آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

به مناسبت سالگرد شهادت فریدون ابراهیمی

قهرمان ملی خلق آذربایجان

عشق پایان ناپذیرش به خلق، از او انسان شریفی ساخته بود که به جزء سعادت انسان های زحمت کش چیزی برایش اهمیت نداشت. همین عشق سوزان بود که باعث شد تا او با گردنی افراشته و رویی گشاده به پای چوبه دار رود. و چشم در چشم دشمنان قسم خورده خلقهای ایران، که پس از سرکوب جنبش 21 آذر، بوجد آمده بودند ، بدوزد و نوید فردایی پیروزمند برای خلق های کشورمان دهد!

سحرگاه اول خرداد سال 1326 خیابان ستارخان تبریز شاهد به دار آویختن مردی بود که با پوشیدن پیراهن سفید و کت وشلوار مشکی و سر و صورت صفا داده با گام های استوار وچشمانی پر از امید به آینده، به پای چوبه دار رسید وهنگامی که ترس را در چشمان جلادان دید. دستور داد تا طناب را به گردنش بیندازند. شهید فریدون ابراهیمی از تبار شیر زنان و دلیر مردانی بود که جان باختن در راه آرمانهای مردم را خدمت به خلق زحمتکشان میدانست.

سخنان فریدون ابراهیمی در زندان ستم شاهی که به بخشی از خاطرات فراموش ناشدنی زندانیان هم رزم او تبدیل شده بود. نشان از روحیه و اعتقادات او به مردم و راهی که رفته است می باشد. او بارها تاکید کرده بود: “من بهترین سالهای زندگی ام را در راه آزادی زحمتکشان آذربایجان صرف نموده ام. در این دوره تلاش کرده ام وظایف خود را بدون هیچ توقعی شرافتمندانه انجام دهم. من در میان شعله های مبارزات مردم زحمتکش تربیت شده ام و خود را خدمتکار مردم میدانم و به راه و مبارزه ای که در پیش گرفته ام افتخار می کنم و تا آخر اراده و جسارت خود را حفظ خواهم کرد”.

فریدون ابراهیمی در تاریخ 29 آبان سال 1297 در شهر آستارا در یک خانوده انقلابی و روشنفکری متولد شد. او از زندگی سراسر از مبارزات پدرش تاثیر پذیرفته بود و در دوران نوجوانی به مبارزی آگاه و سرسخت تبدیل شده بود.

فریدون ابراهیمی در سال 1320 در دانشگاه تهران در رشته حقوق تحصیل می کرد و همزمان به نوشتن مقلات سیاسی مشغول بود. در سال 1322 با مبارز بزرگ و توانای آذربایجان جعفر پیشه وری به همکاری در نشریه آژیر پرداخت.

در سال 1324 در رشته حقوق فارغ التحصیل شد و به آذربایجان بر گشت. برگشت او به آذربایجان مقارن بود با انتشار بیانیه 12 شهریور 1324. وی این بیانیه را مورد حمایت قرار داد. روز 14 شهریور “روزنامه آذربایجان” ارگان رسمی فرقه دمکرات آذربایجان منتشر شد. فریدون از همان روز نخست بعنوان هیئت تحریریه و یکی از نویسندگان فعال این نشریه شناخته شد. او مقالات سیاسی، اجتماعی، حقوقی، و تاریخی زیادی نوشت. مقالات و نوشته های فریدون ابراهیمی در ارتقا و دانش مردم و غرور ملی مردم تاثیرات فوق العاده به جای گذاشت. مقالاتی مانند “آذربایجان صحبت می کند” هنوز هم در آذربایجان از اعتبار زیادی برخوردار است. او در نوشته های خود آزادی و استقلال ملت سرزمین خود را می ستود و آذربایجانی ها را به خلاصی از اسارت و بندگی تشویق می کرد. وی همچنین توانست تاریخ واقعی آذربایجان را جایگزین تاریخ تحریف شده شاهان کند.

در جریان تشکیل دولت خودمختار آذربایجان، فریدون ابراهیمی یکی از بنیانگذاران حکومت، به دادستانی کل آذربایجان انتخاب شد او با تلاشهای بی پایان در انجام وظایف و مسئولیتهای خود آرامش امنیت اجتماعی را در آذربایجان بر قرار کرده و از منافع دهقانان، کارگران و دیگر ستمدیدگان آذربایجان حمایت کرد. فریدون در حالیکه بیش از 28 سال نداشت به عنوان یکی ازاعضا هیئت مذاکره کننده آذربایجان در تاریخ 19 اردیبهشت 1325 در تهران با دولت ایران به نمایندگی قوام السلطنه به مذاکره نشست. فریدون ابراهیمی در فعالیتهای خود استعدادهای خود را به زحمتکشان، دولت و ملت آذربایجان نشان داد که او، نه تنها حقوقدان بلکه روزنامه نگاری برجسته، سیاستمداری توانا و دیپلماتی فعال می باشد. فریدون بعنوان نماینده مطبوعات آدربایجان در کننفرانس صلح پاریس شرکت کرد. او به زبان فرانسه تسلط کامل داشت و توانست در فرانسه، آذربایجان رابه نمایندگان کشورهای شرکت کننده در کنفزانس صلح بشناساند. فریدون علاوه بر زبان ترکی و فارسی، زباتهای فرانسه و عربی راهم بخوبی میدانست.

