ن . ن نیکتچوک، مسئول کمیته مرکزی «روسو»
درس های لنینی
سال 2020 سالگردهای زیادی در خود دارد.75 مین سالگرد پیروزی بر فاشیسم، 100 مین سالگرد تشکیل سازمانهای منطقه ای کامسامول، 100 مین سال اولین برنامه الکتریکی کردن کشور، 100 مین سال پایان تجاوزات نظامی و جنگ داخلی و 200 مین سالگرد تولد یکی از بنیانگذاران مارکسیسم، دوست و هوادار کارل مارکس، یعنی ف. انگلس است. تاریخ ما مملو از حوادث مهم است که نباید فراموش کرد.
اما در این سلسه سالگردها، برای ما کمونیست ها، یکی از با اهمیت ترین آنها، تولد متفکر بزرگ و انقلابی قرن بیستم است. اهمیت و معنای این حادثه فقط مربوط به بهار 1870 نیست، بلکه در چشم انداز رشد جنبش کمونیستی ما در راستای بر پایی مجدد سوسیالیسم قرن بیست یکم در روسیه ودر کل جهان است.
سالگردهایی که ما در بالا به آن اشاره کردیم، از لحاظ مقیاس متفاوت هستند، اما همه آنها به نحوی از انحا با لنین، با پیروزی امر لنین کبیر، در پیوند است. ی . و . استالین حق داشت، که می گفت: «لنینیسم، مارکسیسم دوران امپریالیسم و انقلاب پرولتری است». یعنی آموزش لنین چشم به آینده دارد. برای کسب حاکمیت سیاسی بوسیله پرولتریا و نابودی هرگونه استثمار.
در این راه ما باید پیگیرانه درس های لنین را برای حل این وظایف فراگیریم، که در گنجینه مارکسیسم، امانت گرانبهایی است.
به طور خلاصه برخی از آنها را یادآوری می کنیم:
درس اول ــ در مورد شرایط انقلابی. در اثر «شکست انترناسینال دو» لنین سه عامل اصلی را بیان می کند: 1) حفظ حاکمیت غیر ممکن باشد. یعنی بالایی ها نتوانند و پائینی ها نخواهند به روال سابق زندگی کنند؛ 2) تشدید فقر و نیازمندی های طبقات تحت ستم؛ 3) افزایش چشمگیر سطح فعالیت توده ها. این نشانه ها، شرایط ضروری برای کسب حاکمیت و انجام انقلاب است، اما کافی نیست. نقش مهم را باید عامل ذهنی، یعنی سازمان (حزب) پیشتاز طبقه کارگر بازی کند. و چنین حزبی را لنین در مبارزاتی سخت با انواع اپورتونیست ها، تسلیم طلبان، مذهبی ها و … سازمان داد ــ حزب انقلابی بلشویکها با مجموعه تمامی این فاکتورها، امکان پیروزی انقلاب اکتبر و تشکیل اولین دولت پرولتری را بوجود آورد که پایه گذار آن ولادمیر ایلیچ لنین بود.
در این رابطه مهم است، که مناسبات لنین با شیوه های مبارزات پارلمانی را یادآوری کنیم. او یادآوری می کرد، که وضعیت مشخص جامعه باید با شکل مبارزه سیاسی مطابقت داشته باشد. اگر بشکلی روشن شرایط انقلابی وجود ندارد، آن وقت ضروری است که آن را بوجود آورد. باید با فعالیت های خودآگاهی انقلابی، قاطعیت انقلابی را در پرولتاریا بیدار کرد. و در این مدت باید حداکثر استفاده را از شیوه های پارلمانی مبارزه در راه منافع زحمتکشان، انجام داد. اما چنین تاکتیکی نمی تواند همیشگی و مسلط باشد. زمانی که تضادهای طبقاتی تشدید می گردند، مسلط شدن شیوه مبارزات پارلمانی، به گفته مارکس، به «حماقت پارلمانی» تبدیل می شود.
دومین درس مهم لنین ــ فقط آن انقلابی سزاوار احترام و به نوعی از انحا ارزش دارد که توان دفاع از خود را داشته باشد. به همین دلیل، لنین از اولین روزهای حاکمیت شوراها، توجه ویژه ای به ایجاد نیروهای مسلح، ارتش سرخ و نیروی دریایی مبذول داشت. از بسیاری لحاظ، در سایه ابتکارات لنین در این عرصه، بلشویک ها توانستند از انقلاب دفاع کنند. علیرغم آنکه دنیای سرمایه داری علیه آنها بود و مداخلات نظامی و جنگ داخلی را به آنها تحمیل کردند.
سومین درس مهم لنین ــ استدلال علمی امکان پیروزی انقلاب پرولتری در یک کشور مجزا، در حلقه ضعیف سیستم سرمایه داری. پیروزی انقلاب در روسیه تزاری، که در آن لحظه تاریخی، یکی از ضعیف ترین حلقه های سیستم سرمایه داری بود، حقانیت لنین را بشکل درخشان نشان داد. انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر «نا به وقت» نبود، که منشویک ها و دیگر مخالفین سیاسی لنین از جمله در داخل خود حزب علیه لنین مطرح می کردند. این انقلاب بر خلاف منطق ماتریالیستی تاریخ نبود، بلکه مرحله قانونمند رشد این تاریخ بود.
چهارمین درس لنین ــ که در اثر «دولت و انقلاب» بسیار روشن و واضع بیان گردیده، این است، که دولت پرولتری در دوره گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم، فقط در شکل دیکتاتوری پرولتاریا تا حذف کامل طبقات، می تواند به موجودیت و رشد خود ادامه دهد.
پنجمین درس لنین ــ نباید دگم بود. همیشه باید فعالیت های خود را تجزیه و تحلیل کرد و اصلاحات لازم را در آن صورت داد. لنین درسیاست اقتصادی خود، از کمونیسم جنگی به سیاست نوین اقتصادی نپ، این را به نمایش گذاشت.
ششمین درس لنین ــ اقتصاد دولت سوسیالیستی باید بر مبنای کالکتیوسیم و برنامه ریزی، همچون ارگانیسم اقتصاد مردمی، رشد کند. نمونه آن، اولین برنامه ریزی اقتصادی کشور با شرکت خود لنین در مورد الکتریکی کردن دولت روسیه بود، که نقش مهمی در رشد نیروهای مولده کشور بازی کرد.
نهایتا، هفتمین درس لنین ــ که اشاره به آن ضروری است. اعتقاد عمیق لنین به اینکه کشور چند ملیتی مثل روسیه، فقط بر مبنای دوستی خلقها، احترام به فرهنگ و زبان آنها، و اتحاد داوطلبانه در کشور واحد با حق جدایی، می تواند به موجودیت و رشد خود ادامه دهد. دقیقا همین پرنسیب ها توانست اتحاد خلقهای روسیه را در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی مستحکم سازد و فاشیسم را به زانو در آورند و پیروز شوند.
ما موظفیم این درسها را همیشه بخاطر داشته باشیم و در فعالیت های عملی خود به آنها متکی شویم. لنین بنیانگذار و رهبراولین دولت کارگری و مبتکر مدرنیزه کردن رادیکال روسیه بود. لنین امروز، مانند یک شخصیت کبیر تاریخی که قرن بیستم را با عقاید خود رنگ آمیزی نمود، بر فراز تاریخ ایستاده است.
ترجمه: ر . ح . بازیار