رسول مهربان
5- اعلام خطر حزب توده ايران و دعوت براي تشكيل جبهه واحد
در مقابل اين تبليغات تخديري و تسكيني و اغواگرانه محافل به اصطلاح ملي و مستقل،و در مقابله با روزنامه هاي درباري كه خطر موهوم شوروي و حزب تود ه ايران و پرده ي آهنين و كميته ي ترور را مطرح مي كردند،اعلاميه هيئت اجرائيه حزب تودة ايران منتشر شد و به بارزترين و رساترين نحو ممكن ابعاد و جهات خطر را تشريح كرد و هشدار داد و راه چاره و مقابله با خطرات را متذكر شد و خطاب به روزنامه ها و حزب ايران اعلام كرد:
در اين موقع كه توطئه ي تازه اي براي برچيدن ته بساط آزادي عملي مي شود،لازم مي داند شما را از حقايقي آگاه سازد و نكاتي را تذكر دهد . چنان كه بر همه كس معلوم است در دو هفته ي اخير بر طبق زمينه سازي هاي پيشين در سراسر كشور،اقداماتي براي مختنق كردن بانگ آزادي خواهي ملت صورت گرفته است.در مازندران در گيلان و اصفهان به حبس و تبعيد عده اي دست زده اند در اصفهان علاوه بر بازداشت هجده تن،كلوپ حزب تودة ايران نيز تحت نظر قرار گرفته است .اخبار گوناگون حكايت از اين مي كند كه اين عمليات مقدمه ي عمليات وسيع تري است كه براي ريشه كن كردن نهال آزادي در ايران انجام خواهدگرفت.در
واقع از چند ماه پيش كميسيون هاي متعددي براي تهيه وسايل تبعيد دسته جمعي عده اي از هم وطنان ما كه هيئت حاكمه آنها را به اصطلاح خود مشكوك تلقي مي كند،تشكيل شده بود و نيز چنان كه شايع است با شركت عده اي از عمال بيگانه مجامع ديگري به منظور تهيه ي صورت اشخاص «ناراحت» به وجود آمده است و در اين مجامع اسامي شريف ترين و باارزش ترين فرزندان ميهن ما درنظر گرفته شده است،تا براي توقيف و تبعيد آنها اقدام شود …با مقدماتي كه عملاً آغاز شده است ترديدي در اين نيست كه هيئت حاكمه بر ضد امنيت بهترين عناصر جامعه ي ايرا ني و براي مستقر ساختن حكومت فعا ل مايشايي خود دسيسه مي كند و درصدد اقداماتي است . اين اقدامات كه تاريخ سرانجام ديوانه وار بودن آنها را به ثبوت خواهد رساند ، ثمره ي اطاعت مطلق هيئت حاكمه ي ما از تلقينات محافل امپرياليستي است . هيئت حاكمه ي ايران در اين اواخر حتي هرگونه تعارف راجع به بي طرفي و موازنه را نيز كنار گذاشته است .و با نقص كامل مصالح ملي ، خود را دربست تسليم بيگانه كرده است . قراردادهاي اسارت آميزي سرنوشت ميهن ما را به دست حادثه جويان بين المللي سپرده است . هيئت حاكمه ي ايران كه به طمع حفظ منافع نامشروع خود و به علت جهالت سياسي و تنگ نظري آنان آلت دست قرارمي گيرد، در جاده ي سياست جنگ طلبانه ي امپرياليسم گرم تاختن است . كوته بيني مانع از آن است كه سياستمداران ما بتوانند فردايي را پيش بيني كنند و اندكي در كار خود عاقل باشند. غروري كه ناشي از اتكاء بي چون وچرا به قدرت ادعايي امپرياليسم آمريكاست ، در جلوي چشم سياستمداران ما پرده
كشيده است. به خصوص بعضي از مقامات هيئت حاكمه غرق در احساسات كين جويانه و شيفته ي هدف هاي قدرت طلبانه ي خود تنها وظيفه اي كه براي خود معين كرده اند سلب آزادي از ملت است . توفان اتهامات براي زمينه چيني: اينك هيئت حا كمه ي ايران نه فقط نمي خواهد عبرت بگيرد و از طريق ماجراجويي دست بردارد بلكه براي آنكه افكارعمومي را آماده سازد ، تا بيدادگري هايش را به عنوان تدابير عاقلانه و سياست پدرانه قبول كنند، مشغول زمينه چيني از لحاظ روان شناسي است . ادعا مي كنند كه حزب تودة ايران مشغول فعاليت هاي خطرناك است . به روزنامه نويس هاي مبتذل و جيره خوار دستور مي دهند از چنتاي خيال بافي خود افسانه هاي عجيب وغريبي راجع به حزب« نقشه هاي خطرناك »
