فرشاد مومنی
دکتر فرشاد مؤمنی که در موسسه دین و اقتصاد و با عنوان نگاه تاریخی به نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران سخن می گفت، به ماهیت غیرخشونت آمیز ملی شدن صنعت نفت اشاره کرد و افزود: جریان ملّی شدن نفت بی آنکه بخواهد خشونت ورزی کند با استدلال و منطق در جستجوی راهی برآمد تا ایران بتواند بر مقدرات خود حاکم شود؛ حق حاکمیت ملّی خود را اعمال کند. و این یک زاویهی خیلی بزرگ از این ماجرا است که مصدق بدون تحریک دیگران به خشونت ورزی یا تمسک خود به خشونت ورزی، این مسیر را دنبال کرد.
وی گفت: در مؤسسهی مطالعات دین و اقتصاد متداول این هست که در آخرین هفتهی هر سال خاطرهی یکی از مقاطع زرین تاریخ معاصر به مناسبت تجربهی ملّی شدن نفت مورد بررسی قرار میگیرد. ما تلاشهای بزرگی که در کادر یک جنبش اجتماعی فراگیر برای برون رفت از دورهای باطل توسعه نیافتگی تحت عنوان ملّی شدن نفت جریان پیدا کرد را گرامی میداریم و در این واکاوی تاریخی هدف ما پیدا کردن روزنههایی است که از طریق آنها افقی به روی بهتر دیدن مسائل کنونی کشور و پیدا کردن سازوکارهایی برای برون رفت از چالشها و دشواریهای موجود در کشور پیدا شود.
این صاحب نظر اقتصاد توسعه ایران ادامه داد: به دلیل پیوندهای سنتی نسبتاً عمیق بین استعمار و استبداد داخلی طبیعتاً نهضت ملّی ناگزیر بود که به مسئلهی ساختار قدرت، نحوهی مشارکت مردم در سرنوشت خود و تحول الگوی رابطهای که بین مردم و حکومت برقرار میشود هم بپردازد. مسئلهی بسیار مهم دیگری که شاید به اعتبار این روزها خیلی بیشتر میتواند به کار ایران بیاید این است که در قرن بیستم اولین تجربهی جدّی اعمال تحریم بر علیه ایران در دورهی ملّی شدن نفت پدیدار شد. طبیعتاً یک سؤال بسیار مهم دیگر این است که چگونه دولت ملّی مرحوم دکتر مصدق توانست با تورمی که با خشونت و تهدید همراه بود و به صورت ناگهانی ایران در معرض یک سلسلهی حاد و فوری قرار داد، روبرو شد؟ چگونه هست که در حافظهی تاریخی ما و آنچه که در مکتوبات و مستندات وجود دارد هیچ گزارشی دربارهی اینکه طرز مواجههی دولت ملّی با مسئلهی تحریم چگونه بوده مشاهده نمیشود؟
وی گفت: سؤال مقدر و بسیار مهم دیگر این است که نرم افزارهای حکمرانی که در آن دوره به کار گرفته شد از چه شیوههایی استفاده کردند که توانستند در برابر شوک ناگهانی که همراه با تهدید جدّی نظامی بود مقاومت کنند؟ زوایای بسیار متعدد دیگری هم هست که میتوان در این زمینه مطرح کرد. به این اعتبار میتوان نکتهای را مطرح کرد و آن اینکه باب یادگیری از این تجربهی تاریخی خارق العاده همچنان بر روی ملّت و حکومت ایران گشوده است. امروز بعد از گذشت حدود هفت دهه می توانیم توجه کنیم شیوهی حکمرانی و الگوی در پیش گرفته شده برای ادارهی جامعه در آن زمان و نظام اندیشه ورزی برای ادارهی توسعهگرای کشور در آن زمان، متناسب با شرایط و اقتضائات زمانه به گونهای است که میتوانیم ادعا کنیم یادگارهایی که مرحوم دکتر مصدق و همراهان و همکاران او از این زاویه برای ما به یادگار گذاشتند اهمیت زیادی از منظر یادگیری دارد چنانکه اهمیت روش مصدق در ادراه توسعه گرایانه کشور اگر بیش از اهمیت ماجرای ملّی شدن نفت نباشد کمتر از آن نیست.
