سرزمین کهن آخرین کارم با تلویزیون است.
شاکله تلویزیون آنقدر به هم ریخته است که وضعیت «ملوک الطوایفی» برایش بوجود آمده است. عدهای میخواهند سر به تن ما نباشد و عدهای هم با ما همکاری میکنند. ما هم در این میان گیج شدهایم.
کمال تبریزی پس از گذشت ۱۰ سال از آغاز ساخت سریال «سرزمین کهن»، به گفته خودش رنجیده خاطر است و این سریال دیگر آخرین کارش برای تلویزیون خواهد بود؛ اما در عین حال «سرزمین کهن» را جزو سریالهایی میداند که بینندگان زیادی به آن اقبال پیدا میکنند و قصه آن را دنبال خواهند کرد.
این کارگردان که این روزها بر سر ساخت سریال «سرزمین کهن» است، در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، اظهارات خود را پس از گذشت 10 سال از آغاز پروژه «سرزمین کهن» و فراز و نشیبهای آن مطرح کرد:
ــ حقیقتا علت اینکه آدم احساس خستگی میکند به تلویزیون برمیگردد و رفتار و برخوردی که تلویزیون با ما داشته، علت این خستگی است؛ وگرنه زمانی که آدم کار میکند انرژی میگیرد، بویژه نوع کاری که ما میکنیم خستگیناپذیر است. حداقل نوع کار ما به گونهای است که میتوانیم شرایطی را به وجود بیاوریم که در آن خستگی نباشد. اما نحوه برخورد سازمان در این 10 سال و رفتن و آمدن مدیران مختلف، باعث این مصائب برای ما شد و تمام مشکلاتش گریبان سریال «سرزمین کهن» را گرفت، به همین دلیل هم این سریال یک دهه به طول انجامید.
ــ مدیریتِ غلط و نابلدی در مدیریت برای ادامه چند پروژه سنگین باعث میشود هم پروژه لطمه بخورد و هم گروه سازنده خسته شوند. میخواهم بگویم که شاکله تلویزیون آنقدر به هم ریخته است که وضعیت «ملوک الطوایفی» برایش بوجود آمده است. عدهای میخواهند سر به تن ما نباشد و عدهای هم با ما همکاری میکنند. ما هم در این میان گیج شدهایم و نمیدانیم تلویزیون بالاخره این سریال را میخواهد یا نه؟!
ــ زمانی که در کوران کار و سختی بودیم، درست زمانی که صحنههای دشوار را میگرفتیم، اتفاق بسیار بدی در برنامه «هفت» افتاد. میخواهم بگویم متاسفانه هیچ اتاق فکری در تلویزیون وجود ندارد که از پروژههایش حمایت کند و همینطور باری به هر جهت اتفاقات رخ میدهند. یک عده سراغ پروژههایی که فکر میکنند خوب است میروند، قرارداداش را میبندند در عین اینکه متاسفانه هیچ نظم و برنامهای در سازمان وجود ندارد و همین باعث دلسردی میشود.
ــ فکر میکنم من هم مانند بسیاری دیگر که رفتهاند، «سرزمین کهن» آخرین کاری باشد که با تلویزیون خواهم داشت. چراکه خیلی از عمر مفید زندگیمان باقی نمانده و بهتر است مابقی آن را به جاهایی که بهتر میتوانیم با یکدیگر تعامل داشته باشیم اختصاص دهیم. واقعا کار کردن با این تلویزیون سخت است. بسیاری از همکاران من زودتر متوجه شدند و رفتند، اما من کمی دیر متوجه شدم؛ البته به خاطر پروژه طولانی «سرزمین کهن» بود.
ــ دوران اول، آقای میرباقری در صداوسیما بودند که «سرزمین کهن» تصویب شد، اما پس از آن افراد دیگری آمدند که تقریبا همهچیز را در سازمان منهدم کردند تا اینکه دوباره آقای میرباقری بازگشت و وضعیت بار دیگر بهتر شد. تصورم این است تیمی که بعد از آقای میرباقری به سازمان آمد، به خوبی سازمان را بمبگذاری و نقاط مختلف آن را منفجر کرد. بنابراین فکر میکنم در دوران قبلی آقای میرباقری شرایط خیلی بهتر بود. یعنی هم شورای طرحوبرنامهای وجود داشت که فیلمنامهها در آنجا بررسی میشدند و هم برخوردشان خوب بود. البته از زمانی که ایشان برگشتهاند، دل و دماغ آدم برای اینکه کار کند بیشتر است، اما در مجموع تلویزیون شرایطی ندارد که دیگر مثل گذشته تمایلی برای همکاری وجود داشته باشد. حتی حالا که دکتر میرباقری حضور دارد؛ با این حال آشکار است که با دست بسته مدیریت میکند و مشکلات زیادی برای کار کردن دارد.
ــ تلویزیون در موقعیتی است که هم به گذشته پرافتخاری که داشته نمیتواند دست پیدا کند و هم نمیتواند شرایط حال حاضرش را درست کند؛ بنابراین فکر میکنم من هم مانند خیلیهای دیگر، ترجیح خواهم داد آخرین کار تلویزیونیام «سرزمین کهن» باشد.
ــ از این پس بیشتر روی سینما متمرکز میشوم. اگر بخواهم سریال خوبی بسازم، حتما آن را در شبکه نمایش خانگی اجرا میکنم، البته ب