آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

مرتضي ني‌داوود از نوازندگان شهير تاريخ موسيقي ايران بود. در کودکي استعداد موسيقي وي آشکار شد. پدرش، بالاخان، خود اهل موسيقي بود و با تار و تنبک آشنايي داشت؛ بنابراين او در خانواده‌اي موسيقي‌دوست، در تهران چشم به جهان گشود. مرتضي در پنج سالگي، نزد پدرش با تار آشنا شد و با زحمت، نواهايي از آن استخراج مي‌کرد. پدرش به استعداد او پي برد و فرزند را نزد استادان زمان به آموزش گذاشت. نخست نزد دو نفر از تارنوازان گمنام به مدت کوتاه و نيز نزد ميرزا حسينقلي، بزرگ‌ترين استاد زمانه به شاگردي رفت. 
محيط خانواده ني‌داوود، محيطی آرام، آکنده از ساز و موسيقي بود به‌ويژه جو آن زمانه که خالي از هرگونه موسيقي وارداتي بود، در پرورش ذوق مرتضي سهم بسياري داشت. ني‌داوود پس از گذران دوره رديف‌هاي ميرزا، نزد شاگرد او، درويش‌خان رفت و کار خود را ادامه داد. ني‌داوود جوان بهترين و محبوب‌ترين شاگرد درويش شد و ضمن اتمام دوره کلاس‌هايش، سرپرستي قسمتي از اداره امور کلاس را برعهده گرفت و حتي به دريافت تبرزين طلايي از دست درويش‌خان نائل آمد. در اوايل 20 سالگي اقدام به تأسيس کلاسي براي تدريس تار و رديف موسيقي ايراني کرد که بعدها پس از مرگ نابهنگام استاد درويش‌خان، ادامه آموزش شاگردان استادش را نيز برعهده گرفت. آشنايي او با قمرالملوک وزيري در يک محفل خصوصي منجر به کشف يکي از بزرگ‌ترين استعدادهاي آواز ايراني مي‌شود که در ادامه به همکاري آن دو انجاميده و قمر با آموختن از او بسياري از ترانه‌هاي مشهور خود را اجرا کرد. بيشتر تصنيف‌ها و آوازهاي قمر از سال ۱۳۰۳ به بعد با تار مرتضي‌خان ني‌داوود همراه بوده است. 
ني‌داوود جوان در حدي از رشد و تعالي بود که استادان کهنسال و زبده موسيقي با رغبت همراه وي مي‌نواختند و کنسرت مي‌دادند؛ ازجمله طاهرزاده، حاج‌خان، نايب‌السلطنه و درويش‌خان. در تهران همراه با پيانوي مرتضي محجوبي و آواز تاج اصفهاني، کنسرتي از طرف روزنامه «ناهيد» داد و تاج در حضور فرخي‌يزدي، مدير روزنامه «طوفان» اين شعر فرخي را خواند و آواز اين طلبه جوان بسيار مورد توجه قرار گرفت: 
فرخي از زندگي خوش است به ناني/ گر نرسد آن هم اضطراب ندارد
از ميان آفريده‌هاي او علاوه‌بر «مرغ سحر»، مي‌توان از تصنيف‌هايي همچون «شاه من»، «ماه من»، «مرغ حق» و «آتش دل» و نيز «پيش‌درآمد اصفهان» ياد کرد که هنوز جاذبه خود را حفظ کرده است. 
از يک‌سو رغبت به آهنگسازي در او همپاي شوق نواختن در غليان بوده و از‌سوي‌ديگر، در ميان پيش‌درآمدها، چهارمضراب‌ها، رنگ‌ها و تصنيف‌هاي او که به گفته خودش به 200 فقره بالغ مي‌شود، يکي از فراگيرترين و پرآوازه‌ترين تصنيف‌هاي قرن مي‌درخشد، تصنيف برانگيزاننده «مرغ سحر» است که نام او را براي هميشه در تاريخ موسيقي ايران نگاه خواهد داشت. 