دکتر مؤمنی با بیان اینکه ما در شیوهی حکمرانی با کاستیهای اندیشهای و سازمانی بسیار خارق العادهای روبرو هستیم، گفت: دقتها و ظرافتهایی که به ویژه شخص مرحوم دکتر مصدق در این زمینه داشتند به واقع میتواند برای ما بسیار آموزنده و راهگشا باشد. اینها افقهایی است که به اندازهی بایسته، مورد توجه قرار نگرفتهاند.
دستیار عالی نسب در دولت مهندس موسوی گفت: شخصاً به خاطر میآورم که در دوران دفاع مقدس استاد فقید مرحوم آقای میر مصطفی عالی نسب در زمینهی تنظیم رفتارهای مالی دولت دقتهای منحصر به فردی میکردند که معطوف به دانش ضمنی بود که اکثریت قریب به اتفاق اداره کنندگان کشور در آن زمان فاقد بودند. بعد از اینکه جنگ تمام شد و کشور به شیوهی دیگری اداره شد، به اعتبار مطالعههای به نسبت جدّیتری که ما دربارهی تاریخ اقتصادی ایران کردیم به این یقین رسیدیم که مرحوم آقای عالی نسب به شدت تحت تأثیر حساسیتها و شیوههای حکمرانی مرحوم دکتر مصدق بودند. با توجه به اینکه رفتارهای مالی دولت تجلّیگاه اصلی مشخص شدن رابطهی مردم با حکومت هست، من میدیدم دقتها تا چه اندازه برای کشور در زمان جنگ نجات بخش بود و غفلت از آنها طی سه دههی گذشته کشور ما را با چه مخاطرههای غیر متعارفی روبرو کرده است.
دکتر مؤمنی گفت: از سال 1368 به بعد همهی دولتها کم یا بیش شیوهی کسب درآمد را دستکاری قیمتهای کلیدی را در دستور کار قرار دادند و تصوّر کردند اگر ما قیمت ارز و قیمت حاملهای انرژی را پیدرپی بالا ببریم این گونه اقدامات به اعتبار موقعیت انحصاری دولت در آن زمینهها نیروی محرکهی افزایش چشمگیر درآمدهای دولت میشود. اکنون بعد از سه دهه به طور واضح میتوانید ملاحظه کنید که ایران در اثر شیوههای تلاش برای کسب درآمد نسبت به کل دورهی چهل سالهی انقلاب اسلامی یکی از نابسامانترین شرایط مالی خود را تجربه میکند. مسئلهی اساسی اینکه شیوهی اتخاذ شده آنچنان ولنگاریهای مالی و هزینههای زائد و غیر توسعهای و بعداً ضد توسعهای را در ایران ریشهدار کرده، که برای برون رفت از این چالش ما با دشواریهای بسیار بزرگ روبرو هستیم.
وی افزود: کسانی که مباحث اقتصاد سیاسی معاصر ایران را دنبال میکنند به خاطر دارند که از نقطهی عطف 1390 تا به امروز ما در مؤسسهی دین و اقتصاد به ویژه در این زمینه دائماً از یک گذار خطرناک نام میبریم که متأسفانه به هیچ وجه توجه بایستهای از سوی ساختار قدرت دربارهی آن مشاهده نشده است. آن گذار از دولت خام فروش به دولت آینده فروش هست. در این گذار خطرناک شیوهی حکمرانی در جنبهی اقتصادی گمان بر این داشت از طریق افزایش قیمت کالاها و خدماتی که دولت عرضه میکند و به ویژه قیمت ارز و حاملهای انرژی می تواند دولت را از نظر مالی مبسوط الید کند.
وی افزود: در حالی که یکی از شعار اصلی انقلاب اسلامی قطع رابطهی مالی دولت با نفت برای امور جاری بود، این شعار اکنون به کلی فراموش شده است. ما از سال 1391 تا به امروز شرایطی را تجربه میکنیم که مرتباً و به صورت فزاینده حکومت برای ادارهی امور روزمرهی خود علاوه بر آنکه اتکاء به خام فروشی را حفظ کرده، در بعضی از مقاطع حتی بیشتر از آن وابستهی شدید به وامگیری داخلی و خارجی برای گذران امور روزمرهی خود شده است.
