احتکار و نابرابری سر جنگ دارد و طرفدار قشر تحصيل کرده و سالم جامعه است و به دفاع از حقوق زنان می پردازد. مهمتر از همه اينکه او نگاه سياسی خود را به داستان و قهرمانانش تحميل نمی کند.آنچه بيشتر از نوشته او می توان دريافت نبرد طبقاتی و ايدئولوژيک و اين نوع مباحث نيست، سعی دارد روشنفکری باشد تحت تاثير تجدد و تجددخواهی زمان خود، و با چنين ديدگاهی می کوشد تصويری از جامعه زمان خود به دست دهد. اينکه موفق می شود يا نه بحث ديگری است اما کوشش او حتی در زندان در اين زمينه قابل ستايش است. اثر او برای همه کسانی که به افکار و ديدگاههای چپ های آن دوره علاقه دارند، بسيار خواندنی است.

استاد محمود چنین ادامه می دهد: اکثریت قریب به اتفاق به اصطلاح نقش اول رومان ها و داستانهای آن دوره را مردان تشکیل می دهند . حال آن که در آثار پیشه وری درست شما عکس این قضیه را می بینید آرتیست رمان های پیشه وری را زنان تشکیل می دهند . این هم نشانگر آن است که وی به نقش زنان تا چه اندازه ارزش قائل بوده است … و از نظر بوم شناسی نوستجات ایشان پیشتاز است. تصویری که وی از طهران آنروزی ارائه کرده شما در کمتر کتابی آن را می توانید مشاهده فرمائید. واقعا زیبا و شاعرانه است.

ناشر رمان نادره دليل اين گمنامي را چنين بيان مي كند : ” ميرجعفر پيشه وري به همان اندازه كه به دليل حضور در عرصه ي سياست و اثر گذاري بر فراز و فرود هاي اجتماعي ، تاريخي و سياسي كشور در اولين و دومين ، سومين دهه ي قرن حاضر، چهره اي شناخته شده و بازيگري نام آشنا محسوب مي شود، در عرصه ي ادب و هنر و خصوصا حوزه ي داستان نويسي به دليل چشم پوشي راز آلود و يا تعلل در انتشار آثار خودگمنام و بي نشان باقي مانده است . خاصه آن كه نوشته هاي او در روزنامه آژير و چند نشريه ي مركزي و محلي ديگر عمدتا ماهيت سياسي داشته و به همين دليل نيز به عنوان بخشي از عملكرد وي در عرصه ي نخست و نه نتايج حاصله از تلاش در عرصه ي دوم قلمداد مي گردد .”

رمان نادره از جمله رمان هاي اجتماعي محسوب مي شود كه مضامين عاشقانه در تار و پودش جريان دارد وبا پرداخت قوي اش در شخصيت پردازي ، آدمهايي راداريم از عوام و قديمي ها گرفته تا متجددين تحصيل كرده و فرنگ رفته . از فواحش ، وكلا ، كارمندان و بازاريان متمول گرفته تا آناني كه بنا به اقتضا از همه ملت پرست تر و از همه وطن پرست تر مي شوند .

رمان نادره حول محور يك شب نشيني مي چرخد كه چند تاجر سرشناس گرد هم آمده اند تا ورشكستگي احمد آقا تاجرمتجدد را بررسي كنند و كاري صورت دهند كه متضرر نشوند . تصميماتي گرفته مي شود و از اينجا آدمهاي رمان راه مي افتند . جاجي قاسم كه تاجري است با افكار پوسيده ، زني جوان به نام كلثوم را صيغه مي كند و وقتي كه كلثوم در دامن بدنامي مي غلطد رابطه ي او با حسن آقا كه ظاهرا پسر حاجي قاسم مي باشد وارد يك برهه ي بحراني مي شود . از افراد جلسه ميرزامهدي اصفهاني هم هست كه پسرش آقاداداش براي وصول طلب دست به شرارت مي زند و طوري كه قتلي ناكرده را به گردن احمد آقا و دامادش هوشنگ مي اندازد . همچنين حاجي عبد الصمد پدر نادره نيز از افراد شب نشيني بود كه بازرگاني خوش طينت به شمار مي رفت ووقتي احمد آقا با دخترش روح انگيز قصد رفتن به فرنگ را داشت و در رشت اقامت مي كنند به علت جنگ جهاني اول و مشكلات خروج از كشور، يك ماجراي عشقي بين نادره و احمد آقا اتفاق مي افتد كه نهايتا با مرگ احمد آقا و آشنائي اش با حسن آقا ، دلداه ي او مي شود .در فرجام رمان حاجي قاسم به دست قحطي زده ها مي ميرد و هوشنگ با روح انگيز ازدواج مي كند و نادره با حسن آقا .

