در تاریخ نهم اکتبرنیروهای نظامی ارتش ترکیه با همراهی نیروهایی که به اسم ارتش ملی سوریه نام گذاری شده است و با استفاده از همه نوع تسلیحات بسیار پیشرفته، به منطقه شمال سوریه که تحت کنترل نیروهای سوریه دمکراتیک است، حمله نمودند. دولت ترکیه حفظ امنیت ملی و جلوگیری از نفوذ تروریست ها را، دلیل اصلی ورود نیروهای نظامی اش، به خاک سوریه اعلام کرد. ولی در این مورد تا کنون هیچگونه سند و مدرکی حقوقی را که مورد قبول و پذیرش جامعه جهانی باشد ارائه نداده است.
شروع و ادامه این حملات خسارات و تلفات زیادی را به مناطق مسکونی و ساکنین غیر نظامی آن مناطق تحمیل نموده است که در بیانات سازمان عفو بین الملل در تاریخ 18 اکتبر و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در تاریخ هفدهم اکتبر به آن اشاره شده است. دولت ترکیه با شروع و ادامه این جنگ چندین هدف را که خود مهم می داند، پی گیری می نماید. مهمترین این هدفها آن است که از دست یابی کردها به یک دستاورد حقوقی ـ سیاسی جلو گیری کند. این هدف از عناصر اصلی دکترین امنیتی ترکیه از سال 1923 به بعد می باشد. هدف دیگر آن است که با انتقال دادن پناهندگان جنگ داخلی سوریه به مناطق کردنشین سوریه، تغییر دموگرافیک بوجود آورده و منطقه کردستان سوریه را از ترکیب جغرافیای ملی سوریه حذف کند. مقصد دیگر ترکیه، به تصرف درآوردن و کنترل منطقه مشترک مرزی میان ترکیه، سوریه و عراق است که از آن طریق خواهد توانست با احداث دروازه گمرکی جدیدی و بدون نیاز به عبور از خاک کردستان عراق، با دولت عراق داد و ستد بازرگانی داشته باشد و نیز هر وقت که لازم باشد، کردستان عراق را تحت فشار اقتصادی قرار دهد. و در عین حال ارتباط زمینی میان کردستان عراق و سوریه را در کنترل خود قرار دهد.
یکی دیگر از اهداف دولت ترکیه آن است که با تصرف و اشغال مناطق بیشتری از خاک سوریه بتواند از موضع قوی تر و برتری در معادلات حال و آینده سوریه ایفای نقش نموده و دست آوردهای زیادتری از نظر سیاسی ، جغرافیایی و اقتصادی کسب نماید.
در اینجا لازم است نگاهی گذرا و فشرده به مواضع کشورهایی که در صحنه جنگ داخلی سوریه حضور دارند، بیندازیم و به این سئوال جواب داده شود که این کشورها علیرغم اظهارنظرها و بیانات گوناگون، حمله ترکیه به شمال سوریه را تا چه اندازه موافق ویا مخالف خواست ها و اهداف خود در آن کشور می دانند.
همچنانکه معلوم است منطقه شمال و شمال شرق سوریه در کنترل نیروهای سوریه دمکراتیک است که از سال2013 به بعد یک سیستم جدید سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی را بر اساس باورهای سوسیالیسم دمکراتیک (خودگردانی دمکراتیک) در شمال سوریه را به اجرا درآوردند و کنفدرالیسم دمکراتیک را بعنوان یک مدل و راه حل برای کشورهای بخصوص چندملیتی در منطقه خاورمیانه را تبلیغ می نمایند. و حتی از سوی بخشی از سازمان های چپ و سوسیالیست در کشورهای مختلف جهان نیز مورد تائید و حمایت قرار گرفتند. و در عین حال مبارزات بسیار سخت و فداکارانه را در جنگ چند ساله با تروریست های داعش و دیگر رادیکالهای اسلامی را به انجامی موفقیت آمیز رساندند.
