آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

شنبه خرمشهر مظلوم‌تر از هميشه بود

همه اين سال‌ها مردم آب خوردن را خريده‌اند، بيكاري ديده‌اند، هواي بد و گرد و خاك را تحمل كرده‌اند و وعده شنيده‌اند

«مي‌دانيد يزله چيست؟ مردم حلقه مي‌زنند و مي‌چرخند و شعرهاي آهنگين مي‌خوانند. شنبه يزله‌خواني مردم معترض خرمشهر براي آب بود و تغيير فرماندار. شنبه ديگر تجمع به ناآرامي كشيده شد.» /بعد از قطعي‌هاي برق در سال ٩٥ و هجوم هرساله ريزگردها، امسال مردم خرمشهر و اهواز و… با مشكلي جديد روبه‌رو بودند؛ مشكلي به نام كم آبي كه گرچه براي جنوبي‌ها واژه‌اي آشنا بود ولي امسال به مرز بحراني رسيده بود. همين مساله در كنار افزايش دماي هوا باعث اعتراض شهروندان خرمشهري و بروز ناآرامي‌هايي در اين شهر شد.

يزله‌اي كه فعال اجتماعي اهل خوزستان از آن مي‌گويد را مي‌شناسيم، نوحه‌هايش را شنيده‌ايم و دور زدن‌هاي آن حلقه‌هاي انساني را در حال و هواي جنگ بارها ديده‌ايم، فقط شايد نمي‌دانستيم كه روزي اين مراسم آييني پاي آب را به ميان مي‌كشد. «خانم! شنبه خرمشهر خيلي مظلوم بود.»

دو روز پيش خرمشهر بوده و نخ تسبيح همه بحث‌هايي كه شنيده از تاكسي گرفته تا بازار و رستوران مساله آب بوده است. قاسم فعال اجتماعي اهل اهواز است و مقدمات آنچه را ختم شد به ماجراي شنبه خرمشهر ديده است: «آنچه حالا داريد از رسانه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي مي‌شنويد تنها بر سر خود خرمشهر است. كمي آن طرف‌تر از شهر وضعيت روستاها بسيار بدتر است. دام و كشاورزي‌شان رو به نابودي است. آب شور نخل‌ها را مي‌خشكاند و خب اين وضعيت غيرمترقبه نبوده، سال‌ها است كه فعالان محيط زيست در مورد پيشروي آب دريا و نفوذش به كارون هشدار مي‌دهند.» مي‌گويد كه روز شنبه متني ميان مردم دست به دست مي‌گشت كه براي تجمع اعتراضي ساعت ٩ شب بيرون بيايند اما شايد خيلي‌ها پيش‌بيني پرتاب سنگ و درگيري را نمي‌كردند. قاسم مي‌گويد: «وقتي آموزش درستي در ميان نيست و نهادهاي فرهنگي هيچ محتواي قابل توجهي توليد نكرده‌اند، وقتي به نهادهاي مدني و مردمي اجازه فعاليت داده نشود نبايد انتظار داشت كه همه آدم‌ها جوري مطالبات‌شان را بيان كنند كه انگار اتفاقي نيفتاده. اين مردم فقط آب مي‌خواهند، آبي كه شور نباشد.»

