چه چیزی مدارس طبیعت را تعطیل کرد، مسائل شرعی یا مدیران توده ایی؟
مدرسه طبیعت، یک الگوی ارائه آموزش در فضای باز است که در آن دانشآموزان برای یادگیری مهارتهای شخصی، اجتماعی و فنی از فضاهای طبیعی بازدید میکنند. این کار فرایندی الهامبخش است که به کودکان، جوانان و بزرگسالان فرصتهایی برای رشد اعتمادبهنفس از طریق یادگیری در فضای طبیعی ارائه میدهد.
به گزارش خبر آنلاین «وزارت اطلاعات اعلام کرده است افرادی که بنیانگذار مدارس طبیعت بودند، عضو حزب توده هستند و صلاحیت هیچگونه فعالیت را ندارند.»
این توضیح عیسی کلانتری، رییس سازمان محیط زیست، در رابطه با علل تعطیلی مدارس طبیعت است؛ مدارسی که ۵ سال پیش در ایران افتتاح شدند و حالا به نظر میرسد با حواشی پیش آمده در چند ماه اخیر باید امکان فعالیت مجدد آنها را غیر ممکن دانست.
پیش از این سازمان حفاظت از محیط زیست برای برپایی این مدارس صد میلیون تومان وام با بازپرداخت ۶۰ ماهه و سود چهار درصد پرداخت میکرد، اما حالا اظهارات رییس سازمان محیط زیست نشان میدهد که دیگر مدارس طبیعت برای ادامه فعالیت خود از هیچ حمایتی بهرهمند نیستند.
مدرسه طبیعت کجاست؟
تحقیقی که در سال ۲۰۰۸ توسط مورای در رابطه با مدارس طبیعت انجام شده است، این مدارس را اینگونه تعریف کرده است: «مدرسه طبیعت، یک الگوی ارائه آموزش در فضای باز است که در آن دانشآموزان برای یادگیری مهارتهای شخصی، اجتماعی و فنی از فضاهای طبیعی بازدید میکنند. اینکار فرایندی الهامبخش است که به کودکان، جوانان و بزرگسالان فرصتهایی برای رشد اعتمادبهنفس از طریق یادگیری در فضای طبیعی ارائه میدهد.»
تاریخ ساخت این نوع مدارس در سرتاسر دنیا به سالهای دوری برنمیگردد، در دهه ۵۰ میلادی اولین مدرسه طبیعت (Forest school))) برای کودکان زیر ۷ سال در دانمارک افتتاح شد و بعد وارد کشورهای دیگر شد.
از آن زمان تاکنون این نوع مدارس در برخی کشورها مثل بریتانیا به شدت رشد کردند، به طوری که هم اکنون در بریتانیا ۱۴۰ مدرسه طبیعت وجود دارد که به کمک NGO ها و دولت مشغول به کارند.
این مدارس از کی وارد ایران شدند؟
حدود ۵ سال پیش بعد از توسعه این مدارس در کشورهای اروپایی اولین مدرسه طبیعت در ایران سال ۹۳ در مشهد افتتاح شد، مدرسه کاویکنج مشهد یکی از فعالترین مدارس طبیعت ایران قرار شد مدلی باشد برای تشکیل و تأسیس هرچه بیشتر مدارس طبیعت در ایران باشد.
عبدالحسین وهابزاده، یکی از موسسین این مدارس در ایران بود. او در رابطه با هدفش از اینکار به روزنامه شرق گفته بود: «من ۴۵ سال معلم بودهام و در مدارس و دانشگاهها تدریس کردهام، در این ۴۵ سال آموختم ما خیلی زود بچهها را به کلاس درس میفرستیم و فرصت بازیکردن را از کودکانمان میگیریم. اگر فرصت بازیکردن از کودکان گرفته شود، آنها خلاق بار نخواهند آمد و آنقدر انگیزه ندارند که از طبیعت و سرزمین دفاع کنند. وقتی سراغ این موضوع آمدم مثل یک زیستشناس به این نتیجه رسیدم که موضوع انسانی در حوزه کودکان این است که بهصورت کلی کودک آموزشپذیر نیست و یک موجود خودیادگیرنده است؛ ما اشتباه میکنیم که در آن سن میکوشیم به او آموزش بدهیم و دلیل این همه ناکامی و شکست در بخش آموزش و پرورش ما همین آموزش اجباری است. کودک زیر بار اجبار نمیرود، بلکه چیزی را یاد میگیرد که خودش بخواهد.»
بعد از آن در این سالها به شدت از این مدارس استقبال شد به طوری که تعداد آنها فقط در طور ۵ سال به بیش از ۷۰ مدرسه رسید، این میزان نصف تعداد مدارس طبیعت بریتانیا است، در حالی که این انجام این پروژه در بریتانیا دهها سال طول کشید.
تعطیلی کاویکنج و شروع موجی از تعطیلیها
اما این روند به این شکل ادامه پیدا نکرد، آبان ماه امسال با شکایت آموزش و پرورش مدرسه طبیعت کاویکنج، اولین مدرسه طبیعت ایران، تعطیل شد.
یک عضو این مدرسه در رابطه با اتفاقی که آن در این مدرسه رخ داد، به ایسنا گفته بود: «در ۲۳ مهر ماه بود که یک نفر از اماکن به مدرسه آمد و گفت که ما دستور پلمب مدرسه را داریم اما چون بچهها درحال بازی هستند ما میرویم و ساعت چهار بعدازظهر میآییم.»
