طرح تقسیم استان سیستانوبلوچستان چندین بار در سالهای اخیر مطرح شده و هربار هم بهدلیل مخالفتهای گسترده مردم و مقامهای مذهبی و اداری در سیستانوبلوچستان از اجرایی شدن آن جلوگیری شده و در حد پیشنهاد باقی مانده است. این بار بهنظر میرسد مسئله جدیتر دنبال خواهد شد. “محسن دهنوی”، عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی، روز چهارشنبه ۲۸ آبانماه ۱۳۹۹، در جلسه رسمی مجلس، این طرح را اعلام وصول کرد.
شمار زیادی از طریق کاربری در توییتر بهچنین طرحی اعتراض کردند و مشکل سیستانوبلوچستان را فقر، محرومیت، و تبعیض دانستند. علاوه بر این، شمار زیادی از فعالان مدنی نیز نسبت به انگیزههای احتمالی پشت چنین طرحی و همچنین خسارتهای احتمالی ناشی از آن هشدار دادند.
فراگیر شدن این هشدارها، به فراخوانی برای اعتراض انجامید و سرانجام در ۶ آذرماه ۱۳۹۹ کاربران توییتر با استفاده از هشتگ “نه به تقسیم بلوچستان” مخالفت خود را با این طرح ابراز کردند.
با وجود محدودیت دسترسی به فضای مجازی در استان سیستانوبلوچستان، این هشتگ ساعاتی پس از آغاز کارزار نزدیک به ۱۰۰ هزار بار نشر و بازنشر شد. فعالان مدنی فهرستی طولانی از مشکلات مختلفی که شهروندان استان سیستانوبلوچستان با آن دستبهگریباناند برشمردهاند و میگویند راهحل معضلهای سیستانیان و بلوچستانیان تقسیم استان نیست، نیاز فوری این مردم رهایی از: فقر، بیماری، بیکاری، تبعیض، محرومیتهای رنگارنگ- آب سالم و بهداشت و آموزش- و تفرقهافکنی بین خلقها، است.
در این راستا، مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه زاهدان، میگوید: “توسعهنیافتگی و محرومیت سیستانوبلوچستان الزاماً بهدلیل گستردگی این استان نیست. راهکار حل این مشکل رفع نگاه تبعیضآمیز و امنیتی بهاین استان و ساکنان آن است.” سیستانوبلوچستان همچنان تنها استانی است که از داشتن گاز شهری محروم است. شمار زیادی از طرحهای عمرانی و صنعتی نیز نیمهکاره رها شدهاند و تنها پروژههای امنیتی و نظامی در این استان مورد توجه قرار میگیرند.
آقای فرزین کدخدایی، از فعالان حقوق اقلیتهای ملی و از مخالفان این طرح، در توییت خود تصویری از دو کودک بیشناسنامه بلوچ را منتشر کرده و مینویسد: “این حال و روز ماست! با این تقسیم میخواهند کپرهایمان را نیز بگیرند بهخاطر ایجاد چند منصب و کرسی برای آقازادههایشان! سهم ما از این تقسیم فقط فقر بیشتر است!”
راستی این طرح مشکلات مردم زجرکشیده و ستمدیده این پاره از میهنمان را حل میکند؟ بر اساس “طرح تفکیک” ارائه شده، سیستان و بلوچستان به چهار استان تقسیم میشود. بنابر گمانهزنی برخی رسانهها، حوزه این چهار استان بهشرح زیر خواهد بود:
۱– استان “سيستان” شامل شهرستانهای زابل (مرکز استان)، زهک، هيرمند، هامون و نیمروز با جمعيت تقريبی ۶۰۰ هزار نفر؛ هزار نفر؛
۲– استان “سرحد” شامل شهرستانهای زاهدان (مرکز استان)، خاش و میرجاوه با جمعيت تقريبی يک ميليون نفر؛
۳– استان “بلوچستان” شامل شهرستانهای ايرانشهر (مرکز استان)، سراوان، سيب و سوران و مهرستان و دلگان با جمعيت تقريبي ۶۰۰ هزار نفر؛
۴– استان “مکران” شامل شهرستانهای چابهار (مرکز استان)، كنارک، نيکشهر، سرباز، قصرقند وفنوج با جمعيت تقريبی ۶۰۰ هزار نفر.
