نگاهی به دنیای سرمایه داری از دریچه کرونا
اخلاق، حوزه ای از آگاهی است. جامعه شناسی علمی بر آن است که: چه آنجا که از اتیک)مجموعۀ مسائل نظری اخلاق(صحبت می شود، و چه آنجا که در بارۀ مورال )مجموعه موازین رفتار مجاز یا غیر مجاز(گفتگویی در می گیرد، در یک جامعۀ طبقاتی، مضامین اخلاقی، ابعاد طبقاتی به خود می گیرند. متناسب با مراحل رشد جوامع بشری، موازین اتیک تغییر کرده اند.
قصد ما در طرح این مقوله، صرفاً باز کردن بحثی پیرامون افراط دیدگاه هایی از نوع «کانت »ی که قوانین اخلاقی را بصورت فطری درون روح جستجو می کردند، یا تفریط های نئوپوزیتیویستی یا پراگماتیستی با انکار عینی بودن موازین اخلاقی از طریق نسبی گرایی «مطلق»، نیست. هدف آنست که نشان داده شود چگونه عامترین معیارهای اتیک مثلاً «راست گویی» در جامعۀ رو به زوال سرمایه داری بویژه در مأمن والاترین پناهگاه امپریالیسم مسلط، یعنی ایالات متحدۀ آمریکا تبدیل به مشتی اراجیف و مزخرفاتی می شوند که میزان اعتبار خود را تنها در میزان سودی که عاید انحصارات و مالکان آنها می کنند، می یابند.
بحث روز، بیماری کووید19است. در دهه های پس از جنگ دوم، هیچگاه جان انسان این چنین مستقیم و بلاواسطه، در مقابل سود قرار نگرفته بود. رفتار سرمایه در مقابل این ویروس، خصلت نمای دوران اضمحلال امپریالیسم است. «اخلاق» در چنین شرایطی، به نازلترین سطوح موجودیت تاریخی خود، سقوط می کند. یکی از عامترین موازین پذیرفته شدۀ اخلاقی، راست گویی است. در مقابل، دروغگویی به ابزار متداول سیاستمداران به مثابه نمایندگان سیاسی طبقات حاکم در جوامع سرمایه داری بدل شده است. دامنۀ گسترش این رویه، تا محدوده های سابقاً «مقدس» حوزۀ علم منجمله پزشکی که مستقیماً با جان انسان ها سر و کار دارد کشیده شده است. عالی ترین نمایندگان منتخب جامعۀ مبتنی بر روابط سرمایه دارانه، برای کسب و حفظ سود، متوسل به ابزار اهریمنی دروغ می شوند.
بیایید آغاز دوران کرونا را از روز دوم ژانویه سال جاری فرض کنیم. روزی که دکتر گائوفو رئیس مرکز کنترل و پیش گیری بیماری ها در چین با دکتر ردفیلد ۱ همتای آمریکایی خود تماس گرفت و اطلاعات کسب شده از این ویروس مهلک را به همتای آمریکائی خود منتقل کرد. 29روز بعد، در 11 ژانویه، چینی ها اعلام کردند که الگوی ژنتیک ویروس را کشف کرده اند، و این دستاورد را در اختیار متخصصین سراسر جهان قرار دادند. هفتۀ بعد از آن، آلمانی ها و چینی ها، نخستین کیت ها)بسته ها(ی آزمایش را تهیه کردند که مورد تأیید سازمان بهداشت جهانیWHO ) ) قرار گرفت. تولید انبوه این کیت در چین، آغاز شد و بجز آمریکا که آ نرا نپذیرفت، در بقیۀ کشورهای جهان از آن استفاده کردند. البته مواردی از سرقت سفارشات دیگر کشورها )منجمله آلمان( توسط شرکت های آمریکایی گزارش شد.
در روز 22 ژانویه، ترامپ اعلام کرد که فقط 1 نفر در آمریکا آلوده است، و او هم از چین آمده است! 3 فردای آن روز، بمب خبری در رسانه های جهان منفجر شد و آن، گزارش قرنطینۀ کامل و مطلق شهر 11 میلیون نفری ووهان در چین بود. «مطلق» بدین معنا که مردم حتی برای خرید غذا و دارو حق خروج از منزل را نداشتند و اقلامی این چنین ضروری، به درِ منزلشان برده و تحویل می شد. تنها در این روز بود که برخی سیاستمداران آمریکایی پی به حدت اوضاع بردند. فردای آ نروز – 24 ژانویه اجلاس ویژۀ کنگره با حضور دانشمندان برگزار شد. این جلسۀ اضطراری با ابتکار ثروتمندترین سناتور، یعنی خانم کلی لوفلر، و برخی دیگر از همکاران وی تشکیل شد. مطالب مطروحه، آ نچنان سناتورها را نسبت به جان مردم نگران کرد که در سکوت کامل خبری، شروع به فروش سهام خود کردند!
