دکتر محمد حسین یحیایی
تظاهرات گسترده و پیگیر مردم که از دیماه سال 96 ابعاد وسیعتری به خود گرفت، آرامش گذشته رژیم را که با کار برد زور و زندان و فریب بدست آورده بود برهم زد و صفحه نوینی در مبارزه مردم با رزیم خودکامه، تاریک اندیش و خرافات پرست باز کرد که همچنان ادامه دارد. در این مدت راز های پنهانی از تبهکاری های سامان یافته رژیم در دزدی، اختلاس، خیانت در امانت، رانت خواری و فساد گسترده و فراگیر در همه حوزه ها و نهاد های قدرت آشکار شد که همه امید ها را به بازسازی اعتماد از بین برد و نابود کرد. از آن رو ترس و وحشت رژیم از فروپاشی و سقوط فراگیر شد، اشخاص و نهاد های قدرت را که سال ها در کنار هم بوده و در شرایط حساس یارو یاور یکدیگر بودند از هم پاشاند و گاهی هم در مقابل هم قرار داد در نتیجه تضاد منافع و نگرانی از آینده، انسجام ظاهری و فریبکارانه آنان را از هم گسست و بحران های پنهان را درهمه همه حوزه های سیاسی و اقتصادی عمیق تر کرد
علی خامنه ای که فرماندهی کل قوا را به عهده دارد مجبور به دست اندازی به پایگاهش شد که در همه دوران به آن می نازید و بر آن باور داشت که در شرایط سخت به یاری اش خواهد آمد، در این راستا سرلشگر باقری رئیس ستاد مشترک را فراخواند تا به پرونده های فساد مالی و اختلاس در میان فرماندهان سپاه رسیدگی کند ( گفته می شود که تعدادی از فرماندهان که با قالیباف شهردار 12 ساله تهران در ارتباط بودند مورد بازجویی و تعقیب قرار گرفته اند ) تا خود را از تیررس مردم که از نابسامانی و رکود اقتصادی و دزدی به ستوه آمده اند رها سازد. در این میان بحران اقتصادی همچنان عمیق تر از گذشته به پیش می تازد و به یک معضل بزرگ تبدیل شده که نمی توان با راهکار های پیشین از آن خارج شد. دولت « تدبیر و امید » روحانی با تیم اقتصادی اش عاجز از ارائه راه حل به روز مره گی افتاده از پروژه های عمرانی دست کشیده، بازی با ارز و ریاضت اقتصادی را برای مردم، بویژه توده های زحمتکش و تهیدست تحمیل می کند.آنچه مسلم است در این آشفته بازار ارز، برخی دیگر از دوستان و خودی ها، بویژه ذوب شدگان در ولایت به میلیارد ها ثروت باد آورده دست پیدا خواهند کرد که نمونه هایی از آن در واردات خود رو، موبایل و کالا های دیگر با ارز دولتی مشاهده می شود. روزنامه « شرق » در این رابطه می نویسد: در واردات سفارش های صوری انجام شده و بالغ بر 25 میلیارد دلار توسط برخی از افراد و نهاد ها دریافت شده، در حالی که وارداتی صورت نگرفته است ( وابستگان به رژیم دلار را با 4200 تومان از بانک مرکزی گرفته و در بازار آزاد به 9 الی 10 هزار تومان فروختند ) و یا با حک کردن سایت وزارت صنایع 6400 ( البته رقم واقعی خیلی بیشتر از این ها است) دستگاه خودرو لوکس و گران قیمت وارد شده و لیست بلند بالای آن همچنان ادامه دارد که برخی در آینده افشاء خواهد شد. در این میان گفته های ناصر سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور در جمع خبرنگاران جلب توجه می کند که می گوید : جوان 31 ساله ای با پرداخت 53 میلیارد و 550 میلیون تومان 38 هزارو 250 سکه خریده ( با قیمت یک میلیون و 200 هزار تومان که قیمت آن امروز به مرز 4 میلیون رسیده است ) است، باید یادآور شد که در سه ماهه گذشته بیش از 62 تن طلا از سوی مردم خریداری شده است که خود نشانگر بی ثباتی سیاسی و اقتصادی در کشور است و مردم از سپرده گذاری در بانک ها ترس و نگرانی دارند زیرا اغلب بانک ها ورشکسته اند و قادر به باز پرداخت سپرده گذاران نیستند، از آن رو مردم پول و سرمایه خود را به ارز خارجی و طلا می خوابانند که در شرایط اضطراری از آن استفاده کنند و یا به جاهای مختلف منتقل نمایند باز هم باید یادآور شد که بر اساس گفتار مقامات سیاسی و اقتصادی رژیم تنها در 3 ماه گذشته بیش از 30 میلیارد دلار از کشور خارج شده است.