بر پایهٔ آمارهای اعلام شده، استان سیستانوبلوچستان با جمعیتی بیش از دو میلیون و ۷۰۰ هزار تن و مساحتی نزدیک به ۱۸۲ کیلومترمربع، دومین استان پهناور کشور ما پس از استان کرمان است. پیشنهاد دهندگان این طرح بدون پشتوانهٔ اسناد و ارقام ادعا میکنند که آن را با هدف “تمرکززدایی در تصمیمگیری و مساوات در بهرهمندی ساکنان از امکانات دولتی” تهیه و ارائه کردهاند. اما شمار زیادی از ساکنان و مسئولان محلی، از جمله “مولانا عبدالحمید اسماعیلزهی”، امام جمعه اهل سنت زاهدان، میگویند راهحل مشکلات این استان در تغییر نوع نگاهها است. او خطاب به نمایندگان مجلس و کسانی که چنین طرحی را در دستورکار قرار دادهاند، گفته است: “بهجای تقسیم استان تبعیض را برطرف کنید و با بهکارگیری مدیران توانمند و شایستگان خلق و مذاهب، به خواستههای مردم رسیدگی کنید.” پارهای از این دشواریهای رنجبار را آقای علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان در مجلس، در سال ۱۳۹۷، برشمرده است: “۷۵ درصد مردم استان فقر غذایی دارند، مردم روستاهای این استان آب سالم برای خوردن ندارند، نان ندارند و بهلحاظ معیشت، از هرنظر که فکر کنید، در شرایط نامطلوبی قرار دارند. حتی در خود شهر زاهدان نیز بالغ بر ۳۵۰ هزار نفر آب سالم لولهکشی ندارند و در خیلی از نقاط خود شهر نیز با تانکر آبرسانی میشود. هیچ بعید نیست که مردم رو به خوردن گوشت حیواناتی نظیر گربه و کلاغ بیاورند.” دشواریهای مورد اشاره آقای یارمحمدی یا مولانا عبدالحمید، اگر تا کنون تشدید نشده باشند، مسلماً برطرف نشدهاند. اکنون طرح تقسیم استان برای این رنجها و محرومیتها چارهای اندیشیده است؟ آیا از اساس رابطهای میان رفع این مشکلات مردم با تقسیم این استان وجود دارد؟ و آیا هرگز کوشش شده است تا نظر مردم به این امر جلب شود و مطابق نظرشان تصمیم گرفته شود؟ اگر پاسخ منفی است، پس ارائه کنندگان طرح بر چه پایهای از “تمرکززدایی در تصمیمگیری” سخن بهمیان می آورند؟
نبود آب آشامیدنی در بسیاری از نقاط استان سیستانوبلوچستان و قطعیهای مکرر آب در شهر زاهدان- بهعنوان مرکز استان- از جمله مشکلات این استان است. اللهبخش ریگی، رئیس گروه تحقیقات هواشناسی سیستانوبلوچستان، ۲ خردادماه ۱۳۹۹، اعلام کرد: “۶۱ درصد از گستره این استان برابر با ۱۱۱ هزار کیلومترمربع، درگیر خشکسالی بسیار شدید است.” در برخی از مناطق سیستانوبلوچستان نرخ بیکاری بین ۴۰ تا ۶۰ درصد است. جنوب این استان وضعیتی اسفناک دارد و نرخ بیکاری آن حدود ۶۰ درصد است [نگاه کنید به: خبرگزاری ایلنا، مقالهٔ “سفرههای مرزنشینان خالی است”، ۵ خردادماه ۱۳۹۹]. چنین ابتکارهای فارغ از واقعیت درد و رنج مردم، فقط از مجلس ولایی برمیآید. تا زمانی که توزیع عادلانه قدرت و ثروت میان همهٔ مردم، صرفنظر از قومیت و مذهبشان، انجام نگیرد، این رنجها و دردها پایان نخواهند گرفت. راه حفظ تمامیت ارضی کشور و حفظ وحدت میان خلقهای میهن ما فقط با بهرسمیت شناختن بیچونوچرای حقوق خلقهای هممیهن است!
منبع: نامۀ مردم