برای آنان مهم نبود که ضرورت اقدامات پیشگیرانه را رسان های کنند و یا دولت را به تحرک برای جلوگیری از شیوع دیوانه وار بیماری وا دارند. در همان روز، ترامپ گفت که تعداد افراد بیمار تنها 5 نفر است و شرکت جانسون اند جانسون، مشغول تهیۀ واکسن است. بالأخره هر چه باشد، او )و اعضای خانواده اش( هم برای فروش سهام خود، نیاز به فرصت داشتند.
تنها در 31 ژانویه، اولین کیت تشخیص در آمریکا تولید شد که بدلیل شکست در آزمایشات، از طرف WHO مورد تأیید قرار نگرفت. در روز 19 فوریه، باز هم ترامپ گفت که آلودگی در حال کاهش است. دروغ در خدمت سود!
روز 23 فوریه، در حالی که سقوط ارزش سهام شروع شده بود، او با اطمینان از اینکه همۀ رانت خواران اطلاعاتی، سهام خطرناک خود را فروخته اند، اعلام کرد که تنها 12 نفر آلوده اند و حالشان رو به بهبود است.
روز 7 مارس، برای نجات بازار بورس همچنان می گفت: «نگران نیستیم. برطرف خواهد شد»4. بالاخره روز 12 مارس، دیوید لیون هارت در نیویورک تایمز نوشت «5000 نفر در آمریکا مبتلا هستند ». فقط 5000 نفر؟ علت ناچیز بودن این رقم، تعداد ناچیز تست ها بود.
در همان روزها، ریچارد ولف اقتصاددان و تحلیلگر آمریکایی، مقایسۀ جالبی انجام داد.
بنا بر این مقایسه، میزان آزمایشات به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت، در کُره 300هزار نفر؛ در چین 200 هزار نفر؛ و در آمریکا فقط 5 نفر بود. معنای این سخن آ ناست که همین 5000 نفری که در بیمارستان بستری شده اند، نه در آغاز بیماری و به واسطۀ تست، بلکه در آخرین مراحل و به واسطۀ وخامت احوال شناسایی شده اند.
بالاخره ترامپ پذیرفت که باید کاری انجام دهد. اما در ثروتمندترین و قدرتمندترین کشور دنیا، هیچ زیرساخت آماده ای برای مقابله با این بیماری وجود نداشت. او «قبلاً بودجۀ مرکز کنترل بیماری ها ( ( CDC را کاهش داده بود و گروه کاریِ بیماری های همه گیر را در شورای امنیت ملی، به همان سیاقی منحل کرد که تمام بودجه های تحقیقاتی، از جمله در مورد تغییرات اقلیمی را برچیده بود ». )هاروی؛ 21 (آنگاه ترامپ شرکت گوگل را مأمور تشخیص کووید 19 کرد. 5 اگر در کشوری همچون آمریکا، گوگل مأمور تشخیص بیماری باشد، وظایف مراکز آزمایش های پزشکی را چه کسانی انجام خواهند داد؟
هما نگونه که در رسانه ها آمد، فروشگاه های وا لمارت، وا لگرین،تارگت، و داروخانه های زنجیره ای CVS شروع به اجارۀ اماکن خود برای انجام تست تشخیصی کرونا کردند.
فقر توانایی جامعۀ ثروتمند متکی و مبتنی بر دروغ، در حدی بود که در روز 25 مارس، روزنامۀ نیویورک پست، گزارش مصوری تهیه کرد از بیمارستان بسیار معروف «مونت سینای » در نیویورک، که در آن نشان می داد پرستاران را مجبور به پوشیدن کیسه زباله کرده اند، چرا که روپوش به اندازۀ کافی موجود نبود. آنان عاجزانه از مردم تقاضا می کردند که لوازم بهداشتی اولیه، شامل روپوش و دستکش به پرسنل این بیمارستان برسانند. در چنین شرایطی، چه نیازی به یادآوری این نکته هست که هیچ خبری از ونتیلاتور)دستگاه کمک تنفسی( برای نجات جان بیماران نیست.