دکتر مؤمنی در تشریح مفهوم دولت آینده فروش گفت: دولت آینده فروش دولتی است که برای گذران امور جاری خود به وامگیری متوسل میشود. زمانی که این مسئله شامل بدهی خارجی میشود میتواند به مثابه یک زنگ خطر بسیار بزرگ برای ما در نظر گرفته شود. ما باید از تدابیر و تجاربی که مرحوم دکتر مصدق در دورهی ملّی شدن نفت در این زمینه داشتند و استاد فقید مرحوم آقای عالی نسب در دورهی جنگ از آنها بهره میبردند، استفاده کنیم و در فهم بایستهی باتلاقی که کشور دچار آن شده و در یافتن سازوکارهای برون رفتاز موقعیت کنونی از آن بهره گیریم. اکنون ما به شدت نیازمند برگشتن به شیوهی حکمرانی و نحوهی تنظیم روابط حکومت با مردم هستیم. امروز به اعتبار مجموعهی داناییهایی که به صورت فزاینده در ذخیرهی دانش توسعه قرار دارد مشاهده میکنیم اهتمام دکتر مصدق به پرهیزکاری مالی از نظر شخصی و حساسیت فوق العادهای که ایشان به نحوهی هزینه کرد تکتک ریالهایی که به حیطهی عمومی برمیگردد، یکی از راههای نجات قطعی ما است.
وی گفت: از این منظر خیلی مهم است که ما برگردیم و به خودمان نگاه کنیم. دکتر کسی بود که داراییهای شخصی خود را میفروخت و هزینههای نخست وزیری را شخصاً میپرداخت تا زمانی که دولت مردان دیگر را مورد عتاب قرار میدهد دربارهی حساسیت جدّی برای هر یک ریالی که باید هزینه کند، خود الگو باشد. اکنون میفهمیم که او چقدر مسئلهی سرنوشت سازی را دنبال می کرده است.
دکتر مؤمنی گفت: مرحوم دکتر مصدق کتابی دربارهی مالیه دارد و آقای دکتر شبیری نژاد که قلهی دانایی دربارهی بودجه ریزی مدرن هستند مقدمهای بر کتاب تجدید چاپ شدهی دکتر مصدق نوشته بودند. برای آنکه سطوح صلاحیت و شایستگیهای ایشان در فهم ماجرای مالیهی دولت را بدانیم باید بدانیم تعریفی که ایشان از دکتر مصدق میکنند به چه معنا است. ایشان میفرماید: با اینکه این کتاب حول و حوش سال 1304 نوشته شده تا امروز کتابی در آن استاندارد از نظر عمق فهم رابطهی طرز رفتارهای مالی حکومت با مشروعیت حکومیت و برانگیختن مردم برای مشارکت فعال در سرنوشت خودشان وجود ندارد. این یک ذخیرهی دانایی مکتوب است که در اختیار ما هست و میتوان به آن این را اضافه کرد که رفتارهای عملی دکتر مصدق به ویژه پس از تحریم در این زمینه بسیار مثال زدنی و آموختنی است. اما زمانی که از منظر رویهها به این مسئله نگاه میکنیم متوجه میشویم که در آن زمان یعنی هفتاد سال پیش، عنصر گوهری در رفتارهای مالی شخصی و حکومتی دکتر مصدق شفافیت بود.
وی گفت: شفافیت اجازه میداد دکتر مصدق از نیروی نظارت همگانی برای کنترل نظارت بر رفتارهای مالی حکومتگران بهرهی کافی ببرد. من فکر میکنم اگر ما بخواهیم امروز با استفاده از آن ایدهها توصیههای مشخصی به دولت فعلی کنیم؛ توصیه این است که شفافیت در همهی زمینهها جدّی گرفته شود.