ما بيرون بياورند و در اين زمينه دروغ هاي مضحك و رسوايي بسازند . ملت ايران را از خطر موهوم مي ترسانند. مثل آنكه حادثه اي در شرف وفوع است و فقط اقدامات پدرانه ي اين آقايان از وقوع آن جلوگيري مي كند. در گردباد اين تبليغات گيج كننده از طرفي اسناد اسارت بار ملت را در خدمت بيگانه امضاء مي كنند و لوايح خريد اسلحه را با عجله از مجلس مي گذرانند و از طرفي فشار خود را بر ملت صد چندان مي نمايند. آنها به بهانه ي برقراري امنيت ، امنيتي كه هيچ كس جز خودشان برهم زننده ي آن نيست ، راحت و آسودگي را از هزارها تن سلب مي كنند و به عذر ايجاد نظم و امنيت هرگونه نظم و ترتيبي را از ميان مي برند. كوشش مي كنند حزب تودة ايران را خطرنا ك و مرموز جلوه گرسازند. تعجب است ، با اين همه دستگاههاي مفصل و سرنيزه هاي صيقل زده و حاميان خنجركش ، چه بيمي از كارگران و روشنفكران دارند كه همه جا در زير فشار حيواني مأمورين غلاظ و شداد قرار
گرفته اند. افسانه هايي سراپا تزوير براي توجيه جنايت. آنچه كه درباره ي حزب تودة ايران مي بافند، افسانه هايي سراپا تزوير است. حزب ما حزبي است قانوني ، كه درعرض شش سال فعاليت خود جز در راه بيداري ملت نكوشيده و منبع كينه ي شديد امپرياليسم و دست نشاندگان ايراني امپرياليسم درست در همين است . اسيركنندگان ملت و بيدادگران جامعه نمي خواهند در ايران قوه اي باشد كه ملت را بيداركند . حزب ما حزبي است به تمام معني ميهن پرست و ملت خواه، زيرا هميشه از مصلحت ميهن و منافع توده ي مردم بر ضد استعمارطلبان و غارتگران داخلي دفاع كرده است… كساني كه نداي ما را خاموش مي كنند مي خواهند به اين وسيله به تمام شرافتمندان اين سرزمين كه خواهان آزادي هستند به تمام ايرانياني كه نمي خواهند تن به بندگي بسپارند اخطار نمايند ، اطاعت كنيد والا با شما نيز همين معامله را مي كنيم. ما بدين وسيله به آن عده از نمايندگان مجلس ، ارباب مطبوعات، رجال اجتماعي و هموطناني كه ما يلند حق آزادي بيان براي آنها محفوظ بماند و زنجير غلامي بر گردن آنها گذاشته نشود، اعلام مي كنيم كه در اين هدف مشترك تمام عناصر شرافتمند با افراد حزب تودة ايران هم آواز باشند. 1
از اين هشدارها گروهي از روزنامه نگاران و تني چند از نمايندگا ن اقليت مجلس پانزدهم مانند رحيميان و عبدالقدير آزاد و حائري زاده و حسين مكي واكنش نشان دادند و در قدم هاي نخستين مبارزه عليه ديكتاتوري شركت كردند ، اما دولت و دربار به فوريت با وعده ووعيدهايي ، ناراضي هاي مجلس پانزدهم و روزنامه نگاراني مانند عباس خليلي مدير روزنامه ي«اقدام» و جهانگير تفضلي مدير روزنامه ي«ایران ما» و سيد محمدباقر حجازي مدیر روزنامه ی «وظیفه» را نه تنها از همكاري با گروه روزنامه نگاران طرفدار حزب تودة ايران و نويسندگان راديكال مانند حسن صدر مانع شد ، بلكه با وعده هايي كه دريافت داشتند، در مدت كوتاهي به جبهه ي دشمن پيوستند و حملات منافقانه اي را عليه حزب تودة ايران و باقي مانده ي گروه روزنامه نگاران ضد ديكتاتوري به راه انداختند. اين روزنامه نگاران كلاش مانند خليلي و سيدمحمدباقر حجازي و جهانگير تفضلي به قصد باج گيري از دولت و
دربار خود را به جبهه ي مخالفين بسته بودند و پس از مدتي كوتاه جهانگير تفضلي به سمت معاونت سياسي نخست وزير گمارده شد. 2 و شريك دزد شد و قافله را رها كرد.*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- روزنامه مردم، 25 فروردين ماه 1327
2- رزم، مرداد ماه 1327 ص 75
* اين جريان مقارن با انشعاب خليل ملكي از حزب تودة ايران بود كه به تدريج گسترده شد و به صورت ائتلاف دكتر مظفر بقائي در راستاي مبارزه با حزب تودة ايران به اتحاد و ائتلاف با خليل ملكي انجاميد، كه به آن خواهيم پرداخت.