آذربایجان دموکرات فرقه سی

Azərbaycan Demokrat Firqəsi

فرقه دموکرات آذربایجان

تبریز از شهرهای باستانی جهان

 (شهری به قدمت بیش از ۵۰۰۰ سال)

نوشته مجید رضازاد عمو زین‌الدینی

ایران یکی از مهدهای تمدن‌خیز جهان باستان محسوب می‌شود. این سرزمین به علت قدمت تاریخی و تمدن‌های موجود آن، اهمیّت بسزایی برای فرهنگ بشری دارد. تمدن‌های ایلام، شهر سوخته، حسنلو … نمونه‌ای از تمدن‌های دیرینه و پربار این منطقه از جهان به شمار می‌روند که رازهای این تمدن‌ها به کمک باستان‌شناسان خارجی و ایرانی تا حدودی برای جهان علم آشکار گشته و سعی و کوشش برای شناسایی کامل آنها، امروزه نیز ادامه داشته و از مباحث جدّی دانشمندان به شمار می‌رود.

یکی دیگر از این مناطق تاریخی و باستانی، شهر تبریز است که تا این اواخر از قدمت آن اطلاع دقیقی در دست نبود و لذا سخنان ضد و نقیضی در مورد سابقه تاریخی آن مطرح می‌شد، اما کشف آثاری از دوران باستان در مرکز این شهر [اطراف گؤی‌مسجد] توجه باستان شناسان را به این منطقه از آذربایجان معطوف کرده و این شهر را در رده یکی از قدیمی‌ترین شهرهای جهان در آورده است. لازم به ذکر است که قبل از این کشفیّات، تاریخ تبریز آن چنان روشن نبود و تنها دلیل بر وجود این شهر در دوره باستان، کتیبه سارگن دوم، پادشاه آشوری (۷۱۴ ق.م) (۱) و برخی اطلاعات جسته و گریخته بود، اما یافته‌های «گؤی مسجد(مسجد کبود) » دنیای پر رمز و رازی را در مقابل چشم محقّقان گشوده است. این حفریات که تاکنون در چند مرحله انجام گرفته، منجر به کشف چندین گور باستانی با ابزارهای مختلف در اطراف این مسجد تاریخی گردیده است. در این زمینه، دکتر نوبری، سرپرست گروه باستان‌شناسی مستقر در اطراف «گؤی مسجد» در پایان مرحله دوم حفریات به خبرنگار روزنامه همشهری می‌گوید: «۴۷ قبر متعلق به هزاره اوّل پیش از میلاد در محوطه‌ای به وسعت ۲۰۰ متر مربع مورد کاوش قرار گرفته است، از این گورها مواد فرهنگی گوناگونی از جمله ظروف سفالی خاکستری و نخودی، اشیاء مفرغی، وسایل تزیینی نظیر سنجاق سر، النگو، و… بدست آمده که برخی از آنها در زمره آثار منحصر به فردی می‌باشد که تاکنون در هیچ کجای ایران یافت نشده است»(۲) و در گفتگوی دیگر خود در این زمینه می‌گوید: «… حتی آثاری از دوران «برنز» نیز به طور تصادفی مشاهده شده است»(۳). بدیهی است که با کشف آثاری از دوران برنز و دوران قدیم‌تر، قدمت ۳۵۰۰ ساله نیز در برابر تاریخ بسیار کهن تبریز ناچیز خواهد بود. چنانکه در ادامه همین مقاله با توجه به اسناد معتبر به قدمت بیش از ۵۰۰۰ ساله تبریز اشاراتی خواهد شد.