بطور مسلم می توانیم به این برسیم که دولت های ایران و سوریه با توجه به ساختار ایدئولوژیکی تنگ نظرانه و عملکرد های سیاسی و حقوقی مستبدانه، نمی توانند از حمله ترکیه به تشکیلات خودگردان در شمال سوریه خشنود نباشند.
البته که دو کشور آمریکا و روسیه بازیگران اصلی در عرصه میدانی و سیاسی سوریه می باشند. آنها هستند که در پروسه جنگ ده ساله در سوریه تناسب نیرو را بوجود می آورند و هرگاه که لازم بدانند، آنرا تغییر می دهند. حمله ترکیه به شمال سوریه را نیز در این چارچوب باید ارزیابی کرد.
آیا دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که چراغ سبز به ترکیه نشان داد تا به شمال سوریه حمله کند، چه هدفی را دنبال می کند؟ آیا آمریکا به این نتیجه رسیده است که برای تامین منافع غرب و آمریکا در سوریه،دولت ترکیه را جایگزین نیروهای سوریه دمکراتیک کند؟ ویا آینکه آمریکا پیش بینی نموده است که با ورود نیروهای نظامی ترکیه به خاک سوریه، ترکیه ضعیف خواهدشد و آمریکا خواهد توانست ترکیه را در کنترل و نظارت کامل خود قرار دهد؟ و یا اهداف نا معلوم دیگر که پروسه حوادث در سوریه آنرا نشان خواهدداد.
اما مهمترین عامل تعیین کننده که بر سیر حوادث تاثیرگذار خواهد بود؛ اتحاد و هماهنگی و مقاومت جدی کردها و دیگر خلق های ساکن در شمال و شمال شرق سوریه و تداوم حمایت وسیع بین المللی، چه در سطح فعالیت های دیپلماتیک و سیاسی دولت ها و سازمانهای بین المللی و چه در میان توده های مردم است.
همین عوامل در کشورهای مختلف و حمایت احزاب و سازمانهای مترقی و صلح طلب، می تواند از به وجود آمدن فجایع بزرگ انسانی جلوگیری نماید ومانع بازگشت سوریه به جنگ داخلی دیگری مانند سالهای قبل از 2011 شود و تضمین کننده یک ساختار دمکراتیک و مردمی برای آینده سوریه باشد.
روسیه نقش تعیین کننده ای جهت حفظ تمامیت ارضی سوریه و شکست داعش و دیگر نیروهای رادیکال در این کشور ایفا کرده است. با این حال مواضع روسیه در قبال حل مسائل شمال سوریه با خواست نیروهای دمکراتیک متفاوت است. چرا که روسیه در چارچوب همکاری 3 کشور عضو نشست آستانه، باید منافع 3 کشور سوریه، ایران و ترکیه را در نظر بگیرد و عمل کند.
گرچه مواضع رسمی جمهوری اسلامی که سوی وزیر خارجه این کشور محمد جواد ظریف و همچنین رئیس جمهور حسن روحانی اعلام شده است،مخالفت با حمله نظامی به خاک سوریه است. اما بر این عقیده اند که دولت ترکیه و سوریه می توانند بر اساس قرارداد دو جانبه میان آن دوکشور، یعنی قرارداد “آدنا” که در سال 1998 منعقد گردیده است با هم، همکاری نمایند. بر اساس این قرارداد دولت ترکیه می تواند با هدف تامین امنیت مرزهای ملی خود و به منظور مبارزه با گروههای تروریست و مخالف تا حدود 5 کیلومتر در خاک سوریه پیشروی کند و این در صورتی است که هیچ کشور و سازمان بین المللی نیروهای سوریه دمکراتیک را بعنوان سازمان تروریستی اعلام نکرده است و حتی در کشورهایی مانند روسیه، اتحادیه اروپا، و تعداد دیگری از کشورهای جهان، آنها دفتر نمایندگی دارند.
م – زاگرس