اسد کشتمند
قرار بود همزمان با توافقنامه آمریکا با طالبان، میان دولت افغانستان و آمریکا هم توافق جداگانهای امضا شود. با یک توئیت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا ورق برگشت و طالبان در پی توفقی کوتاه با انجام چندین انفجار در کابل و کشتار مردم غیر نظامی دوباره به صحنه بازگشت. چرا آمریکا طالبان را مهار نمی کند، آیا قادر نیست از پس طالبان برآید و یا این که نمی خواهد. اسد کشتمند عضو کمیته مرکزی حزب سابق دمکراتیک خلق افعانستان در این نوشته به رابطه ی آمریکا و طالبان، نقش آمریکا در منفعل نگهداشتن نیروهای نظامی افغانستان می پردازد و در ادامه ی مقاله ی پیشین خود از تلاش پایدار مردم افغانستان برای خروج از شرایطی که طالبان، آمریکا و دست نشاندگان محلی آن ایجاد کرده اند سخن می گوید.
بخش اول این نوشته به این امراختصاص داشت که چگونه رهبری رسمی طالبان (عمدتاًقطرنشین وساکن مناطق اعیان نشین کابل) به وسیله امریکائیها رهبری می شود ودرنتیجه عمده فعالیت های طالبان به طوراستراتیژیک ازراه های گوناگون درخدمت منافع امریکا قرارداده می شود وچگونه این تفاهمات تنیده شده بین آنها درطول سالها که بخشی ازآن دارای ماهیت نانوشته است، میدان جنگ وسیاست درکشورما را پرمی کند. همچنان دیدیم که امریکائی ها این رهبری همیشه حاظربه خدمت طالبان را دراین اواخردرمرکزگردباد سیاسی قرارداده وعرصه سیاست درافغانستان وماحول آن وتاحدودی خود امریکا را به این بازی ماهرانه مشغول ساخته اند. حوادث روزهای اخیرباروشنی عبرت انگیزی نشان داد که امریکائی هابه همان سادگی که طالبان را وارد بازی دارای ابعاد ظاهراً بزرگ سیاسی ساخته بودند، به سادگی ای به مراتب بیشترازروی صحنه برداشتند. یک توئیت ترامپ کافی بود نُه دورمذاکرات یکساله را مانند حباب بترکاند. چه کسی حاظرخواهد بود چنین مذاکراتی راجدی بگیرد؟ راستی این واقعاً مذاکرات دونیروی متضاد بود که به بهانه مرگ یک سربازیکی ازطرفین به هیچ مبدل شد؟ ازرابطه مستحکمی که بین رهبری رسمی قطرنشین طالبان وامریکا وجود دارد می توان نتیجه گرفت که چنین مذاکراتی برای امریکائی ها خرجی نداشته است وهروقت هم بخواهند بازهم این سیرک را به راه خواهند انداخت ولی با اندازی دیگر!
درمقایسه با این به اصطلاح مذاکرات، آنچه را که درنیمه اول سالهای هفتاد میلادی قرن گذشته بین «له دیوک تهو» عضودفترسیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست ویتنام و هنری کیسینجروزیرخارجه امریکا برای پایان بخشیدن به جنگ ویتنام درپاریس رخداد بیاد می آورم دنیائی ازتفاوت ماهوی وجوددارد؛ آن ابهت سیاسی کجا واین صحنه سازی های حقیرانه کجا! آری! تفاوت ره زکجاست تابکجا؟
دروضع کنونی هیچکسی کم نمی آورد؛ طالبان ادعا دارند که آنان نخواستند به احضارازجانب ترامپ تمکین کنند وترامپ ادعا دارد که آنها را نه تنها ازرده مذاکره بیرون ساخته بلکه به زودی گوئی استخوانهایشان راهم خواهد شکست. بالاخره تماشاگران میلیونی دنیا به این نتیجه می رسند که این همه اظهارات متناقض وتوام بالاف وگزاف راجدی نگیرند.
دراین زمینه متاسفانه بخشی ازکسانی که درمیان افغانها دراین مورد می نویسند، درهمان آغازِبه اصطلاح ختم مذاکرات سراسیمه شده وفریاد برآوردند که گویا افغانستان ازطریق طالبان دراختیار پاکستان قرارداده شده است، واین ناشی ازاین امرمی شودکه برخی ازسیاست مداران ورسانه های امریکائی به طورماهرانه درهرواقعه کوچک وبزرگی که درافغانستان رخ می دهد، پای پاکستان را دخیل می دانند واین طرزتفکررا به قدری تلقین کرده اند که امروزه بخش بزرگی ازتبصره گران و بخشی ازرسانه های بزرگ دنیا این استدلال را همه روزه تبلیغ می کنند و هدف اساسی آن منحرف ساختن اذهان مردمان جهان ازمسئولیت سیاستهای امریکا در قبال افغانستان می باشد. بخشی ازانانی هم که درافغانستان دراین باره می نویسند، همان استدلال رسانه های بزرگ نئولیبرالها را بلبل وارتکرارمی کنند.
اینکه پاکستان ازبدو ایجاد آن تاکنون هیچگاهی با نیت پاک وبه ظن دوستی با افغانستان برخورد نداشته است، امریست بدیهی ولی عده ای بدون اینکه تحقیقی صورت گرفته وتلاشی برای پیدا کردن سرنخ حوادث صورت گرفته باشد، درپشت هریک ازحوادثی که درافغانستان رخ می دهد، حتماً دست پاکستان رامی بینند وصرفاً برپایه قرینه وقیاس و پیش داوری قضاوت وتبلیغ می کنند.
واقعیت امر اینست که پاکستان عظیم ترین جنایات قابل تصوررا برعلیه خلق افغانستان درزمان حاکمیت انقلابی حزب دموکراتیک خلق افغانستان انجام داده است وازاین بابت ما انقلابیون افغانستان دل پرخونی داریم وهمه درخاطره تک تک ماحک شده است ولی این مربوط به گذشته ها است. خیلی از تبصره نویسان فراموش می کنند که امروزپاکستان درقبال افغانستان تنها باحکومت ومردم افغانستان مواجه نیست بلکه با امریکای قدرقدرت وبازوی رزمی آن یعنی ناتومواجه است؛ درافغانستان که حاکمیت مال افغانها نیست، زمین چه که حتی آسمان افغانستان از اداره افغانها خارج است وهرآنچه درافغانستان می گذرد مسئولیت آن به عهده امریکائیها است که افغانستان را«اداره» می کنند. حداقل تدبیروعقل سلیم کافی است تاگفته شود که رهبران پاکستان می دانند که دراین رویاروئی مانند پشه ای دربرابرفیل امریکا قراردارند و نمیتوانند کاری کنند که خشم امریکائیها را برانگیزد.
تسریع پروسه بازی های اوپراتیفی پیرامون افغانستان
