موسی کاظم زاده
فصل تابستان اوج کار کودکان کار خیابانی در اکثر کلانشهرهاست که بیشترین شمار كودكان خیابانی را كودكان 6تا 11 سال تشكیل میدهند و از این رو از این پدیده به عنوان « تراژدی شهریها» یاد میکنند.
براساس آمارهای سازمان جهانی گفته میشود، سالانه بیش از 250 میلیون کودک 5 تا 14 ساله در دنیا به نوعی محروم از کودکی میشوند که از این تعداد حدود 120 میلیون نفر از آنها وارد بازار کار میشوند که امروزه فقر اقتصادی، اعتیاد والدین، بدسرپرستی والدین، آسیبهای اجتماعی و ضعف فرهنگی مهمترین عوامل موثر بر شکلگیری پدیده کودکان خیابانی است که بیشترین شمار کودکان خیابانی را کودکان 6تا 11 سال تشکیل میدهند.
با این وجود پدیده کودکان کار خیابانی یکی از معضلات گریبانگیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است. از این پدیده با عنوان « تراژدی شهری» یاد میشود. امروزه این معضل در کلانشهرها و شهرهای نسبتا بزرگ جوامع پیشرفته و در حال توسعه رو به گسترش است و در برخی از کلانشهرهای ایران از جمله شهر تبریز نیز با این پدیده و پیامدهای اجتماعی ناگوار آن روبه رو هستیم.
جدیدترین گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار از وضعیت فعالیت کودکان ۱۰ تا ۱۷ ساله نشان میدهد که در سال ۹۶ از حدود ۹ میلیون کودک، حدود ۴۹۹ هزار نفر، کودک فعال هستند؛ به عبارتی حدود ۵۰۰ هزار کودک شاغل یا در جستجوی کار هستند. از میان این کودکان ۴۱۰ هزار نفر شاغل و ۸۹ هزار کودک نیز در جستجوی کار بوده اند.
تعداد کودکان شاغل در سال ۹۶، نسبت به سال ۹۵ به میزان ۱۱.۵ درصد و نسبت به سال ۹۴ نیز ۱۰.۲ درصد افزایش را نشان میدهد.
بررسی این آمار نشان میدهد، تعداد کودکان فعال در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵ به میزان ۶ درصد و نسبت به سال ۹۴ نیز ۹.۶ درصد افزایش یافته است.
یافتههای این پژوهش طی سالها ۹۴ تا ۹۶ از وضعیت فعالیت کودکان در بازار کار بیانگر این است که بیشتر این کودکان را پسران تشکیل میدهند. در این تحقیق یکی از عللی که معمولاً در مورد کمتر بودن تعداد دختران فعال در بازار کار نسبت به پسران فعال در بازار کار عنوان میشود این است که کودکان دختر وجودشان در منزل ضروریتر است و فرهنگ و سنت خانوادهها مانع حضور کودکان دختر در مکانهای عمومی میشود.
طبق استاندارد سازمان بین المللی کار درباره کار کودک، سه معیار اصلی فعالیت اقتصادی، نوع شغل و ساعت کار هفتگی در کنار معیارهای دیگری مانند شرایط کاری ملاک عمل قرار میگیرد.
بر اساس این معیار، در رده سنی ۵ تا ۱۷ ساله، اشتغال کودکان به شکل کار کودک و کار پرخطر کودکان نیز مشاهده میشود.
کشور ایران در این مقایسه با بقیه مناطق جهان در شرایط بهتری قرار دارد. در جهان، برای گروه سنی ۵ تا ۱۷ ساله از سال ۲۰۱۲ تا سال ۲۰۱۶ سهم کودکان شاغل از ۱۶.۷ درصد به ۱۳.۸ درصد رسیده است. کودکان مشمول کار کودک از ۱۰.۶ درصد به ۹.۶ درصد و سهم کودکان دارای کار پرخطر با کاهش ۰.۸ درصدی از ۵.۴ درصد به ۴.۶ درصد رسیده است.
در ایران در سال ۹۱ سهم کودکان شاغل ۵.۵ درصد است و این رقم به ۴ درصد در سال ۹۵ کاهش پیدا کرده است. در ایران در سال ۹۱ سهم کودکان کار ۲.۸ درصد بود و این رقم با کاهش ۰.۶ درصدی به ۲.۲ درصد در سال ۹۵ رسیده است.
