در عرصه های مختلف
علیرغم دسیسه های دشمنان، نهضت دموکراتیک آذربایجان در حال پیشروی بود؛ مسئولان حکومت ملی با درایت کافی در عرصه های مختلف حیات اجتماعی در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات عدیده ای بودند که شرایط موجود جلوی پایشان گذاشته بود و آنها باید آستینها را بالا می زدند و بشکل جدی کار می کردند! علیرغم تنوع وحجم زیاد کارهای اساسی انجام شده آنهارا می توان بشکل زیر خلاصه کرد
: در عرصه اقتصاد
سیاست اقتصادی حکومت ملی، بر مبنای استفادهء مؤثر از ثروتهای طبیعی، حمایت از تولید داخلی، حمایت از صنایع دستی، استخراج معادن و گسترش تجارت استوار بود. دولت مرکزی با تحریم اقتصادی و با ایجاد قحطی مصنوعی میخواست حکومت آذربایجان را نابود سازد! انتقال موجودی نقدی شعب بانک ملی به تهران، نخستین سیاست مؤذیانه مرتجعین حاکم بر ایران بود که درست چند روز قبل از ۲۱ آذر ۱۳۲۴ انجام گرفت و حکومت آذربایجان را در تنگنای عجیبی قرار داد! در فردای ۲۱ آذر، بانکها در مقابل ۲،۲ ملیون تومان موجودی، مبلغ ۱۸ ملیون تومان (بعبارتی ۱۵ ملیون تومان) به بارزگانان، بخش خصوصی و شرکتها مقروض بودند!! حتی حکومت ملی پول نداشت که حقوق کارمندان را بدهد! حکومت ملی از طریق مالیات بر درآمد، بخشی از بدهی ها را باز پرداخت و در عین حال مجبور شد اوراق قرضهء بانکی به مبلغ یک ملیون تومن صادر کند. سیاستهای مناسب اقتصادی حکومت ملی سبب گردید که برای اولین بار در ایران، در آذربایجان، دولت با کسری بودجه مواجه نشود درآمدهای حاصله در موازنه بودجه شامل ۶۴ ملیون و ۶ هزارتومن در مقابل، مخارج آن ۶۳ ملیون و ۸۵۷ هزار تومن بود که علت اصلی آن منابع مختلف درآمد و هزینه در مقایسه با سابق بود! قسمت عمده مخارج بودجه حکومت ملی را هزینه های مربوط به آموزش، بهداشت، صنایع، ایجاد و گسترش راههای شوسه و آهن، مخارج مربوط به پست و تلگراف، حمایت از امور فرهنگی، کادرسازی و عمران و آبادی شهرها و روستاها تشکیل می داد!
در مفابل تلاشهای مذبوحانه رژیم ارتجاعی ایران در ایجاد قحطی مصنوعی در آذربایجان، حکومت ملی اقدامات مؤثری انجام داد. اولین اقدام انحصارِ قند، شکر و دخانیات در دست حکومت ملی بود. با این کار اقدامات ویرانگر محتکرین کارآیی خود را از دست داد! سپس مبارزه ای جدی با محتکرین و گرانفروشان، رشوه بگیران، دزدان و متجاوزین به امنیت عمومی انجام گرفت. ضمن اینکه با همیاری مردم، تعاونی هایی در عرضه مایحتاج عمومی مردم ایجاد کرد که قیمت اجناس ارائه شده در آنها ۲۰ تا ۵۰ درصد از قیمت بازار ارزانتر بود. سیاست صادرات و واردات حکومت ملی متکی بر حمایت از تولید داخلی بود؛ حذف عوارض برای صدور محصولات داخلی همچنین اخذ عوارض بیشتر برای ورود اجناس مشابه، از سیاستهای مؤثری بود که در این زمینه توسط حکومت ملی بکار گرفته می شد!
