زمین ایران را میبلعد
روز به روز زمین زیر پای ایرانیان فرو می رود، دیگر زمین زیر پایمان هم سفت نیست. زمین دهان باز کرده و هر روز بخشی از کشور را میبلعد. از کبود،راهنگ همدان تا دارابگرد فارس تا بیرجند خراسان جنوبی تا اردکان یزد و شهر ری در بیخ گوش پایتخت و حتی مناطق 17 و 18 تهران هم در حال بلعیده شدن هستند.
دومینوی فرونشست زمین در ایران در دو سه دهه گذشته آغاز شده است، فرونشستی که پیامد برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی، خشکسالی، ناکارآمدی در مدیریت آب، سدسازیهای غیرعلمی، از بینبردن پوشش گیاهی و عواملی از این دست است. به گفته کارشناسان 300 دشت از 600 دشت ایران خشک و بسیاری از آنها دشت ممنوعه اعلام شده اند.
خطر فرونشست زمین، بیش از یک دهه در ایران بهصدا درآمده است اما دولتمردان ما همچنان سرگرم اختلافات سیاسی و جناحی خود هستند تا پرداختن به این مهیب ترین خطری که پایداری زیستن را در وطن تهدید و تحدید میکند. خطری به بزرگی یک جنگ مهیب و نابود کننده یک تمدن که جدی گرفته نشده و سهل انگاری مسئولان اجازه شنیدن آن را نیز به مردم نداده است. پدیده فرونشست زمین نشان دهنده فرایند بیابان زایی و مرگ یک سرزمین است. مرگی که مردم آن سرزمین را ناچار به کوچ از بیابانی به نام وطن میکند. کارشناسان میگویند اگروضعیت زیست محیطی کشور به همین روال پیش رود تا یک دهه دیگر مهاجرتهای زیست محیطی در ایران آغاز میشود.
سازمان جهانی بههمراه کارشناسان محیطزیست و مدیریت منابع آبی، بارها نسبت به بحران آب در ایران هشدار دادهاند اما گویا بهگفته دکتر پرویزکردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران« کسی باور نمیکند آب نیست». شواهد حاکی از آن است که هماکنون دشتهای تهران، ورامین، نظرآباد، دشت کبود، راهنگ همدان، دشت مشهد و نیشابور، دشتهای استان کرمان، اصفهان و قزوین در شرایط بحرانی ایجاد فروچالهها و فرونشست ها قرار دارند.
تهران رکوردار فرونشست در ایران
اما در این میان تهران در فرونشست زمین ، گوی سبقت را از دیگر استانهای کشور ربوده است و رتبه نخست لیست فرونشست در کشور بهشمار میرود.به گفته کارشناسان فرو نشست در تهران 90 برابر حد بحرانی اتحادیه اروپاست. برداشت بیرویه آب در سالهای اخیر ، تمامی دشتهای هشتگانه تهران را دشت ممنوعه کرده است. براساس آمار یک مقام مسئول در وزارت نیرو، میزان فرونشست در دشت ورامین ۱۳سانتیمتر ، در دشت ری ۲۵سانتیمتر، در دشت تهران ۱۴سانتیمتر و در دشت شهریار ۳۶سانتیمتر ثبت شده است. این در حالی است که براساس اعلام مجامع بینالمللی فرونشست سالانه 4میلیمتر از زمین بحران است. درحالی که در تهران 36 سانتی متر هم ثبت شده است.
به عبارت سادهتر باید گفت که اگر در گذشته تهران در بروز حادثه طبیعی زلزله در اولویت توجه مسئولان بود؛ اکنون باید فرونشست زمین و قبل از آن ایجاد فروچالهها را به رتبههای قبلی تهران در بروز بحران اضافه کرد.
چاههای عمیق، متهم اصلی فرونشست
پرفسور پرویز کردوانی پدر کویرشناسی ایران در گفت و گو با همدلی گفت: از دهه 40 به بعد که چاههای عمیق و نیمه عمیق با هدف توسعه کشاورزی، صنعت و شهرنشینی در کشور رواج پیدا کرد،به مرور سطح آب پایین و پایینتر رفت و اکنون به نقطهای رسیدهایم که قابل جبران نیست و باید هر روز شاهد فرو رفتن بخشی از کشورباشیم.
وی با انتقاد از رویه مصرف آب بدون حد و مرز که در چند دهه اخیر از سوی دولت در کشور نهادینه شده است، افزود: متاسفانه در چند دهه اخیر دولتمردان بدون تعیین سقف برای مصرف آب، دست مردم را در استفاده از آب باز گذاشتند وسه گزینه حفر چاه عمیق ، سد سازی و شیر وشیلنگ که سمبل تمدن نام گرفته است را در مقابل مردم قرار دادند، بدون این که فرهنگ استفاده از آب آموزش بدهند یا مقدار آن را تعیین کنند و یا حداقل هشدارهای در زمینه کمبود آب به مردم بدهند. این رویه غلط ادامه داشت و اکنون که به خود آمدهاند دیگر دیر شده است و بسیاری از آسیبها غیر قابل جبران. اکنون با پیشنهاد آبیاری قطرهای برای کشاورزی یا توصیههای در زمینه استفاده بهینه از آب اقداماتی را انجام میدهند، اما این اقدامات در مقابل خالی شدن سفرههای زیر زمینی از آب، بسار ناچیز است.
کردوانی با اشاره به ساخت نیروگاههای آبی در کشور گفت: در جغرافیای ایران که باد و آفتاب به وفور یافت میشود توسعه نیروگاههای آبی به منظور تولید انرژی خیانت به کشور است، چرا که هر نیروگاهی معادل مصرف چندین روستا آب مصرف میکند ومحیط زیست را نیز آلوده میکند، در صورتی که ما میتوانیم همان مقدار انرژی و حتی بیشتر از نیروگاههای خورشیدی یا بادی تولید انرژی کنیم.
