فاجعه کشتار دانشجویان و قربانی کردن افرادی که تقصیری نداشته اند
مردم شریف ایران، مسئولان ارجمند کشور، دانشگاهیان ارجمند
با سلام و احترام،

متأسفانه بلائی بر واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی نازل شد و گل وجود شماری از عزیزان دانشجو را پرپر کرد. ضمن عرض تسلیت به پیشگاه خانوادههای داغدار و شما مخاطبان ارجمند، در شرایطی که سخنان اعتراضی بسیار میشنویم ولی چندان شاهد اقدام درخوری نیستیم به خود اجازه میدهم نکاتی را در بارۀ علل وقوع چنین فاجعهای به عرض برسانم.
دانشگاه آزاد اسلامی با هر نیت و هر فعالیتی که شکل گرفت (که بیتردید هستۀ اصلی نیتها و فعالیتها صادقانه و برای اعتلای کشور بوده است)، بالاخره تبدیل به بزرگترین مؤسسۀ آموزش عالی در سرتاسر جهان و در همۀ تاریخ شد و این بهخودی خود افتخاری برای کشور و همۀ دستاندرکاران این برنامۀ عظیم بوده است.
این دانشگاه علیرغم همۀ مسائل و مشکلات با نشاطی روزافزون راهی پیشرونده را در زمینه های گوناگون طی میکرد. ولی با کمال تأسف از مقطعی گرفتار تندباد جناحبازی و کشاکشهای سیاسی شد. از همان زمان که ذینفعان عرصۀ کشاکش گروهگرایی سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی را به طور عام و واحد علوم و تحقیقات را به طور خاص جبهۀ نبردی دیدند که باید از دست رقیب بیرون آیند آشکار بود که آموزش و پژوهش و جان و مال و حتی آبروی بسا کسان (از دانشجو تا عضو هیأت علمی و کارمند) در درجۀ دوم اهمیت قرار خواهد گرفت. گویی همۀ توجه به فتح سنگر یا حفظ سنگر جلب شده بود.
در چند سال گذشته این حقیر شخصاً به هر کس رسیدهام گفتهام که باید قدر این سرمایۀ عظیم ملی را دانست و مانع از آن شد که این دانشگاه قربانی منافع سیاسی و مطامع اقتصادی و محل ریخت و پاش عده ای از این جناح یا آن جناح شود.
متأسفانه باید گفت که دانشگاه آزاد اسلامی، این سرمایۀ عظیمی که به کل کشور تعلق دارد از چند جهت در معرض خطر است:
1) وزارت علوم و دانشگاههای دولتی از همان آغاز به دانشگاه آزاد نه همچون همکار بلکه چون رقیب و حتی دشمن نگاه کرده اند؛ این دردناک است که اکثر مدیران کشور به طور عام و مدیران آموزش عالی به طور خاص (حتی بسیاری از اصلاح طلبان و اعتدالگرایان نزدیک به کسی که بیشترین نقش را در تأسیس این دانشگاه داشت) به چشم دانشگاه درجۀ دو (مانند شهروند درجۀ دو) یا فرزند ناتنی یا برادر و خواهر ناتنی (وگاهی دونتر از اینها) به دانشگاه آزاد نگریستهاند.
2) مراکز آموزش عالی زیادی از سوی اشخاص حقیقی یا حقوقی با رانتخواری و بدون صلاحیت علمی تأسیس شده و بخش زیادی از دانشجویانی را که میبایست در دانشگاه آزاد تحصیل کنند به مراکز خود برده اند، در حالی که در حد یک کالج معمولی نیز نیستند و این دردناک است که به قول آقای رئیس جمهور (در سخنرانی تقدیم لایحۀ بودجۀ سال 1397 به مجلس، سه شنبه 4 دی ماه 97) یک لیسانسیه زیر مدرک دکتری را امضاء میکند.
3) در تغییر مدیریت های کلان توجه نشده است که بسیاری از اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی که عمر دانشگاهی خود را در این دانشگاه آغاز کرده اند برای مدیریت بسیار بسیار شایستهتر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتیای هستند که تا دیروز چشم دیدن دانشگاه آزاد را نداشته اند و به علت احتمال تغییر مدیریت در سطح کلان چندان امیدی به تداوم مدیریت خود نداشته و ضمن دارا بودن یک یا چند شغل چند صباحی سکاندار مدیریت این بخش یا آن بخش دانشگاه آزاد شده اند. این دردناک است که کسانی دانشگاه آزاد را حیاط خلوت خود و محلی برای درآمدهائی اضافه بر درآمدهای دیگرشان میدانند و یا از توان علمی و مدیریتی لازم برخوردار نیستند یا از آن توانها برای دانشگاه آزاد بهره نمیگیرند.
4) مدیرانی از دانشگاه آزاد بر پایۀ ملاحظات غیرآکادمیک و بعضاً سیاسی و ایدئولوژیک بخش زیادی از منابع گوناگون دانشگاه را که باید صرف برنامههای آموزشی و پژوهشی و دانشجویی و رفاهی بشود تصرف کرده و هزینه میکنند در حالی که بخش اعظم دانشجویان و استادان و کارکنان به چنین ریخت و پاشهائی معترضاند.