اقتصاد ایران گرفتار بیماری مزمن و خطرناکی شده است که بدون مشارکت همگانی، عقب نشینی رژیم از مواضع اقتصادی پیشین خود روبه بهبود نخواهد رفت و برون رفت آن از بحران عمیق و رو به زوال عملی نخواهد شد و نجات آن هم با سیاست گذاری های کنونی و تیم اقتصادی متصور نیست، بعد از چهار دهه از انقلاب هنوز مسیر اقتصاد مشخص نیست، گروهی با سیاست های پوپولیستی و گروه دیگری با سیاست های نئولیبرالیستی که همواره از سوی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای همه کشور ها در همه دوران توصیه می شود و ریاضت اقتصادی تا مرز گرسنگی را مطرح می سازد پیش می رود، در این سیاست اقتصادی افزایش فاصله طبقاتی، گسترش فساد، بی برنامگی و تمرکز سرمایه در دست گروه های خاص، سرکوب شدید جنبش های اجتماعی بویژه کارگری، کاهش هزینه های عمومی، فروش اموال متعلق به عموم مردم بنام خصوصی سازی بخودی ها و… اساس آن را تشکیل می دهد از سوی دولت به اصطلاح تدبیر و امید پیش می رود. آنچه امروز در بازار ارز دیده می شود بخشی از سیاست اقتصادی دولت روحانی است که می خواهد با کاهش ارزش پول ملی، واردات را به دلیل افزایش قیمت کاهش داده، صادرات را افزایش دهد، در این میان با افزایش قیمت کالا های واسطه ای ( میانی ) که ضرورت تولید است، ارزش کالا های مصرفی افزایش یابد و مردم بویژه تهیدستان جامعه مصرف خود را کاهش دهند و همزمان برخی از صنایع هم از دور خارج شوند و یا خود را با شرایط نوین وفق دهند، بنابرین بازی با ارز و تولید داخلی و غیره بخشی از سیاست اقتصادی دولت جمهوری اسلامی است که با کاربرد خشونت پیش می رود، هدف نهایی در این بازی کاهش واردات و افزایش صادرات است که با توافقی خواندن ارزش ارز های صادراتی ( به قیمت دلخواه بین صادر کننده ها و وارد کننده ها ) بخشی از این سیاست نمایان می شود، حسن روحانی برنامه اقتصادی 5 ساله را بدور انداخته و خود را از قید و بند آن رها ساخته است، هرچند در نظر دارد برخی از افراد تیم اقتصادی ( سیف، کرباسی، نوبخت و .. ) خود را تغییر دهد ولی سیاست اقتصادی وی که همان ریاضت اقتصادی است تغییر نخواهد یافت، تمرکز سرمایه با استفاده از همه روش های دزدی، کلاهبرداری، اختلاس و رانت خواری ادامه خواهد یافت و گروه برگزیده از سوی رژیم، از همه امکانات دولتی که بتواند پایه های تولید برای صادرات را برپا دارد به چپاول خود ادامه خواهد داد، در این میان بخشی از این انباشت و پول های بادآورده به خارج از کشور منتقل می شود. گاهی مشاهده می شود که بخشی از روحانیت حاکم که به منافع دلخواه دست پیدا نکرده و یا آینده خود را در خطر احساس می کنند با سیاست اقتصادی دولت روحانی زاویه پیدا کردند ، زیرا تا کنون در سایه درآمد های نفتی و واردات به سرمایه هنگفتی دست پیدا کرده بودند و خواهان ادامه آن روش پیشینند.در این راستا،. محمود بهمنی رئیس سابق بانک مرکزی در گفتگو با « تارنمای دماوند، 16 تیرماه » و عضو کمسیون اقتصادی مجلس می گوید: دو سال ارز ناشی از صادرات به کشور ما بازنگشته است و امروز اعلام می کنند 148 میلیارد دلار موجودی حساب آقازاده ها در بانک های خارجی است که ذخایر ارزی کشور این قدر نیست، این 5 هزار آقازاده در خارج از کشور چه می کنند، گفته می شود که تنها 300 نفر از آنان درس می خوانند، بقیه چه می کنند؟ این گفتار نشانگر آن است که باید به واردات ادامه داد و دولت کنونی توانایی اذاره کشور را در اقتصاد ندارد