در رمان نادره كه يك واقع نگاري اجتماعي از زندگي شهر نشيني در عصر خود به شمار مي رود رگه هاي رمانتيسم نيز مشهود است كه در آن با برجسته شدن ماجراهاي عاشقانه ،و شور و هيجان و خيال انگيزي شخصيت ها به خصوص زن ها ، اين اثربُعدي زيبا شناختي مي يابد . در اين رمان واقعيت هاي زندگي به دقت مطرح شده و برخلاف روال مرسوم زمانه در اين گونه آثار از نصيحت گويي ها و كلي بافي ها اجتناب گرديده و از تأثير محيط و اجتماع در واقعيت هاي زندگي پرده برداشته شده و درمان بي عدالتي ها و ناهنجاري هاي اجتماعي درروي كرد مردمان به تلطيف عواطف بشر دوستانه دانسته شده و همچنين كاركرد قانون وآگاهي توده ها و اصلاح در عملكرد سرمايه :

” هريك از افراد اجتماع داراي آرزوئي است . ولي محيط اجتماعي تابع ميل و آرزوي كسي نيست و در مسير جريان طبيعي خود طي طريق مي كند . ..آمال و افكار مردمان بزرگ همانا ايجاد يك دنياي سعادتمند خالي از جور و عذاب و تشكيل يك جمعيت و عالم پرعدل و انصاف بوده است ….بايد فهميد مقصد آقايان از تشكيل شركت و تشريك مساعي چه مي باشد ؟ بلي ! شركت عناصر نفع پرست ، براي احتكار ، براي سوء استفاده از قحطي و بدبختي عمومي ، براي مكيدن اخرين قطره ي خون يك مشت مردم لخت و گرسنه ، اين است روح شركت ميرزا مهدي ها و حاج قاسم ها …همين فردا خود را به يكي از دسته هاي سياسي داخل كنيم . چه مانعي است كه ما نمي توانيم به لباس آنان در امده و از حربه ي وطن پرستي استفاده كنيم … هموطنان ما بسيار فراموشكار هستند . هياهوهايشان زود تمام مي شود … “

در رمان نادره زن ها از نقش كليدي برخوردارند و بخصوص زن هاي متجددي كه رودرروي اوهام خرافي و ديدگاهاي فناتيك پايداري مي كنند . از برجسته ترين تيپ هاي زنانه در اين اثر ، شخصيت پردازي هاي ايران خانم ، نادره ، روح انگيز و كلثوم مي باشد و همچنين زناني از طبقه ي عوام و قديمي ها: “

… ما زن هستيم ، زن هم عجالتا محكوم و محبوس بوده ، حق معاشرت ، حق انتخاب شوهر ، حتي عشق و محبت ندارد … زن هاي ايراني حقيقتا بدبخت بوده ، لايق هرگونه ترحم و شفقت مي باشند . در عين حال قابل تربيت و ترقي هستند … بدبختانه مربي ندارند ّ راهنمايي نديده اند ، چشم و گوششان بسته

نادره جايگاهي ويژه در ژانر رمان اجتماعي ايران دارد و مطالعه ي آن به قول ناشر ” به عنوان مظاهري از عملكرد به ظاهر شناخته نشده ي همين شخص- ميرجعفر پيشه وري – در عرصه ي كاملا متفاوت ديگري چون حوزه ي ادبيات و هنر عمدتا از مكنونات دروني غير اردادي و يا حداقل آموخته هاي دروني شده ي او مايه مي گيرد و از اين رو خواسته يا ناخواسته بازتاب غير قابل انكاري از سرشت دروني و يا ” بود ” واقعي وي به شمار مي آيد .”

به گفته ناشر چند داستان کوتاه هم از پیشه وری به یادگار مانده است که قرار است در دو جلد چاپ شود.

Facebook
Telegram
Twitter
Email