در عرصه معارف (آموزش و پرورش)
حکومت ملی بیشترین بازدهی را در عرصه معارف داشت؛ طبق تصمیمات اولیه کنگرهء خلق، زبان آذربایجانی، زبان رسمی ادارات و دوایر دولتی و محاکمات و… گردید. بدینطریق زبان زنده ای که بر اساس سیاستهای شووینیستی رژیم پهلوی به پستوی خانه ها رانده شده بود، به یکباره سر از کودکستانها، مدارس و دانشگاهها در آورد! شاید بزرگترین تصمیم حکومت دموکراتیک آذربایجان، آزادی زبان آذربایجانی بود که سر آغاز یک تحول بزرگ فرهنگی ـ اجتماعی محسوب می شد. به پی آمد آن، حکومت ملی به از میان برداشتن بی سوادی همت گماشت؛ تحصیل ضمن اینکه اجباری بود، رایگان نیز بود! نزدیک به ۴۰۰ مدرسه ساخته شد. در ۷ شهر آذربایجان، تبریز، ارومیه، اردبیل، مراغه، زنجان، خوی و اهر دارالتربیه ایجاد شد که سرپرستی، تربیت و حمایت کودکان بی سرپرست و یتیم را بعهده داشت. آماده ساختن وسائط لازم برای تدریس زبان آذربایجانی امری وافعا” دشوار بود؛ درسنامه ها و کتابهای درسی با مضمون جدید و البته مترقی تهیه شد. سیستم تدریس کهن که کاملا” مشکل و بازدارنده بود، از میان برداشته شد و به جای آن، شیوه های مدرن تدریس و برنامه های مناسب تدارک دیده شد.در خرداد ماه دارالفنون دولتی آدربایجان تأسیس شد که ضمن اینکه خوابگاه مجانی در اختیار دانشجویان قرار میداد، کمک هزینه تحصیلی نیز به دانشجویان پرداخت می کرد.
در حالیکه تا سر کار آمدن حکومت ملی بیشتر از یکی ـ دو روزنامه منتشر نمی شد، با قدرت گرفتن دموکراتها، بر اساس لایحهء مطبوعات و با استفاده از اصول دموکراتیک، بیش از ۵۰ روزنامه ومجله منتشر می شد. در دورهء یکساله اخیر، کانونهای مدنی و نهادهای مردمی مختلف ایجاد شد که در پیشبرد روند دموکراتیک جامعه مفید بود. ایجاد جمعیت نویسندگان، کانون هنرمندان، تاسیس تئاتر و فیلارمونی از دیگر اقدامات دموکراتها بود. شاید یکی از مهمترین دستاورد این عرصه، ایجاد ایستگاه رادیوی تبریز بود که تا ابد بنام فرقه و حکومت ملی آذربایجان ثبت شده است!
در عرصه حیات اجتماعی
در این عرصه نیز دموکراتها در حیات یکساله شان،کارهای سترگی انجام دادند؛ ایجاد زایشگاه، بیمارستان، خانهء اطفال، انجام امور گوناگون از جمله: بهبود شبکه آبرسانی تبریز، ایجاد سد و تأمین آب برای کشاورزی، ایجاد ایستگاههای برق، ایجاد راههای شوسه بین روستاها، ایجاد جادهء آسفالت در شهرها خصوصا” در تبریز و ایجاد ساختمانهای مسکونی جدید از جمله اقدامات دموکراتها بود که در آن زمان محدود انجام گرفت.
در عرصه زنان
بر عکس هیاهوی تبلیغاتی رژیم سلطنتی، در آن رژیم زنها از حقوق دموکراتیک برخوردار نبودند! همهء چیزی که رضاشاه انجام داده بود، برداشتن چادر و روسری و به اصطلاح خودشان “کشف حجاب” از زنان بود! درست است که برای به حرکت در آوردن زنان لازم بود این قید و بندهای سنتیِ دست و پا گیر از بین برود ولی فی النفسه کشف حجاب، حقوق اجتماعی آنچنانی را نصیب زنان جامعهء ما نکرد. در دورهء حکومت یکساله دموکراتها، برای اولین بار زنان در ایران در انتخابات شرکت کردند. آنها همپای مردان در تمام شئون اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی و فرهنگی حضور فعال داشتند و نمی توانستند موافق عرف جامعهء آنروزی ایران، در چهاردیواری خانه محبوس باشند و کارشان آشپزی و تولید بچه باشد. حکومت ملی با درایت و آینده نگری کامل، این نیمه دیگر را واقعا” به حیات اجتماعی برگرداند؛ بطوریکه بغیر از ادارات و بخش پزشگی و خدمات، زنان حتی در صفوف فدائیان نیز به چشم می خوردند. برای اولین بار در تاریخ ایران و خیلی از کشورهای آسیایی، زنان نیز مانند مردان با ۲۰ سال سن حق انتخاب کردن و با ۲۵ سال حق انتخاب شدن داشتند. افزون بر اینها، تشکیلات زنان فرقه دموکرات، زنان آذربایجانی را در چهاچوب خواسته های دموکراتیک و انسانی آنها، متشکل کرده بود!