اقتصاد کشور رو به نابودی است، فساد در همه حوزه ها ریشه دوانده است که گاهی از سوی رژیم هم حمایت شده به سیاست کلی رژیم تبدیل شده است، حک شدن سایت وزارت صنایع، دزدی عریان موسسات اعتباری، ورشکستگی و دزدی از صندوق بازنشستگان و صندوق فرهنگیان، تهی شدن بانک ها، افزایش بدهی دولت به بانک ها و شرکت های خصوصی و کارگزار، افزایش نقدینگی به بیش از 1500 هزار میلیارد تومان (حجم نقیدنگی به بیش از 110 درصد از تولید ناخالص داخلی رسیده است که در شرایط متعارف باید زیر 70 درصد باشد ) که پیآمد تورمی خواهد داشت و در آینده نزدیک خود را نشان خواهد داد. همراه با این فجایع در اقتصاد میزان فقر در حال گسترش است، شهاب نادری نماینده مردم پاوه و اورامانات در مجلس شورای اسلامی می گوید: 80 درصد مردم زیر خط فقر زندگی می کنند، آنها قادر به تامین خوراک و نیاز های اولیه خود نیستند، بر اساس آمار رسمی 11 میلیون انسان بیکارند و هرساله یک میلیون به آنها افزوده می شود، آمار واقعی بیکاری 14 درصد نیست میزان آن در حقیقت 40 درصد است، علیم یارمحمدی نماینده دیگر مجلس از زاهدان اضافه می کند که بیش از 2 میلیون نفر از این منطقه در فقر غذایی قرار دارند. باید یادآور شد که پرداختی های دولت امید و اعتدال به نهاد ها و مراکز مذهبی با افزایش ادامه دارد ( کمک به مرکز خدمات حوزه های علمیه در دو ماه اول امسال به بیش از 148 میلیارد تومان رسید ) همراه با آن دروغپردازی های مقامات ارشد رژیم ادامه دارد و روحانی با آهنگ گرسنگان به رقص بی کیفیت و بی کفایت خود ادامه می دهد و می گوید: 756 هزار شغل در سه ماهه اول سال ایجاد شده ( سخنرانی در جمع روسای نمایندگی های ایران در خارج ) است و علی خامنه ای هم در تعریف و تمجید از عملکرد خود می گوید: ما در برخی از صنایع مانند سد سازی حرف اول را می زنیم ولی به فجایع تخریبی آن اشاره نمی کند که به خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها انجامیده است
آنچه مسلم است و مشاهده می شود اقتصاد کشور با تنگناهای جدی و بی اعتمادی گسترده روبروست و در سرازیری سقوط قرار دارد و به شدت آشفته است که با هر سخنی از سوی سران داخلی و سران کشور های خارجی آشفته تر می شود و از خود واکنش نشان می دهد، رکود بر صنایع داخلی حاکم شده و با تزریق پول هم جان نخواهد گرفت زیرا تزریق پول به افزایش شدید قیمت ها می انجامد. بخش شهر نشین جامعه که همزمان مصرف کننده و مشوق تولید است با بیکاری و فقر روبروست و همواره مصرف خود را کاهش می دهد، در نتیجه اقتصاد، تولید و مصرف در گردابی گرفتار شده است که محصول چند دهه است و رهایی از آن نیازمند یک دگرگونی اساسی در ساختار سیاسی است که زمینه های آن با خیزش همگانی در چند ماه گذشته فراهم آمده است، رژیم از سایه خود می ترسد و وحشت دارد، برخی از دوستان و ذوب شدگان در ولایت مانند تاجزاده که در بالاترین مقام امنیتی قرار داشت زبان به گلایه گشوده سخن از تغییر به میان می آورد، ابوالفضل قدیانی پا را فراتر گذاشته به برکناری خامنه ای و گذر به جمهوری عرفی را نه با پسوند و نه با پیشوند نوید می دهد و محسن هاشمی رفسنجانی رئیس شورای شهر تهران که از میراث داران پدر ( علی اکبر هاشمی رفسنجانی از معماران رژیم ) در رژیم کنونی است با نگرانی و ترس از آینده در جلسه شورای مشورتی کلان شهر می گوید: بحران کنونی حادترین و عمیق ترین در 40 سال گذشته است، تداوم رکود، بحران اشتغال، کاهش رفاه عمومی و موج نارضایتی رژیم را تهدید می کند. اینگونه هشدار ها که در بیشتر موارد ناشی از نگرانی و ترس است از سوی مقامات کوچک و بزرگ رژیم به زبان آورده می شود. ایران نیازمند توسعه در راستای صنعتی شدن است که رژیم قادر به زمینه سازی این فرآیند نیست. عباس آخوندی وزیر راه و شهر سازی در گفتگو « ایسنا، 5 اسفند » می گوید: کشور در حای زوال اجتماعی است و جامعه دیگر نمی تواند امید را بخود تزریق کند که این گقتار نشانگر بن بستی است که رژیم در آن گرفتار شده است. « هانا آرنت » در همین رابطه می گوید: قدرت سیاسی برخاسته از اراده آزاد مردم است، اگر این قدرت بازیچه گروهی سرکوبگر باشد، رو به مسخ و فروپاشی می رود….