آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

فریدون ابراهیمی، دادگر سر به دار

فریدون ابراهیمی، جوانی پرشور، انسانی انساندوست، میهن‌پرستی صادق، اولین دادستان انقلابی دولت ملی آذربایجان و در تاریخ ایران، در ٢٩ آبانماه سال ۱٢٩۷، در شهر آستارا، در خانواده روشنفکر انقلابی غنی ابراهیمی چشم به جهان گشود.

پدر فریدون، یکی از انقلابیون زمان خود، عضو فرقه عدالت و مؤسس شعبه این فرقه در آستارا بود. وی، در پی تشکیل اولین کنگره فرقه دموکرات در انزلی و تأسیس حزب کمونیست، سازمان این حزب را در آستارا بنیان نهاد. غنی ابراهیمی علیرغم شاریط دشوار مبارزه انقلابی و بارها دستگیری، زندان، تبعید و بیماری، فرزندانی تربیت کرد که در تاریخ ایران رد پای خود را گذاشتند. فریدون ابراهیمی، انوشیروان ابراهیمی و ایراندخت ابراهیمی هریک شخصیت‌های حزبی و سیاسی بزرگی بودند که نامشان با مبارزات آزادیخواهانه و عدالت‌طلبانه مردم ایران، بویژه خلق ستمدیده آذربایجان پیوند ناگسستنی دارد.

فرزندان غنی، از جمله فریدون ابراهیمی، از همان اوان نوجوانی، برخلاف بسیاری از همسالان خود، بمیدان سیاست و مبارزات عدالت‌خواهانه گام نهادند. فریدون از دوره دانشجوئی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران، یکی از فعالان دانشجوئی بود و در سال ۱٣٢۰ بعضویت حزب توده ایران درآمد. وی، از همان آغاز دوره دانشجوئی، افکار و اندیشه‌های آزادیخواهانه و عدالت‌طلبانه خود را می‌نوشت. فریدون، علاوه بر اینکه عضو هیئت تحریریه روزنامه «آژیر» بود و افکار و نظریات خود را در آن منتشر می‌کرد، در عین حال، مطالبی برای ارگان‌های رسمی حزب توده ایران و شورای مرکزی اتحادیه‌های کارگری نیز تحریر می‌کرد. روزنامه‌های «رهبر»، «مردم»، «ظفر»، «ینی شرق= شرق نوین»، «آذربایجان» و دیگر مطبوعات مترقی از جمله نشریاتی بودند که مقالات فریدون را چاپ و منتشر می‌کردند.

فریدون ابراهیمی علیرغم عمر کوتاه خود، شناخت جامعی از استعمار و امپریالیسم داشت و با نوشته‌های پرشور در دفاع از حقوق حقه و آزادی خلق خویش، منبع الهام جوانان عدالت‌خواه میهن بود. او، با قلم و قدم خود بر علیه سیاست‌های عظمت‌طلبانه و شونیستی حاکمیت مرکزی تهران برخاسته و تلاش‌های امپریالیسم و ارتجاع برای استحاله و اضمحلال خلقهای کشور، از جمله خلق آذربایجان را رسوا می‌کرد. فریدون ابراهیمی برعلیه تخریب‌گران زبان، ادبیات، تاریخ، فرهنگ، آداب و سنن ملی آذربایجان شورید و طی سلسله نوشتاری تحت عنوان «دانیشیر آذربایجان= آذربایجان سخن می‌گوید»، قلم به دستان ارتجاع و استعمار را افشا می‌کرد و هویت و کیستی خلق خویش توضیح می‌داد.   

فریدون ابراهیمی، در پایان تحصیلات خود در سال ۱٣٢٤، با توجه به اینکه علاوه بر زبان مادری، به زبانهای فارسی، فرانسه و عربی نیز مسلط بود، از سوی وزارت خارجه و روزنامه اطلاعات به همکاری دعوت شد. ولی، او خدمت به خلق خویش را ترجیح داد و با رد دعوت آنها، به میان مردم و زادگاه خویش بازگشت.

فریدون ابراهیمی، در پی انتشار اعلامیه ۱٢ ماده‌ای فرقه دموکرات آذربایجان در سوم شهریور سال ۱٣٢٤ بهمراه تشکیلات حزب توده ایران در آذربایجان و مردم زحمتکش و ستمدیده آذربایجان به فرقه دموکرات پیوست. او بعنوان نماینده در اولین کنگره فرقه دموکرات آذربایجان که در مهر ماه سال ۱٣٢٤ بر گزار گردید، شرکت کرد و به عضویت هیأت دولت ملی آذربایجان بسرپرستی سید جعفر پیشه وری پذیرفته شد و سپس بمقام دادستانی کل آذربایجان تعیین گردید.