اما در حوزه کارهای پرخطر، سهم کودکان دارای کار پرخطر در سال ۹۱ به میزان ۲.۲ درصد بود که این رقم به ۱.۴ درصد در سال ۹۵ رسیده است.
زینب خانجانی، استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز در این ارتباط در گفتوگو با گزارشگر فارس در تبریز میگوید: براساس آمارهای بهزیستی 30 درصد کودکان کار به مدرسه نمیروند، افزون بر آن 60 درصد این کودکان نانآور خانواده خود هستند که نشان از تنگدستی خانوادهها برای فراهم کردن امکان تحصیل و رشد کودک است.
کودکانی که بار زندگی را جوانمردانه به دوش میکشند
وی با اشاره به ویژگیهای کودکان و نوجوانان کار میافزاید: این گروه از کودکان و نوجوانان کسانی هستند که به دلیل عوامل خانوادگی و اجتماعی به ویژه مسائل معیشتی نظیر فقر خانوادگی، به خیابانها آمده و سعی در تامین بخشی از احتیاجات خانواده که عمدتا احتیاجات اساسی و اولیه میباشد، دارند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه عمده دلایلی که در مورد اکثریت این افراد صادق است، عبارتند از: فقر خانواده، کهولت سن پدر و مادر، از کارافتادگی، پیری و مرگ پدر، بیماری اعضای خانواده، زندانی بودن پدر، اعتیاد والدین، مهاجر بودن ( بیشتر در مورد کودکان افغانی) و غیره است، متذکر میشود: این کودکان اغلب دست به فعالیتهای اقتصادی از نوع مشاغل کاذب دارند.
به گفته وی، دستفروشی، شیشهشویی اتومبیل، واکس زدن، آبفروشی در قبرستان، گلفروشی در چهارراهها و قبرستانها، روزنامهفروشی، جمعآوری نان خشک، فروش موادمخدر، جمعکردن زبالهها، کار در کورهپزخانه و آجرپزیها، اسفند دود کردن، سیگارفروشی، پادویی و غیره از جمله مشاغلی است که این کودکان به آن میپردازند.
این عضو هیات علمی میافزاید: آنها بیشتر در مکانهایی که ازدحام جمعیت دارند و یا محل عبور و مرور اصلی تلقی میشود و یا ساکنان آن از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردارند قرار میگیرند تا بتوانند نگاه توام با ترحم عده قابل توجهی را به دست آوردند.
این کارشناس علوم تربیتی و روانشناسی تاکید میکند:کار کودکان ممکن است شکل عادی کارمزد و در کارخانهها، معادن، مزارع و بخشهای خدماتی را داشته باشد و یا ممکن است به صورت آزاد کسب و کار خیابانی باشد.کار آنها ممکن است نیمه وقت، تمام وقت و فصلی یا کارگر دایم باشد.
وی اضافه میکند: در واقع کودکان کار شامل کودکانی هستند که بیش از رسیدن به سن قانونی کار ناگزیر وارد بازار کار میشوند و کار زودرس مانع رشد طبیعی اجتماعی، روانی و جسمانی آنها میشود.
این استاد دانشگاه در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به قرار داشتن در معرض آسیبهای اجتماعی این کودکان میافزاید: این کودکان در مقایسه با دیگر همسالان خود تماس کمتری با نهادهای اجتماعی – حمایتی دارند و یا در مراکزی غیر از نهادهای اجتماعی مانند خانواده نگهداری میشوند که این مسئله آنها را در معرض رها شدن و روی آوردن به زندگی خیابانی و عوارض منفی و خطرات ناشی از آن مانند خشونت، بهرهکشی، بزهدیدگی، بزهکاری و سایر انحرافات اجتماعی قرار میدهد.
کودکان معصومی که هنوز هم نانآور خانوادهها هستند
توکل آقایاریهیر، استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز نیز در این باره در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز بیان داشت: اینکه کار کودکان در بدترین اشکال خود میتواند شامل به بردگی کشیدن کودکان، کار اجباری، فروش و قاچاق کودکان، بهرهکشی جنسی و پرنوگرافیک از کودکان، بهکارگیری کودکان در فعالیتهای غیرقانونی و شرکت دادن آنها در کارهای آسیبزا باشد،
وی بر این باور است که عموماً مسئلهای به نام کار کودکان، هر چند میتواند در تمام نقاط دنیا اعم از توسعه یافته و در حال توسعه دیده شود، به هر ترتیب، بیشتر مسئله کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته است تا توسعه یافته است.
