آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

زینب پاشا

سطوره مقاومت زن ایرانی


این شیره زن تبریزی به تنهایی نهضتی ماندگار و غرورآفرین بر پا ساخت.

زن در فرهنگ ملی ایران، مظهر وفا ، پاكدامنی ، مدیریت ، تلاش و از خود گذشتگی است اگرچه در برهه هایی از تاریخ پرفراز و نشیب كشورمان جز گوشه اندرونی مردان، جایی بهتر نداشته است. زن ایرانی از دیرباز در مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری ، پا به پای مردان حضوری فعال یافته و در عرصه زندگی، نقش محوری مدیریت را برعهده داشته است، چنانكه این خصیصه هم اكنون نیز در زنان ایلاتی و كرد و لر و آذری و … به یادگار مانده است.

در همین حال گرچه امروزه با پس رفتن اندیشه های متحجرانه، نقش زنان با خودباوری و مبارزات مدنی در عرصه های سیاسی، اجتماعی ، علمی و فرهنگی پررنگتر گشته است اما در روزگارانی كه زن به عنوان «ضعیفه» و «ناقص العقل» و بخشی از «اموال شوهر» در چاردیواری خانه ها محبوس می گردید، تاریخ ایران شاهد درخشش شیرزنانی است كه برای همیشه نامشان جاودان مانده است. تاریخ نگاری ایران، اغلب مردان را مورد توجه قرار داده و جایی برای نقش آفرینی «زن ایرانی » وجود نداشته است. دنباله این تفکر قرون وسطایی در حاکمیت جمهوری اسلامی و بدنه جامعه هنوز طرفدارانی دارد.

از جمله زنان مبارزی كه در تاریخ معاصر ایران تا حدود بسیاری ناشناخته مانده و اطلاعات چندانی از زندگی وی در دست نیست ، زنی است تبریزی به نام «زینب پاشا»

زینب پاشا كه در منابع گوناگون با نامها و القابی چون: «بی بی شاه زینب»، «زینب باجی» ، «ده باشی زینب» و «ائل قیزی» از او یاد شده است، فرزند «شیخ سلیمان» از مردان تهی دست محله «عموزین الدین» تبریز بود. از تاریخ تولد، دوران كودكی و جوانی وی مطلبی در منابع تاریخی ذكر نشده است اما نام «زینب پاشا» در جریان قرارداد استعماری رژی و آغاز مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری وی برای همیشه در تاریخ ثبت گردید.

واقعه قرارداد استعماری رژی یا همان واگذاری امتیاز تنباكو به دولت انگلستان اتفاقی بود كه در دوران قاجار رخ داد. عصری كه شاه به عنوان «مالك كشور» بدون هیچ قید و بندی اموال ملی را در اختیار بیگانگان قرار می داد، سال ۱۲۶۳ شمسی زینب و گروه وی مبارزات خود را آغاز كرده و از اواخر دوره ناصری تا زمامداری مظفرالدین شاه در صحنه سیاسی آن دوران به نقش آفرینی پرداخته اند.

پس از انتشار اخبار انعقاد قرارداد واگذاری امتیاز تنباكو به دولت استعماری انگلستان توسط چند روزنامه نگار تبریزی، این شهر نخستین كانون مبارزه و مخالفت با این قرارداد در كشور گردید.

در پی فتوای مجتهد تبریزی بیش از ۲۰ هزار تن از مردم تبریز در اعتراض به قرارداد رژی شورش كرده و با بستن بازار و حمله به چند مركز دولتی مخالفت خود را با آن اعلام كردند. اما مدتی از این حركت نگذشته بود كه سربازان مسلح ناصرالدین شاه به سرعت در سطح شهر تبریز مستقر شده و ضمن سركوب و متفرق كردم مردم، بازاریان، شهر را با زور و تهدید اسلحه مجبور به بازكردن مغازه ها می نمایند.

در همین حال زینب پاشا به همراه گروه خود به بازار تبریز ریخته و ضمن درگیری با مأموران، بازاریان را نیز دوباره مجبور به تعطیلی بازار می كنند.