بعد از آن موجی از تعطیلیهای مدارس طبیعت آغاز شد و حالا دیگر مدرسه طبیعتی در کشور وجود ندارد.
علت تعطیلی مدارس طبیعت چه بود؟
در چند ماه اخیر علل مختلفی برای این موضوع اعلام شد، در ابتدا وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که هیچ مکانی که به اسم «مدرسه» حق ندارد بدون مجوز این وزارت خانه به فعالیتش ادامه بدهد.
مهدی نویدادهم، رئیس شورای عالی آموزشوپرورش در این رابطه گفته بود: «تعریف مدرسه در ادبیات ما مکانی است که بر اساس مجوز آموزشوپرورش و قوانین و مقررات آموزشوپرورش تشکیل شده است و خدمات آموزشی ارائه میدهد. مدرسه از ابتدای سال تحصیلی تا پایان سال تحصیلی فعال میشود و روزهای مشخصی هم باید فعال بوده و برنامه درسی آنها برنامه مصوب آموزشوپرورش باشد و معلمان آنها باید معلم تأییدشده ما باشند و بر اساس نظام ارزشیابی ما ارزشیابی شوند. اما آنچه در مدارس طبیعت اتفاق میافتد، این ویژگیها را ندارد. بچهها هر روز هفته مدرسه نمیروند و تنها برخی دروس را در طبیعت یاد میگیرند. وقتی مسئولان مدرسه طبیعت هم پیش ما آمدند، من گفتم اسم مدرسه را روی این کار نگذارید. آنچه من تأیید میکنم، این است که برخی از ساعات آموزش و برخی از روزها و درسها در محیط طبیعی باشد و بچهها زندگی در طبیعت و حفظ محیط زیست را یاد بگیرند و این مورد تأیید ماست. بااینحال این نباید به معنای قربانیکردن سایر قوانین ما باشد. اگر آنها میتوانند مطابق قوانین ما عمل کنند، از ما مجوزی مثل مدارس غیرانتفاعی بگیرند، اما ما نمیتوانیم به فعالیتی که آموزشوپرورش آن را تأیید نمیکند،از این وزارتخانه مجوز بدهیم.»
اما حالا صحبتهای امروز عیسی کلانتری نشان میدهد که عوامل دیگری هم در تعطیلی این مدارس نقش داشتهاند، عواملی که تاکنون حرفی از آنها نبود: «این مدارس غیرقانونی بودند و هیچ مجوز رسمی نداشتند، همچنین طبق فتوا مراجع هم این مدارس غیرشرعی هستند. مراجع تشخیص دادند در این مدارس ایدئولوژیهای غیرشرعی ترویج میشود.»
عبدالحسین وهاب زاده کیست؟
عبدالحسین وهابزاده متولد ۱۳۲۶ سبزوار لیسانس خود را در رشته کشاورزی از دانشگاه جندی شاپور اهواز و فوق لیسانس خود را در رشتهٔ علوم زیستی از دانشگاه آیووا آمریکا دریافت کرد و تحت تأثیر مطالعه آثار دیوید لک بومشناس و پرندهشناس مشهور انگلیسی برای تحصیل در مقطع دکترا رهسپار دانشگاه آبردین (اسکاتلند) شد و رسالهای تحت عنوان بومشناسی قمری خانگی در محیطهای شهری را برای تز دکترایش انتخاب کرد. او برای انجام کارهای عملی مربوط به پایاننامه به ایران بازگشت ولی به علت تغییر و تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ و وقوع انقلاب فرهنگی و همچنین مرگ استاد راهنما نتوانست به تحصیل در این مقطع ادامه دهد و مقطع دکتری او نیمه تمام ماند.
وی بیش از ۴۰ سال در دانشگاههای مختلف ایران، بوم شناسی و علوم محیط زیست تدریس کرد و هماکنون در سمت مدیر مسئول یک مؤسسهٔ پژوهشی خصوصی در زمینهٔ علوم زیستی مشغول به کار است. وهابزاده در کمیتهٔ آموزشی اتحادیهٔ بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) نیز عضویت دارد.
عبدالحسین وهابزاده از صاحبنظران برجستهٔ محیط زیست در ایران محسوب میشود و از ویژگیهای او برخورداری از دیدگاهی اکولوژیکی- فرهنگی است، بهطوریکه محیط زیست و تغییرات آن را صرفاً پدیدهای اکولوژیکی نمیداند بلکه به کنشهای فرهنگی و اجتماعی نیز توجه دارد. از او مقالات چندی در نشریات معتبر به چاپ رسیده است. وهابزاده در سال ۱۳۸۴ برندهٔ جایزهٔ ملی محیط زیست ایران شد و در سال ۸۵ جایزهٔ مهرگان علم برای کتاب «تنوع حیات» به ایشان اهدا گردید. وی همچنین در سال ۱۳۸۷ از سویشهرداری تهران به عنوان یکی از سی خادم محیط زیست ایران معرفی شد، در سال ۹۴ نیز به دلیل چهل سال تدریس، پژوهش و ترجمه در حوزه علوم زیستی جایزه ترویج علم را دریافت کرد