مروری بر مبارزهٌ یک سال اخیر
طبقه کارگر و زحمتکشان
مبارزات کارگران ایران
جنبش کارگری – سندیکایی میهن ما سال دیگری را در مبارزه و مقاومت علیه سیاستهای کارگرستیزانهٌ رژیم ولایتفقیه پشت سر نهاد. طی یک سال اخیر مبارزه برای تامین خواستههای فوری نظیر افزایش عادلانهٌ دستمزدها برپایه نرخ واقعی تورم و سبد معیشت خانوارها، لغو قراردادهای موقت، مبارزه علیه لایحه اصلاح قانون کار، دریافت دستمزد بدون تاخیر و نیز مقابله و مخالفت گسترده با برنامههایی همچون آزادسازی اقتصادی (هدفمندی یارانهها) خصوصیسازی و مقرراتزدایی ابعاد گستردهتر از پیش بهخود گرفت و درنتیجه تاثیر اجتماعی، صنفی و سیاسی بیش از پیش ازخود باقی گذاشت.
تردید نباید داشت جنبش کارگری و سندیکایی موجود زحمتکشان میهن ما با تجربه و آگاهی طبقاتی افزونتر و انگیزهٌ پیکارجویانه بیشتر گام به سال نو گذارده و درمقایسه با سالهای پیشین از اعتماد به نفس و هوشیاری بالاتری برخوردار گردیدهاست. طی سال گذشته بهویژه واپسین ماههای سال شمار اعتراضات کارگری در سراسر کشور افزایش یافت. این مبارزات نه فقط به لحاظ کمٌی و تعداد، بلکه از نقطهنظر کیفی و محتوای خواستهها و میزان شرکت کارگران قابل توجه و تامل و امیدوارکننده است. ازاین رو میتوان ویژگی جنبش اعتراضی کارگران در ماههای اخیر را گسترش آن ضمن پراکندگی ارزیابی نمود.
نکته پراهمیت دراین میان علاوه بر افزایش شمار اعتصابها، تغییر هرچند اندک در کیفیت سازماندهی و سطح همبستگی در این اقدامهای اعتراضی است. دامنه اعتراض و اعتصابها در حداقل شش ماه گذشته از رشتههای عمدتاً خدماتی به صنایع و تعدادی از مراکز مهم صنعتی – تولیدی کشیده شده و سطح و میزان مشارکت کارگران به ویژه کارگران صنایع ازجمله نفت، پولاد و برق افزایش داشتهاست.
دراین زمینه میتوان به اعتصاب کارگران هپکو، پلیاکریل، ماشین سازی تبریز و اراک، واگن پارس، پالایشگاه کرمانشاه و اراک، و نیز صنایع پولادسازی و کارخانههایی مانند نورد اهواز، فولاد مبارکه اصفهان و ذوبآهن اردبیل، کارگران فنی پستهای فشار قوی برق و تعدادی از کارخانههای سیمان اشاره داشت.
زمان و مدت برخی از این اعتصابها مانند اعتصاب نوزده روزه کارگران گروه ملی فولاد اهواز و اعتراضات چندهفتگیِ کارگران کارخانه هپکو نشانگر ژرفای نارضایتی کارگران و رشد نسبی آگاهی صنفی – طبقاتی آنها است. با این وجود اما هیچیک ازاین مبارزات اعتراضی تاکنون نتوانسته به کامیابی و دستاورد ماندگار، تثبیتشده و تاثیرگذار چه از لحاظ مطالبه کارگران هر واحد خاص و چه ازنقطه نظر جلب همبستگی و تقویت جنبش سندیکایی – کارگری سراسری بیانجامد. حتی اعتراضات پردامنهای مانند اعتصاب کارگران گروه صنعتی پولاد اهواز با وجود تداوم و همبستگی قابل تحسین کارگران این واحد نتوانست و نتوانسته به مرحله بالاتر و خروج از حالت تدافعی فراروید. علت را باید در درجه نخست در ضعف کیفی طبقه کارگر که عمدهٌ آن ناشی از اجرای خشن سیاست تعدیل اقتصادی و کاهش کمی و کیفی کارگران صنعتی یعنی هستهٌ اصلی طبقه کارگر، جستجو کرد. بهعلاوه رکود، تعطیلی کارخانهها و پدیده مزدهای معوقه درکنار رواج اقتصاد دلالی عوامل دیگری هستند که جنبش سندیکایی و مبارزات کارگران و زحمتکشان را به حالت تدافعی کشانده و عملاً فرصت سازماندهی مناسب و موثر را از جنبش سندیکایی گرفتهاست.
