اردشیر زارعی قنواتی
بحران سوریه بعد از شکست “داعش” و پایان بهانه برای حضور نظامی کشورهای خارجی در خاک سوریه، همان گونه که انتظار می رفت و پیش بینی می شد به مرحله جدیدی وارد شده است که به نظر می رسد قدرت های منطقه یی و بین المللی در چارچوب جنگ نیابتی به احتمال زیاد وارد درگیری های مستقیم می شوند.
از آنجا که سوریه امروز کانون بحران و منازعات در سه سطح ملی، منطقه یی و بین المللی می باشد انتظار پایان این بحران و روند خشونت، ساده انگاری و به دور از منطق سیاسی است. اگر آنچه در سوریه می گذرد با رخدادهای کلان تر در حوزه “جنگ سرد جدید” و “جنگ تجاری” در بالاترین سطوح قدرت جهانی در یک چارچوب دیالکتیکی و پیوستگی وقایع جهانی جهت کسب منافع و اعمال هژمونی نگاه شود آنگاه بسیاری از زاویای پنهان بحران و سناریوهای در حال اجرا واقعیت عینی خود را به رخ می کشد. به نظر می رسد که سوریه همان برزخ وعده داده شده است که قرار است قبل از رسیدن به بهشت موعود یا جهنم گنهکاران به پرونده های عدیده در آن رسیدگی و مورد تسویه حساب قرار گیرد. آنچه داستان سوریه را بیش از پیش جالب می کند حضور تمامی بازیگران عرصه منطقه یی و بین المللی در تمامی سطوح این بحران می باشد که تاکنون حتی در بحبوحه جنگ جهانی دوم نیز هیچ جبهه یی این چنین فشردگی بازیگران جهانی را در خود نداشته است و آن ضرب المثل معروف “تمام راه ها به رم ختم می شود” بعد از دوران شکوفایی امپراتوری روم باستان، امروز با مهندسی معکوس تنها در بحران سوریه می توان نمونه آن را سراغ گرفت.
در حالی که دولت و ارتش سوریه بنا به گزارش تمامی خبرگزاری های بین المللی تقریبا ۹۵ درصد از “غوطه شرقی” در حومه دمشق را به کنترل خود در آورده اند و تنها شهرک “دوما” در محاصره کامل ارتش این کشور، هنوز در دست گروه تروریستی “جیش الاسلام” قرار دارد، همه تحلیلگران و کارشناسان نظامی در این نکته متفق القولند که کار غوطه و حضور مخالفان در این منطقه تمام شده است. از طرف دیگر در طی هفته های گذشته و به خصوص چند روز اخیر مذاکرات فشرده یی بین نمایندگان ارتش و گروه جیش الاسلام با وساطت و تضمین ژنرال های روسی برای خروج امن نیروهای جیش الاسلام به همراه خانواده های خود از این شهر در جریان بوده است. چنانچه همان خبرگزاری های بین المللی رسیدن به توافق نهایی بین جنگجویان این گروه با دولت دمشق و روسیه را به کرات مخابره کرده و به قول مقامات درگیر پرونده، اجرایی شدن این توافق را گوشزد کرده و هم زمان ژنرال “یوری یفتوشنکو” فرمانده نظامیان روس در سوریه روز یکشنبه اعلان کرد که هم اکنون یک صد اتوبوس در مکان های تعیین شده آماده انتقال هزاران شبه نظامی جیش الاسلام به مناطق دیگر تحت کنترل شورشیان می باشند. بر اساس گفته این مقام مسئول قرار است حدود چهار هزار جنگجو به همراه خانواده های خود تحت مکانیزم این توافق از دوما خارج شوند و در عوض روسیه نیز تضمین کرده است که آنان که در دوما می مانند تحت تعقیب، بازداشت و یا اجبار همکاری با ارتش قرار نخواهند گرفت و شهر نیز توسط پلیس نظامی روسیه اداره خواهد شد. این پروسه در قاعده منطق سیاسی و مناسبات نظامی به مفهوم پیروزی و پایان منازعه حداقل در این جبهه می باشد و به همین دلیل هیچ پیروزمندی این کیک خوشمزه را طوری آلوده نمی کند که مزه شیرین آن در کامش تلخ شود.