در مورد ونتیلاتور هم وضعیت شفاف تر و انسانی تر از این نبود. در سال 2006، وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا نیاز به 70 هزار دستگاه ونتیلاتور را اعلام کرده بود. مناقصه برگزار، و شرکت کوچک نیوپورت با قیمت 3 هزار دلار برای هر دستگاه، برندۀ مناقصه شد.
البته این شرکت اعلام کرد که قیمت واقعی، کمی بیش از این رقم است؛ اما از آنجا که به بازارجهانی فکر می کند، آمادۀ تولید و فروش آن با همین قیمت است. پس از 5 سال، 3 دستگاه برای آزمایش نهایی تحویل دولت شد. تاریخ تحویل، با دور جدیدی از تراکم و تمرکز شدید در بازار سرمایه مقارن شد. به عبارت دیگر شرکت های کوچک، یکی پس از دیگری توسط شرکت های بزرگ بلعیده شدند. آیا اخلاق سرمایه داری اجازه می دهد که آ ن دسته از تعهدات شرکت ها که محصولات و خدماتشان با جان مردم سروکار دارد، مصون از بازی های بقای سرمایه باشند؟ ابداً.
شرکت کوویدین، نیوپورت را با100 میلیون دلار خرید. بنابراین بر خلاف تعهدات، بهای 3 هزار دلار در هر دستگاه، منقضی شد و قیمت بالاتر رفت. در واقع هدف اصلی خرید نیوپورت، ممانعت از تولید دستگاه های ارزان قیمت بود. با این وجود، تا سال 2014 هیچ ونتیلاتوری تولید نشد. چرا که ساخت چنین دستگاهی تجارت سودآوری نبود. 8 سال از اعلام نیاز وزارت بهداشت می گذشت، و هنوز خبری از برآوردن تقاضا نبود.
در سال 2015، شرکت کوویدین توسط غول دیگری به نام مِدترونیک به قیمت 5 میلیارد دلار خریداری شد. آنچه که در این میان فراموش شده بود، نیاز ده ها هزار انسان به دستگاه ونتیلاتور بود. و طبیعی است که در این میان هیچکس، هیچ آماری از تلفات انسانی نگرفت.
بالاخره در سال2019بود که قراردادی میان دولت آمریکا و شرکت فیلیپس برای تولید 16 هزار دستگاه ونتیلاتور بسته شد که تحویل آنها از 2 ماه پیش آغاز شده و ظرف ماه های آتی تکمیل خواهد شد. هنوز فریادهای اندروکومو فرماندار نیویورک در گوش هاست که اعتراض خود را به بی تفاوتی و عدم تعهد دولت فدرال در تأمین مایحتاج ضروری برای نجات جان انسانها بیان می کرد. او می گفت رفع مسؤولیت دولت فدرال در مورد تأمین ونتیلاتور، و ایجاد رقابت بین ایالتها برای دریافت 400 دستگاه ونتیلاتور از شرکت جنرال موتورز، باعث شده که قیمت از10 هزار دلار، به 40 هزار دلار افزایش یابد. این افزایش چهار برابری قیمت در روزهایی که کرونا در نیویورک هر روز صدها نفر را به کام مرگ می فرستاد، همان اخلاق سرمایه دارانه ای است که قند در دل صاحبان جنرال موتورز آب می کرد. البته دولت فدرال در زمان سرکوب اعتراضات ضد نژادپرستی و نظم ضد انسانی موجود، اصلاً منتظر درخواست کمک از طرف فرمانداران ایالت ها نشد، و برخلاف خواست آنها، د هها هزار مأمور نظامی و انتظامی و امنیتی را به ایالت ها اعزام کرد تا کفایت خود را در خفه کردن جنبش های آزاد یخواهانه به اثبات برساند.
