چهارم مردادماه روز ملی اردبیل است. سال قبل خانه اردبیل با حضور برخی از مسئولان استان اردبیل و اردبیلیهای ساکن تهران این روز را در ایوان شمس گرامی داشتند. در آیین گرامیداشت اسماعیل علیاکبری ـ مدیرعامل خانه اردبیل ـ در گزارشی از کارکرد چندساله این خانه گفت: «خانه اردبیل از سال ۸۴ خورشیدی آغاز بهکار کرد. اعضای آن اردبیلیهای ساکن در تهران هستند و از هر گونه دیدگاه سیاسی و جناحبندی رایج در کشور بهدور است. یکی از آرمانهای خانه اردبیل جذب سرمایهگذارانی است که اردبیلی نیستند، ولی دوستدار سرمایهگذاری در استان هستند.» وی نام «خانه رهپویان توسعه اردبیل» را که تازگی به ثبت رسیده، نام رسمی خانه اردبیل خواند.
دراین نشست استاد کزازی در مورد تاریخ و فرهنگ اردبیل سخن گفت. آنچه در پی میآید، بخشی از سخنان استاد کزازی است.
گرانمایه بوم اردبیل بیگمان یکی از کهنترین و گرانمایهترین بومهای سرزمین ایران است. اگر ما از نام اردبیل آغاز کنیم و این نام را بشکافیم، آشکارا بازتاب و نمود برجسته فرهنگ و تاریخ ایران را در نام این شهر و استان میتوانیم دید. اردبیل که در ریخت کهنتر آن «اَرتا بیل» بوده و از دو پاره ساخته شده است. پاره دوم کمابیش آشنای همگان است: «بیل» یا «ویل» به معنای شهر، واژهای هندواروپایی است که در پارهای دیگر از زبانهای وابسته به این دودمان گستردة زبانی و همچنین در زبانهای اروپایی هنوز کاربرد دارد. ما این واژه را هم در ریخت کهنتر «ویل» و هم در ریخت نوتر «بیل» در نام شهرهای دیگر مانند دژبیل، شوربیل، دشتبیل میبینیم؛ اما آن پارهای که مایه نازش و سرافرازی اردبیلیان میتواند بود، پاره نخستین این نام است، «ارتا» یا «اَشا» واژهای کهن که از زبان مینوی اوستایی به یادگار مانده است.
ما این واژه را در بسیاری دیگر از واژگان و نامها مییابیم؛ مانند: «اردستان»، «اردکان»، «اردشیر»، «اردوان» یا در واژه بسیار آشنای «اردیبهشت» که نام یکی از شش فرشتة برین و بنیادین در آیین زرتشتی است. شش فرشتهای که آنها را «اَمشاسپندان» مینامیم [به معنای بیمرگان و جاودانگان مقدس] و بهراستی که شش ویژگی اهورهمزدا هستند؛ نام دومین ماه بهار هم هست. اَرتا را «راستی» گزارش کردهاند؛ اما معنی باریک این واژه بهنام «سامان کیهانی» و «آماج آفرینش» است. جهان سامانمند است بدانسان که پیر شبستر گفت: جهان چون زلف و خط و خال و ابروستر که هر چیزی به جای خویش نیکوست. هر چیزی در جای خود به شایستگی نهاده شده است. جهان بهسامان است و به سوی «اَشا» یا «اَرتا» میشتابد.
اردبیل شهری تاریخی است و یکی از شهرهای بزرگ، بنیادین و کلان ایران زمین بوده است. پیش از آنکه تبریز کانون آذربایجان بشود، اردبیل شهر بَرین این سرزمین بوده است؛ چرا تبریز جای اردبیل را گرفت؟ در تاریخ میخوانیم مردم اردبیل آنچنان گُرد، دلیر، سلحشور و ایراندوست بودند که در برابر مغولان، آن دَدمنشانِ بدکُنش مردانه ایستادند. سه بار مغولان به این شهر تاختند و هنگامی که آن را گشودند، از خشم و کین شهر را با خاک یکسان کردند و اردبیل آنچنان ویران شد که بهناچار شهر دیگری جایش را گرفت. آن ویرانی که به صد آبادانی میارزد. اگر ما به پاس ماندگاری ایران، ویران بشویم بهراستی ویران نشدهایم؛ این ویرانی مغز آبادانی است.شما اردبیلیان خود را آنچنان که میسزد، بشناسید، بیگمان نازان خواهید بود که این بخت بلند را یافتهاید که در یکی از ایرانیترین سرزمینهای این کشور سپند اهورایی زادهاید و میزیید. اردبیلی بودن کاری دشوار است؛ زیرا اردبیل شهر «اَرتا»، راستی و آرمان جهان هستی است. آذربایجان گرامیترین و کهنترین سرزمین ایران است و زادگاه وخشور باستانی ایران، زرتشت است. وی در دهستانی به نام راق در دامنه سبلان دیده به دیدار جهان گشود.ما میدانیم که سه گونه آتشکده در روزگار ساسانی بر پا بود: آتش کشاورزان با نام آتش بُرزینه در ریوند خراسان فروزان بود. دیگری آتش هیربدان و موبدان در کاریان پارس با نام آذرفرنبغ است و سومین آتش و آتشکده در کنار دریاچه آیینی «چیچست» یا ارومیه، آذرگشسب جای دارد که آتش جنگاوران و پهلوانان است و کیخسرو آن را بنیاد نهاد.ایران سرزمین فرّ و فرزانگی است و هزاران سال رهنما و رهبر جهان بوده است. بارها گفتهام اگر اسلام به ایران نمیآمد، فرهنگ و شهرهای اسلامی پدیدار نمیشد. گاهی کسانی به خامی میاندیشند اگر از ایران کهن سخن بگویند و به آن دل بسپارند، ایران نو را خوار پنداشتهاند؛ از سویی کسان دیگر ایران نو و پس از اسلام را گرامی میشمارند و ایران کهن را خوار میدارند؛ این هر دو نه تنها بیهوده، بلکه زیانبار است. من بر این باور هستم هر کس ایران را بهدرستی بشناسد، با من هماندیش و همباور خواهد بود و زرتشت گفت: «ایران بهترین سرزمینی است که مزدا آفریده است.»وی در ادامه از دشت مغان و رویدادهای تاریخی وابسته به آن و همچنین از خلخال به عنوان شهری فرهنگی که دومین آموزشگاه ایران در آنجا بنیاد نهاده شده است و نام شهرستان گیوی که از نامهای شاهنامه گرفته شده است، یاد کرد.
مارکسیسم دگم نیست، بلکه راهنمای عمل است. میخاییل کارداسویچ/ ترجمه – رحیم کاکایی
گرفته شده از فیسبوک رحیم کاکایی کل جهان بینی مارکس فقط دکترین نیست، بلکه یک اسلوب است. این جهان بینی