خرمشهر: فقط خسته‌ايم

مردم آبادان و خرمشهر وقتي در مورد بوي آب صحبت مي‌كنند، يك «عذر مي‌خواهم» هم مي‌گذارند اول جمله چون مي‌خواهند بگويند كه آب بوي «فاضلاب» مي‌دهد و به نظرشان ممكن است شنيدن واقعيت هر روزه زندگي آنها براي شماي دور از خوزستان ناخوشايند باشد: «ما با اين آب حمام هم نمي‌توانيم بكنيم. آب شور است و عذر مي‌خواهم، بوي فاضلاب مي‌دهد.» آقاي نوري ٤٣ ساله است و زمان جنگ را به همراه خانواده‌اش در بندر امام گذرانده و بعد از هشت سال به شهرش بازگشته. شنبه شب در خانه‌اش در شهركي در فاصله يك كيلومتري خرمشهر گذرانده و تجمع را از نزديك نديده اما طعم آب ديگر چيزي نيست كه با يك كيلومتر فاصله از شهر نچشيده باشد: خب با اين آب نمي‌توانيم زندگي كنيم، آب دريا از اين بهتر است. تجمع‌ها تا قبل آن شب همه آرام بود اما خب مردم هم مشكلات زيادي دارند، بيكاري زياد است، به مردم فشار آمده و خسته‌اند حالا شايد در اين ميان يك كساني هم سوءاستفاده كنند.»

قبل از اينكه به دنيا بيايد پدر و مادرش شهر را ترك كرده‌اند، برايش تعريف كرده‌اند كه پل را زده بودند و ناچار شناكنان خودشان را رسانده‌اند به مسيري كه بتوانند از خرمشهر دور شوند: «وقتي برگشتيم خرمشهر يك شهر خراب بود و يك مسجد جامع، حالا ٢٨ سال است كه اينجا هستم و سال‌ها است كه آب خوردن را مي‌خريم اما اين روزهاي اخير به خاطر تركيدگي لوله آب اينقدر شور شده. » محمد ٣٣ ساله و ساكن خرمشهر است و در تجمع روز شنبه حضور داشته و فكر مي‌كند كساني كه اسلحه در دست داشتند از ميان مردم عادي نبوده‌اند: «به چشم خودم ديدم كه به سمت نيروي انتظامي شليك شد و يك سري موتورسوار به سمت موزه دفاع مقدس و چند بانك رفتند و آتش راه انداختند. مردم نگذاشتند بروند سمت سينما. » محمد روي قول مسوولان براي برگشتن شرايط آب به حالت عادي تا نيمه تيرماه با جديت حساب باز كرده. مي‌گويد رفقاي خودش در كار لوله‌كشي و جوشكاري مشغول به كارند و به چشم ديده است كه توي گرما دارند تلاش خودشان را مي‌كنند تا مشكل حل شود: «مطمئنم مشكل حل مي‌شود تا ١٥ تير همه‌چيز درست مي‌شود.»

آبادان: به خاك عادت كرده‌ايم اما آب غيرقابل تحمل است

«٢٠ سال است كه قول داده‌اند و ما هم ٢٠ سال مشكل شوري آب داشته‌ايم. اما اين يك هفته ديگر اوضاع فجيع بود. توي اين گرما كه نمي‌تواني حمام نروي اما خب عذر مي‌خواهم، آب بوي فاضلاب مي‌دهد.» در تمام روزهاي گذشته مشكل آب هم براي خرمشهر بوده و هم آبادان. مردم آبادان هم مثل همسايه‌هاي‌شان تجمع كردند، اعتراض كردند اما حالا در خبرها و شبكه‌هاي اجتماعي مي‌بينند كه در آن سوي پل اعتراض‌ها به ناآرامي كشيده شده است: «شما اينستاگرام را كه باز كنيد غير از خرمشهر چيزي نمي‌بينيد.» فواد در بازار آبادان كاسبي مي‌كند و مثل مردم خرمشهر روزها را تا نيمه تير مي‌شمارد تا ببيند وعده آب سالم عملي مي‌شود يا نه: « توي آبادان هم صف آب داريم. بايد در صف بايد تا دبه‌هاي ٢٠ ليتري تحويل بگيري. اين دبه‌ها قبلا هزار و ٥٠٠ تومان بودند، ديشب عمويم دو تا بيست ليتري گرفت ٢٠ هزار تومان.» فواد زمان جنگ را همراه خانواده‌‌اش در بوشهر سر كرده و سال ٧٠ به آبادان برگشته و فكر مي‌كند كه تا همين امروز هم وضعيت شهر آنقدري كه بايد تغييري نداشته است: «ما البته به اينها عادت كرده‌ايم. به گرما عادت كرده‌ايم، به خاك عادت كرده‌ايم، حتي به آب بد هم عادت كرده‌ايم اما الان ديگر وضعيت آب غيرقابل تحمل شده. شما تهران هستيد ديگر نه؟ آن آبي كه ما باهاش حمام مي‌كنيم را اگر به صورتت بزني، عذر مي‌خواهم حتما بالا مي‌آوري.»

