مصاحبه با گنادی زیوگانوف
صدر حزب کمونیست روسیه
پرسش: همین چندی پیش کشور ما از انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری امریکا خوشحال شد. شما روابط امروزی مسکو و واشنگتن را چگونه ارزیابی می نمایید؟.
همه شاهدند که “ترامپ پرستی ” در کشور از سوی ژرینووسکی (صدر حزب لیبرال روسیه) اغازشد، حتی پیکی هم بابت پیروزی وی صرف گردید. لازم است بخاطر داشته باشیم: امریکا کشور بزرگ و درنده خویی است. این کشور توسط مهاجرینی که پوست سر دو میلیون بومی را کندند و هزاران برده که از هر دو نفر یک نفر در راه هلاک شد، ساخته شده است. در این کشور همه چیز بر پایه تروتمند اندوزی در جنگ بنا شده است. پس از جنگ جهانی اول تقریبن 50 درصد ذخایر طلا-ارز جهان در این کشور جمع آوری گردید، در جنگ دوم جهانی این رقم به 60 درصد رسید. از هر کشته ما، آنها 200 دلار “سود” کردند.
امریکا کشوری است که با خشونت از منافع اش دفاع می کند. در امریکا دو خط در برابر هم قرار دارند. گلوبالیست ها، به نمایندگی خانواده کلینتونها، و سرمایه ملی (ناسیونال کاپیتال) به نمایندگی ترامپ. در فرایند انتخابات اخیر ناسیونالیستها پیروزشدند. آنها از نارضایتی در جامعه به سود خود استفاده کردند. زیرا برای نخستین بار است که نسل جدید در امریکا، بدتر از نسل پیشین زندگی می کند. امریکایی ها در دهه های اخیر برپایه استثمار همه منابع جهان شکوفا و رشد کرده اند، اما اینک وضعیتشان روبه وخامت گذاشته است، به اصطلاح کمربند شان در مرکز دتروید زنگ زده است.
از این رو ترامپ تلاش دارد اشکالی در راستای حل مسئله پیشنهاد نماید، بدین خاطر بهبودی روابط با کشور ما را اعلان کرد. این رویکرد به مزاج گلوبالیست ها خوش نیامد. آنها در انتخابات باختند، بجای اینکه به شایستگی به کنار روند، کمپین های توده ای و علیه روسیه و ترامپ را سازمان دادند. چرا؟ چون به روسیه بعنوان معدن، انبار نفت و بنزین، مرکز تهیه چوب، بعنوان مرکز مواد خام نیاز دارند. در این راستا باید روسیه را با فشار تسلیم کرد. از اینکه پوتین در سیاست خارجی تلاش دارد مدافع منافع ملی باشد، برایشان مقرون به صرفه نیست. آنچه که مربوط به ترامپ می شود، قصد او پرداختن به مشکلات امریکا است، نه هزینه در راستای امنیت اروپا. او تلاش می کند اروپا را وادار به هزینه کند، که با روح اروپا سازگار نیست.
بدین ترتیب ، قطب منافع گلوبالیستی با قطب منافع سرمایه داری اروپا با هم درگیر شده اند. در آخرین نشست همه به جان هم افتادند.ازجمله در اجلاس ناتو همه چیز نشان از ناکارامدی داشت. با این حال این اتحادیه ( الیانس) در حال گسترش است . حتی چرناکوریا (مونته نگرو) را هم بلعید. ناتو اینک در بالتیک نشسته است. پدران و پدربزرگ های ما اگر در این مورد بشنوند، در قبر بخود خواهند لرزید.
در کل وضعیت جهانی بسیار دشوار و در بسیاری موارد فاجعه آمیز است. بحران مالی – اقتصادی همچنان ادامه دارد، در یک همچین بستری اقتصاد چین بمثابه یک لوکوموتیو است. ما روابطی دراز مدت با چین و هند داریم.از اینکه بزودی شخصیتی توانمند در اروپا به ریاست برسد، امیدی نباید داشته باشیم. آنها در هر صورت در پی منافع خود خواهند بود. هدف ما باید حد اکثر استفاده از وضعیت ژئوپلیتیک کشورهای اورو اسیا باشد.