وی با اشاره به توسعه صنایع به ویژه صنایع آب بر مانند فولاد افزود: در تمام کشورها صنایع آب بر را در کنار دریاها بنا میکنند اما در کشور ما بسیاری از این صنایع را در دل کویر یا استانهای کم آب ساختهایم و آنان برای ادامه فعالیت و تولید خود بیشترمنابع آبی استانهای که غالبا هم استانهای خشکی هستند را مکیدهاند.
کردوانی با بیان این که اکنون 3 گزینه باروری ابرها، انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان و استفاده از آبهای ژرف، برای مهار کمآبی و جلوگیری از فرونشست زمین پیشنهاد شده است. افزود:این سه گزینه، گزینههای منطقی و مقرون به صرفهای نیست. چرا که کشورهایی که مخترع بارور کردن ابرها هستند خود به دلیل مقرون به صرفه نبودن دیگر از آن استفاده نمیکنند مگر در شرایط خاص مانند مه نگرفتن فرودگاهها با هدف کنسل نشدن پروازها در شرایطی که مه غلیظ مانع از پریدن هواپیماها شود.
انتقال آب از خلیج فارس هم از این لحاظ نادرست است که این انتقال 10 الی 12 سال طول میکشد و آن زمان هم تنها 10 درصد آب مصرفی مناطق تشنه تامین میشود، در صورتی که زمینها و دشتهای ما اکنون تشنه و رو به موت هستند.تهیه آب از چاههای عمیق و ژرف در شرایطی که سفرههای زیر زمینی خالی از آب است جواب نمیدهد و برخی از کشورهای که از این راه سعی داشتند به آب برسند موفق نشدند.
مهاجرتهای زیستمحیطی بهزودی رخ خواهد داد
پدر کویرشناسی ایران ادامه داد: حفر چاه ها در بخش کشاورزی در طی این سال ها افزایش یافته اما وزارت نیرو در طرح تعادل بخشی آب های زیرزمینی اقدام به انسداد چاه های غیرمجاز و نصب کنتورهای هوشمند در راستای حجمی کردن مصرف آب کشاورزی کرده که این امر نه تنها کمکی به بازگشت زمین های فرونشست به حالت اولیه نمی کند بلکه مهاجرت روستاییان را به دنبال دارد. وی با اشاره به گسترش پدیده فرونشست در شهرهای کشور، بیان کرد: رشد روزافزون جوامع شهری به دلیل مهاجرت روستاییان باعث شده برای تامین آب آشامیدنی مناطق شهری چاه های عمیق و نیمه عمیق متعددی حفر شود که منجر به افت سطح آب های زیرزمنی و در نتیجه وقوع پدیده فرونشست در این مناطق شده است.
وی تصریح کرد: حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق برای آشامیدنی شهروندان باعث بروز فرونشست زمین شده اما مسوولان کشوری این پدیده را به بخش کشاورزی و کشاورزان مرتبط می سازند.
مخاطرات فرو نشست زمین
کردوانی با اشاره به مخاطرات فرو نشست زمین افزود: پدیده فرونشست در شهرها مخاطراتی چون شکسته شدن پل ها، شکستگی لوله های گاز و آب به خصوص لوله های فرسوده،کج شدن دکل های برق، تخریب تاسیسات زیربنایی، از بین رفتن خانه ها قدیمی و بافت فرسوده و نابودی آثار تاریخی می شود.
وی خاطرنشان کرد : شکستگی در جاده ها، جابه جایی ریل قطارها و حتی خارج شدن ریل از قطار، خشک شدن قنات و رودخانه ها، تبدیل کویر مرکزی به بیابان و بیابان زایی دشت ها از دیگر آثار مخرب پدیده فرونشست زمین کشور است.
این چهره ماندگار کشور با تاکید بر این که مساله فرونشست قابل جبران نیست، اظهارداشت: کاهش حفر چاه ها در مناطق شهری توسط وزارت نیرو، تصفیه فاضلاب های شهری، نصب کنتورهای هوشمند برای ساکنان شهرها، استفاده از آب های غیرمتعارف مانند نزولات آسمانی برای استفاده آب آشامیدنی ، کاهش حفر چاه های غیرمجاز کشاورزی، اصلاح الگوی آبیاری در کشاورزی، تغذیه مصنوعی چاه و دشتها و فرهنگ سازی در راستای مصرف بهینه آب در خانوارها از جمله راه کارهای جلوگیری و کنترل فرونشست است.
وی همکاری دستگاه ها در این امر را ضروری دانست و خاطر نشان کرد: تا زمانی که نگرش جدی و اهتمام در راستای کار تیمی میان مسوولان و دستگاههای اجرایی پدید نیاید، اوضاع هر روز وخیمتر خواهد شد و باید منتظر عواقبی بدتر از این هم بود.
نقطه صفر آبی
پدر کویرشناسی ایران با بیان این که دیر یا زود هر نقطهای از ایران به نقطه صفر آبی میرسد، افزود: با توجه به وضعیت موجود و خالی شدن سفرههای زیر زمینی بدون تردید باید منتظر رسیدن به نقطه صفر آبی در کشور باشیم.وی افزود: زمان رسیدن به این نقطه بستگی به منابع آبی موجود و مقدار مصرف دارد. شاید منطقهای زودتر یا دیرتر از منطقه دیگر گرفتار این بیآبی شود اما رسیدن به نقطه صفر بیآبی در انتظار ماست.
همدلی