عملیات تروریستی با هر دلیل و بهانه محکوم است
صبح امروز (شنبه 31 شهریور) یک گروه ناشناس، در یک حمله تروریستی مسلحانه به رژه نیروهای نظامی در شهر اهواز، دهها نفر را کشته و زخمی کردند. خبرگزاریهای ایران تعداد کشتهها را بیش از 25 نفر و تعداد مجروحین را بالای 50 نفر اعلام کردند. اما مجتبی ذوالنوری نماینده مردم قم در مجلس در گفتگو با خبرگزاری فارس، تعداد قربانیان حمله مسلحانه اهواز را ۲۹ کشته و ۵۷ زخمی اعلام کرد. گفته میشود بیشتر کشتهها از اعضای سپاه پاسداران بودند.
خبرگزاری جمهوری اسلامی اعلام کرد، مهاجمان لباس نظامی به تن داشتهاند.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران ااعلام کرد «تیم تروریستی شامل چند نفر بوده و در ساختمان و پارک پشتی محل برگزاری رژه مستقر بودهاند و از آنجا موفق به تیراندازی بسوی مراسم رژه شدهاند.»
به نوشته این خبرگزاری «تروریستها موفق نشدهاند که وارد مراسم رژه شوند و صرفا از فاصله دور به سوی مراسم و یگانهای رژه رونده شلیک کردهاند.»
گفته می شود در میان قربانیان، تعدادی افراد غیر نظامی از جمله زن و کودک نیز وجود دارند که برای دیدن رژه نیروهای مسلح به محل آمده بودند.
ایرنا به نقل از منابع بیمارستانی نوشت احتمال افزایش تعداد کشتهها وجود دارد. این گزارش تصریح میکند که در میان قربانیان چند زن و کودک که برای تماشای رژه نیروهای مسلح در اهواز آمده بودند، دیده میشوند
غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان از کشته شدن سه مهاجم حمله به رژه نیرووهای مسلح در اهواز و زخمی شدن یک نفر خبر داد. سخنگوی سپاه پاسداران اعلام کرده که هر چهار مهاجم مسلح در جریان تعقیب نیروهای امنیتی کشته شدهاند.
خبرگزاری ایسنا از قول سردار شریف سخنگوی سپاه پاسداران نوشت: «افرادی که در جریان رژه نیروهای مسلح اقدام به تیراندازی به مردم و نیروهای مسلح کردند وابسته به جریان الاحوازیه هستند.»
وی مدعی شد “این جریان از عربستان سعودی تغذیه میکند” او افزود: «چنین اقداماتی پیش از این هم مسبوق به سابقه است و این جریان به سمت کاروانهای راهیان نور در سالهای گذشته تیراندازی کرده است.»
گروه “مقاومت ملی الاحواز” مسئولیت این حمله را بر عهده گرفته و میگوید در این حمله هیچ شهروندی عادی را هدف قرار نداده است.
در شرایط حاد و بحرانی کشور که حاکمیت تحت فشار روز افزون توده های مردم عاجز از اداره کشور است و آش به حدی شور شده است که صداهای اعتراض از درون ارگان ها و سازمان های دولتی نیز بگوش می رسد. هر حرکتی که باعث شود که به جای تضعیف نظام جمهوری اسلامی، فرصت انکار بحران های لاینحل این نظام را برای سرکوبگران حاکم فراهم کند و مشروعیت جنبش ضد دیکتاتوری واعتراضات توده ای را در اذهان عمومی خدشه دار کند، راه به جایی نمی برد.
رژیم های ضد مردمی همیشه تلاش کرده اند از این فرصت ها با استفاده از امکانات وسیع تبلیغاتی که در اختیار دارند، استفاده کرده، مسیر عمومی مبارزه مدنی توده ای مسالمت آمیز علیه خود را منحرف سازند و به جای اتحاد بزرگ و سراسری، مسیر تنش های قومی و رویارویی های منطقه ای را هموار کنند.
و در شرایط رشد اعتراضات کارگری و جنبش مطالباتی نیروی کار، به نیروهای سرکوب برای میلیتاریزه کردن فضا و نسبت دادن هر اعتراض کارگری، مردمی و مدنی به عوامل خارجی و «دشمن»، امکان سرکوب این جنبش ها را بیش از پیش فراهم کند.
تجربه گذشته نشان می دهد که رژیم جمهوری اسلامی، برای سرپوش گذاشتن به ناتوانی ها و نا کارآمدی اش در حل بحران های اجتماعی، امروز بیشتر از گذشته، نیاز به انسداد سیاسی، اختلافات قومی و دینی، سرکوب فعالین سیاسی و مدنی و امنیتی کردن هرچه بیشترجامعه دارد. اقدامی که باید هشیارانه با آن برخورد کرد.