حركت دیگر زینب پاشا در جنبش مردم علیه گرسنگی و قحطی در سالهای انقلاب مشروطه متبلور می شود. « احتكار » در سالهای انقلاب مشروطیت در تبریز و آذربایجان بلای جان فقیران شده بود و محتكران و گرانفروشان از به ذلت نشاندن مردم ، پولهای كلان به جیب می زدند. در این مقطع نیز قیام زنان تبریز به رهبری زینب پاشا آغاز می شود. زینب و هوادارانش محتكران را شناسایی كرده و به انبار آنان حمله می كردند. آنان آرد و گندم را از انبار بیرون كشیده و بین فقرای شهر و روستاهای اطراف پخش می كردند.

برخی منابع تاریخی از فعال بودن ۳هزار زن در كنار زینب پاشا برای مبارزه با محتكران سخن به میان آورده اند.

سخنرانی های آتشین زینب و شخصیت كاریزماتیك وی در فرهنگ و تاریخ آذربایجان به گونه ای تأثیرگذار و ماندگار شده كه حتی در مثل ها و اشعار فولكلور مردم این دیار نیز جای گرفته است.

در سال ۱۲۹۰ وقتی شایعه شد برخی نمایندگان مجلس به خواسته‌های روسیه تزاری تن داده‌اند حدود ۳۰۰ تن از زنان با تپانچه به مجلس رفتند تا آنان را مجبور به «حراست از آزادی و تمامیت ارضی کشور» کنند.

مثلاً سربازی بود که جراحت برداشته بود و در درمانگاه از مداوای زخمش امتناع می‌کرد. کار به آنجا رسید که ستارخان به بالین او می‌آید و از او می‌خواهد که «پسرم تو نباید بمیری. ما به نیروی تو، به اراده آهنین تو نیاز داریم. چرا راضی نمی‌شوی زخمت را مداوا کنند؟» و سرباز در گوش او می‌گوید که من زن هستم.

مثال ثبت شده دیگر حاکی است که در جریان یکی از درگیریهای مسلحانه در آذربایجان پس از یافتن اجساد یک گروه ۲۰ نفره از سربازان مشروطه‌خواه، مشخص شد که تمامی آنها زن بودند.

انجمن‌های زنان اقدامات غیرقهرآمیز زیادی نیز در دفاع از مشروطیت و نیز وادار کردن انگلیس و روسیه به ترک ایران انجام دادند. از جمله فروختن جواهرات و خرید سهام از دولت در جریان تاسیس بانک ملی توسط مجلس. زنان مبتکر تحریم کالاهای خارجی بودند، مثلاً سعی کردند چای‌خانه‌ها را متقاعد کنند برای کاهش مصرف شکر وارداتی تعطیل شوند.

این انجمن‌ها میتینگ‌های بزرگی درباره نقش زنان در جنبش ملی ۱۲۹۰ برای خارج ساختن انگلیس و روسیه تزاری از ایران برگزار می‌کردند.

جالب آنکه در یکی از مراوده‌های میان انجمن‌های زنان و هیئت روسی، این هیئت تلاش کرده بود زنان را متقاعد کند به دلیل اینکه قانون اساسی ایران حقوق زنان ایران را رعایت نکرده‌است، آنها نیز نباید برای حراست آن تلاش کنند. پاسخ گروه‌های زنان این بوده‌است که آنها خود نیز از شرایط خودشان ناراضی هستند اما مقصر، پیچیدگی‌های سیاسی ناشی از حضور قدرت‌های خارجی است.

با استفاده از منابع:

زینب پاشا، پیشتاز بیداری زن در عصر بیدادی قاجار – نوشته دكتر سیروس برادران شكوهی ، محقق و استاد سابق گروه تاریخ دانشگاه تبریز

زینب پاشا، زن اسطوره ای آذربایجان ، نوشته علی كریمی

شیرزنی به نام زینب پاشا، نوشته علیرضا مددیان

Facebook
Telegram
Twitter
Email

بخش مربوط به مسئله ملی از کتاب: انقلاب ایران سال‌های  1978-1979/ آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی دارای نشان پرچم سرخ کار، انستیتوی خاورشناسی/ ترجمه. رحیم کاکایی

بخش شکل‌گیری ارگانهای قانون اساسی حکومت بازتاب مسئله ملی در قانون اساسی یکی از مسائل حاد سیاسی- اجتماعی که رهبری

ادامه مطلب