اگر این حکومت متعلق به مردم است بنابراین خواست آنان نیز بر هر خواستی اعم از کسب، حفظ و توسعه قدرت برتری دارد و بايد نزد نمایندگان مردم نيز،مطالبات عمومی که مطالبات تعیینکنندگان آنان است برتری داشته باشد
-امید فراغت/ کارشناس ارشد علوم سیاسی
پیام مردم صریح و روشن است. از سال 76 مردم به حاکمیت و حکومت پیام دادند که چه می خواهند ولي قواعد قدرت آنقدر در هم تنیده و پیچیده شده بود که صدای مردم به گوش نمی رسید.
امروز با صرف هزینه های بسیار به نقطه ای رسیدیم که سال 76 رسیده بودیم ولي خاصيت قدرت همواره در جهت حفظ وضع موجود است تا لحظه ای که دیگر هیچ راهکاری جواب ندهد! اگر اعتقاد به نظام مردم سالاری داریم- که البته با انتخاباتهاي مختلف ثابت شد- باید آداب نظام مردم سالاری نیز از انتخابات به دیگر ساختارها کشیده شود. در اين روند، ساختارها بايد به گونه ای تدوین و برنامه ریزی شود که ضمن پاسخگویی به مردم ، آداب یک ساختار دموکراتیک و به عبارتی مردم سالاری را بدانند و در غیر این صورت اگر فقط بخواهیم ساختار انتخابات ریاست جمهوری و …را دموکراتیک جلوه بدهیم اما درون و نهاد سیستم، در همان ماهیت انحصارگرایانه باقی بماند، دیری نمی پایدكه این نیز از يكديگر جداشود! مردم همه مسائل حاکمیت و حکومت را می دانند اما متاسفانه این فهم و دانستن دو طرفه نیست! مردم جنس حاکمیت را شناخته اند ولي حاکمیت، جنس مردم را نشناخته است و مانند مس و چوبند که هم جنس نیستند.
این ندانستن، همواره در طول تاریخ گریبان حاکمان را در نقطه ای از زمان و مکان که کمتر قابل پیش بینی است، می گیرد و همان می شود که اکثر مستندات تاریخی گواه آن است. اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران ، ارتقاي ذهنی یافته اند و این ارتقا نه مدیون حاکمیت و حکومت بلکه مدیون بروز و ظهور شبکه های مجازی و به عبارتی ادبیات دنیای جدید است.
اکنون حاکمیت و حکومت نقش استاد مردم را ایفا نمی کنند ، استادان و معلمان جامعه آن کسانی هستند که با توسعه تکنولوژی و ارتباطات، خصلت ها و صفت هایشان را به صورت پیوسته و مستمر انتقال می دهند. بر همین اساس است که بيشتر جامعه نسبت به معلمین خود تمکین نشان می دهند و نقش استاد و شاگردی همواره در جوامع در حال توسعه رعایت می شود چرا که اینگونه رشد كردهاند! اگر بپذیریم که معنی و مفهوم قدرت ابعاد جدیدی به خود گرفته است آنگاه حاکمیت ها در همان آموزههای پیشین قدرت ، باقی نمی مانند! انتخابات ریاست جمهوری 29 اردیبهشت، یک قطعه از پازل فهم جدید مردم از ادبیات جدید است ، قطعات بعدی نیز در حال چیدهشدن است و به همین دلیل روحانی کار سختی پیش رو دارد. مطالبات سیاسی مردم در کنار مطالبات اقتصادی و …مهم شده است و مردم با هر نوع ممنوعيتي مخالف هستند چرا که ادامه این منع ها و حصرها یعنی اینکه گردش آزاد اطلاعات ، آزادی های مرّ قانون و ادبیات توسعه یافتگی ، حرفهای پوچ و بی اساسی است که فقط برای مهار مردم زده می شود.
اگر این حکومت متعلق به مردم است بنابراین خواست آنان نیز بر هر خواستی اعم از کسب، حفظ و توسعه قدرت برتری دارد و بايد نزد نمایندگان مردم نيز،مطالبات عمومی که مطالبات تعیینکنندگان آنان است برتری داشته باشد! مردم متوجه شده اند که برخی مصلحت ها رنگ و بوی سرزمینی و منافع ملی ندارد بلکه فقط و فقط در همان ادبیات و قواعد قدرت خلاصه می شود که با توجه به معنی و مفهوم جدید ادبیات قدرت، دیگر جایز نیست که واقعیت ها را فدای مصلحت های قدرت پندارانه كنيم. مردم از حسن روحانی مطالبات جدی سیاسی ، فرهنگی، اقتصادی و …دارند و به او اعتماد کردند، روحانی نیز به مردم اعتماد و تکیه کند چراکه تکیهگاه قدرتمندی دارد.
منبع: قانون