رونق بازار خرید و فروش اعضای بدن!
آگهی فروش اعضای بدن روی دیوارهای کوچهای حوالی میدان ولیعصر؛ کلیه 150، نیمی از کبد 200 میلیون تومان؛ سال قبل کلیه را فروختهاند و حالا آگهی فروش کبد زدهاند!
«آدم از بدبختی این کارا رو میکنه، وگرنه چرا باید کلیهمو بفروشم و خودمو ناقص کنم؟» این جمله مشترک افرادی است که فشار اقتصادی و بسته بودن راههای تامین هزینه، آنها را وادار کرده که عضوی از بدن خود را بفروشند تا بتوانند زندگی کنند.
به گزارش خبرنگار آفتاب نیوز، پیدا کردن افرادی که میخواهند عضوی از بدن خود را بفروشند کار چندان سختی نیست. آگهیهای آنها در جاهای زیادی وجود دارد. از دیوار مقابل بیمارستانها گرفته تا کوچههایی که مراکز پیوند عضو در آنها وجود دارند. کانالهای تلگرامی و اینستاگرامی هم جای خود.
آگهیها زیاد است. بیشتر آگهی فروش کلیه است و کم و بیش آگهی فروش کبد. یکی از آگهیها مربوط به مردی است ۲۷ ساله. آگهی فروش کبد. همسرش میگوید: «کلیه همسرم را پارسال 50 میلیون تومان فروختیم تا از مستاجری دربیایم، یک خونه بدون امکانات در سراسیاب خریدیم. اما کلیه را که فروختیم کار برای شوهرم سخت شد. هر کاری نمیتواند انجام دهد. حالا میخوایم بخشی از کبد رو بفروشیم که یا مغازه بگیریم یا ماشین بخریم تا باهاش کار کنه.»
سال ۹۳ ازدواج کردهاند. زن میگوید خانوادهها توان مالی ندارند و نه توانستهاند جهیزیه تهیه کنند و نه میتوانند از آنها حمایت کنند. شش سال است ازدواج کردهاند و در همه این مدت درگیر فقر و نداری بودهاند. زن خیاطی میکند و این تنها منبع درآمد فعلی خانواده است. میگوید «به نهادهای حمایتی هم سر زدیم. قرار شد ۵ میلیون وام بدهند. اما ضامن میخواست و ما ضامن نداریم. حتی وام ازدواجمان را هم نتوانستیم بگیریم. چون آن هم ضامن میخواست.».
سال قبل کلیه را فروختهاند و حالا آگهی فروش کبد زدهاند بلکه کاری راه بیندازند.
دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد در تابستان امسال 9.5 درصد از جمعیت فعال کشور بیکار بودهاند و این بیکاری برای جمعیت جوان و به خصوص برای جوانان 15 تا 24 ساله حدود ۲۳ درصد بوده است. این یعنی از هر ۱۰۰ جوان در این سن، حدود ۲۳ نفر آنان شغل ندارند.
نکته قابل توجه در آمار بیکاری ایران، این است که نرخ بیکاری تابستان امسال در ۱۴ فصل گذشته کمترین نرخ بیکاری رسمی است. این آمار در شرایط کرونا که بسیاری شغل خود را از دست دادهاند کمی عجیب است.
اما گزارش مرکز پژوهشهای مجلس این گره را باز میکند. به روایت مرکز پژوهشهای مجلس، در ایران بهطور متوسط 60 درصد شاغلان کشور (59 درصد مردان و 62 درصد زنان) در بخش غیررسمی فعالیت میکنند. یعنی شرایطی که در آن افراد فاقد بیمه و حمایتهای اجتماعی هستند و حتی درآمد آنها زیر حداقل حقوق مصوب است. نکته قابل توجه دیگر، کاهش یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفری شاغلان در تابستان ۹۹ نسبت به تابستان ۹۸ است.
در این بیکاری، افزایش تورم، هزینه خانوارها را افزایش داده. به نحوی که خانوارهای کشور برای تامین اقلام مصرفی خود در مهر ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل، 41.4 درصد بیشتر هزینه کردهاند.
کلیه چند؟
یکی دیگر از آگهیدهندگان جوانی است ۲۸ ساله که میخواهد کلیه یا بخشی از کبدش را بفروشد. او میگوید: «تو بدبختی موندم، یک سال و خوردهای میشه که میخوام یکی از اعضای بدنم رو بفروش ولی خریدار نیست، شاید تو این مدتی که گذشته 10 نفر زنگ زدن، ولی هنوز نتونستم کسی رو پیدا کنم که خریدار واقعی باشه، فعلا منتظریم.»
او هم میگوید «آدم از بدبختی این کارا رو میکنه، وگرنه چرا باید خودمو ناقص کنم؟». براساس گفتههایش، هزینههای اجاره خانه و پرداخت قسط و بزرگ کردن دو بچه آنقدر برایش زیاد است که راه دیگری ندارد.
سال گذشته کلیهاش را ۴۰ میلیون تومان میفروخت و حالا اگر مشتری پیدا شود، ۱۵۰ کمتر نمیدهد، «همه کالاها گران شده چرا اعضای بدن نشه؟ قیمت پراید 22 میلیون تومنی امسال شده ۱۵۰! پراید ۱۵۰ میلیونی گرون نیست،کلیه ۱۵۰ میلیون گرونه؟!»
آگهی بعدی هم آگهی فروش کلیه است. فروشنده میگوید از فروش منصرف شده اما کلیه را به خریدار اهدا کرده. او میگوید: «کلیه را برای فروش گذاشته بودم و مشتری هم پیدا شد. روی ۱۵۰ میلیون توافق کردیم. نزدیک عمل، پولی که میخواستم جور شد. منم کلیه را نفروختم. به همون فرد اهدا کردم. همین سه هفته قبل عمل داشتم.»
برخی هم فروشنده کبد هستند. مانند مرد ۲۶ سالهای که بخشی از کبدش را آگهی کرده و میگوید قیمت آن ۲۰۰ میلیون تومان است.
تماس خبرنگار با چند نفر دیگر نشان میدهد که آنها از آگهی فروشی که زدهاند پشیمان شدهاند. یکی میگوید مشکل مالیاش تا حدی برطرف شده و دیگر فروشنده نیست. اما فرد دیگری میگوید همچنان از طرف خانواده همسرش تحت فشار است اما نظرش برای فروش کلیه عوض شده «چون با یک کلیه زندگی کردن سختتر میشه.»