فرخ ٤٤ ساله هم سال ٧٠ دوباره به آبادان برگشته است. اول بايد با شرايط شهر بازمانده از جنگ سر مي‌كردند و بعد با وضعيت آب: «وقتي برگشتيم شهر خيلي خلوت بود، آن اوايل انگار اصلا حالت شهرنشيني نداشت تا بعد مردم كم‌كم آمدند و بيشتر تغييرات اين سال‌ها را هم خود مردم انجام داده‌اند.» معلم ساكن آبادان سال‌ها است كه در خانه‌اش دستگاه تصفيه آب دارد اما در يك هفته گذشته زور دستگاه هم به آبي كه در لوله‌هاي جاري بود، نرسيد. آبادان آرام است و فرخ خبرهاي خرمشهر را از اين و آن شنيده. نمي‌داند مشكل آب واقعا كي حل مي‌شود آيا بايد روي قول‌ها حساب كند يا نه، فقط مي‌گويد هر روز صبح كه دست و صورتش را مي‌شويد چشم‌هايش مي‌سوزند.

شنبه خرمشهر مظلوم‌تر از هميشه بود

هدا كريمي، فعال اجتماعي و سياسي اهل خرمشهر است. شنبه شب همراه جمعي از خبرنگاران در تجمع بوده تا ببيند اوضاع از چه قرار است اما اوضاع بي‌قرارتر از آن بوده كه بتواند توصيف دقيقي از آنچه واقعا رخ داده، داشته باشد: «من فقط مي‌گويم كه انگ نزنيد. من نمي‌توانم بگويم كساني كه اسلحه در دست داشتند متعلق به گروهك خاصي بودند. آن كساني كه من ديدم شبيه آدم‌هايي بودند كه بلد نبودند وقتي خشمگين هستند مطالبات‌شان را چگونه بيان كنند.»

فعال اجتماعي خرمشهري مي‌گويد كه پررنگ بودن مشكل آب و فاضلاب اين شهر روي تمامي مسائل ديگر سايه انداخته: «جلسه مي‌گذاريم كه در مورد مسائل فرهنگي حرف بزنيم، با مسوولان در مورد موضوعات اجتماعي گفت‌وگو كنيم اما ته همه صحبت‌هاي‌مان مي‌رسد به عذر مي‌خواهم بحث فاضلاب. سال‌ها قبل پايان بازسازي خرمشهر را اعلام كردند اما هنوز بوي فاضلاب زير دماغ‌مان است.» كريمي نگران است، نگراني‌اش را پنهان نمي‌كند. از شنبه به بعد نگراني‌اش مردم خرمشهر هستند كه ممكن است خواسته‌هاي بحق‌شان در سايه ناآرامي به وجود آمده گم شود: «مردم چيزي نمي‌خواستند، مردم فقط تشنه بودند. همه ما شنبه شرمنده خرمشهر شديم. همه اين سال‌ها مردم آب خوردن را خريده‌اند، بيكاري ديده‌اند، هواي بد و گرد و خاك را تحمل كرده‌اند و وعده شنيده‌اند. به اين مردم انگ نزنيد.ببينيد كسي كه اعتراض دارد چطور زندگي مي‌كند. ببينيد آن روستايي بايد چه كند كه با اين آب حتي لباس هم نمي‌تواند بشويد.» صداي زن پشت تلفن مي‌لرزد: «خانم! شنبه خرمشهر خيلي مظلوم بود.»