این صاحب نظر اقتصاد ایران، با بیان این که امروز با کمال تأسف استراتژی تبلیغاتی دولت به معنای حکومت هم در برابر تحریمها یک استراتژی انفعالی و غیر شفاف است، گفت: گرایش مسلّط در جهتگیریهای تبلیغاتی این است که به مردم و دنیا اعلام کنیم: ملاحظه کردید تحریمها هیچ اثری بر ما نداشت. من فکر میکنم باید دولت به معنای حکومت تجدید نظر جدّی در این زمینه کنند. ما شواهدی داریم که نشان میدهد جهتگیریهایی که در موج تجدید تحریمها با خصلت های ضد انسانی اعمال میشود یکی از منحصر به فردترین شیوهها است. اکنون مجال نیست با جزئیات برای شما بیان کنم که اینها با چه فریبکاری بر ایران عملاً فشارهای غیر عادی میآورند؛ به طور مثال اگر ایران بخواهد دارو بخرد فقط میتواند داروی ساخته شده وارد کند. این در حالی است که بیش از 90 درصد داروهای مورد نیاز کشور ما از محل تولید داخلی تأمین میشود و اگر آنها واردات مواد اولیهی دارویی را دچار اختلال کنند باید یکی از قساوت آمیزترین جنایتهای ضد بشری در طول تاریخ محسوب شود. من نمیدانم چه اصراری وجود دارد که این واقعیتها با دنیا و مردم خودمان در میان گذاشته نشود. اینکه راه را بر روی برخی مواد اولیهی مورد نیاز اقلام تولیدی دیگر هم ببندند به معنای اشتغال زدایی گسترده در کشور خواهد بود و یکی از جنایتهای نامحسوسی است که تحت عنوان تحریم به ایران تحمیل میکنند. در حالی که به اقتضای شرایط و برخی ندانم کاریها و خطاهای راهبردی سیاستگزاری کشور در معرض امواج تورمی قرار میگیریم. درست در این شرایط بخاطر شیوهی اعمال تحریم از سوی آنها با این پدیده روبرو میشوند که سرپرستان و نان آوران خانوادههای ما یکی پس از دیگری مشاغل خود را از دست میدهند.
دکتر مؤمنی گفت: اکنون کسانی اظهار نگرانی میکنند که اگر ما به FATF بپیوندیم راه برای دور زدن تحریم بسته میشود. من میگویم چرا شما این شیوهی انفعالی را دنبال میکنید که همزاد قطعی آن فساد گسترده در کشور خواهد شد؟ شما جنایتهای آمریکا را در این زمینه برملا کنید و با یک برخورد فعال نشان دهید همان قدر که ما با مردم خودمان شفاف هستیم میتوانیم با دنیا هم شفاف باشیم و هیچ مشکلی نداریم و نباید خودمان را تسلیم چنین سناریوی آمریکاییها کنیم.
وی افزود: مسئلهی اساسی این است که عدم شفافیت به غیر از اینکه انگیزهی مشارکت فعال مردم را در ماجراهای مربوط به تحریم به حداقل میرساند ظرفیتهای بزرگ مشروعیت زدایی را هم فعال میکند. در اینجا من میخواهم خیلی صمیمانه و مشفقانه از آقای رئیس جمهور تقاضا کنم تعهدی که امسال چند بار تکرار کردند درباره این که از این به بعد تکتک تخصیصهای دلاری و اعتباری را شفاف میکنند در عمل جدّی بگیرند. ما باید بدانیم که چرا دوباره انتشار لیست دریافت کنندهی ارز با اختلال روبرو شده است؟ در شرایط کنونی جامعهای که حسابش پاک است و دلش میخواهد شرافتمندانه زندگی کند و این را به دنیا نشان دهد چه ترسی از این دارد که معلوم شود به چه کسانی و تحت چه عنوانهایی چه میزان ارز تعلق گرفته و متناسب با آن چقدر اعتبار ریالی تعلق گرفته است. چرا اینها نباید اعلام شوند؟ زمانی که نگاه میکنید متوجه می شوید ما چه فرصتهایی داریم که به واسطهی عدم شفافیتها به تهدید تبدیل میشود.