اما در این روزها داروسازها چه می کنند؟ «غولهای داروسازی به پژوهش های بدون سودآوری عظیم در مورد بیماریهای عفونی)مانند کل گروه ویروس های کرونا که از دهۀ 1960 شناخته شده اند( علاقۀ اندکی دارند، یا اصلاً ندارند. این شرکت ها به ندرت در زمینۀ پیشگیری بیماری ها سرمایه گذاری می کنند و علاقۀ ناچیزی به سرمایه گذاری در آماده سازی برای یک بحران بهداشت عمومی دارند، ولی شیفتۀ طراحی درمان ها هستند. هر چه ما بیمارتر باشیم، آنها درآمد بیشتری کسب می کنند، چرا که پیشگیری، به ارزش افزایی برای سهامدار کمک نمی کند و حتی شاید از آن بکاهد»)هاروی؛ 20 (روزنامۀ The Hill روزنامۀ کنگرۀ آمریکا در گزارشی به تاریخ 20 مارس نوشت که برای شخصی به نام دنی اسکینی، به دلیل تکرار آزمایش های تشخیص ویروس، صورت حسابی به مبلغ 34،927 دلار صادر شده است. حتی اگر شما جزو آن 34 میلیون نفر نگون بختی نباشید که از هیچ بیمه ای در آمریکا برخوردار نیستند، و جزو معدود افرادی باشید که از بالاترین سطح بیمه برخوردارید، بازهم باید 9،763 دلار برای درمان بیماری بپردازید. قابل توجه اینکه در چین اقتدارگرا، درمان بیماری کرونا کلاً از انجام آزمایش های تشخیصی تا درمان وخیم ترین مراحل بیماری کاملاً رایگان انجام شده است. بدین ترتیب شرکت های دارو سازی، کیسه های گشادی برای درمان بیماران دوخته اند. خاطرۀ شیرین آنها از فروش داروهای ضد ایدز، وادارشان کرد تا همۀ تلاش خود را بر دریافت حق انحصاری تولید و فروش دارویی که هنوز ساخته نشده است، متمرکز کنند.
به خاطر داریم که پس از کشف و تولید داروی ضد ایدز، قیمت انحصاریِ تعیین شده توسط تولیدکنندگان، بین 10 تا 15 هزار دلار سالانه بود. 6 میلیونها نفر در کشورهای فقیر، به دلیل عدم توانایی پرداخت چنین مبلغ هنگفتی نابود شدند. 7 در همان زمان، داروهای مؤثر و ارزان قیمتی در هند ساخته شد که انحصارات، به دلیل قدرت خود در تضییع حق انسانها در بهره مندی از دستاوردهای علمی بشر و دسترسی به داروهای ارزان، مانع استفادۀ ثروت آفرینان جهان یعنی مردم فقیر کشورهای در حال توسعه از آنها شد. نهایتاً مدافعان حقوق مردم در هند موفق شدند با استفاده از مفاد قانون ثبت اختراعات و اکتشافات، از سال 2004 این داروها را به بهای روزانه 1 دلار )سالانه 350 دلار( به جهانیان عرضه کنند. هم اکنون 80 درصد داروهای ضد ایدز، در هند تولید می شوند.
بنیاد رسوای بیل و ملیندا گیتس نیز به سیاق سالیان طولانی قبل، که در پوشش یک بنیاد خیریه و عام المنفعه، در خدمت سود انحصارات بوده است، تلاش کرد تا مقدمات کسب حق انحصاری تولید واکسن کووید-19 را فراهم کند.
این بنیاد که از شرکای مؤثر شرکت داروسازی پیشرفتۀ Curevac است، مذاکرات پنهانی و به دور از چشم هیئت مدیره را با شخص مدیر عامل آن شرکت پیش برد تا انحصار تولید و توزیع این دارو را که پیش بینی می شد توسط این شرکت ساخته خواهد شد به دست آورد. هدف این بود که واکسن فقط برای آمریکا ساخته شود و فقط در آن کشور توزیع گردد. موضوع به مطبوعات درز کرد. در نتیجه مدیر عامل برکنار شد و مؤسس شرکت، خود به جای وی نشست. 8 اما این، تنها شکست و مهم ترین آن ها برای سوداگران جان انسان ها نبود. در روز 19 ماه مه، دو ماه بعد از این شکست مفتضحانه برای مافیای دارو، 79 مین کنفرانس سازمان بهداشت جهانی تشکیل شد. 194کشور در این تله کنفرانس شرکت داشتند. خانم الن هت هون، یکی از پیش تازان مبارزۀ حقوقی بر ضد انحصارات دارویی، اولین گزارشگری بود که با شادی فراوان اعلام کرد همۀ کشورهای جهان بجز یکی از قطعنامۀ پیشنهادی کستاریکا و شیلی، مبنی بر تعهد بین المللی به تأمین دسترسی عمومی و ارزان به درمان کووید– 19 پشتیبانی کردند. حدس آنکه این یک کشور «مخالف» صدور قطعنامه، کدام بود، دشوار نیست. دولت آمریکا که تنها مانده بود، مجبور به صدور یک بیانیۀ کتبی در دفاع از مافیای انحصار دارو و وظیفۀ دوشیدن مردم جهان به سود سرمایۀ امپریالیستی شد. 9 در این بیانیه، پس از طرح تعارفات معمول و منحرف کننده و پوشانندۀ اهداف ضدانسانی، صراحتاً اعلام شده که نقض قوانین انحصار مالکیت معنوی، انگیزه های لازم برای تلاش در راه گسترش علم را می کُشد! این است استدلال سیستمی که حیات و ممات انسان را تنها در خدمت به سود، معنی می کند.
