ر نشان می دهد که مردم از کوچکترین فرصت استفاده می کنند تا اعتراض خود را به فضای غیر دمکراتیک و بحرانزای کشور نشان دهند. این اعتراضات معمولا یک نوع اتحاد عمل بر سر آنچه نمی خواند است ولو اینکه بر سر آنچه می خواهند هم توافق نداشته باشند. از نمونه های بارز آن می توان به انتخابات دوره های مختلف مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری اشاره کرد. که علیرغم تمام تمهیدات جناح حاکم برای گزینشی کردن انتخابات، و یک دست کردن حکومت، مردم از کوچکترین روزنه ها استفاده کرده و نقشه های آنها را باشکست روبرو کرده اند.
طبیعی است که این نوع اعتراضات پراکنده و غیر متشکل و غیر هدفمند نمی تواند آنقدر هم مثمر ثمر واقع شود و رژیم را به عقب نشینی و تن دادن به خواسته های معترضین وادارد. اما در نبود آزادی احزاب و سازمان های سیاسی و صنفی و فضای سرکوب، مردم راه دیگری پیش روی خود نمی بینند.
تجمع خودجوش مردم با تفکرات گوناگون در پاسارگاد به بهانه تولد کوروش یکی از همین اتحاد عمل مردم علیه وضعیت موجود بود. اینکه هر جریان سیاسی بخواهد، این حرکت را بنام خود تمام کند، از واقعیت دور است.
جمعیتی که مقابل آرامگاه کوروش در پاسارگاد جمع شده بود واقعا زیاد بود و عکسها و فیلمها نشان میداد که هزاران نفر خود را به این محل رسانده بودند تا در یک بزرگداشت رسمی که به عنوان کوروش نامگذاری شده است به بنیانگذار سلسله هخامنشی ادای احترام کنند.
شاید اگر تجمع مقابل این بنا در جایی دیگر از کشور و با دلیلی دیگر صورت میگرفت به مراتب با توجه بیشتری همراه میشد.
اگر شعارهای احساسی و گاه تفرقه افکنانه را که از طریق برخی از رسانه های مجازی به آن دامن زده شد، کنار بگذاریم می توان به چند نکته جدی و محوری این تجمع توجه کرد:
جمهوری اسلامی با شعار امت اسلامی، یک نوع قطع ارتباط اجباری با میراث تاریخ ملی را برای ایرانیان ایجاد کرد. این تجمع در مقابل شعار غیر واقعی و غیر علمی حکومت، بازگشت به هویت ملی خود را برخ کشید. حضور زنان و مردان با لباس های محلی در این گردهمایی یک نوعی ازهویت خواهی خلق های ایران را نشان می داد.
و دیگر اینکه، در جهانی که ترس از اسلام افراطی در آن حکمفرماست. جوانان با این حرکت می خواهند اعلام کنند که هیچ ارتباطی بین ما و