اگرچه مي‌توان شعر پرخون «مرغ سحر»، سروده محمدتقي بهار (ملک‌الشعرا) و سازگاري آن را با آرمان ملي و آزادي‌جويي مردم، پشتوانه شهرت و ماندگاري آن به‌شمار آورد ولي از کارکرد زيبايي آهنگ ني‌داوود نيز نمي‌توان و نبايد غافل ماند. کمااينکه بهار، متن‌هاي زيباي ديگري نيز براي پيوند با موسيقي سروده ولي هيچ‌کدام شهرت و تأثير مرغ سحر را پيدا نکرده است. 
شعر و آهنگ در «مرغ سحر» توانايي بياني همانندي دارند و با دقتي هنرمندانه به‌هم پيوند خورده‌اند. 
موسيقي روان ني‌داوود، زبان کمابيش استوار بهار را حتي براي مردم عادي دلپذير و دريافتني کرده و به هنگام وفات درويش‌خان نيز به‌همراه پيانوي مرتضي محجوبي و آواز دوامي و طاهرزاده کنسرتي به ياد درويش داد. از سال 1307 که دوباره ضبط صفحه در ايران رواج گرفت ، ني‌داوود، صفحاتي از خود به يادگار گذاشت که بسياري از آنها ماندگار‌ترين آثار در موسيقي ايراني هستند. غير‌از تکنولوژي‌هايش، مهم‌ترين صفحات او همراه قمرالملوک وزيري است، غير‌از اينها ني‌داوود چندين تصنيف عارف را به‌همراه قمرالملوک وزيري در اين صفحات خوانده و نظر به اينکه اين تصانيف در زمان عارف پر شده، از لحاظ درستي اجرا اصيل‌تر و معتبر‌تر از اجراهايي است که در سال‌هاي بعد از اين آثار شد ازجمله «گريه کن…» در مايه دشتي و «چه شورها» در شور که به ياد کلنل محمدتقي‌خان پسيان سروده شده است. در اين صفحات که بسياري از آنها دوباره با آواز ملوک ضرابي‌کاشاني ضبط و منتشر شد، ويولن موسي‌خان ني‌داوود، ضرب رضا روانبخش و پيانوي مرتضي محجوبي، ساز ني‌داوود و آواز قمر را همراهي کرده است. از زيبا‌ترين تصانيفي که در آن دوره حاصل اين همکاري بود، تصنيف دشتي «آتشي در سينه دارم جاوداني» بوده که شعر آن از پژمان بختياري است. 
از سال 1319 که راديو افتتاح شد، مرتضي‌خان به‌همراه بزرگاني همچون صبا، قمر، محجوبي، شهنازي، درگاهي، روانبخش، سماعي و ديگران به نوازندگي پرداخت اما هيچگاه از راديو و طرز اداره آن تشکيلات راضي نبود و عاقبت از آنجا بيرون آمد و ديگر به راديو بازنگشت و تا سال‌ها برخلاف عدم رضايت باطني او از نوارهاي سابقش استفاده مي‌شد. در اين سال‌ها از آنجا که ديگر در راديو کاري نداشت و مدرسه به‌خاطر غير‌انتفاعي‌بودنش کفاف تأمين معاش او را نمي‌کرد، به موسيقي پرداخت و فعاليت موسيقي خود را به همان مدرسه منحصر کرد. روش تعليم او در مدرسه همان روش ميرزا حسینقلي و درويش بود و مباني آموزش و اجراي موسيقي سنتي، دقيقا همان بود که ني‌داوود در کودکي و جواني از اين استادان آموخته بود. در اين سال‌ها او و چند نفر ديگر مانند سعيد هرمزي، نورعلي برومند، سليمان اميرقاسمي، عبدالله دوامي و ارسلان درگاهي کساني بودند که آرام و بي‌صدا شيوه او را حفظ کردند و تعليم دادند. مرتضی‌خان ني‌داوود در سال‌هاي بين 1355- 1325 عملا ديگر در راديو و سازمان‌هاي دولتي مربوط به موسيقي ظاهر نشد و فقط دوباره به دادن کنسرت پرداخت که آخرين آنها در مرداد سال 1338 به ياد قمرالملوک وزيري بود. 