در مورد هویّت صاحبان این تمدن کهن، یکی از کارشناسان باستان‌شناسی مستقر در اطراف «گؤی‌مسجد» معتقد است: «وجود سفال نخودی در کنار اجساد نشان دهنده این نکته است که فرهنگ بومی‌ این منطقه و صنعت آن دوران مبتنی بر همین نوع سفال بوده است». (۴)و سرپرست حفّاری «مرحله اوّل» نیز در این زمینه در گفتگو با «کیهان فرهنگی» یادآور می‌شود که «علاوه بر ظروف خاکستری از این محل ظروف سفالی نخودی رنگ و قرمز رنگ نیز بدست آمده است که این نشان از همزیستی آرام تمدن مهاجر و تمدن بومی‌ منطقه دارد».(۵)

اما بومیان منطقه چه کسانی بودند؟ این سؤالی است که تاکنون از طرف باستان‌شناسان بدان پاسخ روشنی داده نشده است و شاید با اطلاعات بدست آمده و با نظر کارشناسان بعدها این مهم تا حدودی روشن شود. در مورد اقوام و بومیان منطقه در دوران باستان، دکتر زرین کوب در کتاب «تاریخ در ترازو» می‌نویسد: «تاریخ ایران نه از عهد کوروش و حتی دیاکو آغاز می‌شود و نه حتی از عهد ورود آریایی‌ها به فلات و یا دوران جدایی ایرانی‌ها از هندی‌ها، گذشته از تاریخ خود آریایی‌های ایران، تاریخ اقوام و نژادهایی هم که قبل از مهاجرت آریایی‌ها در این سرزمین فلاتگونه می‌زیسته‌اند، امروز از پرتو کلنگ معجزه‌گر باستان شناسان مکشوف است… آن چه در سیلک و حسنلو [در آذربایجان] نیز بدست آمده است، ادامه این تمدن‌های بدوی و کهنسال را در زمان‌های قبل از ورود آریایی‌ها نشان می‌دهد»(۶).

گفتنی است که قبل از ورود مهاجران آریایی به ایران دولت‌هایی نظیر اورارتو و مانا در آذربایجان حضور داشته‌اند. در این زمینه مؤلف کتاب «میراث باستانی ایران» می‌نویسد: «در آذربایجان و مغرب ایران، مادها و دیگر ایرانیان تازه رسیده با اکثریت بومیانی که به زبان غیر هند و اروپایی سخن می‌گفته‌اند، مانند اورارتوها و ماناها و هوری‌ها و دیگران برخورد کردند».(۷) با توجه به مطالب و اسناد فوق به نظر می‌رسد که ساکنین بومی‌ تبریز در دوران باستان از اقوام التصاقی زبان [ترک زبان] بوده‌اند و این مهم نیز نشان می‌دهد که تاریخ تبریز از بدو آغاز با فرهنگ و تمدن التصاقی زبان‌ها در ارتباط بوده است. گفتنی است که احمد کسروی که دیدگاه آریاگرایانه در برخی نوشته‌های خود دارد، در مورد سابقه و قدمت تبریز ناچار به اعتراف شده و تاریخ این شهر را به اقوام پیش از آریایی‌ها ارتباط داده و نوشته است: “تبریز از کهن‌ترین شهرهای آذربایگان است و شاید مانند بسیاری از آبادی‌های دیگر ایران یادگار دوره‌هایی است که هنوز آرینان {آریاییها} به ایران نرسیده بودند. از این جاست که زمان و چگونگی پیدایش آن دانسته نیست و آنچه در این باره در تاریخ‌های ارمنی و کتابهای تازی و پارسی نگاشته‌اند جز افسانه نمی‌باشند…”بنگرید:(کسروی،۱۳۷۷، شهریاران گمنام، انتشارات جامی‌، تهران،ص ۱۷۸)” به هر حال این اعتراف کسروی در مورد قدمت و تاریخ تبریز بسیار مهم بوده و امید است که مورخان منصف و بیطرف در بررسی تاریخ تبریز به این واقعیات تاریخی نیز توجه نمایند.

از مسائل قابل تأمّل در مورد این بومیان منطقه باور و اعتقادات این اقوام باستانی است و آن اعتقاد به حیات مجدّد پس از مرگ می‌باشد. زیرا «طرز قرار گرفتن اجساد به شکل چمباتمه‌ای، با نحوه‌ی استقرار جنین در شکم مادر، حکایت از آن دارد که ساکنان باستانی تبریز معتقد به حیات دوباره بعد از مرگ بوده‌اند که ظروف همراه با غذا در کنار این اجساد تأیید کننده این نظر است» (روزنامه ی همشهری، سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۷۹، ص۸).