دولت ایران جهت بسط حاکمیت دیکتاتوری خود، در آذر ماه 1325 تمامی معاهده ها و قراردادهای منعقده را نادیده گرفته و به اراضی و خاک آذربایجان با تمام قوا و با پشتیبانی آمریکا و انگلیس حمله کرد. فریدون ابراهیمی آذربایجان را ترک نکرد و برای مقابله با اشغالگران سلاح بدست گرفت تا از دولت و حاکمیت ملی آذربایجان دفاع کند.

فریدون همراه تعدادی از نیروها ی مسلح و فدائی آذربایجان در ساختمان دفتر مرکزی فرقه درگیر جنگ سختی با اشغالگران شدند. در این زد و خورد فریدون ابراهیمی و رفقایش علیرغم خستگی و بی خوابی نزدیک به دو شبانه روز درمحاصره دشمن جنگ و مقاومت نمودند ولی متاسفانه مهمات فدائیان شجاع آذربایجان در جنگ سخت سنگر به سنگر به اتمام رسیده و به اسارت در آمدند.

فریدون در زندان تحت فشارهای جسمی و روحی شدیدی قرار گرفت .ولی همچنان مبارزی پر شور و صمیمی باقی ماتد. او با اراده ای آهنین رنجهای زندان، یاس و نا امیدی، تزلزل و تسلیم، شکنجه و مرگ را در برابر آرمانهای بزرگ و انسانی اش به تمسخر گرفته و تحقیر می کرد و از ایمان به آزادی و استقلال آذربایجان سرشار بود.

فریدون در بازجویی ها و “دادگاه” های اشغالگران بعنوان وکیل مدافع مردم ستمدیده آذربایجان ظاهر می شد و از منافع ملی ملت ترک و از منافع طبقاتی زحمتکشان آذربایجان با جسارت و قاطعیت دفاع می کرد. در آن دوره فریدون به صدای رنج دیدگان و مقاومت اذربایجان تبدیل شده بود. مقاومت شجاعانه فریدون در برابر دشمن به موضوع گفتگو زندانیان و مردم آذربایجان تبدیل شده بود.

فریدون در بیدادگاه اشغالگران، در بخشی از سخنان خود گفته بود:

“آینده از آن کسانی خواهد بود که عرق ریزان کار می کنند. کسانی که دستهایشان از شدت کارپینه بسته است. این دستهای پینه بسته درهای تمام زندانها و شکنجه گاهها را خواهند گشود. تمام جلادان و استثمارگران را نابود خواهند کرد. روزی خواهد رسید تمامی کسانی که ملتها را از حقوق ملی خود محروم نموده و فرهنگ وافتخارت ملی آنها را لگدمال کرده اندو برای پر کردن جیبها و کیسه های خود از طلا، انسانهای زحمتکش را تحت استثمار قرار داده اند مجبور به جوابگویی جنایات و خیانتهای خود در مقابل مردم خواهند شد”.

فریدون ابراهیمی پس از تحمل شش ماه زندان توام با آزار و شکنجه بالاخره حکم اعدامش صادر شد. و در سحرکاه اول خرداد 1326 به شهادت رسید.

هر ساله در این روز ملت آذربايجان به خاطرازدست دادن یکی از فرزندان لایق و دلیرش دراندوه و ماتمی عمیق فرو می رود. و خشم و نفرت تمام وجود ش را علیه استعمارگران و اشغالگران فرا می گیرد. به همین خاطر یاد و عشق فریدون ابراهیمی پس از چندین دهه هنوز در دلهای مردم آذربایجان زنده است و هر سال در اول خرداد انبوهی ازمردم برای تجلیل از فریدون ابراهیمی در قبرستان بهشت امامیه تبریز گرد هم می آیند

تجلیل از فریدون ابراهیمی، تجلیل از همه فدائیان و انسانهائی است که بعد از شکست حکومت ملی آذربایجان بدست اشغالگران حکومت پهلوی جان باختند. تاریخ آذربایجان با مبارزه و خون چنین انسانهایی نوشته شده است. و این مبارزه تا تحقق کامل ادامه خواهد داشت.

Facebook
Telegram
Twitter
Email

از کتاب: انقلاب ایران سالهای 1978-1979 .آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی دارای نشان پرچم سرخ کار انستیتوی شرق شناسی/ ترجمه- رحیم کاکایی

گرفته شده از فیسبوک رحیم کاکایی بخشی از فصل چهارده/سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مناسبات اقتصادی خارجی جمهوری اسلامی ایران

ادامه مطلب