بهعلاوه نبود سندیکا و تشکل صنفی واقعی و مستقل که دارای سمتگیری طبقاتی باشد، کماکان یکی از مهمترین و اصلیترین نقاط ضعف جنبش سندیکایی کارگران ایران قلمداد میشود. تشکلهای زرد حکومتی مانع جدی در راه تشکلیابی واقعی کارگران بهشمار میآیند و نقش بسیار منفی و بازدارنده در قبال جنبش کارگری ایفا میکنند. با این وجود در بررسی جنبش سندیکایی و مبارزات آن در سال گذشته باید به افزایش توان مبارزاتی و رشد آگاهی طبقاتی در میان طبقه کارگر اشاره و تاکید داشت و در راستای تقویت آن از هرباره کوشید.
در چنین اوضاعی طرح شعارها و مسائلی ناهمخوان با واقعیتهای موجود و ظرفیت و توانایی جنبش کارگری و سندیکایی بدون شک به فراگرد عینی و ذهنی رشد و تکامل جنبش سندیکایی در خلال مبارزهٌ روزانه لطمه وارد ساخته و امکانات آنرا محدود و قدرت مانور ضرور دراین وضعیت را تضعیف میسازد. درعین حال باید یادآور شد سیاستهای تفرقهافکنانهٌ رژیم ولایتفقیه و امپریالیسم مانع از مسیر طبیعی و موثر مبارزه جنبش سندیکایی میشود. نکته پراهمیت دیگر که توجه بهآن بهویژه دراین مقطع زمانی ضروراست توجه به مانورهای جناحهای مختلف رژیم برای سوء استفاده از نارضایتی کارگران و نیز خرابکاری در مبارزات روزمرهٌ سندیکایی است.
طی هفتههای آینده انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهدشد. جناحبندیهای رژیم با مانورها و شعارهای فریبکارانه میکوشند بر جنبش کارگری و سندیکایی تاثیر بگذارند. مانورهای وزارت کار و تشکلهای زرد حکومتی در قبالِ به اصطلاح “سودمندی سیاستهای وزرارت کار برای کارگران” و مانور روی موضوع “بازپسگیری لایحه اصلاح قانون کار” دراین جهت و با این هدف صورت گرفته و میگیرد. نباید فراموش کرد سیاست تشکلهای زرد و وزارت کار در ارتباط با منافع و حقوق زحمتکشان بهویژه موضوعات مبرم نظیر میزان حداقل دستمزد و لایحه اصلاح قانون کار در چارچوب فضای سیاسیِ ناشی از انتخابات و همسو با منافع جناحی است. وزارت کار بهویژه طی ماههای اخیر از همه امکانات و تبلیغات ممکن بهسود منافع جناح معین یا بهعبارت دقیقتر خط اعتدال، و نیز گرم کردن تنور انتخابات استفاده برده و دراین راه بسیار فعال بودهاست. دیگر جناحها نیز برنامهٌ مشابهای را تدوین و بهمورد اجرا گذاشتهاند. “دلسوزیهای” سایتهای متعلق به سپاه پاسداران، باندهای هوادار خامنهای و دار و دستهٌ احمدینژاد در خصوص حقوق کارگران صرفاً مانورهای فریبکارانه در انتخابات بهشمار میآید و بطور جدی باید آنرا افشا ساخته و توظئهٔ واپس گرایان را خنثی نمود. نباید فراموش کنیم: “وظیفه ما و همه نیروهای مترقی و آزادیخواه، بهره وری از روند برگزاری انتخابات مهندسی شده به قصد افشای سیاستهای رژیم، بسیج و سازماندهی نیروهای اجتماعی و به چالش کشیدن رژیم استبدادی کنونی است.”