لازم به ذکر است که با تداوم کاوشها اطلاعات جدیدی از این منطقه باستانی بدست آمده است، تا جایی که در سومین فصل از حفاری‌های این محوطه، بنا به گفته دکتر نوبری «آثار مربوط به یک رودخانه قدیمی‌پیدا شد که از سمت شرق به طرف غرب تبریز جریان داشته است» و در لایه زیرین، آثار معماری و اشیاء سفالینه که در جریان حفاری علمی‌ در سالهای گذشته شناسایی شده بود، «یک کاسه سفالین پیدا شده که نشانه‌هایی از تمدّن قدیمی‌تری در آن گمان می‌رود».(۸) گفتنی است که در تابستان سال ۱۳۸۱ فصل چهارم کاوش باستان‌شناختی در محوطه باستان‌شناسی «گؤی مسجد» تبریز آغاز و بعد از چند هفته فعّالیت به کار خود پایان داد. در این فصل «باستان‌شناسان به دنبال پاسخ‌گویی به ابهامات موجود درباره اینکه گورستان باستانی از جمله وابستگی‌های قومی‌ و ارتباطی اقوام ساکن در ۳۵۰۰ سال پیش، چگونگی شکل‌گیری فرهنگ منطقه» بودند. دکتر نوبری استاد دانشگاه و سرپرست هیأت باستان شناسی» در این زمینه می‌گوید: «طی سه فصل حفاری در محوطه‌های باستانی مسجد کبود، باستان‌شناسان با حفاری در عمقی نزدیک به ده متر پایین‌تر از سطح خیابان به ۸۸ گور باستانی دست یافتند. تمامی‌ اسکلت‌های این قبور به صورت جنینی یا چمباتمه‌ای در جهت شرق به غرب دفن شده و اشیای موجود در کنار اجساد، نشانگر تحوّلات اقتصادی در جوامع عصر آهن و نیز نمایانگر فاصله طبقاتی در بین اقشار مردم است. به گونه‌ای که بعضی قبور دارای اشیای زیاد و برخی فاقد شیء بودند، احتمال می‌رود تا با بررسی کمیّت و کیفیّت سفالینه و مواد فرهنگی از جمله جنس، فرم و نقوش آنها، بتوان وابستگی‌های قومی ‌و ارتباطی اقوام ساکن در تبریز در ۳۵۰۰ سال پیش را شناسایی کرد».(۹) و بالأخره اینکه سرپرست حفاری در مصاحبه با یکی از روزنامه‌های محلی تبریز از پایان یافتن چهارمین فصل کاوش در اطراف این مسجد باستانی خبر می‌دهد و در مورد کشفیّات جدید به «مقدار زیادی اشیای مفرغی، استخوانی و نیز سفال که از کاوش ده قبر بدست آمده اشاره می‌کند و اعلام می‌کند که هنوز آثار زیادی در محوطه مسجد کبود نهفته است که امید می‌رود در فصل‌های بعدی کاوش‌ها، از دل خاک بیرون آورده شوند». همچنین ایشان در مصاحبه دیگر خود در پایان “چهارمین فصل کاوش ” می‌گوید:” تاکنون ۱۰۲ گور در چهار مرحله کاوش بدست آمده است(۱۰). لازم به ذکر است که در زمستان سال ۱۳۸۳شمسی آقای مهندس تقی زاده، رئیس وقت میراث فرهنگی