 همه اين سال‌ها مردم آب خوردن را خريده‌اند، بيكاري ديده‌اند، هواي بد و گرد و خاك را تحمل كرده‌اند و وعده شنيده‌اند. به اين مردم انگ نزنيد. حتي اگر شليكي شده اول ببينيد كسي كه اسلحه در دست داشته چند سالش است، چطور زندگي مي‌كند. ببينيد آن روستايي بايد چه كند كه با اين آب حتي لباس هم نمي‌تواند بشويد. صداي زن پشت تلفن مي‌لرزد: «خانم! شنبه خرمشهر خيلي مظلوم بود.» …

غلامرضا شرفي، نماینده آبادان نیز در یادداشتی نوشت:

… مردم ما ١٣ سال است كه در رنج بي‌آبي يا آب بدبو و متعفن و كدر به سر مي‌برند و متاسفانه فريادشان هم به هيچ جا نرسيده در حالي كه به تمام مسوولان هم گفته شده. بنده در ١٥ ماه گذشته چندين جلسه داشتم و چندين نامه براي تك به تك مسوولان نوشتم اما متاسفانه آن‌طور كه بايد و شايد پاي كار نيامدند تا امروز كه ديگر كارد به استخوان مردم رسيده. ١٥ روز قبل مديرعامل آب و برق خوزستان قول داد كه با رها‌سازي آب از سدهاي گتوند و دز جلوي پيشروي آب دريا گرفته شود. طبق اين قول قرار بوده ٢٠٠ متر مكعب آب در ثانيه به سمت بهمنشير رهاسازي شود. مهلت ٥ الي ٧ روزه‌اي هم براي اين كار به من اعلام كردند. من ساعت ١١ شب شنبه از آبادان به تهران آمدم و متاسفانه، ١٠ روز از اين وعده گذشته و ديروز، سنگيني آب حدود ٢٠ هزار بود در حالي كه سنگيني كمتر از ٢ هزار، آن هم بعد از فرآيند تصفيه قابل شرب است.

اين آب را دام نمي‌تواند بخورد. به دليل بالا بودن نمك، حتي به درد مصارف صنعتي هم نمي‌خورد چون خورندگي در دستگاه‌ها ايجاد مي‌كند. وقتي سنگيني آب ١٧ هزار و ٢٠ هزار باشد، هر فرآيند تصفيه‌اي هم روي آن انجام دهند، سنگيني آب را به كمتر از ٨ هزار و ٩ هزار و ١٠ هزار نمي‌توانند برسانند. به هيچ‌وجه نمي‌شود اين آب را به صورت بزني چون چشم دچار سوزش مي‌شود. با اين آب وضو نمي‌تواني بگيري. اين آب را كه در دهان غرغره مي‌كني، دچار تهوع مي‌شوي. گرما در آبادان هم كه كمتر از ٥٠ درجه نيست و قطعا دستگاه‌هايي كه با آب كار كند دچار مشكل خواهد شد. البته كولر آبي در خوزستان، به خصوص آبادان و خرمشهر هيچ مصرفي ندارد اما قطعا هر دستگاه خنك‌كننده كه از اين آب استفاده كند حتما دچار مشكل مي‌شود. اين آب تمام دستگاه‌هاي تصفيه خانگي را خراب كرده و شهروندان آباداني، هر كدام متحمل خسارت ٦٠٠ – ٥٠٠ هزار توماني خرابي دستگاه‌هاي تصفيه خانگي شده‌اند. علي القاعده سازمان آبفا براي فروش اين آب شوري كه در لوله‌هاي مصرف خانگي در حال پمپاژ است نبايد هيچ بهايي لحاظ كند و اين اولين خواسته‌اي بوده كه ما در شوراي اداري و تامين استان مطرح كرديم. جبران خسارات وارده به مردم در خصوص دستگاه‌هاي تصفيه خانگي هم بايد كارشناسي شود و اگر مسوولان پاي كار بيايند و جبران خسارات كنند مايه دلگرمي و اميدواري مردم خواهد بود.

