آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

اقتصاد ایران همه را سفته باز کرده است

مجتبی احمدی

بی‌ثباتی و تزلزل در اقتصاد ایران چشم‌انداز تیره‌ای را مقابل مردم و فعالان اقتصادی قرار داده است. تقریباً هیچ‌کس حتی ذره‌ای از آینده اقتصادی ایران مطمئن نیست و همین سبب شده بسیاری از فعالان اقتصادی سرمایه خود را به سمت بازار ارز و سکه ببرند. آنها ناخواسته در حال دامن زدن به فعالیت‌های سفته‌بازی هستند؛ فعالیتی که برای هر اقتصادی مانند زهر کشنده است.

به گزارش «شبکه رسانه‌ای بیان» چند سالی است اقتصاد ایران دیگر بر محور تولید حرکت نمی‌کند و فعالیت‌های سفته‌بازانه یا Speculation حرف نخست را برای سودآوری می‌زند. این روزها خریدوفروش ارز و سکه در ایران بازار داغی دارد و هرکسی اندک پس‌اندازی هم داشته، وارد این فعالیت کرده و حالا به یک دلال حرفه‌ای تبدیل شده است.

نقدینگی غیرمولد

تجربه ثابت کرده است اقتصادهایی که صرفاً روی چرخ‌های سفته‌بازی حرکت می‌کنند، اگر به ته دره پرتاب نشوند، حتماً با شکستن حباب‌ها و عدم توازن در عرضه و تقاضا با نابودی روبرو خواهند شد. آمارها نشان می‌دهند عمده نقدینگی در فعالیت‌های غیرمولد به کار گرفته می‌شود و این نقدینگی عملاً چیزی به اقتصاد ایران اضافه نمی‌کند.

این دور باطل در حالی است که حسن روحانی با وعده ایجاد ثبات در اقتصاد، وارد کاخ ریاست جمهوری شد. او همه تلاشش را کرد تا تورم را تک‌رقمی کند؛ البته که این مسئله برای اقتصاد ایران و کاهش فقر مهم بود؛ اما انتخاب سیاست‌های مالی غلط باعث تبعات کاهش نرخ تورم به شکل رکود در بیاید و بخش تولید را تضعیف کند.

افزایش ریسک سرمایه‌گذاری در تولید

بالا رفتن ریسک سرمایه‌گذاری در تولید، باعث فرار سرمایه‌ها از این بخش شده و تراز تجاری ایران را منفی کرده است. به نظر می‌رسد اثر فرار سرمایه‌ها از بخش تولید آرام‌آرام خود را نشان می‌دهد؛ چراکه اخیراً هم نرخ بیکاری افزایش پیدا کرده است و هم میزان صادرات ایران کاهش یافته است. علاوه بر اثرات منفی سیاست‌های غلط مالی روی تولید، دشواری فضای کسب‌وکار نیز باعث شده است بسیاری فعالان اقتصادی از تولید گریزان باشند. بر اساس آمارهای بانک جهانی ایران در شاخص فضای کسب‌وکار در جایگاه 120 قرار دارد.

یکی از دلایل بی‌ثباتی اقتصاد ایران، حاکم بودن تفکر کوتاه‌مدت در بین سیاست‌مداران و تصمیم سازان اقتصادی است. آن‌ها برای دردهای اقتصادی همیشه مُسکن تجویز می‌کنند و حاضر نیستند برنامه‌های بلندمدت برای حل مشکلات طرح‌ریزی کنند. تصمیم‌های مقطعی و اقدام‌های فوری که خود مسئولان جمهوری اسلامی آن را «کار جهادی» می‌نامند، نتیجه‌ای جز تزلزل و بی‌ثباتی در پی نداشته است.

بی‌ثباتی و شرایط ویژه

بی‌ثباتی در اقتصاد موجب تضعیف پول ملی شده و سود حاصل از بخش تولید، در مقابل سود حاصل از سفته‌بازی بسیار ناچیز است؛ بنابراین ارزهای خارجی و طلا بهترین سنگر برای مردم شده‌اند تا در این سنگر از ارزش دارایی‌های خود محافظت کنند. بلای بی‌ثباتی در اغلب کشورهای نفتی دیده می‌شود؛ از ونزوئلا گرفته تا عراق و از الجزایر گرفته تا ایران همه به‌نوعی درگیر بی‌ثباتی اقتصادی هستند. این کشورها روزی سرگرم دلارهای فراوان نفتی و روز دیگر از افت درآمدهای خود در عذاب هستند. این نوسان به سایر بخش‌ها سرایت می‌کند و کل اقتصاد را به شرایطی می‌کشاند که در آن شرایط دیگر سیاست‌مداران، تصمیم گیر اصلی نیستند.

جمهوری اسلامی نیز با تصمیم‌های غلط خود، ایران را درگیر چنین شرایطی کرده است و حالا تصمیم گیران اصلی «جمشید بسم‌الله»ها در بازار ارز و «حسین هدایتی»ها در بازار بانکی هستند. این افراد جهت اقتصادی کشور را خواسته یا ناخواسته تعیین و کل اقتصاد را در فعالیت‌های سفته‌بازانه معنا می‌کنند.

برای ملموس شدن این ادعا کافی است سری به صرافی‌های خیابان فردوسی تهران بزنید. مردم از ساعت شش صبح تا 4 بعد ظهر صف‌های بلندی را تشکیل می‌دهند تا سرمایه‌های خود را به دلار، یورو و پوند تبدیل کنند. دور باطل در اقتصاد مبتنی بر سفته‌بازی باعث می‌شود آن‌ها ارز و طلای خود را که در آینده بر اثر تورم و بی‌ثباتی گران‌تر می‌شود، بفروشند و سود کسب کنند و این سود را دوباره در چرخه سفته‌بازی به کار گیرند. دراین‌بین هیچ کالایی تولید نمی‌شود و از رشد تولید ناخالص داخلی هم خبری نیست. نخستین پیام این رفتار اقتصادی این است که مردم به آینده اقتصادی ایران امیدی ندارند و دومین پیام این رفتار این است که آن‌ها پیش‌بینی می‌کنند در آینده اوضاع بدتر از این خواهد شد. حق هم دارند چون اقتصاد ایران آن‌ها را به دلال‌های حرفه‌ای تبدیل کرده است و از قدرت پیش‌بینی بالایی برخوردار شده‌اند.

Facebook
Telegram
Twitter
Email