۳۰۰ تن از کارگران کارخانه مس «چهار گنبد» در شهرستان سیرجان در بنری به صورت دستهجمعی آگهی کردند که به دلیل «فقر مالی»، و نداشتن «نان شب»٬ تصمیم دارند کلیههای خود را به فروش برسانند. با این همه، رئیس اداره کار سیرجان گفت که این اقدام،«طنز» بوده است.
افضات رئیس اداره کار شهر سیرجان خود طنز تلخی است که خبر از یک واقعیت میدهد. قاعدتا در جایگاهی که او نشسته است باید بیش از هرکسی از مشکلات کارگران و دیگر زحمتکشان خبر داشته باشد. پس چشم بستن بر این واقعیات غیر انکار ناشی از چیست؟
شکاف عمیق طبقاتی که با استثمار بی حد و مرز زحمتکشان از سویی و چپاول ثروت ملی از سویی دیگر جامعه ما را در برگرفته است. نشان میدهد مدیران کشور یا غارتگرند و یا خادمان غارتگران. به همین دلیل انکار واقعیات تلخ زندگی مردم توسط چنین مدیرانی دور از ذهن نیست.
خبرگزاری ایلنا روز یکشنبه پنجم شهریور با انتشار تصویر این آگهی که در فضای مجازی نیز منتشر شده است٬ نوشت که کارخانه مسِ چهارگنبد که سالها است کار فرآوریِ مس انجام میدهد٬ متعلق به بخش خصوصی است.
رمضان شهسواری، رئیس شورای اسلامی کار این کارخانه، به ایلنا گفت که عایدی کارگران این کارخانه برخلاف دیگر مجتمعهای مس کرمان٬ «کم» است و با این وجود آنها هنوز حقوق تیر و مرداد خود را نیز دریافت نکردهاند.
آقای شهسواری افزود که «دستمزدهامان خیلی پایین است٬ همان حداقل دستمزد اداره کار (۹۳۰ هزار تومان در ماه) را میگیریم. حالا حساب کنید همین حداقل مزد بخور نمیر را هم بخواهند دو- سه ماه یکبار بدهند. دیگر برای کارگر چه میماند؟»
آنطور که وی گفته است٬ شرایط شغلی کارگران مس چهارگنبد طی دو سال اخیر «افول» کرده٬ به صورتی که در این مدت «اول اضافهکارها را کم کردند؛ ۱۰ ساعت را مثلا کردند پنج ساعت. بعد گروههای شغلی را کاهش دادند تا حقوقها کم شود تا دستِ آخر به اینجا رسیدیم که نان شب هم نداریم».
رئیس شورای اسلامی کار این کارخانه درباره آگهی فروش کلیه شماری از کارگران مس چهارگنبد اضافه کرد «تعدادی از بچهها مستاجرند٬ بدهکاری دارند٬ وقتی حقوق میگرفتند نمیتوانستند زندگیشان را بچرخانند، حالا که دو ماه است بیپول هستند. در این شرایط، تصمیم گرفتند شماره موبایل بدهند که کلیههایشان را بفروشند».
وی افزود: پس از نصب این آگهی بر «سردرِ شرکت» و عکاسی از آن از سوی مردم٬ «همه فهمیدند کارگران چهارگنبد حاضرند کلیههایشان را بفروشند تا زندگی کنند».
رئیس شورای اسلامی کار کارخانه مس چهارگنبد همچنین گفت که چندان به تغییر وضعیت کارگران «امیدوار» نیست.
در این میان، حامد هادیان، رئیس اداره کار شهرستان سیرجان، به ایلنا گفت: آگهی فروش کلیه کارگران این کارخانه٬ «حالتِ طنز دارد٬ جدی نیست.»
او افزود: «ماه پنج که تازه تمام شده، میماند همان تیرماه. کجای دنیا کارگری که یک ماه حقوق نگرفته، کلیهاش را برای فروش میگذارد؟ کارگران با نصب این آگهی خواستهاند شوخی کنند».
به گفته وی٬ کارگران این کارخانه برای اولین بار در روزهای پایانی هفته گذشته «به حق» دست از کار کشیدند٬ «اما موضوعِ آگهی چندان جدیت ندارد. یعنی کارگران واقعا نمیخواستهاند که کلیه هایشان را بفروشند».
با این همه، حامد هادیان از اعزام بازرس برای بررسی وضعیت کارگران به کارخانه مس چهارگنبد خبر داده است.
روزنامه شرق نیز در شماره روز دوشنبه ششم شهریور خود در گفتوگو با یکی از اعضای کارگری شورای عالی کار، این اتفاق را «نشانهای از فاجعه در بنگاههای اقتصادی» عنوان کرد.
علی خدایی گفت که «تأخیر در مطالبات کارگران به یک مشکل همهگیر بدل شده و محدود به مجتمع مس چهارگنبد نیست و اکنون بیش از نیمی از شرکتها و کارخانهها دچار چنین مشکلاتی هستند».
به گفته وی٬ ریشه این مشکل به نبود «ضمانت برای پرداخت» دستمزد به کارگران بازمیگردد؛ «کارفرمایان در قبال تأخیر در پرداخت حقوق کارگران متحمل هیچگونه هزینهای نمیشوند. این اتفاق، نشان از نواقص در قانون کار و البته اجرای آن دارد».
این عضو شورایعالی کار، از ضرورت ایجاد «حساسیت رسانهای» برای «زیر فشار افکار عمومی قرار گرفتن» کارفرمایان دفاع کرد و گفت تا «طرفهای مقابل» تحت فشار افکار عمومی قرار نگیرند، «تغییری حاصل نمیشود».
وی با این حال این اقدامات را برای کارگران٬ «بدون هزینه» ندانست و اضافه کرد «اغلب افرادی که مبتکر این طرحها {مثل فروش دستهجمعی کلیه} هستند با برخورد روبهرو شدهاند.»
در این حال، تاکنون مقام های دولتی در مورد این مسایل اظهار نظر نکرده اند.
علی خدایی با رد جدی اصطلاح «شوخی» از سوی رئیس اداره کار شهرستان سیرجان گفت که «اوضاع کارگران به حدی وخیم است که آنها مجبور به انجام این اقدامات میشوند تا راهحلی برای رفع مشکل خود بیابند، هرچند این اقدام بهصورت نمادین ممکن است به حل مشکل آنها منتهی شود».
در این میان، خبرگزاری ایلنا نوشت انواع اعتراضهای کارگری و تلاش برای دریافت مطالباتشان، در سالها و ماههای گذشته کم نبوده و آنها شیوههای بسیاری برای بیان این اعتراضها به کار گرفتهاند.
چادر زدن مقابل کارخانهها و شرکتها٬ پهن کردن سفره خالی و نمایشِ فقری که سبد معاشِ کارگران را تهی کرده از جمله این اعتراضها است.
این خبرگزاری از وضعیت کارگران ایران «در مرزوبومی که خیلی از تکیهزنندگان بر مسندِ قدرت، به ظاهر معتقدند و بارها هم این اعتقاد را همه جا تکرار کردهاند که مزد کارگر را بایستی پیش از آن که عرق جبینش خشک شود، پرداخت»٬ اظهار تاسف کرد.