حتي همان وعده استاندار خوزستان و وزارت نيرو درباره حل مشكل تا ١٥ تير هم جاي بحث دارد چرا كه قول دادند خط ٢ غدير با ظرفيت ٣٠ هزار متر مكعب در روز بر حجم آب مصرفي كه قبلا ١٠٠ هزار متر مكعب بوده و در سال‌هاي گذشته هم به هيچ‌وجه تامين نشد، افزوده شده و حجم ١٣٠ الي ١٤٠ هزار متر مكعبي را تامين كند كه حتي اين مقدار هم مصرف كل شهرستان آبادان را جوابگو نخواهد بود و من اين نكته را همين امروز يادآور مي‌شوم. چرا كه شبكه‌هاي آبرسان شهري و در واقع، لوله‌كشي‌هاي داخل شهر دچار فرسودگي است و ما پرت آب داريم و متاسفانه به دليل وسعت شهرستان، با افت فشار آب هم روبه‌رو هستيم. پيشنهاد ما افزايش حجم آب تحويلي به آبادان به حداقل ١٧٠ هزار مترمكعب در روز است كه در غير اين‌صورت باز با مشكلاتي در برخي نقاط شهرستان مواجه خواهيم بود. در هر صورت چاره‌اي جز صبر و البته اعتراضات مدني نداريم كه مسوولان خداي ناكرده زمان لازم را براي تحقق وعده‌ها از دست ندهند، بلكه با تمام توان پاي كار بيايند و بهانه بودجه و مشكلات نياورند و ان‌شاءالله اين‌بار سنگين را از دوش مردم بردارند. مردم مرزنشين، سربازان و فداكاران بي‌جيره و مواجب اين نظام هستند كه در اين گرما و با همه سختي و مخاطرات، حفظ مرزها و كيان و ناموس كشور اسلامي‌شان را بر آسايش و آرامش خودشان ترجيح مي‌دهند. به جاست كه مسوولان ما هم احساس مسووليت كنند و با اين بزرگواري مردم كريمانه برخورد كنند و پاي كار بيايند و تمام توان‌شان را شبانه‌روز براي مرتفع كردن مشكلات مردم خرج كنند. اما مردم ما هم اين هشياري و بزرگواري و صبر را دارند كه به هيچ‌وجه خودشان را از سفره انقلاب و اين نظام مقدس جدا نمي‌كنند. اگر خداي ناكرده رفتار نابهنجاري ديده مي‌شود، ما اين رفتار را به حساب آن سوءاستفاده گراني مي‌گذاريم كه مترصد فرصت سوئي هستند كه بيايند و زهر خودشان را بر پيكر اين انقلاب و مردم بريزند. مردم ما، دوستي غير از مسوولان نظام و اين نظام مقدس ندارند. درست است كه بعضي مسوولان به وظيفه خودشان عمل نمي‌كنند يا خداي ناكرده غفلت كرده‌اند اما به هر صورت، ما روش‌هاي اخلاقي، مدني و اجتماعي براي رساندن صداي اعتراضات‌مان به گوش مسوولان داريم كه هيچ يك از اين روش‌ها، نابهنجاري‌هاي اتفاق افتاده را شامل نمي‌شود.

مردمي كه در شهر آبادان بيش از ٤ هزار و ٣٠٠ شهيد براي حفظ مرزها مي‌دهند، قطعا راضي به رفتارهاي خداي ناكرده سبكسرانه نيستند. اعتراض مي‌كنند و ناراحتي‌شان را در ملأعام اعلام مي‌كنند اما به هيچ‌وجه حيات و حيثيت كشور را به مخاطره نخواهند انداخت.

منبع: روزنامه اعتماد

Facebook
Telegram
Twitter
Email