نکتهٌ پراهمیت دیگری که توجه به آن از اهمیت برخوردار است، عبارت است از این واقعیت که به موازات گسترش اعتراضات کارگری هرچند بهصورت پراکنده، موقعیت و جایگاه تشکلهای زرد حکومتی با چالشهای جدی روبرو گردیده. یکی از ویژگیهای سال گذشته مبارزات کارگری که درخور توجه جدی است، افزایش فشار از بدنه به راس در تشکلهای کارگری حکومتساخته است. رهبری و مسئولان تشکلهای زرد حکومتی یا به عبارت دقیقتر اریستوکراسی کارگری رژیم ولایتفقیه، در مقایسه با گذشته بیش از پیش تحت فشارِ نارضایتیِ بدنه تشکلها و تودههای کارگر در کارگاهها و کارخانهها قرار دارند. این واقعیت در میدان مبارزهٌ کارگری و سندیکایی تاثیرات معین داشته و خواهدداشت و روزنه و امکانات متنوعی را برای مبارزان راستین سندیکایی به هدف بازسازی و احیای بدنه جنبش سندیکایی فراهم میسازد که باید با حد اعلای هوشیاری و حفظ استقلال طبقاتی از آن با درایت و ماهرانه بهره برد. ازاینرو اقدام و سیاستهای گردانندگان تشکلهای زرد حکومتی نه “همسویی” و “هماهنگی” با خواستههای کارگران، که مانورهایی در راستای کاهش میزان نارضایتیها و مهار و کنترل اعتراضات کارگران است. بیجهت نیست که محجوب در نشست دبیران خانه کارگر در هفتههای اخیر اعلام کرد، خانه کارگر ایران سطح خدمات رفاهی خودرا ارتقاء میدهد. این اقدام دقیقاً برای فریب زحمتکشان و مهار نارضایتی آنان است.
با توجه به آنچه مورد اشاره قرارگرفت، برای غلبه بر ضعف و پراکندگی موجود راهی جز مبارزهٌ خستگی ناپذیر و استفاده از همهٌ روزنهها ضمن پافشاری بر ماهیت و استقلال طبقاتی مبارزات کارگری، وجود ندارد. در جنبش سندیکایی مسایل مربوط به جمع کارگران و آنچه کلیه آنهارا صرفنظر از تفاوتهای عقیدتی، مذهبی و مسلکی بهدور هم گرد میآورد، مطرح است. نظر به همین ویژگی عام است که جنبش سندیکایی از امکانات بسیار گسترده برای تجمع کلیه زحمتکشان حول خواستههای آنان برخوردار است. در جنبش سندیکایی، کارگران میتوانند و باید درراه وحدت صفهای خود اقدام و مبارزه کنند. به بیان دقیقتر جنبش سندیکایی، جنبش مطالباتی و اجتماعی در برگیرندهٌ همه کارگران و زحمتکشان در وسیعترین معنای آن است.
رابطه با کارگران و زحمتکشان در کارخانهها و کارگاهها و بطور کلی در تمامی واحدهای صنعتی، خدماتی، کشاورزی و اداری، محتوای جنبش سندیکایی و رمز ماندگاری و کامیابی هر سندیکا و یا تشکل سراسری سندیکایی است. بدون این رابطه و پیوند اصولاً نمیتوان از مبارزهٌ سندیکایی سخن بهمیان آورد.
بنابراین وظیفه تاخیرناپذیرِ همه مبارزان راستین سندیکایی حضور فعال درمیان تودههای کارگر با استفاده از همه امکانات، موقعیتها و روزنهها برای حل معضل ضعف در سازماندهی از پایین و به وسیله خود کارگران است. آنچه سبب میشود جنبش کارگری – سندیکایی میهن ما این امکان را بیابد که از حالت تدافعی خارج و علارغم سرکوب و کنترل امنیتی بتواند بدنه خودرا بازسازی نماید، ارتباط و پیوند موثر با تودههای کارگر در تمامی کارگاهها و کارخانجات است. دراین راه میتوان و باید ازهمه امکانات موجود و ممکن با هوشیاری و تاکید بر حفظ استقلال طبقاتی بهره برد. بهعلاوه تلفیق ماهرانهٌ خواستههای صنفی با سیاسی و پیوند با جنبشهای دیگر اجتماعی به منظور تقویت مبارزهٌ سراسری بهسود تامین منافع مردم از وظایف مهم جنبش سندیکایی موجود است. طبقه کارگر ایران نیروی مطمئن و ستون فقرات مبارزه علیه دیکتاتوری، ارتجاع و امپریالیسم بهسود استقلال ملی، عدالت اجتماعی، حقوق و آزادیهای دمکراتیک و بهبود و بهسازیِ اقتصادی – اجتماعی درهر مرحله معین مبارزه بوده و هست.
مبارزهٌ خستگی ناپذیر و صبورانه لازمهٌ پیشبرد مبارزات و در تحلیل نهایی تامین حقوق و منافع آنی و آتی طبقه کارگر و زحمتکشان است.
کارگر متحد همه چیز
کارگر متفرق هیچ چیز
منبع: اتحاد کارگر