چین به کارگاه جهان تبدیل میشود. باید به همراه آنها جاده ابریشم جدید را تقویت کرد. نظری که شی جین پینگ مطرح کرد- عالیست، ایده ای جالب، باید در پیاده سازی ان مشارکت کرد. چینی ها اکنون این جاده را تا قزاقستان آروده اند، قزاقستان نیز تا حومه ارنبورگ. ما نشسته ایم، فقط حرف میزنیم، که این پروژه جالبی هست. اما باید استقلال خود را حفظ کرد. استقلال تان را حفظ کنید! به شرطی که بسازید و رشد کنید.
ما باید با انرژی بیشتر در چارچوب بریکس کارکنیم. در چین نشست حزب های پارلمانی این اتحادیه برگزار شد، ما به روابط حزبی مان در این راستا ادامه می دهیم. با شی جین پینگ ما سه سال پیش یاداشت تفاهمی دال بر روابط متقابل میان حزبی امضاء کردیم، که با موفقیت در حال اجراست. در راستای آمادگی جهت برگزاری صد سالگی اکتبر بزرگ، امید داریم، در چارچوب روابط با حزب های برادر، حزب کمونیست روسیه بطور جدی مواضع خود را تحکیم بخشد.
حاکمان اوکرائینی همچون قبل به سیاست دشمنی خود در رابطه با روسیه ادامه می دهند. چندی پیش دسترسی به شبکه های روسیه را مسدود کردند، تلاش دارند ارتباطات خانوادگی را هم قطع کنند. شما سیر حوادث را در آینده چگونه می بینید؟.
اوکرائین برای من یعنی کشور برادر. بیشتر خویشاوندان من از اوکرائین میباشند، همسرم نیز از اوکرائین است. من به این مساله بعنوان یک فاجعه شخصی می نگرم. اوکرائین در چنگال سگهای درنده نئونازیهای باندرا که بطور غیر قانونی دولت را بدست گرفته اند، اسیر شده است. بدین خاطر از یک طرف خلق اوکرائین هست، که قربانی این وضعیت گشته، از انطرف، دولتی غیرقانونی حاکم. این دولت بطور اجتناب ناپذیر همچون برف کثیف اب خواهد شد. پرسش در اینجا این استکه، چه کسی جای انرا خواهد گرفت. ترس این استکه نیروهای رادیکالتری ممکن است به قدرت برسند. همین الان در اوکرائین بویی از حقوق بشر، قانونمندی بمشام نمی رسد.
نباید انتظار داشت در کی یف خودبخود همه چیز بهتر شود. مجموعه ای از تمهیدات لازم است. همزمان باید از توافق نامه مینسک بهره برداری کرد. به مذاکرات ادامه داد، بر تحکیم مواضع مان پافشاری نمود. سیاست دولت اوکرائین در راستای نابودی معادن، تولید و صنایع خودروسازی میباشد. من از اینکه صنایع اتمی و راکتورهای اتمی در حال فرسودگی به دست این دسته خواهد افتاد دلم میلرزد.
پیشتر 80% گاز ما از اوکرائین به اروپا میرفت. اینک از مسیر دیگر خواهد رفت. من در مذاکرات “خروج شمالی-2” شرکت داشتم. یک چیز بی نظیر، از نقطه نظر پروژه ای یک فن آوری خیره کننده است، که روسیه را به اروپا متصل می نماید. 1200 کیلومتر زیر دریای بالتیک. این همان چیزی است که حداقل در طی 20 سال آینده ما را بهم متصل می کند.
اما با اجرای این ایده، باید بدانیم که ما در جنوب روسیه، دارای منابع گاز هستیم. ولی مردمانی در کنارش زندگی میکنند، که در استفاده از ان محرومند، قیمت هر بالون گاز 800 روبل میباشد. ما باید بفکر تامین حداکثر گازرسانی مناطق مسکونی باشیم. این هم یکی از ان مشکلات کلی هست. از یک طرف، باید بفکر سود بابت دریافت ارز و کار با اروپا بود. از طرفی،- ما دارای منابع عظیم هستیم که باید در خدمت همه شهروندان باشند، نه عده ای الیگارش.
سرچشمه: http://www.comparty.by/sites/default/files/pdf-gezeta/no26_2.pdf
برگردان: اردشیر قلندری