5) همه میدانند که سازمان مرکزی به نسبت تعداد دانشجوی دانشگاه آزاد بسیار گسترش یافته است. مدیران باید در چارچوب کارایی و بهرهوری بررسی کنند که چرا باید در حالی که تعداد دانشجو کاهش یافته سازمان مرکزی چند برابر شده و شفافیت قابل قبولی در بارۀ هزینۀ سازمان مرکزی و صلاحیت علمی و کاری بعضی از افراد و دریافتهای آنان وجود ندارد؟
6) اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه آزاد جزء مظلومترین اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه های کشورند. حقوق و امکانات رفاهی آنان کمتر از حقوق همترازان آنان در دانشگاه های دولتی است. این در حالی است که نگاهی به آمار فعالیت های آموزشی و پژوهشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد نشان میدهد که بخش زیادی از آنان از همترازان خود در دانشگاه های دولتی دستاورد آموزشی و پژوهشی بیشتر و بهتری دارند، ولی هم حقوق و مزایای کمتری دریافت میکنند هم به هر حال دانشگاهی درجۀ دو محسوب میشوند.
7) این درست است که معمولاً دانشجوی دانشگاه آزاد در دانشگاه دولتی قبول نشده و وارد دانشگاه آزاد شده است. ولی این نیز درست است که برخی از فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد از بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی باسوادتر و تواناتراند. چرا معمولاً مراکز دولتی، بر خلاف قانون و حکم دیوان عدالت اداری، بر روی فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد گشوده نیستند؟ چرا فارغ التحصیل دانشگاه آزاد نوعاً خود را فارغ التحصیل درجۀ دو یا ناتنی احساس میکند؟
8) متأسفانه شاهد بوده ایم که مدیریتها بعضاً مدیریتهای پیشین را نفی و حتی متهم به فساد میکنند. انتظار میرود هم شفافسازی درخور صورت گیرد هم دستگاه قضا با بیطرفی کامل به موارد مطرح شده رسیدگی کند و فرد خاطی، از هر طرف (چه مدیر فاسد احتمالی و چه بهتان زن احتمالی) را محاکمه و مجازات کند.
مدیران ارجمند دانشگاه آزاد
بیتردید ادارات و بخشها و اشخاص خاصی در فاجعۀ پیش آمده مقصر بودهاند. دانشگاه بسا مشکلات دیگر نیز دارد (که خود بهتر از این حقیر میدانید). همچنین آشکار است که مدیریت کنونی خود وارث بسیاری از این مشکلات است. ولی
الف) انتظار میرود هر کس در هر مقام تقصیر یا قصور خود را وجداناٌ بپذیرد و این تقصیر یا قصور را به گردن شخص یا اداره یا بخش دیگر نیندازد.
ب) به منظور جلوگیری از هر گونه شائبۀ فرافکنی و رفع مسئولیت و قربانی کردن افرادی که چندان تقصیر یا قصوری نداشته اند، اجازه دهید و کمک کنید تا یک کمیتۀ حقیقت یاب بیطرف تشکیل شود و دور از هر گونه حب و بغض و رفع مسئولیت و گروهگرایی مقصران واقعی شناسایی شده به دست قانون و عدالت سپرده شوند.
پ) در همۀ موارد شفافیت اطلاع رسانی در بارۀ تصمیمگیریها ضروری است.
ت) در اسرع وقت کمیتۀ بحران با اختیارات لازم تشکیل شود تا به سرعت نقاط ضعف دانشگاه آزاد اسلامی به طور کلی و واحد علوم و تحقیقات به طور خاص شناسایی شده به بهترین وجه برطرف شوند.
در پایان به عنوان یکی از اعضاء جامعۀ دانشگاهی که با تمام وجود خود را وقف خدمت در واحد علوم و تحقیقات کردهام، از شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، تقاضا میکنم که اولاً به دانشگاه آزاد همچون یک سرمایۀ ملی و متعلق به کل ملت ایران بنگرند و ثانیاً در اسرع وقت نسبت به آمایش و پالایش آموزش عالی اقدام کرده و امتیاز مراکز آموزشی فاقد صلاحیت را لغو کنند و اجازه دهند که تنها مراکزی عهده دار آموزش عالی باشند که از حد اقلهای زیرساخت فیزیکی، منابع و اسناد کتابخانهای، آزمایشگاه، عضو هیأت علمی و کادر اداری مجرب برخوردارند. این خود به رفع بخش زیادی از فسادی که هم اکنون به آموزش عالی راه یافته و جلوگیری از فساد بیشتر کمک خواهد کرد.
دوست دارم همچنان آرزو کنم که دیگر شاهد حوادث ناگوار برای دانشجویان نباشیم.
با تجدید احترام به محضر مردم شریف ایران، مسئولان و دانشگاهیان ارجمند کشور
موسی اکرمی (استاد گروه فلسفۀ واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی).
پگاه پنجشنبه، ششم دی ماه 1397