در چنین وضعیتی شامگاه روز شنبه ۷ آوریل ناگهان خبری سر تیتر تمام خبرگزاری های بین المللی (از قول مخالفان و سازمان های امداد چون “کلاه سفیدهای سوریه” و “انجمن پزشکی آمریکایی سوری” همیشه همکار در مناطق تحت تصرف این گروه ها) قرار گرفت که گویا ارتش سوریه با حمله شیمیایی به شهر دوما موجب قتل ۴۹ تا ۱۵۰ تن (آمارهای متناقض) و هم چنین مصدومیت حدود هزار تن شده است. طبق معمول هم در دنباله این خبر از قول همین خبرگزاری ها گفته می شود “ما نمی توانیم این اخبار را مستقلا تایید کنیم”. در شرایطی که گویا آنان نمی توانند این اخبار را تایید کنند باز هم طبق معمول “دونالد ترامپ” با قطعی خواندن حمله شیمیایی اسد به شهرک دوما ضمن اینکه وی را یک حیوان نامیده است در توئیت های شبانه خود ضمن متهم کردن روسیه و ایران برای حمایت از وی وعده انتقام داده است. چنانچه بلافاصله تندروهای امریکایی، مقامات اسرائیلی و عربستان از آمریکا برای حمله نظامی به سوریه دعوت کرده و روز دوشنبه نیز پایگاه نظامی ارتش سوریه در شهر حمص با هشت موشک که به نظر می رسد توسط اسرائیل انجام گرفته باشد مورد حمله قرار گرفت. از طرف دیگر مقامات رسمی در سوریه، روسیه و ایران با تکذیب چنین حمله یی آن را یک سناریو برای دخالت نظامی در سوریه معرفی کرده و تمام اتهامات را رد می کنند. فارغ از اینکه در کدام سوی ماجرا قرار گرفته باشیم باید یک اصل مهم را رعایت کرد و آن اینکه هر اقدامی باید تابع انگیزه و هدف مشخص جهت دستیابی به موفقیت باشد در حالی که شهر در حال تسلیم دوما و هم چنین تجارب پیشینی بازی با کارت حملات شیمیایی برای تمامی بازیگران تبعات جانبی آن از قبل مشخص است. در چنین شرایطی پاسخ به این سوال که نیرویی که در حال پیروزی نهایی است چرا باید دست به اقدامی بزند که از قبل می داند تمام قدرت های جهانی مخالف خود و حتی افکارعمومی بین المللی علیه وی بسیج شده و این اقدام نیز هیچ بازده نظامی برای او ندارد، می تواند کلید حل این معمای همیشگی باشد. اتفاقا همین که توافق نهایی بین میانجیگران روسی و گروه جیش الاسلام درست یک روز بعد از خبر این حمله به دست آمده و رهبران این گروه در دوما تاکنون هیچ اشاره یی به این موضوع نکرده اند، می تواند بسیار گویا باشد. اینکه اسد دیکتاتور باشد و متحدین آن هم فاقد مشروعیت باشند یک بعد ماجرا می باشد اما اینکه روسیه و دولت دمشق که در شرف پیروزی نهایی در غوطه شرقی می باشند را دیوانه و مغز خر خورده به حساب آوریم شق دیگر قضیه است که با هیچ منطق و توجیه سیاسی و قواعد نظامی همخوانی نخواهد داشت. خبر حمله به شهرک دوما در حومه دمشق دقیقا کپی برداری ناشیانه از سناریوی مسمومیت “سرگئی اسکریپال” جاسوس روسی ام آی ۶ در بریتانیا با یک عامل شیمیایی است که از همان لحظه ابتدایی انگشت اتهام “ترزا می” نخست وزیر به سوی دولت مسکو و شخص “ولادیمیر پوتین” نشانه رفت و متعاقب آن سریال اخراج ده ها دیپلمات روسی از کشورهای غربی کلید خورد. بعد از چند هفته به راه انداختن موجی که در راستای تشدید جنگ سرد جدید رقم خورده بود روز سه شنبه سوم آوریل تازه آزمایشگاه “پورتون دان” بریتانیا اعلام کرد نمیتواند منبع و منشا دقیق سم اعصاب استفاده شده علیه سرگی اسکریپال و دخترش را تعیین کند. به همین دلیل در حوزه تحلیل و کارشناسی باید با رصد انگیزه ها و سود و زیان رخدادها از جمله همین خبر حمله شیمیایی به شهرک دوما، از درون خروارها خبرهای متناقض بتوان حقیقت را بیرون کشید و متکی به خبرهای غیرمستند نبود.