آذربایجانشرقی بعد از ادامه حفریات و کشفیات جدید باستان شناسان در محوطه گؤی‌مسجد (مسجد کبود)، قدمت محوطه باستانی مسجد کبود را ۴۰۰۰ سال (هزاره دوم قبل از میلاد) اعلام نمود(۱۱). و شاید بر اساس ادامه این حفریات و کشف قرائن و شواهد دیگر از این محوطه باستانی بوده است که مجریان “طرح نوسازی بافت پیرامون مسجد کبود تبریز” وابسته به شهرداری تبریز، در کتابچه‌ای تحت عنوان “پروژه عتیق” که در زمان شهرداری مهندس نوین منتشر شده قدمت این شهر را بر اساس حفریات گؤی‌مسجد تا ۴۵۰۰ سال تخمین زده و به صراحت نوشته‌اند:”با کشفیات اخیر در محوطه مسجد کبود قدمت تبریز تا ۴۵۰۰ سال برآورد می‌شود”(۱۲). این در حالی است که باستان شناس معروف ایرانی “دکتر حسن طلایی” از جمله دانشمندانی است که قدمت “بیش از ۵۰۰۰ سال را برای تاریخ منطقه تبریز” مطرح ساخته است. این استاد گروه باستان شناسی دانشگاه تهران، در نقد همایش دولتی یکروزه ” تبریز ۳۰۰۰ ساله” که در آبان ماه سال ۱۳۸۰ش و در ارتباط با حفریات اولیه در محوطه گؤی‌مسجد تبریز(مسجد کبود) برگزار گردید، اعلام نمود :”….موضوع این سمینار اولا تبریز ۳۰۰۰ ساله بود که یک موضوع کاملا غیر علمی‌است و در این همایش سعی شده بود که بر اساس یک نوع سفال خاص “خاکستری-سیاه”(۱۳) {این سفال منسوب به آریایی‌ها است که به نظر دکتر طلایی این انتساب سندیت علمی‌ندارد}مکشوف از محوطه مسجد کبود برای شهر تبریز شناسنامه‌ی به اصطلاح فرهنگی درست کنند در حالی که این موضوع اصلا جنبه علمی‌ندارد و اگر ما می‌خواهیم برای تبریز بر اساس سفال و یافته‌های باستان شناسی شناسنامه بسازیم، قاعدتا می‌باید خود “یانیق تپه” که در حوزه دشت تبریز قرار دارد و طی چندین فصل، حفاری علمی‌شده و اطلاعات بسیار زیادی در باره سفالگری و معماری بدست داده است، مبنا و اساس قرار گیرد و اگر می‌خواهیم که شناسنامه بسازیم، چرا از مصالح مرغوب و معتبرتری نسازیم؟ که در این صورت حداقل در “۵۰۰۰ سال ق.م” قرار می‌گیرد نه اینکه بر اساس یافته‌های حفاری نجاتبخش سایت منهدم شده مسجد کبود که فقط یک درصد آن سالم مانده است، شناسنامه ۳۰۰۰ ساله بسازیم”(۱۴). با استناد به گفته‌های دکتر حسن طلایی و با توجه به محوطه باستانی “یانیق تپه”(۱۵) که در حوزه دشت تبریز قرار گرفته و توسط”چارلز برنی” مورد حفاری علمی‌قرار گرفته بایستی اذعان نمود که قدمت تاریخ و تمدن واقعی در منطقه تبریز به بیش از ۵۰۰۰ سال می‌رسد.