در عرصه جوانان جوانان
که اصلی ترین انرژی جوامع انسانی هستند، براساس بدآموزیهای استبداد و جامعهء عقب ماندهء آنروزی اصلا” به حساب نمی آمدند. در دورهء خکومت ملی بیشترین امکانات در اختیار جوانان قرار گرفت؛ برای انها مراکز تحصیل، تحصیل عالی، آموزش حِرَف ایجاد شد. امکانات بزرگی برای آموزش و یادگیری جوانان بوجود آمده بود. در عین حال، خود جوانان نیز در برکندن بی سوادی و ایجاد و ادارهء کلاسهای درسی برای علاقمندان بیشترین فعالیت را می کردند. جوانانی که سالها توسط دولتهای مرتجع از کار و فعالیت مؤثر بازداشته شده بودند، با قدرت گیری دموکراتها، فضای جدیدی برای فعالیت در تمام عرصه های زندگی اجتماعی پیدا کرده بودند. تشکیلات جوانان فرقه در سازمان دادن به آموزش جوانان و درعین حال استفاده مثبت از انرژی بی پایان آنها، نقش بی بدیلی داشت!
در عرصهء دهقانی
یکی از اقدامات تاریخی و بسیار مهم حکومت ملی، اصلاحات ارضی بود؛ با وجود اینکه این قانون تنها شامل اراضی خالصه و زمینهای فئودالهای فراری از آذربایجان بود، در قدم اول در حدود یک ملیون نفر از اهالی روستاها صاحب زمین شدند. اولین بار بود که این اقدام در شرق اتفاق می افتاد (۸) و به پی آمد آن، دهقانان اسیر به انسانهای آزاد تبدیل می شدند. در اسفندماه ۱۳۲۴ قانون “تقسیم اراضی” و قانون “مصادره” به تصویب رسید و بلافاصله تقسیم اراضی شروع شد. زمینهای خالصه آذربایجان شامل ۳ هزار روستا و زمینهای مالکینی که آذربایجان را ترک گفته بودند و حاضر به بازگشت به آذربایجان نبودند، شامل ۴۳۷ روستا می شد؛ بدینوسیله ۲۵۷۰۶۶ هکتار زمین بین ۲۰۹۰۹۶ دهقان بشکل مجانی تقسیم گردید که با در نظر گرفتن خانواده های آنها، حدود یک ملیون نفر از روستائیان صاحب زمین شدند. بدین ترتیب برای نخستین بار در ایران بزرگترین معضل زندگی روستایی بشکل دموکراتیک توسط حکومت ملی آذربایجان حل گردید و دهقان به آرزویش رسید! دامنهء تأثیر این اقدام بزرگ آنقدر بود که حتی مرتجعین حاکم (قوام و دار و دسته اش) که به هیچ صراطی مستقیم نبودند، زیر فشار افکار عمومی و جاذبه های مردمی این اقدام، مجبور شدند در مذاکرات دو جانبه با حکومت ملی، این اقدام مترقیانه را تأیید کرده و متعهد شوند که اراضی تقسیم شده در دست دهقانان باقی خواهد ماند و دولت حق استرداد
دوبارهء آنها را ندارد! مسئله دیگر، تقسیم عادلانه محصول بین دهقانان و ملاک بود؛ سیاست ارضی حکومت ملی، برحذف مالکان مبتنی نبود. فرقه موجودیت مالکان را قبول داشت و سعی در حذف آنها نداشت، بلکه تلاش می کرد قوانینی تصویب کند که به استثمار بی بند و بار اربابان از دهقانان پایان دهد و مناسبات عادلانه ای بین آنها برقرار نماید. اولین گام در این عرصه، حذف سیستم بهرهء ظالمانهء قرون وسطایی بود که یک پنجم محصول را مالِ دهقان و چهارپنجم آنرا مالِ ارباب می دانست. فرمولی که حکومت ملی بکار می برد کاملا” مدرن و عادلانه بود! محصول براساس امتیازهایی که به کار، زمین، بذر، گاوآهن، آب و… تعلق داشت، تقسیم می شد. در این فرمول، سیهم بیشتر از آنِ کار بود. یعنی بیشتر محصول مالِ کسی بود که روی زمین کار می کرد (یعنی دهقان) و به اتکاء آب و زمین و بعضا” بذر بخشی از محصول
بخشی از نوشته احد واحدی با عنوان:
مروری بر نهضت آذربایجان در سالهای ۲۵ ـ ۱۳۲۴