آقایاری در ادامه با بیان این نکته اینکه فقر اقتصادی و آموزشی دو عامل مبنایی کار کودکان در شرایط کلی قابل شناسایی است، میافزاید: عوامل مختلفی از قبیل شرایط خانوادگی (از جمله فقر اقتصادی خانواده، تک والدین بودن، خانوادههای از هم گسیخته، فقر فرهنگی خانواده، والدین بدون یا کم سواد، مهارتهای والدینی پایین)، تعلق به گروههای قومی و نژادی اقلیت، طرد اجتماعی، شرایط نامساعد اقتصادی (مانند بحران اقتصادی، شرایط نامناسب اجتماعی و امنیتی)، شیوع نابرابری جنسیتی و تبعیضهای جنسیتی و عواملی از این دست میتوانند زمینهساز تجربۀ کار کودکان بوده باشند.
به گفته وی، باید توجه داشت که مدیریت مسئله کار کودکان، با توجه به اینکه هم عوامل موثر بر آن و هم تبعات آن شامل ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شده و نیز در سطوح مختلف فردی، خانوادگی، محلی، ملی و حتی بینالمللی قابل سراغ گرفتن میباشد، نیازمند اولاً توجهی علمی و کارشناسی بوده و در وهلۀ بعدی نیازمند کارهای بین رشتهای است.
بار سنگین زندگی بر دوش کودکان کار
محمد مظهری، استاد گروه حقوق دانشگاه تبریز هم در این خصوص در گفتوگو با فارس در تبریز با بیان اینکه متاسفانه امروزه آمار دقیقی از کودکان کار در کشورمان وجود ندارد و اغلب آمارهایی که توسط رسانهها منتشر میشود به نوعی حدس و گمان است، میافزاید: یکی از علتهای ضعف در این حوزه مربوط است به موازیکاری در ارگانها و نهادهای حمایتی در سطح کشور که هنوز نتوانستهاند این پدیده را به طور کامل شناسایی و با عواملی که آن را گسترش میدهند مقابله کنند، بدون شک در جهان امروز جامعهای که نتواند تدابیر اساسی و ریشهای برای مهار آسیبهای اجتماعی اتخاذ کند لطمات و زیانهای جبرانناپذیری را به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی متحمل خواهد شد.
وی در ادامه گفت: همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، فقر خانوادگی یکی از علل اصلی و بسیار مهم در شکلگیری کودکان کار است و باعث میشود که خانوادهها به درآمد حاصل از کار کودک نیازمند باشند، بنابراین برای کاهش اثرات آن میتوان با دادن وام به خانوادههای نیازمند آنها را مستعد برای ایجاد و استمرار یک کار درآمدزا کرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه یادآور میشود: یکی دیگر از دلایل کار کودکان عدم آگاهی کودک از حقوق فردی و یا عدم اتکای کودکان به مراجع قانونی است، لازم است در مدارس مفاد حقوق کودکان آموزش داده شود تا کودکان از حقوق اجتماعی خودآگاهی یابند.
کودکان کار؛ محکوم به بزرگ شدن زودهنگام
در نهایت برای جمعبندی این گزارش از دیدگاه این اساتید میتوان گفت که در هر جامعهای کودکان آن جامعه سرمایه اصلی و آینده آن جامعه را تشکیل میدهند، از این رو نیاز به مراقبت و حفاظت به خصوص در دوران رشد خویش دارند. در این راستا خانواده به عنوان اولین و مهمترین نهاد اجتماعی نقش حیاتی و اساسی را ایفا میکند. براساس این دیدگاه است که در اسلام به نقش خانواده در سالمسازی افراد تاکید شده است اما متاسفانه با سرعت گرفتن تحولات اجتماعی – صنعتی نقش محوری خانواده کمرنگتر شده و بروز انواع آسیبهای اجتماعی فراهم شده است که رخداد کودکان کار و خیابانی یکی از آنهاست.
کودکانی که با دور شدن از خانواده اکثر اوقات را در خیابان سپری میکنند و با آموختن خردهفرهنگهای خشن در خیابان و محیط کار، توانایی هماهنگی، سازگاری و همسازی با خانواده را از دست میدهند و به انسانهایی با ناهنجاریهای مختلف تبدیل میشوند.