پس از تشکیل حکومت ملی آذربایجان در ٢۱ آذرماه سال ۱٣٢٤، فریدون ابراهیمی در مقام دادستان کل اولین دولت دموکراتیک مشرق زمین، فعالیت دادخواهانه خود را آغاز کرد و در دوره یک ساله حاکمیت ملی، پرونده زندانیان را مورد رسیدگی مجدد قرار داد و همه بی‌گناهانی را که مطابق قوانین ارتجاعی محاکمه و زندانی شده بودند، آزاد کرد.

روحیه و اعتقادات دادگرانه و عدالت‌خواهانه فریدون ابراهیمی خلل‌ناپذیر بود و آن رسم عادلانه که مدعی‌العموم آذربایجان در طول یک سال حکومت ملی آذربایجان بنا نهاد، کینه حیوانی و پایان‌ناپذیر ارتجاع تهران و اربابان ماورای اقیانوسی آن را نسبت به وی برانگیخت. به همین سبب هم، در پی تهاجم خونین ارتش تحت امر انگلیس وابسته به دولت دست نشانده مرکزی به خطه دلاورخیز آذربایجان و قلع‌وقمع دولت ملی و مردم این سرزمین، بویژه قتل عام مردم تبریز، فریدون ابراهیمی را که در جریان دفاع از ساختمان کمیته مرکزی فرقه دموکرات آذربایجان به اسارت درآورد، به زندان انداخت و بعد از شش ماه آزار و شکنجه‌های وحشیانه، در سحرگاه اول خرداد سال ۱٣٢٦، سر این قاضی‌القضات جوان، این فرزند دلاور و بی‌باک خلق آذربایجان و همه خلق‌های ایران را در ٣۰ـ امین بهار عمر خود، در مقابل باغ گلستان تبریز، شهر شهیدان بزرگ، بجرم عدالت‌گستری‌اش بر سر دار برد و به شهادت رساند. شهادت در راه عدالت‌خواهی و انسان‌محوری، این است راز جاودانگی یاد و نام فریدون ابراهیمی.

در طول ٦٢ سال پس از قتل جنایتکارانه فریدون ابراهیمی، این دادگر سر به دار آذربایجان و همه خلقهای ایران، سراسر میهن و همه مردم کشور، زخم تازیانه‌های ارتجاع سیاه و امپریالیسم را بیش از هر زمان دیگر بر پیکر خویش تحمل می‌کنند. کشتار جوانان عدالت‌خواه میهن همچنان ادامه دارد. رژیم فاسد و سرسپرده پهلوی، فریدون ابراهیمی ها را به شهادت رساند و رژیم منحوس جمهوری اسلامی نیز با کشتار انوشیروان ابراهیمی ها، راه سلف خویش را همچنان ادامه می‌دهد. دیروز، بنام عظمت ایران، با نام جعلی «ملت ایران» و امروز، بنام عظمت اسلام و با نام جعلی‌تر «امت اسلام»، عدالت و حقیقت و انسانیت را سلاخی می‌کنند. حقوق حقه خلقهای ایران، هر روز محدودتر می‌شود. تلاش‌های گسترده‌ای برای نابودی زبان، فرهنگ، تمدن، تاریخ، آداب و سنن ملی و بطور کلی، هویت، مؤلفه‌های ملی و استحاله شناسانه‌های ملت‌های میهن ما صورت می‌گیرد.

بزودی خجسته سالگشت تشکیل حکومت ملی آذربایجان و آغاز به کار دادستان خلقی آذربایجان را برگزار خواهیم کرد. باشد که به احترام شهیدان خلق خویش، به حرمت آزادی و حقوق خلق، بنام انسان و انسانیت، بخود آئیم و دست در دست هم، در اتحاد با همه خلقهای تحت ستم میهن و جهان به پا خیزیم، داد خویش از ظالمان بستانیم و حقوق ملی خویش به کف آریم.

جاودان باد نام و یاد فریدون ابراهیمی، قاضی‌لقضات شهید آذربایجان!

پیروز باد مبارزات عدالت‌خواهانه خلق‌های ایران!

کار داخل                                شماره 12

نشریه گروهی از فدائیان خلق ایران ــ داخل کشور

شنبه 5 دی 1388

Facebook
Telegram
Twitter
Email

از کتاب: انقلاب ایران سالهای 1978-1979 .آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی دارای نشان پرچم سرخ کار انستیتوی شرق شناسی/ ترجمه- رحیم کاکایی

گرفته شده از فیسبوک رحیم کاکایی بخشی از فصل چهارده/سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مناسبات اقتصادی خارجی جمهوری اسلامی ایران

ادامه مطلب