به هر حال این حفریات و همچنین حفریات اطراف گؤی‌مسجد تبریز نشان می‌دهد که تبریز، مرکز آذربایجان، از شهرهای تاریخی جهان است، شهری که به علت عدم کاوش‌های علمی ‌تا این اواخر پیشینه‌ی باستانی آن زیاد روشن نبوده و راجع به آن افسانه‌سرایی‌های زیادی مطرح می‌شد. امید است که با تلاش‌های بی وقفه مسئولین امر، «حفریات اطراف گؤی مسجد» شتاب بیشتری بیابد و در نقاط دیگر این شهر تاریخی نیز کاوش‌های باستان شناسی انجام گیرد تا قدمت این شهر باستانی و اسرار تمدّن آن به طور علمی ‌و دقیق برای جهان علم آشکار گردد؛ شهری که بنا به گفته‌ی جکسن (A.v.williams  Jakson) «عمر و زادگاه آن مجهول است، اما می‌تواند هزار سال را جزئی از زندگانی خود بشمارد»(۱۶).

پی نوشت ها:

۱– دیاکونف، ۱۳۷۹، تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز، شرکت انتشارات علمی‌و فرهنگی، تهران، صص۲۰۲-۲۰۳٫ و” کارنگ،۱۳۴۵،قدیمی‌ترین مأخذ که نام تبریز در آن برده شده، نشریه دانشکده ادبیات تبریز،ش ۲،س ۱۸،صص۱۷۲-۱۷۴٫

۲–  روزنامه ی همشهری(منتشره در تهران)، دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۷۹٫

۳– مهد آزادی، ۹ آبان ۱۳۷۹، ص۸٫

۴– روزنامه‌ی رسالت، شنبه ۱ خرداد، ۱۳۷۸، ص۳ (ویژه نامه آذربایجان شرقی).

۵– کیهان فرهنگی، خرداد۱۳۷۸، (گفتگوی دکتر معتمدی) ش ۱۵۱، ۵۵٫

۶– تاریخ در ترازو، دکتر عبدالحسین زرین کوب، تهران، ۱۳۵۴، ص۱۷۰٫

۷– ریچارد فرای، ۱۳۶۸، میراث باستانی ایران،تهران، شرکت انتشارات علمی‌و فرهنگی،ص۴۴٫

۸– روزنامه ی همشهری، پنج شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۰، (ویژه نامه‌ی آذربایجان شرقی).

۹– روزنامه ی آفتاب یزد، سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۱، ص۸٫

۱۰روزنامه اطلاعات(ویژه‌نامه آذربایجانشرقی)، دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۱، صص ۱-۲٫

۱۱ماهنامه سفر ، سال ۱۳، شماره۴، اسفند ۱۳۸۳،ص۲۷٫ و “حیدر بابا(هفته‌نامه منتشره در تبریز)، ش ۵۱،سال۲، سه شنبه ۲۲دیماه۱۳۸۳،ص۱۲”.

۱۲بنگرید: “عتیق(طرح نو سازی بافت پیرامون مسجد کبود تبریز)، {۱۳۹۱ش}، شرکت عمران و توسعه آذربایجان، (گروه فرهنگی و مطبوعاتی بهار تبریز)، شهرداری کلانشهر تبریز، ص۶٫

۱۳این در حالی است که به گفته دکتر معتمدی، سرپرست حفاری در مرحله اول، سفال‌های نخودی رنگ و قرمز رنگ نیز از محوطه مسجد کبود تبریز بدست آمده بود. بنگرید:” کیهان فرهنگی، خرداد۱۳۷۸،ش۱۵۲،تهران، ص۵۵٫

۱۴عصر آزادی(منتشره در تبریز)، دوشنبه ۳۰اردیبهشت۱۳۸۱، سال ۶، ش۲۲۵،(تبریز۳۰۰۰ساله و ناگفته‌های باستان شناسی- بهرام آجرلو)،صص۴-۵٫

۱۵لازم به ذکر است که اخیرا آقای صمد علیون ، مقالات “چارلز برنی” در مورد حفریات باستان شناسی در محوطه”یانیق تپه” را به فارسی ترجمه نموده‌اند. این محوطه باستانی در حدود ۳۱کیلومتری جنوب غربی تبریز و ۶ کیلومتری غرب خسروشهر قرار دارد. آقای علیون در مقدمه خود بر این ترجمه نوشته‌اند:”محوطه‌ی یانیق تپه با سابقه تمدنی هزاران ساله خود شناسنامه و سند تاریخی آذربایجان و دشت تبریز به شمار می‌آید…” بنگرید:” یانیق تپه، ۱۳۹۰، {گردآوری و ترجمه از صمد علیون}، انتشارات اختر،تبریز،ص۸

۱۶– سفرنامه ی جکسن (ایران در گذشته و حال)،۱۳۵۲، ترجمه ی منوچهر امیری، تهران، شرکت سهامی‌انتشارات خوارزمی‌،ص۵۷٫

Facebook
Telegram
Twitter
Email

از کتاب: انقلاب ایران سالهای 1978-1979 .آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی دارای نشان پرچم سرخ کار انستیتوی شرق شناسی/ ترجمه- رحیم کاکایی

گرفته شده از فیسبوک رحیم کاکایی بخشی از فصل چهارده/سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مناسبات اقتصادی خارجی جمهوری اسلامی ایران

ادامه مطلب