مهم‌ترين خدمات ني‌داوود، ضبط رديف‌هاي موسيقي ايران در نوار است که از مهم‌ترين مراجع براي پژوهش موسيقي سنتي به‌شمار مي‌آيد و در دهه 1350 راديو از او دعوت به اين کار کرد. ني‌داوود باوجود کهولت سن، پذيرفت و طي ماه‌ها کار، تعداد 297 نوار آماده شد که شامل تمام محفوظات اين پير استاد بود از آموخته‌هايش و نيز شامل گوشه‌هايي مهجور که اکثر موسيقيدانان ميانسال و جوان ايراني با آنها آشنا نبودند. جالب توجه اينکه ني‌داوود با اينکه از طرف مسئولان راديو اصرار فراواني شده، در قبال اين زحمت طاقت‌فرسا هيچ‌گونه هديه و مبلغي را نپذيرفت و اظهار کرد: «من براي وطنم اين کار را کرده‌ام. دلم به همين خوش است. ديگر موسيقي ما نمي‌تواند پايمال بدخواهان شود.» 
او در جايي مي‌گويد: «اگر روزي دست‌هايم از کار بيفتند، خواهم مرد.» مرتضي ني‌داوود از لحاظ ارزشيابي موسيقايي، يک نوازنده کامل‌العيار موسيقي سنتي ايران است و در ادامه منطقي راه افرادي همچون آقاغلامحسين، ميرزاحسينقلي و درويش‌خان. هرگاه صفحات ني‌داوود شنيده شوند، اين پيوستگي عميق و ريشه‌دار بيشتر مشخص مي‌‌شود. از امتيازات خاص ني‌داوود در نوازندگي، پنجه و مضراب بسيار پرقدرت اوست که در بين نوازندگان هم‌عصرش به‌ندرت نظير او يافت مي‌شود. به‌ويژه در نواختن ضربي‌ها که ني‌داوود در آن مهارت کاملي را داراست (به‌خاطر فراگيري تنبک در حين آموزش که از ارکان آموزش موسيقي سنتي ايران در قديم بوده است). صدادهي درخشان تار از ويژگي‌هاي نوازندگي اوست. مهم‌ترين خصيصه ني‌داوود، ايمان او به مباني موسيقي سنتي و اجراي اصيل و درست آنهاست و پرهيز از اختلاط کورکورانه موسيقي غربي با ايراني و پرهيز شديدتر از بدعت‌گذاري‌هاي نابخردانه در نوازندگي. در تصنيف‌سازي و ساختن پيش‌درآمد، چهار مضراب و رنگ نيز ني‌داوود تابع قدماست و ساخته‌هايش در سبک درويش‌خان و رکن‌الدين مختاري است ولي از لحاظ ارزش و زيبايي، همتراز بهترين آنها نيست و سخن آخر، آنچه ني‌داوود را جانشين خلف براي درويش مي‌‌کند، اخلاق انساني و نجابت عظيم اوست که همواره مورد نقل و تأييد استادان موسيقي بوده است. خوشرويي، حوصله زياد، عزت‌نفس و مناعت طبع او به‌ويژه هنگام کنسرت‌هايش (که همه آنها به نفع امور خيريه و ايتام بود) و عدم استفاده مادي از مدرسه‌اش، آن هم در زماني که موسيقي را وسيله‌اي براي تجارت قرار مي‌دادند، ني‌داوود را در اين جايگاه رفيع مستحکم‌تر کرده است. موسيقي اصيل ايراني همواره وامدار خدمات ارزشمند مرتضي‌خان ني‌داوود است؛ مردي که در بقا و غناي اين هنر قدم برداشت و به آن جان تازه‌اي بخشيد. ثمره ازدواج او دو دختر است. ني‌داوود پس از سال‌ها خدمت به فرهنگ ايران در دوم مرداد سال 1369 در غربت (سانفرانسيسکو) ‌دار فاني را وداع گفت اما نام و ياد او جاودانه ماند.

منبع:روزنامه وقایع اتفاقیه

Facebook
Telegram
Twitter
Email

از کتاب: انقلاب ایران سالهای 1978-1979 .آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی دارای نشان پرچم سرخ کار انستیتوی شرق شناسی/ ترجمه- رحیم کاکایی

گرفته شده از فیسبوک رحیم کاکایی بخشی از فصل چهارده/سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مناسبات اقتصادی خارجی جمهوری اسلامی ایران

ادامه مطلب