مینا میرقاسمی- روزنامه نگار
تارهای احساس نواختن گرفته و با نای بیجان، نوای بیاحساسی از جملات را جان بخشیده است.احساسی که دیگر کمتر کسی به سراغش میرود تا از تکههای ترک خوردهاش جرعه معرفت برچیند و در جریان رگهای احساس دیگری جاری سازد.
چندی است که تار و پود احساس در ازدحام کلمات مبهم که در اندیشههای بیستون تولید میشوند، ناهمگون برون میتراود و لذت چشیدن طعم شیرین معرفت به نابودی گراییده است.
این روزها کمتر کسی برای تولید کلمه و جمله ذهن و احساس را درگیر میکند و لذت شنیدن جملات بکر در قطعات وجودها جان میبازد.
هر روز کاغذهایی آغشته به حروف و کلماتی در دستها میچرخد که جز کلمات طراحی شده با دستگاههای چاپ نوآوری دیگری برای رخنه در تفکرات ندارد.
روزگاری برای چشیدن لذت نشریه، خبر و گزارش، کل وجودمان درگیر تلاش میشد و ذهن، چشم، احساس ، قلم و حتی کاغذ با هم هماهنگ میشدند تا ستونی دلنواز در نشریات استان روانه دیدگان اهل فضل و ادب شود و از نگاههای سنگین اساتید فن خجل نشویم.
این روزها دل نشریات استان برای کلمات سنگین تنگ شده، کلماتی که جملات پرمحتوا را تولید و در سینه آنها بگنجاند و این تکههای کاغذ را از شرمساری و سبک مغزی برهاند.
روزگار خبر و محتوای روزنامه ای در اردبیل سیاه است و دلیل آن کدورت اندیشه و احساسی است که برای احیای روح مرده محتوای ناب به جریان نیفتاده است.
افرادی بدون مقدمه وارد متن خبر و اندیشه شدهاند و به دلیل اقدامات بی پروای ناشی از ناآگاهی، متن این حوزه را پر از حاشیههای تیز کردهاند که قلب رسانههای مکتوب را دچار جراحت کرده است.
در هر برهه تاریخی تولید کلمه، جمله ،قطعه ادبی و خبر توسط خواص انجام میگرفته و این در حالی است که در استان اردبیل در بیشتر موارد عوام غافل از علم و اندیشه در این وادی ورود کردهاند و دمار از روزگار سابقه درخشان معرفت و سخن درآورده اند.
با اینکه فریادهای قلم راه به جایی نخواهد برد و این اعتراض در این مجال ساکن خواهد ماند، ولی با این نوشتار دل سوخته قلمهای پویا و خردورز کمی التیام خواهد یافت.
در حال حاضر با وجود بیش از ۱۰۰ نشریه در استان اردبیل تعداد انگشت شماری از افراد اقدام به تولید محتوا و خبر میکنند و جای بسی تامل است که این تولیدات بیشتر از شخص تولید کننده به نفع دیگرانی است که از چند و چون نوشتن مطلب و خبر بیاطلاع هستند.
فضای مجازی و درج اخبار به صورت ساده، عوام پسند و بدون منبع نیز بر روند تولید محتوا در استان بیتاثیر نبوده و برخی از فعالان این حوزه نیز با کپیبرداری از تولیدات دیگرانی سعی در قبولاندن خود به عنوان رسانه تاثیرگذار دارند و متاسفانه با وضعیتی که پیش آمده و ورود افراد بیتجربه در عرصه رسانه های مکتوب ، جسارت این فعالان مجازی را پررنگتر کرده است.
با اینکه مشکلاتی چون معیشت، نبود تعامل با منابع خبر و محتوا و عدم حمایتهای بخش خصوصی و دولتی از نشریات از جمله مشکلات انتشار نشریه در استان به شمار میرود، ولی با این وجود مهمترین علت بی محتوایی نشریات، نبود افراد حرفهای و با تجربه در مدیریت نشریات استان است که موجبات لرزش ستونهای خبر را مهیا کرده است.
روز خبرنگار هر سال به جای اینکه مجالی برای تجلیل و کاهش آلام خبرنگاران باشد به روزی برای شرمساری تبدیل شده و هر ساله به جای رفع مشکلات سالهای قبل مشکلاتی بر آن افزوده میشود که همه ساله نیز فقط در نقطه بیان درجا میزند و خبرنگاران حرفه ای را از بودن در این حرفه نادمتر می کند.
به نظر می رسد با بیان مشکلات خبرنگاران در روز خبرنگار ، این مشکلات به جای کاهش و یا رفع برای سالهای آینده تقویت و بیشتر میشود و بهتر آنست که به مشکلات بیان شده در سالهای قبل اکتفا کرده و سکوت کنیم تا این مشکلات تکثیر نشود.
ستون خبر و رسانه در استان ترک برداشته و دلیل آن هم عدم نظارت جدی به ورود و خروج بیرویه خبرنگارنماهایی است که قلم زنهای استان را از حرکت بازداشتهاند و اگر این روند ادامه یابد در آیندهای نه چندان دور، با کلماتی مواجه خواهیم شدکه به دلیل ضعف در قوا نای رخنه در اذهان را نخواهند داشت.