دکتر مؤمنی گفت: من میخواهم خواهش کنم به اعتبار دورههای قبلی که انتشار اطلاعات مشخص کرد ارزهای تخصیص یافتهی دولتی در زمینهی خودرو سازی و قطعه سازی یکی از درشتترین رقمها را تشکیل میداد، دولت محترم باید جدیت به خرج دهند امروز هم تخصیص های ارزی را خیلی شفاف اعلام کند. میزان ارزهایی که تخصیص پیدا کرده و ماجرای چهار هزار میلیارد تومان تسهیلاتی که قرار بود نیروی محرکهی کاهش نیاز کشور به واردات قطعات خودرو و بسط فرصتهای شغلی در این زمینه باشد، چرا منتشر نمیشود؟
وی گفت: یکی از دریغها و تأسفهای بزرگ این استکه بانک مرکزی در دورهی آقای احمدینژاد انتشار تعدادی از حیاتیترین دادههایی که بانک مرکزی مستمراً اعلام میکرد را متوقف کردند. ما صمیمانه و مشفقانه از آقای روحانی و رئیس بانک مرکزی میخواهیم بپرسیم چرا شما راه احمدینژاد را در این زمینه ادامه میدهید؟ چرا دادههایی که تا قبل از دورهی او همواره منتشر میشد دوباره به جریان نمیافتد؟
دکتر مؤمنی با بیان این که هیچ ابزاری به اندازهی شفافیت، نقطهی گوهری موفقیتهای دکتر مصدق را نمیتواند توضیح دهد، گفت: هنوز که هنوز است و در هر تحیلی از منظر توسعهی اجتماعی ملاحظه میکنید که با دریغ و تأسف؛ آن میزان آزادی ای که مطبوعات و رسانههای مستقل در آن دوره داشتند هنوز تکرار نشده است. شما ببینید که آنها شفافیت را اعمال کردند و پشتیبانی مردمی را بدست آوردند و توانستند از دل شرایط پر مخاطره فرصتهای استثنائی تاریخ به دست آورند و رکوردهایی را ثبت کنند که بعضی از آنها مانند تراز تجاری غیر نفتی مثبت هنوز هم در تاریخ ایران تکرار نشده است. با شیوهای که طی پانزده سال اخیر کشور دنبال میکند اگر ما به هوش نیاییم و از تجربهها بهرهی بایسته نبریم شاید تا پنجاه سال دیگر آن رکود همچنان به قوّت خود باقی بماند. به هر حال من میخواهم عرض کنم الگوی تنظیم رابطهی مردم با حکومت که در دورهی دکتر مصدق به کار گرفته شد جای کار خیلی بزرگ دارد و باید از همهی اصحاب خرد و دانایی و علاقمندان به توسعهی ایران بخواهیم که به ویژه از زاویهی نحوهی مواجهه با تحریمهای ظالمانهی قدرتهای بزرگ، آن تجربه را مورد واکاوی قرار دهند و افقهایی باز کنند تا اینکه ما امروز هم بتوانیم با آبرومندی و عزت از فشار ظالمانه به سلامت عبور کنیم.
دکتر مؤمنی در ادامه این نشست به تجلیل از شخصیت دیگر مهیمان نشست، مهندس میثمی پرداخت و گفت: در این جلسه ما این توفیق را داریم تا در خدمت یکی از جدّیترین پیگیری کنندگان خدمات دولت دکتر مصدق که ظهور دولت ملّی با فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ایشان همزمان شد باشیم که از آن زمان تا به امروز به معنای دقیق کلمه مثل یک مجاهد واقعی خود و زندگی خود را وقف جامعه و آرمانها، استقلال و آزادی و عدالت حاکم بر ایران کردهاند. انصاف این است که ما باید در یک جلسهی مستقلی نحوهی ایفای نقش آقای مهندس میثمی به عنوان یک الگوی شهروند توسعه خواه زیر ذرهبین بگذاریم. همیشه وقتی من ایشان را میبینم عرض میکنم تا قبل از اینکه با ایشان روبرو شوم فکر میکنم تلاش و کاری میکنم ولی زمانی که ایشان را میبینم خودم از خودم خجالت میکشم. آدم می ببیند که یک انسان با اراده چگونه میتواند بر همهی موانع فیزیکی و جسمی غلبه پیدا کند و اینگونه ثابت قدم و پا برجا از آرمانهای ملّت دفاع کند و آنها را عمده کند و به مسائل حاشیهای اجازه ندهد تا مسائل اصلی تحت الشعاع قرار دهد. از اینکه توفیق آشنایی با چنین مرد بزرگی دارم به خودم میبالم. از خداوند میخواهم برای ما این توفیق را دهد که ایشان سالهای سال مثل یک الگو ببالند و هدایتگر و نمونهی انگیزه دهنده باشند. جناب آقای مهندس میثمی که از نزدیک در جریان تلاشهای توسعه خواهانهی ایرانیان از دوران ملّی شدن نفت تا به امروز بودند برای ما گفتنیهای بسیاری از تجارب آن دوران دارند.
منبع: جماران