در روز 19 ماه مه، در همان زمان که شی جین پینگ که شخصاً در کنفرانس WHO شرکت کرده بود اعلام کرد که مبلغ دو میلیارد دلار به پژوهش در زمینۀ تولید واکسن اختصاص داده، و به محض دسترسی به نتایج قطعی، فرمول ساخت را به رایگان در اختیار جهان قرار خواهد داد10، ترامپ طی بیانیه ای توصیه کرد که مردم برای درمان بیماری، از داروی ضد مالاریای هیدروکسی کلروکین استفاده کنند. هنوز ساعتی از پخش این پیام نگذشته بود که اخبار مربوط به سهام داری وی و بعضی نزدیکانش در شرکت «سانوفی»، معروفترین سازندۀ این دارو، به سر تیتر اخبار تبدیل شد. به نظر اکثر متخصصین منجمله دکتر فائوچی، رئیس مؤسسۀ ملی بیماری های آلرژیک و رئیس کمیتۀ ویژۀ مبارزه با کووید– 19 در آمریکا این دارو برای مبتلایان به کرونا کشنده بوده و باعث مرگ بسیاری از مبتلایان شده است.
مقایسۀ رفتار دو رئیس جمهور در روز 19 ماه مه، حوزۀ جدیدی از تحقیق برای منتقدان اقتصاد سیاسی می گشاید: بررسی نمونۀ چین. کشورهای زیادی می شناسیم که در آنها مناسبات سرمایه دارانه وجود دارد، اما تولید سرمایه دارانه وجود ندارد. چگونه است که در چین به زعم برخی از کارشناسان هم مناسبات و هم تولید سرمایه دارانه وجود دارد، اما اخلاق و رفتار سرمایه دارانه حضور ندارد؟
شکست سنگین امروزین آمریکا در عرصۀ پیشتازی علمی برای کشف و تولید وسیع واکسن و دارو، و از آن مهم تر در عرصۀ کسب حق انحصاری میوه چینی از آن به بهای جان میلیون ها انسان، خبر خوشی است برای آنان که در راه تغییر جهان می کوشند: دوران افول هژمونی امپریالیسم.
پانوشت ها
1- دکتر ردفیلد که از سال 2018 این مسئولیت را به عهده گرفته، بازنشستۀ ارتش با درجۀ عالی نظامی است. در حالی که دکتر گائوفو، متخصص بیماریهای ویروسی، و ایمنی است. تصور کنید که جای این دو عوض می شد، فریاد لیبرالها از دست دولت «اقتدارگرای» چین به آسمان می رفت که چرا یک نظامی در چنین منصبی به کار گرفته شده است.
3 . شاید منظور او، ماجه بناسی، یک زن نظامی باشد که اکتبر 2019 در مسابقات جهانی ارتش ها در شهر ووهان شرکت داشت، و از نظر برخی مقامات بهداشتی چین، متهم به آلوده بودن به این ویروس، قبل از ورود به چین است.
5 . https://www.wired.com/story/coronavirus-donald-trump-google-website/
6 . https://asiatimes.com/2020/05/us-declares-a-vaccine-war-on-the-world/
7. https://www.democracynow.org/2013/1/23/fire_in_the_blood_millions die
همچنین ن.ک. مجله «دانش و مردم »؛ شماره3؛ 1392
8 . https://www.forbes.com/sites/matthewherper/2015/03/05/bill-melinda-gates-foundation-makeslargest- ever-equity-investment-in-a-biotech-company/#694a91579e78
9 . https://geneva.usmission.gov/2020/05/19/explanation-of-position-covid-19-response-resolution/
۱۰. روز 26 ژوئیه، دکتر گائوفو رئیس CDC چین اعلام کرد که تست واکسن ساخت چین را روی خود آزمایش کرده است.
مقایسه کنید با روش تست واکسن ساخت دانشگاه آکسفورد، که با وجود گستردگی بیماری در انگلستان، آزمایش را در هند و برزیل روی انسانها انجام می دهد.
کتاب شناسی
دیوید هاروی و دیگران؛ بیماری فراگیر در عصر نئولیبرال؛ مریم وحدتی؛ نشر افکار؛ 1399
دانش و امید/ کورش تیموری فر